جوابیه روابط عمومی
سینما خم رنگرزی نیست؛ منطقه ممنوعه و انحصاری هم نیست
معاونت امور زنان و خانواده به عنوان یکی از حامیان توانمندی و استعداد بانوانِ کشور، بر اساس نقش ستادی خود موظف است از استعدادهای بانوان در حوزههای گوناگون حمایت کرده و در مقامِ تسهیلگر؛ بستر و ظرفیتهای متناسب با آن استعدادها را فراهم سازد.
به گزارش شبکه شرق، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده در پی پاسخ به مطالبه طلاب در خصوص دغدغه ورود به حوزه سینما مطلبی را عنوان کرد که با فهمی نادرست و کژاندیشانه در رسانه شما، بازتاب یافته است. از این رو طبق قانون مطبوعات لازم است جوابیه روابط عمومی معاونت در همان صفحه درج شود:
اینکه از یک پاسخگویی عادی و منطقی به چنین مطالبهای، این همه برداشتها و تحلیلهای نادر و غریب صورت گرفته است؛ جای بسی تعجب و شگفتی دارد. به نظر میرسد حساسیت رسانهها بر این موضوع ناشی از طلبهبودن گروه درخواستکننده بوده باشد. وگرنه مشابه چنین نشستهایی با اقشار مختلف مردم به طور متداول و فراوان صورت میگیرد و چنین درخواستها، گلایهها یا پیشنهاداتی به صورت طبیعی مطرح میشود. از سویی استقبال از این امور نیز در حد توان و امکانات معاونت، امری ضروری و از جمله تکالیف قانونی محسوب میشود.
معاونت امور زنان و خانواده به عنوان یکی از حامیان توانمندی و استعداد بانوانِ کشور، بر اساس نقش ستادی خود موظف است از استعدادهای بانوان در حوزههای گوناگون حمایت کرده و در مقامِ تسهیلگر؛ بستر و ظرفیتهای متناسب با آن استعدادها را فراهم سازد. در حوزههای علمیه همچون سایر مراکز علمی، با بانوانی مواجه هستیم که در کنار توانمندیهای علمی، دارای رزومههای فرهنگی و هنری قابل قبولی هستند. آیا حمایت از این افراد در قالبِ فراهمسازی بستری که بتوانند ظرفیت هنری-مهارتی خود را در حوزه های گوناگون ارائه کنند تا مورد ارزیابی تخصصی قرارگیرد و در صورت وجود استعداد، آموزش ببیند؛ به معنای ورود غیرتخصصی و بدون آموزش آنان به عرصه سینما است؟
همانطور که میدانید شاعری، هنرمندی، ورزشکاری و برخی دیگر از مهارتها نیاز به استعداد ویژه دارد و البته با آموزش و پشتیبانی تقویت میشود. وظیفه مسئولان است که این استعدادها را در هر قشر و صنفی شناسایی کرده و زمینه پرورش آن را فراهم سازند.
بازتاب برخی رسانهها در مسئله اخیر حاکی از آن است که عدهای با روحیه انحصارگرایی، سینما را منحصر به قشر خاصی میدانند و هنگام سخن از شناسایی و ارزیابی استعدادها برای ورود به سینما، معترض این امر میشوند. در حالی که سزاوار این است که صاحبان این صنف خود برای شناسایی و شکوفایی استعداد جوانان اقدام کنند.
در جلسه بانوان طلبه، صحبت از توانمندی ایشان در عرصههای فیلمنامهنویسی، تهیهکنندگی، کارگردانی و تربیت بازیگر؛ و نه صرف بازیگری به میان آمد. معاونت در جایگاه سیاستگذاری، برنامهریزی و هماهنگی در حوزه بانوان در نقش تسهیـلگر، چه وظیفهای در قبال طرحِ این ادعا دارد؟ آیا جز این است که اگر نسبت به این انگیزههای دغدغهمندانه بیتفاوتی به خرج داده میشد، همین رسانهها معترض میشدند که چرا استعدادهای جوانان به دلیل عدم حمایت مسئولان نابود میشود؟
از سوی دیگر آیا در پاسخ به مطالبه این بانوان جوان، وعده ورود به سینما بدون تخصص، بدون فراگیری و بدونِ کسب مهارتهای لازم است؟!
شعار مردم دادن تا مردمی عملکردن فاصله ها دارد
نظام جمهوری اسلامی و دولت مردمی معتقد است که راه رشد به روی اقشار مختلف مردم چه دانشجو و چه طلبه نباید بسته باشد. این در حالی است که رسانههای مدعی مردم و مشارکت جمعی فریاد برمیآورند که چرا به دیگران اجازه ورود به حیطه هنر را میدهید؟ آن هم وقتی دیگران، قشر طلاب هستند! گویا در نظر ایشان طلاب، از شمار مردم خارجند و مفهوم مردم منحصر است به قشر مرفه یا غربزده!
