نشست حزب ندای ایرانیان به مناسبت روز جهانی زن برگزار شد:
بیش از دو قرن مبارزه برای کسب هویت در زیر سایه مرد سالاری/ مبارزه زنان برای کسب هویت مستقل/ حضور زنان در عرصه های سیاسی و اقتصادی سبب شکوفایی جامعه می شود/ زنان پایداری صلح و آرامش را به جهان هدیه میکنند
کمیسیون زنان با هدف حمایت از حقوق زنان، توانمندسازی آنان و ایجاد فرصتهای برابر در جامعه ایران تأسیس شد. از بدو تأسیس، این کمیسیون تلاش کرده است تا با شناسایی چالشهای پیش روی زنان ایرانی، از جمله محدودیتهای قانونی، فرهنگی و اجتماعی، راهکارهایی برای رفع آنها ارائه دهد. از جمله دستاوردهای مهم این کمیسیون میتوان به تلاش برای افزایش آگاهی درباره حقوق زنان، حمایت از قوانین بهبوددهنده شرایط زنان و ایجاد برنامه های آموزشی و مشاورهای اشاره کرد.

به گزارش شرق، عصر روز دوشنبه ۲۰ اسفند ماه ۱۴۰۳ جلسه «زنان توانمند، جامعه پایدار» توسط کمیسیون زنان حزب ندای ایرانیان به مناسبت روز جهانی زن با سخنرانی دکتر شهلا اعزازی (جامعهشناس، استاد دانشگاه، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ایرانی ) ، دکتر الهه کولایی (نویسنده، استاد علوم سیاسی دانشگاه، سیاست مدار) و دکتر زهرا رهایی (دبیر انجمن صنفی کارآفرینی بانوان، کارآفرین برتر، مدیرعامل شرکت ناوک شیمی) برگزار شد.
در ابتدای جلسه فاطمه فراهانی رئیس کمیسیون زنان حزب ندای ایرانیان ضمن خوشامدگویی به شرکت کنندگان گفت: به عنوان رئیس کمیسیون زنان، افتخار دارم که در جمع شما صحبت کنم و درباره تاریخچه، رسالت و اهداف پیش روی این کمیسیون با شما گفتگو نمایم.
دو گفت هرکس که بانو تویی
به ایران و چین،پشت و بازو تویی
یلان را به مردی تویی رهنمای
ز مرد خردمند بیدار تر
ز دستور داننده هوشیارتر
همه کهترانیم و فرمان توراست
بدین آرزو، رای وپیمان توراست
در آغاز سخن، اجازه دهید به یاد آوریم زنان شجاع و خردمند شاهنامه، که هر یک به سهم خود، نمادی از مقاومت، عشق، و تدبیر بودند. —از خون گردآفریدی که زره بر تن کرد و در میدان نبرد ایستاد، از خرد و تدبیر تهمینهای که سرنوشت را رقم زد، و از شکوه رودابهای که در برابر سرنوشت ایستاد. زنانی که نه تنها در میدان نبرد و سیاست، بلکه در خرد، تدبیر و اراده نیز بیهمتا بودند ویادآور این حقیقت هستند که زنان همواره نقشهای کلیدی در شکلگیری تاریخ و فرهنگ داشتهاند. ما یادگار آن زنانی هستیم که تاریخ را نه تنها زیسته، بلکه ساختهاند. امروز نیز، همچون دیروز، برای پیشرفت و سربلندی، تنها به نیروی خود تکیه میکنیم، چرا که ما از نسل زنانی هستیم که خودشان، راه خویش را میسازند.
همواره ثابت کردهایم که زن بودن یعنی آفرینش، رهبری و پیروزی!
اما امروز، در این نشست، ما نه تنها به گذشتهی پرافتخار زنان مینگریم، بلکه به اسطورههای زنانهی عصر حاضر نیز احترام میگذاریم. زنانی که در عرصههای علم، هنر، سیاست، و اجتماع، با همان شجاعت و خرد، راههایی نو گشودهاند. از دانشمندانی که مرزهای علم را جابهجا کردهاند، تا مادرانی که با عشق و فداکاری، نسلهای آینده را پرورش میدهند. از رهبران زنی که در برابر نابرابریها ایستادهاند، تا هنرمندانی که با آثار خود، صدای زنان را به گوش جهانیان رساندهاند.
