استارتاپ bettermode؛ ایده ایرانی که در کانادا متولد شد
پلتفرمی برای ساختن یک قبیله
bettermode استارتاپی است که توسط سه نفر از مدیران اکوسیستم استارتاپ ایران در کانادا راهاندازی شده و تاکنون در سه مرحله ۱۰ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است.
مهاجرت به خودی خود سخت است؛ دوری از کشور، دلتنگی برای خانواده و شروع از صفر، حالا تصور کنید که بخواهید برای نخستینبار در بازار کشوری غریبه کسبوکاری هم راهاندازی کنید و وارد بازار بزرگ جهانی شوید. مسلما آشنا نبودن با ساز و کار بازار و جذب سرمایه و رقابت با استارتاپهای قدرتمند میتواند برای شما چالشهای بسیار ایجاد کند. این کار را سال ۲۰۱۹ محسن ملایری، سهیل علوی و سیاوش محمودیان انجام دادند. آنها استارتاپی به نام Tribe (قبیله) را در تورنتو کانادا راهاندازی کردند، اما در این راه با موانع و چالشهایی روبرو شدند و اکنون در دنیایی که بیش از ۱۰ هزار کیلومتر با کشورشان فاصله دارد، برای رشد و جذب مشتری میجنگند.
Tribe که بعدها مجبور شدند آن را به «bettermode» تغییر نام دهند میخواهد در بین مشتریان کسب و کارها، احساس تعلق ایجاد کنند،اما به چه صورت؟ bettermode بستری را ارائه میدهد که کسبوکارها، اپلکیشنها و سایتهای شخصیسازی شده خود را بسازند تا مشتریان در این فضا با یکدیگر تعامل کنند، درست مانند یک شبکه اجتماعی.
به همین خاطر اسم خود را در ابتدا قبیله گذاشتند چون محسن ملایری در این خصوص به فنزی میگوید: «ما انسانها ابزارهایی را برای شکار و جمعآوری غذا توسعه دادیم، ما گروههایی تشکیل دادیم و منابع حیاتی را با یکدیگر در میان گذاشتیم، ما جاهای مورد علاقهای برای کار، استراحت و غذاخوردن با هم داشتیم. در هسته ما، ما انسانها قبیلهای هستیم!» اما در میانه راه اسم استارتاپ تغییر کرد. چرا اسم استارتاپ عوض شد و آیا bettermode توانست در بازار جهانی خود را ثابت کند؟ برای دریافت پاسخ به این سوالها فنبیز این هفته را بخوانید.
به بنبست رسیدن
وقتی درمورد استارتاپ tribe در اینترنت جستوجو میکنید به گزارشی از اتاق بازرگانی میرسید که جمله تاسفباری است: «به زودی باید منتظر شکلگیری دهها استارتاپ از سوی جوانان نخبه و کارآفرین ایرانی در کشورهای دیگر، از ترکیه و فنلاند گرفته تا کانادا و آمریکا باشیم.» این واقعیت تلخی از موج مهاجرت نخبگان و مدیران استارتاپی ایرانیست. استارتاپ tribe هم توسط مدیران استارتاپی مهاجرت کرده در کانادا راهاندازی شده است؛ محسن ملایری، سهیل علوی و سیاوش محمودیان هم بنیانگذاران آن هستند
سهیل علوی، بنیانگذار ریحون و محسن ملایری، از بنیانگذاران و مدیر شتابدهندهی آواتک بودند. سیاوش محمودیان نیز پیش از مهاجرت به عنوان بنیانگذار، مدیر ارشد فناوری (CTO) و مشاور فنی، در شرکتهای مختلف در آمریکا و ایران مشغول به کار بود.
ملایری در گفتوگو با «فنزی» درمورد دلیل مهاجرت از ایران گفت: «به بنبست رسیدم. چون آنکاری که میخواهم انجام بدهم را نمیتوانستم انجام دهم. حس اسارتی است که کاری میخواهی انجام دهید و نمیتوانید. این بنبست اذیت میکرد. به عنوان کارآفرین به منابع خوب دسترسی ندارید و نمیتوانید سرمایه خوب جذب کنید.»
حالا حدود ۷ سال است که ملایری مهاجرت کرده و همراه با سهیل علوی و سیاوش محمودیان استارتاپ خود را راهاندازی کرده است. البته سال ۲۰۲۳ سیاوش محمودیان به تیم دیگری ملحق شد و در حال حاضر ملایری و علوی همراه با تیم bettermode هستند.
