آخرین میخ بر تابوت پزشکی
شرایط زندگی روزبهروز سخت و سختتر میشود. طبق آمار رسمی در دو سال گذشته 10 هزار پزشک از ایران رفتهاند؛ عددی چنان بزرگ که معنایش حرکت در مسیر اختلال بزرگ سیستم پزشکی ایران است.
شرایط زندگی روزبهروز سخت و سختتر میشود. طبق آمار رسمی در دو سال گذشته 10 هزار پزشک از ایران رفتهاند؛ عددی چنان بزرگ که معنایش حرکت در مسیر اختلال بزرگ سیستم پزشکی ایران است. سیستمی که اگر تاکنون از هم نپاشیده، فقط و فقط به دلیل همان تعداد کم پزشکی است که ماندهاند و بار صدها نفر دیگر را به دوش میکشند. متأسفانه در تمام سطوح مدیریتی کشورمان نیز ناکارآمدی دیده میشود. انگار دقیقا برخیهایشان دنبال آن میگردند که اگر چیزی هم باقی مانده از بین ببرند. تلاشی که نمیدانم از سر ندانستن و نابلدی است یا به عمد. البته که هر دو یک نتیجه میدهد و آنهم صدمهخوردن مردمی است که به دلیل همین سیاستهای یکشبه و نادرست، باید سلامتی خود را در خطر ببینند. تأکید دوباره وزارت بهداشت بر عقد قرارداد تمام پزشکان و بیمارستانهای خصوصی با یکی از بیمههای پایه و منوطکردن صدور پروانه مطب به عقد این قرارداد، شاید آخرین میخی باشد که به تابوت پزشکی ایران زده میشود. با این تأکید وزارت بهداشت بهنوعی برای همه اتمام حجت شد که دولت هیچ تمایلی به ارتقای سطح پزشکی مملکت نداشته و فقط میخواهد تا جایی که مقدور است پزشکان را تحت فشار گذاشته و همان چند نفری را که ماندهاند تا به این مردم و کشور خدمت کنند نیز فراری دهد. اگر تعرفهها را به کمترین میزان ممکن تعیین کردند، اگر در صداوسیما چهره پزشکان را تخریب کردند، اگر با پزشکان مانند دزد برخورد کردند، مطب به مطب پیگیر نصب کارتخوان شدند، مالیاتهای سنگین برای پزشکانی وضع کردند که درآمد کمی دارند و اگر هیچ دفاعی از پزشکان نکردند و آنها را در مجامع قضائی بییاور گذاشتند و حتی مردم را به شکایت از پزشکان ترغیب کردند، حال با طرفکردن آنها با بیمههایی که به بدقولی تمام مشهورند، همان حداقل درآمد و معیشت را هم از آنها خواهند گرفت. این توهم که پزشکان از قشر پردرآمد جامعه هستند و باید تا جایی که میتوان از آنها ستاند، سبب شده که این قشر نخبه روزبهروز فقیر و فقیرتر شود. هیچ پزشکی دوست ندارد ارتباط مالی مستقیمی با بیمار داشته باشد. آرزوی ما این است که بیمهها این ارتباط مالی را برقرار کنند، ولی همه کسانی که با بیمهها کار کردهاند میدانند که تا چه میزان در بازگرداندن پول بدقولی دارند. میدانند که بیمههای ما تا جایی که میتوانند سعی در زدن کسورات دارند تا از میزان این بازپرداخت اندک و بهشدت با تأخیر بکاهند و در واقع بهراحتی حق پزشکان را زیر پا بگذارند. در این شرایط چگونه میتوان به چنین سازمانهایی اعتماد کرد؟ همین تعرفه اندکی که مورد تصویب هیئت دولت قرار گرفته، حالا به یمن چند سازمان ورشکسته نیز از ما ستانده خواهد شد. واقعا نمیدانم که دولت تا چه حد برای تحقق این موضوع پیش خواهد رفت و اصرار خواهد داشت، اما بیشک این میخ آخری است که بر تابوت پزشکی زده میشود. باید همه ما برای تشییع آنچه که تا این حد برایش کوشیدهایم آماده شویم.