ما امروز اینجا گرد هم آمدهایم تا نه تنها از گذشتهی پرافتخار زنان الهام بگیریم، بلکه برای آیندهای روشنتر تلاش کنیم. آیندهای که در آن، زنان در همهی عرصهها، به جایگاه واقعی خود دست یابند و نقشهای خود را در ساختن جهانی بهتر ایفا کنند."
کمیسیون زنان با هدف حمایت از حقوق زنان، توانمندسازی آنان و ایجاد فرصتهای برابر در جامعه ایران تأسیس شد. از بدو تأسیس، این کمیسیون تلاش کرده است تا با شناسایی چالشهای پیش روی زنان ایرانی، از جمله محدودیتهای قانونی، فرهنگی و اجتماعی، راهکارهایی برای رفع آنها ارائه دهد. از جمله دستاوردهای مهم این کمیسیون میتوان به تلاش برای افزایش آگاهی درباره حقوق زنان، حمایت از قوانین بهبوددهنده شرایط زنان و ایجاد برنامه های آموزشی و مشاورهای اشاره کرد.
کمیسیون زنان حزب ما، با اعتقاد راسخ به این اصل که هیچ جامعهای بدون مشارکت کامل و برابر زنان نمیتواند به پیشرفت واقعی دست یابد، اهداف خود را در چند محور کلیدی تعریف کرده است.
۱. برابری جنسیتی و عدالت اجتماعی
ما معتقدیم که برابری جنسیتی نه تنها یک حق اساسی، بلکه یک ضرورت برای توسعه جامعه است. کمیسیون زنان حزب ما تلاش خواهد کرد تا با بررسی و اصلاح قوانین تبعیضآمیز، گامهای موثری در جهت تحقق عدالت اجتماعی بردارد.
۲. توانمندسازی اقتصادی زنان
زنان نیمی از جمعیت کشور هستند و نقش آنان در اقتصاد غیرقابل انکار است. ما متعهدیم تا با ایجاد فرصتهای شغلی، حمایت از کارآفرینی زنان و تضمین دستمزد برابر، به توانمندسازی اقتصادی زنان کمک کنیم.
۳. مبارزه با خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان، چه در خانه و چه در جامعه، یک چالش بزرگ است. کمیسیون زنان حزب ما قاطعانه از تصویب و اجرای قوانین جامع برای مقابله با خشونتهای جنسیتی حمایت خواهد کرد
۴. افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان
ما بر این باوریم که حضور زنان در سطوح تصمیمگیری، از مجلس شورای اسلامی تا شوراهای شهر و روستا، ضروری است. کمیسیون زنان حزب ما از کاندیداتوری زنان حمایت کرده و برنامههای آموزشی برای توانمندسازی آنان در عرصههای سیاسی و مدیریتی ارائه خواهد داد.
۵. حمایت از زنان سرپرست خانوار
زنان سرپرست خانوار، بهویژه در مناطق محروم، نیازمند حمایتهای ویژه هستند. ما متعهدیم تا با ارائه کمکهای مالی، ایجاد فرصتهای شغلی و آموزشی، از این قشر زحمتکش حمایت کنیم.
۶. ارتقای دسترسی زنان به آموزش و بهداشت
۷. اصلاح قوانین خانواده
قوانین خانواده باید به گونهای اصلاح شوند که حقوق زنان در ازدواج، طلاق، حضانت و ارث به طور کامل رعایت شود. کمیسیون زنان حزب ما از هر گونه اصلاح قانونی که به نفع زنان باشد، حمایت خواهد کرد.
۸. ارتقای فرهنگ احترام به حقوق زنان
ما معتقدیم که تغییر نگرشهای منفی نسبت به زنان، نیازمند کار فرهنگی عمیق است. کمیسیون زنان حزب ما با اجرای کمپینهای آگاهیبخش و همکاری با رسانهها، تلاش خواهد کرد تا فرهنگ برابری جنسیتی را در جامعه نهادینه کند.
