|

تلخی‌های روابط شکرین

تأملی بر پدیده شوگر ددی/ مامی در ایران

شوگرمامی یا شوگرددی اصطلاحاتی هستند که اگرچه هنوز به‌طور رسمی معادلی برای آنها ساخته نشده اما پدیده‌ای در روابط بین مردان و زنان است که به‌خصوص در فضای مجازی تقریبا شناخته‌شده است.

شوگرمامی یا شوگرددی اصطلاحاتی هستند که اگرچه هنوز به‌طور رسمی معادلی برای آنها ساخته نشده اما پدیده‌ای در روابط بین مردان و زنان است که به‌خصوص در فضای مجازی تقریبا شناخته‌شده است. در ایران واکنش به چنین پدیده‌ای عمدتا یا در قالب طنز بوده یا مورد نکوهش و مذمت قرار گرفته است. دامنه واکنش به این پدیده به تولیدات سینمایی و سریال‌ها و رسانه‌ها هم کشیده شده که بازهم خارج از آن دو قالب طنز و ذم نیست. اما شکل‌گیری رابطه‌ای که میان یک شخص میانسال/ مسن با فردی جوان‌تر از خودش که تفاوت سنی‌شان می‌تواند به اندازه والد و فرزند باشد، نیاز به تأمل و مداقه بیشتری دارد. دوست‌یابی شکرین پدیده‌ای است که در آن افراد مسن‌تر و از طبقه اجتماعی-اقتصادی بالاتر با افراد جوان‌تر که از طبقه اجتماعی-اقتصادی پایین‌تر هستند، رابطه برقرار می‌کنند. این رابطه متمرکز بر دو محور پول/قدرت و رابطه جنسی است و طی آن شخص مسن‌تر به اعتبار ثروتش، قدرت و توان آن را پیدا می‌کند که به رؤیاهایش جامه عمل بپوشاند و بر ممنوعیت‌های اجتماعی رابطه با اشخاص جوان‌تر از خود فائق شود. در این مبادله طرف مسن‌تر در ازای رابطه جنسی/عاطفی طرف مقابل را که شخصی جوان و فقیر است، از نظر مالی حمایت می‌کند. طرف جوان رابطه، نیز برای رفع حوائج مالی‌اش به چنین رابطه‌ای تن می‌دهد و از سایر ملزومات رابطه چشم‌پوشی می‌کند.

بدیهی است رابطه بین دو انسان اگر بنا بر اختیار و انتخاب آزادانه طرفین و رها از ملاحظات مادی باشد و در شرایط برابر شکل بگیرد، فارغ از ویژگی‌های بیولوژیک طرفین قابل احترام است ولی چنین روابطی وقتی مبنای پولی پیدا می‌کند، شکلی از بهره‌کشی و استثمار است که باید با آن مقابله کرد. از آنجا که در رابطه شکرین، عشق به‌عنوان سنگ بنای رابطه میان مرد و زن حضور ندارد و هر‌کدام از طرفین برای دستیابی به خواسته یا نیازی شخصی و خودخواهانه و به شکلی حسابگرانه وارد چنین رابطه‌ای می‌شوند، برخی محققان آن را به‌عنوان صورتی از فحشا شناخته‌اند و درصدد شناسایی تبعات آن که بهره‌کشی و خشونت جنسی مخصوصا برای دختران جوان است، برآمده‌اند. برخی مطالعات از منظر روان‌شناختی نیز پذیرش رابطه شکرین را به ویژگی‌ها و مشکلات روانی افراد نسبت می‌دهند.

اما در مواجهه با روابط شکرین یک پرسش مهم این است که چه شرایط و بستر اجتماعی به شکل‌گیری این روابط منجر می‌شود. پاسخ این پرسش را می‌توان با توجه به ماهیت روابط شکرین که تبادل پول و رابطه جنسی/عاطفی است، پیدا کرد و منطقی است که دو عامل شرایط اقتصادی نامطلوب و تغییرات اجتماعی را در ظهور روابط شکرین دخیل بدانیم. از یک طرف وقوع بحران اقتصادی که تبعات آن فقر و بی‌کاری هستند، بخش بزرگی از جامعه به‌خصوص جوانان را تحت تأثیر قرار داده است و از طرف دیگر در جامعه‌ای که در آن نابرابری و فقر گسترش یافته، هم‌زمان ارزش‌هایی مانند موفقیت‌های مادی، مادی‌گرایی و محوریت پول، دم غنیمت‌شماری، فرصت‌طلبی و زرنگی و ریاکاری ترویج می‌شود که ممکن است مسیر زندگی افراد را از صراط مستقیم مورد انتظار جامعه به مسیرهای دیگری تغییر دهد. علاوه بر اینها برخی پدیده‌های اجتماعی مانند افزایش طلاق، بالارفتن سن ازدواج و تنهایی تحمیلی، کمترشدن نظارت اجتماعی در کلان‌شهرها و تسهیل روابط (به‌ویژه از طریق شبکه‌های مجازی) از جمله عواملی هستند که اجازه می‌دهد نیاز به رابطه برای افراد ایجاد شود و راه‌های نامتعارف برآوردن این نیاز فراخ‌تر و هموارتر شوند و به‌این‌ترتیب افرادی در موقعیت شوگرددی و شوگرمامی قرار گیرند. مقارن با آن شرایط اقتصادی و نابرابری‌های اجتماعی و توزیع غیرعادلانه منابع و سرمایه‌ها، موجب می‌شود جوانی که برای برآوردن حوائج مادی‌اش منبعی در اختیار ندارد، به تنها سرمایه‌اش، یعنی سرمایه بیولوژیک متوسل شود و با ورود به رابطه شکرین ناکامی‌هایش را جبران کند و به‌این‌ترتیب در نقش شوگربیبی قرار گیرد.