اسم قبیله، خط قرمز بازار جهانی
سهیل علوی در نوشتهای که در سایت مدیوم منتشر کرده است، درمورد اینکه چرا اسم استارتاپ را قبیله گذاشتند، نوشته: «ما دوست داریم متعلق به گروههایی از افراد با دیدگاهها، افکار و منافع مشابه باشیم. وقتی در میان کسانی هستیم که همفکر ما هستند، آسایش داریم. همچنین انسانها ابزارساز هستند و اینترنت قابل توجهترین ابزاری است که تا به حال ساختهایم که مردم و ایدهها را به هم متصل میکند..... یوتیوب یک جامعه است. پینترست یک انجمن است.دیریبل یک جامعه است. ما معتقدیم با دادن ابزارمناسب به مردم، آنها میتوانند جامعه خود را با ویژگیها و امکانات بهتر و برتر از فیسبوک و توییتر برای ایجاد قبیله خود بسازند.»
اسم قبیله «tribe» در جامعه ایرانی اسمی خلاقانه و نویی بود، بنیانگذاران هم خرسند از انتخاب این اسم بودند، دریغ از اینکه مجبور شدند پس از مدتی اسم استارتاپ را تغییر دهند. به دلیل اینکه اسم قبیله در جامعه جهانی حساسیتبرانگیز است.
ملایری درمورد چرایی تغییر اسم میگوید: «ما فضایی را ایجاد میکردیم که همه مردم بهم متصل شوند، به همین خاطر فکر کردیم اسم خوبی را انتخاب کردیم. حتی وقتی وارد بازار جهانی شدیم فکر کردیم اسم خوبی است. تا اینکه همه گفتند چرا این اسم را انتخاب کردید؟ میخواستیم افراد بااستعداد را استخدام کنیم و آنها میگفتند در شرکتی که اسمش ترایب باشد، کار نمیکنیم یا قصد داشتیم با شرکتی قرارداد ببندیم آنها اعلام کردند از محصولاتی که اسمهای حساس روی آنها گذاشته میشود،استفاده نمیکنیم.»
او ادامه داد: «طول کشید که ما بفهمیم کلمه ترایب در اینجا حساسیتبرانگیز است و در اینجا در مسیر مبارزه با نژادپرستی این واژه برای قبایل اولیه در آمریکای شمالی به کار میرود و در کل نباید از آن استفاده کنیم چون برای برخی شرکتها که در سیاستهای خود بحث نژادپرستی را لحاظ کردند، خط قرمز است. با اینکه هزینه بسیاری داشت، اما مجبور شدیم اسم سایت و بخش نتیجه گوگل که برای آن زحمت کشیدیم را تغییر دهیم.» به همین خاطر اسم قبیله به bettermode تغییر پیدا کرد.
Bettermode بستری برای ارتباط مشتریان به یکدیگر
فوربس سال ۱۴۰۰ گزارشی درمورد فعالیت استارتاپ bettermode نوشته بود که در آن آورده است: «تحقیقاتی که توسط گارتنر انجام شده نشان میدهد، دو سوم مشتریان وفادار به یک کسبوکار، بخاطر تجربه کاربری به آن احساس وفاداری میکنند و این نکته تاثیر بیشتری نسبت به نام تجاری و قیمت دارد. دادههای فورستر نشان میدهد شرکتهای مبتنی بر تجربه مشتری رشد سالانه ۱.۶ برابر تا ۱.۹ برابر در حفظ مشتری، نرخ خرید مکرر و ارزش ماندگاری مشتری را نسبت به سایر شرکتها ارائه میدهند.»
به همین خاطر پلتفرم bettermode ابزارهایی را در اختیار کسبوکارها قرار میدهد تا یک جامعه برای مشتریان خود ایجاد کنند. در این جامعه مشتریان میتوانند با هم گفتوگو کنند و به سوالات یکدیگر پاسخ دهند. یکی از امکانات bettermode این است که کسبوکارها میتوانند جامعه خود را مطابق با هویت برندشان شخصیسازی کنند.
ملایری درتوضیح بیشتر فعالیت استارتاپ bettermode اعلام میکند: «استارتاپ ما یک شرکت نرم افزاری است. ابزاری را درست کردیم که کسبوکارها میتوانند سایت و اپلیکیشنهایی بسازند که جنبه شبکه اجتماعی دارد. شرکتها میتوانند فضایی را بسازند که مشتریانشان وارد آن شوند و منابعی را بخوانند و با هم صحبت و تعامل کنند. تاکنون ابزارها قدیمی بودند، اما ما ابزارهایی ساختیم که مدرن هستند و براساس امکانات روز شبکههای اجتماعی است. هماکنون شرکتها به صورت subscription از ابزارهای ما استفاده میکنند.»
ایجاد جامعه میان مشتریان برای یک کسبوکار میتواند مفید باشد. چون هم مشتریان بیشتر جذب میشوند و هم حس وفاداری میان مشتریان و آن برند تجاری ایجاد میشود. کسبوکارها همچنین میتوانند با گیمیفیکیشن و امتیاز دادن به مشتریان، این تعامل را تقویت کنند.