۹. حمایت از زنان در بحرانها
در شرایط بحرانی مانند جنگ، بلایای طبیعی یا پاندمیها، زنان بیشترین آسیب را میبینند. کمیسیون زنان حزب ما برنامههای ویژهای برای حمایت از زنان در چنین شرایطی طراحی خواهد کرد.
۱۰. همکاری با نهادهای مدنی و بینالمللی
ما معتقدیم که همکاری با سازمانهای غیردولتی و بینالمللی میتواند به پیشبرد اهداف ما کمک کند. کمیسیون زنان حزب ما از هر گونه همکاری سازنده در این زمینه استقبال خواهد کرد.
در ادامه جلسه، دکتر شهلا اعزازی درباره چالشهای پیشروی زنان در جامعه سخن گفتند: «زنان در ایران با چالشهای فراوانی مواجه هستند. دامنه این چالشها از خانواده و جامعه تا فضای عمومی و خصوصی گسترده است و تقریباً در هر حوزهای، چالشی مرتبط با زنان وجود دارد. در برخی موارد، زنان با تلاشهای بسیار توانستهاند بر این چالشها غلبه کنند. به عنوان مثال، در حوزه تحصیلات، با وجود موانع متعدد، بسیاری از زنان به تحصیلات عالی دست یافتهاند، اما پس از فارغالتحصیلی، اغلب با محدودیتهایی مانند عدم امکان اشتغال یا اجبار به ماندن در خانه مواجه میشوند. این تنها یکی از نمونههای فراوان چالشهایی است که زنان با آن روبرو هستند.»
ایشان همچنین به موضوع پوشش اختیاری اشاره کردند و افزودند: «در سالهای اخیر، شاهد تغییراتی در حوزه پوشش زنان بودهایم. برای مثال، در دو تا سه سال گذشته، پوشش اختیاری تا حدی مورد توجه قرار گرفته و دختران ما توانستهاند پوششی را که دوست دارند، انتخاب کنند. در مجامع بینالمللی، این موضوع به عنوان نشانهای از آزادی انتخاب در ایران مطرح میشود، اما وقتی به داخل کشور بازمیگردیم، با انواع جرایم و محدودیتهای ملی و جهانی در این زمینه مواجه میشویم. حتی امروز نیز شاهد جنگهای خیابانی بر سر این موضوع هستیم.»
دکتر اعزازی در ادامه به مسئله بزرگتری اشاره کردند: «اگر تمام این چالشها را کنار هم بگذاریم، به مشکل عمیقتری میرسیم. زنان نه تنها به عنوان جنس دوم در نظر گرفته میشوند، بلکه هویت مستقل خود را نیز از دست دادهاند. همه چیز، از هویت و زندگی شخصی گرفته تا اوقات فراغت، نحوه تحرک، روابط با همسر و فرزندان و حتی حضور در فضای عمومی، تحت کنترل مردسالاری قرار دارد. این مردسالاری تنها به فضای خصوصی محدود نمیشود، بلکه توسط دولت نیز تقویت میشود. من این پدیده را "مردسالاری حکومتی" مینامم که در فضای عمومی و حتی در خیابانها نیز اعمال میشود.»
وی افزود: «فضای موجود آنقدر پیچیده شده که زنان ایرانی عملاً هیچ حقی بر خود و زندگی خود ندارند. این موضوع هم در ابعاد قانونی و متأسفانه هم در ابعاد فرهنگی دیده میشود. برای مثال، دختر یک خانواده برای رعایت عفاف و حجاب، تحت نظارت پدر، برادر، پسرعمو و هر فرد دیگری از نسل مردانه قرار دارد. اگر رفتار او مطابق نظر این افراد نباشد، حتی ممکن است به قتل برسد و این مسئولیتی است که در هیچ جای دنیا دیده نمیشود. پدر این حق را دارد که دخترش را بدون توجه به سن او شوهر دهد، که منجر به معضل کودکهمسری در کشور شده است. البته در اولین ازدواج هر دختر، اجازه پدر ضروری است. این دختران وقتی به ۱۸ سالگی میرسند، برای مدت کوتاهی از نظارت پدر خارج میشند، اما بلافاصله پس از آن، وارد زندگی مشترک میشوند.»