از آن عجیبتر این که حرکت خودجوش و درخواست مردمی محصلان علوم دینی را مورد تحلیلهای بیربط قرار داده و آنها را به خروج از مردمیبودن متهم کنند. بدیهی است چنین رویکردی سینما را منطقه ممنوعه خود میداند و خواستار این است که هرگز قشری که به دلیل دغدغههای معرفتی، خار چشم غربزدگان و اندیشههای اومانیستی است، وارد منطقه ممنوعه آنها نشود. تحرکات رسانهای اخیر با رویکرد تمسخر ظرفیت بانوان طلبه نشان داد که عدهای خواهان ممانعت از مشارکت مردم در حیطههای مختلف هنر هستند و در راه حفظ منافع خود از هیچ رفتار غیر حرفه ای پرهیز نمی کنند.
نکته این است که اتهام مهندسی فرهنگ به دیگران با عدم اجازه ورود به اقشار مختلف در این حیطه، سازگاری ندارد و انحصار حوزه سینما به افراد خاص، با رویکرد مردمیبودن در تعارض جدی است. جالب توجه آنکه این گروه، یک درخواست مردمی طیف دانشپژوه دینی را مورد تحلیلهای عجیب و غریب قرار داده و آنها را به انواع اتهامات می نوازند.
این در حالی است که بر اساس قانون اساسی و منطق حکومت دینی، بابِ ورود به عرصههای گوناگون سینما همچون سایر حوزههای هنری؛ به روی همگان باز است. هرچند بر این امر صحه میگذاریم که ملاکِ ورود به این حوزه همچون سایر حوزهها تخصص و توانمندی افراد، مبتنی بر ارزشهای اخلاقی و تعهد حرفهای، فارغ از تعلق به صنف و رشته خاصی است. قطعاً معاونت امور زنان و خانواده، نقش شتابدهنده و پشتیبانی را در این امر بر عهده دارد و موظف است به مثابه یک حلقه واسط، جوانان را به دستگاههای تخصصی وصل کند. از سویی با عنایت به شأن ستادی این دستگاه و عدم ورود به حوزه اجرا، معاونت نقش سیاستگذار حمایتی و پشتیبان ظرفیتهای بانوان کشور را دنبال میکند.
باید توجه داشت که هنر، موهبت الهی است و ارث پدری هیچ کس نبوده، نیست و نخواهد بود.
اگر پیش از این ورود ایدئولوژیک صورت گرفته، عصبانیت اکنون از چیست؟
معترضان ورود بانوان طلبه به حیطه سینما از یک سو از وجود حوزه هنری یا دانشگاه سوره و امثال اینها ناراحت و عصبانیاند و از طرف دیگر سخنان معاون رئیس جمهور را خبر از ورود جدید به سینما تلقی میکنند. این خود پارادوکسی است که باید بدان پاسخ داده شود. باید بپذیریم که سینما هم مثل هر هنر دیگری میتواند رنگ و بوی سیاسی یا ایدئولوژیک بگیرد و شعار جدایی هنر از سیاست دروغی بیش نیست. چرا که حتی عدم دخالت در سیاست، نوعی رویکرد سیاسی است.
همراهی طلاب با سینما مسئله جدیدی نیست. تاکنون دهها فیلم و سریال مذهبی ایرانی که در جهان هم مخاطب پیدا کرده، با طراحی، نظارت و همراهی جدی روحانیون تولید شده و اتفاقاً به دلیل ارتباط با علایق و فرهنگ دینی مردم در دنیا درخشیده است. سینما مثل سایر هنرها یکی از قالبهای خوبی است که میتواند فرهنگ و تمدن ایران اسلامی را نه تنها در سطح ملی بلکه در سطح جهانی تدوین و منتشر کند.
رهبری انقلاب نیز بر جایگاه ویژه هنر تصریح دارند که: "هنر سینما،... بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملاً مسلط ـ که هیچ روایتگری تا کنون در بین این شیوههای هنریِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدی نیامده ـ و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالی"
و تعهد نیز از مقوله های مطرح در بحث هنر است ، به فرموده رهبری:« هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهد دارد. کسی که قریحه هنری دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهد است. هنرمند تنبل و بیتلاش، هنرمندی که برای تعالی کار هنرىِ خودش و ایجاد خلاقیت تلاش نمیکند، در حقیقت به مسئولیتِ هنری خودش در قبال قالب عمل نکرده است ... علاوه بر این، تعهد در قبال مضمون است. ما چه میخواهیم ارائه بدهیم؟ اگر انسان محترم و عزیز است، دل و ذهن و فکر او هم عزیز و محترم است. نمیشود هر چیزی را به مخاطب داد، فقط به صرف اینکه او نشسته و به حرفهای ما گوش میدهد.»
از این رو تلاش هنرمندان در جهت حفظ وحدت ملی و ارزشها و سنتهای کشور، مطالبهای ملی و رسالتی مقدس است. از سویی ادعای جدایی حوزه هنر از سیاست، در مصداقیت و عالم واقع غیرقابل پذیرش است. بر این اساس معیار ارزشمندی هنر، میزان انسجامبخشی و اثرآفرینی آن در هدایت قلوب و روشنگری اذهان است. هنر، ابزار نفوذ دشمن و اهداف زیرکانه او در جنگ نامحسوس علیه منافع ملی و وحدت مردمی نیست.