اگرچه روابط شکرین اغلب بین مردان مسن و دختران جوان برقرار می‌شود اما در جامعه ایران بیشترین و شدیدترین واکنش به رابطه بین زنان میانسال/ مسن با مردان جوان‌تر از خودشان است. این واکنش شدیدتر، متکی به مفروضات مردسالارانه‌ای است که رابطه قدرت میان دو جنس را به‌طور نابرابر به نفع مردان تنظیم می‌کند. بر اساس مفروضات مردسالارانه مرد باید با زن کم‌سن‌و‌سال‌تر از خودش رابطه برقرار کند و بتواند نقش نان‌آور او را ایفا کند و به‌این‌ترتیب به‌راحتی بر زن اعمال قدرت کند. بر این اساس رابطه‌ای که هر‌کدام از این قواعد را نقض کند، غیرقابل‌تحمل و محکوم است. علاوه بر این بر اساس همان هنجارهای مردسالارانه رابطه جنسی و عاطفی برای زنان بالاتر از سن باروری فاقد موضوعیت و مشروعیت است، در‌حالی‌که برای مردان چنین روابطی تا دوران سالخوردگی عادی و طبیعی شمرده می‌شود. با این اوصاف اگر زن ثروتمند مسن با مرد جوان فقیر وارد رابطه ازدواج یا غیر آن شود، مورد نقد و نکوهش قرار می‌گیرد و واکنش به چنین رابطه‌ای به‌مراتب شدیدتر از واکنش به رابطه و ازدواج مردان مسن ثروتمند و قدرتمند با زنان جوان فقیر است. گو اینکه صورت دوم چون با مفروضات مردسالارانه هماهنگی دارد، کمتر جای چون‌و‌چرا باقی می‌گذارد و با تسامح بیشتری با آن برخورد می‌شود.

همان‌طور‌که اشاره شد در فضای اجتماعی ایران بیشترین واکنش به شوگرمامی‌هاست و به جد و طنز بسیار از آن سخن می‌رود‌ اما به نظر می‌رسد با توجه به موقعیت فرودست زنان در جامعه ایران درباره چنین پدیده‌ای اغراق شده است. در ایران با توجه به وضعیت اقتصادی زنان، نه شمار زنانی که بتوانند مخارج شخص دیگری را بپردازند چندان زیاد است و نه محدودیت‌ها و الزامات اجتماعی جامعه مردسالار ایران اجازه می‌دهد که زنان به‌راحتی وارد چنین شکلی از رابطه شوند. واقعیت این است که شوگرمامی‌ها هرچند تعدادشان کم باشد‌ ولی بیشتر از همتایان مردشان واکنش جامعه را بر‌می‌انگیزند، چون رابطه آنها با مردان جوان، نقض هنجارهای اجتماعی جامعه سنتی و مردسالار است و نقض این هنجارها توسط زنان کمتر تحمل می‌شود.

رابطه شکرین صرف‌نظر از جنسیت طرفین و صرف‌نظر از اینکه در قالب ازدواج باشد یا رابطه‌ای گذرا، حکایت از نابرابری‌های اجتماعی دارد که افراد را به مسیرهای آسیب‌زا سوق می‌دهد و به رابطه‌ای می‌کشاند که به‌جای عشق بر پول بنا شده است. بحران اقتصادی و نابرابری‌های اجتماعی، انتخاب‌های افراد را محدود می‌کند و به آن جهت می‌دهد؛ بنابراین در مواجهه با روابط شکرین نمی‌توان از انتخاب و تصمیم شخصی افراد سخن گفت و لازم است به زمینه‌های اجتماعی آن اندیشید و درصدد تغییر آن برآمد.