دکتر اعزازی با اشاره به نبود شغل، محیطهای کاری ناسالم و حتی ممنوعیت کار پس از فارغالتحصیلی، گفت: «این دختران از زیر سایه پدر به زیر سایه شوهر منتقل میشوند و یکی دیگر از مشکلات، نظارت شوهر بر کار، تحصیل و حتی روابط جنسی آنهاست. بنابراین، زنان ما هویت مستقلی ندارند و این هویت فردی در خانه پدری به عنوان "دختر آقای فلان"، در زندگی مشترک به عنوان "همسر آقای فلان" و پس از آن به عنوان "مادر آقای فلان" تعریف میشود.»
ایشان در ادامه افزودند: «در کنار تمام این بیحقوقیها، دولت نیز قوانین سختگیرانه مردسالارانه را اجرا کرده و مسائلی را ایجاد کرده که تحت عنوان حفظ عفت و نظم در جامعه توجیه میشود. از یک سو، زنان را به عنوان ابژههای جنسی معرفی میکنند و از سوی دیگر، مردان را موجوداتی اسیر غریزههای جنسی جلوه میدهند. جالب اینجاست که مردان هوسباز یا آزارگر سرزنش نمیشوند، بلکه تنها زنان مقصر شناخته میشوند. در نتیجه، تصمیم گرفتهاند که به زنان بگویند چه کارهایی انجام دهند و چه کارهایی نکنند. جداسازی جنسیتی در فضاهای عمومی اعمال شده و حتی حجاب اجباری و نوع خاصی از لباس به زنان تحمیل میشود.»
دکتر اعزازی همچنین به دخالت دولت در مسائل شخصیتر اشاره کردند: «دخالت دولت تا جایی پیش رفته که حتی تشویق به حاملگی و کنترل سقط جنین را نیز در دست گرفته است، بدون توجه به این که چند زن به دلیل سقط جنین غیربهداشتی جان خود را از دست میدهند یا کودکان معلول متولد میشوند. علاوه بر این، محدودیتهایی مانند ممنوعیت آواز و رقص زنان و هزاران مشکل دیگر، نتیجه مردسالاری عمومی است که در جامعه حاکم شده است.»
اعزازی در پاسخ به این سوال که «در مقابل تمام این مشکلات، زنان چه اقداماتی انجام دادهاند؟» گفت: «مقاومت زنان از حدود صد سال پیش آغاز شد. در آن دوران، با وجود تمام موانع و تصمیمگیریهایی که مردان انجام میدادند، زنان خواستار آموزش بودند و توانستند این خواستههای اولیه را به سرانجام برسانند. نکته جالب این است که در دوره قاجار، دولت مردسالاری خود را به طور مستقیم بر زنان اعمال نمیکرد و معمولاً کاری به درس خواندن زنان نداشت. اگر گاهی دخالت دولت ضروری میشد، تنها به دلیل ترس از واکنش سنتیها و مذهبیها بود که گاه عامه مردم را تحریک میکردند و به مدارس حمله مینمودند. اما در کل، دولت ممانعتی برای آموزش زنان ایجاد نمیکرد.»
وی ادامه داد: «با وجود تمام مشکلات، زنان به تحصیل پرداختند، روزنامه نوشتند و به جایی رسیدند که برخی واژگان تحقیرآمیز رایج آن زمان، مانند "ضعیفه"، "ناقصالعقل" و "مادر فلانی" را از بین بردند. زنان در همان دوره کوتاه، توانمندیهای خود را نشان دادند و دگرگونیهای اجتماعی ایجاد کردند. نمونه بارز این تلاشها، ستاره فرمانفرمائیان بود که رشته مددکاری اجتماعی را به ایران آورد تا سطح رسیدگی به مردم را ارتقا دهد.»
اعزازی افزود: «اکنون زنان ایرانی تصمیم گرفتهاند هویت خود را بازیابند و حق تصمیمگیری در زندگی خود را مطالبه کنند. آنها با نشان دادن قابلیتهای خود در عرصههای مختلف، تلاش کردهاند زندگی خود را تا حدی از قوانین مردسالارانه خارج کنند و مطالبات خود را از طریق اعتراضات قانونی بیان نمایند. متأسفانه، مجلس و دولت گوش شنوایی برای این تغییرات قانونی ندارند. به عنوان مثال، لایحه منع خشونت علیه زنان آنقدر تغییر نام داده که حتی نام کنونی آن مشخص نیست. بنابراین، زنان خود راهکارها را پیدا میکنند.»