در سراسر دنیا، اصحاب سینما با التزام به معیارهای کشور خود و در راستای راهبردهای آن برنامهسازی میکنند. بنابراین از هنرمندان ایرانی، ترسیم زیباییهای فرهنگ و تمدن اصیل این سرزمین انتظار میرود. اینکه اجازه ندهند با سیاهنمایی و برجستهسازی ضعفها و پردهپوشی بر نقاط قوت، چهره نامناسبی از میهن عزیزمان در جهان معرفی شود و یا با خودتحقیری زمینه تسلط فرهنگ مهاجم را فراهم سازند.
پارادوکسهای ذهنی منتقد محترم!
منتقد سخنان دکتر خزعلی در پایان تلاش کرده دوگانههای غیرمنطقی طلبهبودن و فعالیت در عرصه سینما و خانهداربودن و فعالیت در عرصه اجتماع را مطرح کند. ایشان با همین رویکرد، معاونت را به پارادوکس متهم کرده است. این درحالی است که توصیف طلاب به انزواطلبی و دوری از مردم توسط نویسنده ، از تعبیرات عجیبی است که به هیچ عنوان با مسلک طلبگی سازگاری ندارد. مسلکی که لازمهاش تبلیغ، روابط عمومی بالا، ارتباط مستمر و پیوسته با مردم و کمک به حل مشکلات آنان است.
از این رو جای تعجب است که چنین شکاف و فاصله عمیقی بین امور دینی و هنر نمایشی در ذهن نویسنده شکل گرفته است. در حالی که یکی از شیوههای تبلیغ و رساندن پیام از صدر اسلام تاکنون جلوههای نمایشی بوده است. در روز عاشورا نیز امام حسین(ع) برای بیداری وجدانهای خفته لباس پیامبر (ص) به تن میکند و عمامه پیامبر(ص) بر سر میگذارد.
همچنین سالیانی پیش از حدوث سینما ، عزاداران حسینی از شیوه های سنتی نمایشی از قبیل تعزیه، برای تحریک همدلی مردم و پیوند معرفتی ایشان با قیام امام حسین بهره گرفته اند.
همانطور که منتقد ذکر نموده امام خمینی(ره) صراحتاً بیان داشتهاند که با سینما مخالف نیستیم. حوزههای دینی نیز با هیچ یک از مظاهر تمدن مخالف نیستند اما طبیعتاً با فساد و فاصلهگرفتن از اخلاق مخالفند. بر همین مبنا بود که چندی پیش، در پی اعتراض برخی زنان سینماگر به وجود آزار و رفتار غیر اخلاقی در محیط سینما، معاونت امور زنان آمادگی خود را برای هرگونه پشتیبانی از ایشان جهت پیگیری و رفع مشکل در راستای سالمسازی محیط سینما برای فعالیت زنان اعلام کرد.
همچنین نویسنده با انتساب امری ناصحیح به معاونت زنان مبنی بر تلاش دکتر خزعلی برای محدودکردن زنان به خانهداری و از سویی دعوت به سینما، بر پارادوکس ذهنی مذکور صحه گذاشتهاند. و متاسفانه در هر دو مورد دچار فهم اشتباه شدهاست. از نظرایشان با وجود آنکه خانهداری شغلی مقدس و پرزحمت تلقی میشود ولی دلیل بر عدم فعالیت در حیطه های دیگر نیست .
دولت مردمی معتقد به ضرورت پرورش استعداد زنان در حیطههای مختلف است و خود به عنوان تسهیلگر، زمینههای رشد آنان را در زمینههای گوناگون بدون چشمپوشی از نیازها و تمایلات شخصی و خانوادگی فراهم نموده است.
در واقع پارادوکس در نگاه نویسنده محترم ، تجلی دارد. چرا که قادر به هضم سیاستهای همه جانبهنگر در در مورد زنان نبوده و بر تصویر غلط خود مبنی بر دیدگاه صفر و صد «یا خانهداری یا اشتغال» و دوگانه «یا فرزند یا اجتماع» اصرار میورزد. این است که چارهای جز اتهامزنی و نسبتهای ناروا برای حل بنبست نظری خود نمییابد. بسیار روشن است که فعالیت اجتماعی هیچ منافاتی با فرزندآوری و خانهداری ندارد. همانطور که بسیاری از دانشمندان، کارآفرینان، هنرمندان و پزشکان ما با حفظ همه این ابعاد، در هردو بلکه چند بعد از زندگی زنانه خویش درخشیده اند
در پایان، در رفع این اتهامات کافی است به عملکرد دوساله دولت و حمایت از بانوان شاغل در کنار انعطاف شغلی و حمایت از خانواده رجوع شود که آمار کاهش دو درصدی بیکاری بانوان و افزایش مشارکت اقتصادی آنان گواه این امر است.