کسبوکارها با استفاده از ابزارهای این استارتاپ، قادر خواهند بود عملکرد جامعه را تجزیه و تحلیل و به این صورت رفتار کاربران و علایق آنها را شناسایی کنند. این موضوع برای تولید محصولات بعدی آنها بسیار کمککننده است.
جذب سرمایه
Bettermode مانند تمام استارتاپها برای توسعه فعالیت خود سرمایههایی جذب کرده است. سال ۱۴۰۰ بنیانگذاران استارتاپ bettermode از جذب سرمایه ۷.۵ میلیون دلاری خود خبر دادند.
در گزارش فوربس درمورد فعالیت این استارتاپ، محمودیان درمورد این جذب سرمایه گفته بود: «موفقترین شرکتها آنهایی هستند که احساس تعلق در بین مشتریان خود ایجاد میکنند. شما با این کار میتوانید مشتریان خود را به عنوان بخش بزرگتری از کسب و کار خود تبدیل کنید.»
او اضافه کرد: «ما فکر میکنیم کاری که Shopify با آمازون انجام داده است را میتوانیم با فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی انجام دهیم. ما میخواهیم مشاغل، صاحب مشتری خود باشند و آنها باید بتوانند فضا و محیط مورد نظر خود را بسازند.»
به گفته محمودیان در عمل راهاندازی یک شبکه اجتماعی برای یک کسب و کار، ۹۰ درصد آن به ایجاد جامعه برمیگردد و فقط ۱۰ درصد آن فناوری اطلاعات است، اما بسیاری از شرکتها تمرکز خود را بیشتر روی بخش دوم ماجرا میگذارند.
حالا بعد از گذشت حدود ۵ سال ملایری به «فنزی» میگوید این استارتاپ تاکنون در سه مرحله ۱۰ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است و راندهای بعدی هم خواهند داشت.
Bettermode با رقبای خود تفاوتی دارد؟
تیم bettermode در بازار بسیار بزرگی فعالیت میکند و باید مزیت رقابتی خوبی داشته باشد تا شرکتها این استارتاپ را برای دریافت خدمات انتخاب کنند. با اینحال ملایری اعتقاد دارد که آنها مزیت رقابتی خاصی نسبت به رقیبان خود ندارند: «ما مزیت رقابتی خاصی نداریم. جز اینکه دست خود را روی پای خود گذاشتیم و بلند شدیم و هرروز در حال مطالعه هستیم که یاد بگیریم. کلی مشکل و چالش هم داریم که اتفاقا ضدرقابتی هستند. به عنوان مثال بانکی حساب ما را میبندد چون میگویند ما در ایران کار میکردیم و ایران هم تحریم است.»
ملایری در ادامه گفت: «این موارد نژادپرستی خفیفی است چون فقط ایرانی هستیم و چالشهایی داریم. البته از آنها عبور میکنیم. اینطور نبود که این چالشها باقی بماند.»
با وجود اینکه بنیانگذار این استارت میگوید که آنها مزیت رقابتی خاصی ندارند، اما بیش از هزار شرکت از سرویس پولی استارتاپ bettermode استفاده میکنند و ۵ میلیون کاربر هم که مشتری شرکتها هستند، به نوعی از ابزارهای این استارتاپ استفاده میکنند.
برنامههای آینده bettermode
وقتی از هوشمصنوعی درمورد استارتاپ bettermode پرسیدم، نوشت که این استارتاپ در آینده خود را به عنوان یک پلتفرم تعاملی همهکاره و با ویژگیهای غنی تصور میکند که به سازندگان، برندها و کسبوکارها قدرت میدهد.
اما ملایری دراین مورد میگوید: «بازیهایی که اینجا هست پایان ندارد. به خصوص اینکه در فضایی پر از رقابت و سرمایه و بازار مصرفی فعالیت میکنیم. البته الان بهترین زمان نیست و یک نیمه رکود هم در غرب وجود دارد. با اینحال با توجه به تغییراتی که هوشمصنوعی ایجاد میکند و موج آن باعث تحولات عظیمی میشود ما سعی میکنیم خود را براساس فضایی که هرروز تغییر میکند، منطبق کنیم.»
او ادامه داد: «ما باید کسبوکار خود را رشد دهیم تا تاثیر بیشتری در این حوزه بگذاریم. اخیرا در استراتژی خود تغییراتی دادیم تا هزینه استفاده از امکانات خود را کاهش دهیم به این صورت شرکتهای بیشتری میتوانند با ما همکاری کنند.»
به گفته ملایری آنها هنوز در حال انطباق محصول و بازار هستند: «تفاوتی که اینجا با ایران دارد این است که در ایران یک بازار بزرگ مصرفی داشتیم با کلی ایده که هنوز اجرایی نشده بود.اینجا یک بازار مصرفی بزرگی داریم و حتی به بازار جهانی دسترسی داریم و ایدههای متعددی اجرایی شده و برای رقابت ما باید نوآوری بسیاری داشته باشیم.»