وی خاطرنشان کرد: «البته زنانی هم هستند که جسارت لازم برای نجات زندگی خود را پیدا نکردهاند، اما میبینیم که به صورت کمکرسانی به دیگران، خانههای امن برای زنان ایجاد میکنند و سعی میکنند این راهکارها را برای دیگران اجرا نمایند. آنها تمام این کارها را با وجود مخاطرات مالی، زمانی و انرژیای که صرف میکنند، انجام میدهند. از سوی دیگر، مزاحمتها نیز خطراتی را برای آنها ایجاد میکند.»
اعزازی در پایان گفت: «گروه دیگری از زنان نیز هستند که به طور مستقیم مخالفت کردهاند و نمونههای آن را در شهرهای بزرگ و کوچک دیدهایم. این زنان میخواهند زندگی خود را به دست بگیرند. به همان اندازه که زنان پیشرفت کردهاند و خود را از ابژههای جنسی صرف خارج کردهاند، برخی مردان یا گروههایی از مردان نیز در نقشهایی که با مردانگی سنتی همخوانی ندارد، ظاهر شدهاند. آنها به جای حمایت و اعتراض، خود را موجوداتی نشان میدهند که قادر به کنترل غریزه جنسی خود نیستند. در هر حال، زنان با وجود تمام مشکلات و راههای قانونی، شخصاً تصمیمگیری میکنند، اما به مطالبات آنها توجه نمیشود. با این وجود، آنها همچنان تلاش میکنند تا به خواستههای خود برسند.»
دکتر الهه کولایی در این جلسه درباره موضوعات «زنان و سیاست» و «زنان و صلح» سخن گفتند: «این بحث، یک موضوع تکراری اما جهانی است که در تمام جهان درباره آن صحبت میشود. با این حال، با توجه به اهمیت مسئله زنان برای همه جوامع انسانی، به ویژه کشور ما، جا دارد که ساعتها به گفتوگو و چارهاندیشی برای بهبود موقعیت زنان اختصاص داده شود تا بتوانیم از ظرفیتهای انسانی زنان به شکل بهتری بهرهمند شویم. این موضوع یکی از ویژگیهای جوامع در حال توسعه است که در آن، تمامی افراد جامعه با توجه به استعدادها و ظرفیتهای خود، هم برای رفع نیازهای شخصی تلاش میکنند و هم جامعه از توانمندیهای آنها استفاده میکند.»
ایشان افزودند: «مشارکت اجتماعی زنان تنها به صحنههای سیاسی محدود نمیشود. این یک واقعیت است که زنان بخشی جداییناپذیر از جامعه هستند و بدون حضور همهجانبه آنها، جامعه نمیتواند از منابع خود، به ویژه نیروی انسانی، به طور کامل و لازم بهرهبرداری کند.»
دکتر الهه کولایی در ادامه سخنان خود درباره زنان و صلح گفت: «همانطور که اشاره کردید، مسئله زنان و صلح و آرامش جامعه بشری از اهمیت بالایی برخوردار است. در طول تاریخ، زنان مانند کودکان در شکلگیری درگیریهای نظامی و جنگها نقشی نداشتهاند، اما همواره قربانی منازعات و تنشهای بین کشورها یا در داخل کشورها بودهاند. زنان جایگاه قربانی را داشتهاند و این موضوع در سطوح بینالمللی مورد توجه قرار گرفته است. به ویژه، نقش زنان در ایجاد، پایداری و حفظ صلح مورد بررسی قرار گرفته است. نهادهای بینالمللی، به ویژه نهادهای تخصصی سازمان ملل، توجه ویژهای به این موضوع داشتهاند و نقش برجستهای برای زنان در ترویج صلح تعریف کردهاند. این توجه به دلیل جایگاه زنان و درک هزینههای گزاف جنگ و ناآرامیها بوده است. زنان میتوانند در ایجاد صلح تأثیرگذار باشند. ما شاهد تصویب قطعنامههایی در شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل و تنظیم سندهای مهمی در این زمینه بودهایم. اما در دو تا سه سال اخیر، در غزه و اوکراین، برخلاف این سندها و هماهنگیهای بینالمللی، زنان با شرایط هولناکی مواجه شدهاند و قربانی جنگها بودهاند. این در حالی است که پیشرفتهای حقوق بینالملل و گسترش حقوق بشر دوستانه نتوانسته است این موارد را کاهش دهد.»
وی افزود: «آنچه در غزه اتفاق افتاد، نشاندهنده پایان تلاشها نبود، اما نشان داد که منابع قدرت در عرصه سیاست کشورها تعیینکننده هستند. این موضوع دغدغهای جدی برای جامعه بشری است. با این حال، زنان به مدد تلاش و پشتکار خود در بسیاری از مناطق جهان تغییراتی ایجاد کردهاند که امیدآفرین است. آنها برای بهبود شرایط زندگی تلاش کردهاند و توجه به موضوع زنان به معنای نادیده گرفتن حقوق کلیه انسانها نیست. دفاع از حقوق و موقعیت زنان در عرصه سیاست به دلیل بازتابهای مثبتی است که نه تنها جامعه زنان، بلکه کل جامعه بشری از آن بهرهمند میشود. این تلاشها در عرصه صلحسازی و قدرت سیاسی تأثیرگذار است. اما به دلیل عقبماندگی، تبعیضها و ظلم تاریخی که به زنان روا داشته شده است، باید راههایی برای ثبات و امنیت پایدار جامعه بشری پیدا کنیم. افزایش مشارکت زنان در عرصههای سیاسی به ارتقای دموکراسی و تأمین حقوق انسانها کمک میکند و نتیجه مستقیم آن بهبود شاخصهای حقوق بشر است. این موضوع پیامدهای مستقیمی بر رشد و پیشرفت جوامع دارد.»
دکتر کولایی به گزارشات دانشگاه آکسفورد اشاره کرد و گفت: «این گزارشات در آمریکای لاتین منتشر شده و نشان میدهد که افزایش مشارکت زنان به بهبود شرایط زندگی آنها کمک کرده است. مسئله زنان در قدرت سیاسی از قرن بیستم مورد توجه بوده است. در منطقهای که ما زندگی میکنیم، چالشهای زیادی برای حضور زنان در عرصه سیاست وجود دارد و باورهای سنتی درباره مردانه بودن این حوزه همچنان پابرجاست. اما نکته مهم این است که کشورهایی مانند روآندا در آفریقا و بولیوی در آمریکای لاتین این مسیر را با موفقیت پشت سر گذاشتهاند. در روآندا، زنان با تلاشهای پایدار توانستهاند حضور چشمگیری در پارلمان و حکومت داشته باشند. همین وضعیت در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین نیز دیده میشود. برخلاف تصویر خوشبینانهای که در دهه ۱۹۹۰ از سهمیهبندی در نظامهای پارلمانی ارائه شد، امروز شاهدیم که سقف حضور زنان در پارلمانها افزایش یافته است. این افزایش از طریق اصلاح نظامهای انتخاباتی و معرفی نامزدهای زن از سوی احزاب صورت گرفته است. با این حال، به رغم این پیشرفتها، امروز در جهان با معدل ۲۲ تا ۲۳ درصدی حضور زنان در پارلمانها روبرو هستیم. این نشاندهنده موانع تاریخی جدی پیش روی زنان است و تنها اتکا به نظامهای سهمیهبندی در نظام پارلمانی پاسخگو نیست.»
وی در ادامه به مورد افغانستان اشاره کرد و گفت: «در دوره جمهوری افغانستان، بسیاری از زنانی که وارد پارلمان شدند، واجد شرایط لازم نبودند و ارتباطات طایفهای این نظام سهمیهبندی را تحت تأثیر قرار داده بود. این نشان میدهد که استفاده از این ابزارها در همه کشورها کارکرد یکسانی نخواهد داشت. در خاورمیانه نیز شاهد هستیم که بسیاری از کشورها با این جریان همراه شدهاند و شمار زنان در سیاست به طور چشمگیری افزایش یافته است. در کشورهای غرب آسیا، شمال آفریقا و خاورمیانه، به لطف تلاشهای بینالمللی، زنان به سمت ریاست پارلمانها سوق داده شدهاند. نکته مهم این است که وقتی زنان در سطوح عالی قدرت ارتقا مییابند، بازتاب فرهنگی و اجتماعی مثبتی در جامعه ایجاد میشود.»
دکتر کولایی با اشاره به این که زنانی که به عنوان رئیسجمهور انتخاب میشوند میتوانند میراث تاریخی قرنها تبعیض علیه زنان، انزوا و محرومیت را خنثی کنند، بیان کرد: «این الگوها در روند تحول جوامع تأثیرگذار است. اما در خاورمیانه، این روند دیرتر شروع شده و هنوز در حال پیشرفت است. در کشور خودمان، موانع جدی پیش روی زنان وجود دارد و پس از ادوار متعدد مجلس و فراز و نشیبهای آن، همچنان در سطح ۶ درصدی حضور زنان در پارلمان درجا میزنیم. عامل مهم در ارتقای موقعیت زنان در فضای سیاست، اراده سیاسی حکومتها است. آنها باید بپذیرند که فضای مناسب برای حضور سیاسی زنان در سمتهای عالی قدرت فراهم شود. در انتخابات اخیر، در سطح وزرا با چالشها و محدودیتهای زیادی مواجه شدیم که سبب شد استعدادها و شایستگیها نادیده گرفته شود. وقتی در سطوح عالی قدرت با این مشکلات مواجه هستیم، طبیعتاً در سطوح پایینتر نیز همان الگو تکرار میشود.»
وی در پایان گفت: «تجربههای موفق در این زمینه نشان میدهد که در جوامعی که زنان اراده میکنند تا زنان را به قدرت برسانند، تغییرات مثبتی ایجاد میشود. البته این به معنای انتخاب هر زنی صرفاً به دلیل زن بودن نیست، بلکه باید نگاه ما مبتنی بر توانمندی و شایستگی در سطوح عالی باشد. ما نیازمند تغییر رویکرد در حکومت هستیم. زمانی که از ضرورت حضور زنان صحبت میکنیم، حق جامعه است که از ماهرترین و کارآمدترین افراد، خواه مرد یا زن، استفاده کند. اگر زنان به قدرت برسند، حتماً این تغییر رویکردها وجود خواهد داشت.»
دکتر زهرا رهایی درباره توانمندی اقتصادی زنان گفت: «امسال سختترین سالی بود که درباره اقتصاد صحبت کردیم. همانطور که زنان تحت فشار اقتصادی هستند، مردان نیز در شرایط دشواری به سر میبرند، زیرا به لحاظ اقتصادی در وضعیت مطلوبی قرار نداریم. در خصوص شاخصهای اقتصادی زنان، باید بگویم سه عنصر بسیار مهم وجود دارد که میتواند به توانافزایی زنان در طول ده سال آینده کمک کند: نخست، الگوی نقشسازی و شبکهسازی؛ دوم، خشونتهای اقتصادی؛ و سوم، گفتوگوی بیننسلی. ما یک بستر حقوقی به نام حقوق اقتصادی زنان داریم که بانک جهانی آن را تعریف کرده و با کل جهان مقایسه میکند.»
وی افزود: «در این شاخص، برای مثال، کشور روآندا رتبه ۷۶ را در میان ۱۷۰ کشور دارد، در حالی که ما رتبه ۱۶۶ را داریم. اما چه عواملی در این شاخص تأثیرگذار است؟ زمانی که خشونت در کشوری کاهش مییابد و همزمان زنان در عرصههای مختلف ظاهر میشوند، موفقیتهای سیاسی و اقتصادی نیز افزایش مییابد. شاخص حقوق اقتصادی از هشت زیرشاخه تشکیل شده است: نخست، تحرکپذیری که نشاندهنده آزادی زنان است؛ دوم، برابری قانونی بین زن و مرد در شروع به کار؛ سوم، دریافتی و مستمری؛ چهارم، ازدواج و محدودیتهای اقتصادی مرتبط با آن؛ پنجم، فرزندآوری و تأثیر آن بر اشتغال؛ ششم، مدیریت زنان در حوزه کسبوکار؛ هفتم، مدیریت داراییها؛ و هشتم، قوانین ارث و بازنشستگی.»
دکتر رهایی ادامه داد: «با ارزیابی این هشت مورد، رتبه ما در شاخص جهانی ۱۶۶ است. اما من این را لحاظ کردهام و با توجه به این آیتمها، کشوری مانند روآندا شاخص بالایی دارد. این شاخص نشان میدهد چه عواملی بر توانافزایی اقتصادی زنان تأثیر میگذارد. در درجه اول، از تحرکپذیری شروع میکنم. من برخلاف بسیاری، خوشبین هستم. با وجود اینکه هم زنان و هم مردان هزینههای گزافی برای احیای حقوق بخشی از جامعه پرداختهاند، این تلاشها ارزشمند است، اما هنوز جای کار زیادی وجود دارد. از طرفی، برخی زنان کارآفرین هستند که بدون اجازه همسر حق خروج از کشور ندارند. اگرچه قانون نیمبندی در این زمینه وجود دارد، اما از نظر عرفی و فرهنگی، همین مادرانی که زیر بار این فشارها بزرگ شدهاند، به دختران خود اجازه نمیدهند تا مطالبهگری کنند و این موضوع دردناک است. همه باید کمک کنیم تا تصورات اشتباه از میان زنان ریشهکن شود و باورهای نادرستی که در ذهن برخی حک شده است، پاک گردد. هنوز از حقوقی که قانون به ما داده است، به طور کامل استفاده نمیکنیم. برای مثال، برای دریافت گذرنامه، اجازه همسر ضروری است و این موضوع شاخص اقتصادی را پایین میآورد، زیرا شما به عنوان یک زن فعال اقتصادی شایستگی دارید، اما برای خروج از کشور باید شخص دیگری اجازه دهد و این دوگانگی در قانون است.»
دکتر رهایی درباره تلاشهای خود برای پیشبرد اهداف از طریق قانون گفت: «در مورد مدیریت کسبوکار، که بسیار به خشونتهای اقتصادی مربوط میشود، به نظر من خشونت فیزیکی حتی بهتر است، زیرا میتوان آن را اثبات کرد. اما خشونتهای اقتصادی به شدت پنهان است و یکی از دلایل پایین بودن شاخص ما، همین پنهان بودن خشونتهاست. برای مثال، زنی کار میکند، اما کارت حقوقش دست همسرش است و این زن نمیتواند شکایت کند، زیرا مالکیت شفاف بیان نشده است. جامعه به این موضوع نمیپردازد و آن را همدلی و سازگاری مینامد. روی سخن من با آقایان نیست، زیرا آنها در این سالها خیلی جلوتر از قانون حرکت کردهاند و حداقل از قدرت قانونی که به آنها داده شده است، استفاده نمیکنند و بهتر برخورد میکنند. آیا میدانستید اگر زنی با کسبوکار خود امنیت اقتصادی خانواده را به خطر بیندازد، مرد میتواند شکایت کند، اما اگر مردی زندگی را دچار ریسک اقتصادی کند، کسی نمیتواند از او شکایت کند، زیرا سرپرست خانواده است؟ نکته بعدی، محرومیت در مشارکت اقتصادی است که ما آن را نمادی از خشونت نمیبینیم. بنابراین، باید دست در دست هم دهیم و الگوهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را پررنگ کنیم.»
وی در پایان به رابطه بیننسلی اشاره کرد و گفت: «یکی از نگرانیهای ما این است که دستاوردهایی که بر اثر مبارزه و استمرار در این سالها به دست آوردهایم، ممکن است توسط نسل جدید به درستی درک نشود. دختران نسل جدید در فضای متفاوتی فکر میکنند و الگوهای کسبوکار خود را میسنجند. به دلیل سرخوردگیها، برخی از آنها میل به رفتار مردانه دارند. همانطور که دکتر اعزازی و دکتر کولایی گفتند، زنان حاملان صلح هستند و زنان این سرزمین ارزشهای شاهنامه را منتقل کردهاند. نباید اجازه دهیم شرایط سخت، ارزشهای کشور را زیر سوال ببرد.»