یک اتفاق عجیب درباره قیمتها
هرساله از آغازین هفتههای فروردین، همه چیز گران میشود. برخی از اقلام به طور آشکار گران میشوند (مثلا مواد خوراکی و غذایی و کرایه وسایل حملونقل) و برخی دیگر نیز به طور پنهان (اصطلاحا چراغخاموش) گران میشوند؛ آب، برق، گاز و خدمات، از این دسته به شمار میروند.


هرساله از آغازین هفتههای فروردین، همه چیز گران میشود. برخی از اقلام به طور آشکار گران میشوند (مثلا مواد خوراکی و غذایی و کرایه وسایل حملونقل) و برخی دیگر نیز به طور پنهان (اصطلاحا چراغخاموش) گران میشوند؛ آب، برق، گاز و خدمات، از این دسته به شمار میروند. این یک عرف پذیرفتهشده است و کسی به طور مشخص مخالفت صریحی با آن ندارد.
هرآنچه برای زندگی عادی نیاز داریم، یا به صورت «کالا» است یا شکل «خدمات» به خود میگیرد. یک تولیدکننده از همان هفته اول باید دستمزد بیشتری به نیروی انسانی پرداخت کند و سایر عوامل تولید نظیر آب، برق، انرژی، حملونقل، مواد اولیه و هزینههای سربار نیز هرکدام تأثیر خود را بر قیمت تمامشده کالای نهایی خواهند داشت. همچنین ارائهدهندگان خدمات نیز با افزایش مشابهی در هزینههای زندگی خود مواجه هستند.
این وضعیت به یک وضعیت متعارف درآمده است. همچنین از این حیث که شکل متعارف دارد، به نظر نمیرسد کسی دلیل مشخصی برای گلایه یا مخالفت با افزایش قیمت کالاها و خدمات در ابتدای هر سال داشته باشد. اینترنت نیز شکلی از کالا/خدمت است و طبعا باید انتظار داشت سرنوشت قیمت آن نیز شبیه سایر کالاها/خدمات باشد.
به عبارت دیگر، در موقعیتی که همه از آمادگی روانی برای افزایش قیمت اینترنت برخوردار هستند، ولی یک آقای وزیر ترجیح میدهد توضیحات دیگری (نظیر عدم آمادگی اپراتورها یا سبد هزینههای توسعهای آنها) را به میان آورد. در نهایت نیز در برابر پرسش مجدد خبرنگاران، از عبارت «گرانی» استفاده نمیکند.
وزیر ارتباطات درباره نرخهای جدید بستههایی اینترنت با اشاره به اینکه وضعیت اقتصادی اپراتورها برای توسعه مناسب نیست، اعلام کرد: «تعرفهها بهگونهای خواهد شد که زندگی مردم را مستقیما تحت تأثیر قرار ندهد». او در عین حال گفت: «اپراتورها از حیث اقتصادی در وضعیت مناسبی برای توسعه نیستند، سبد هزینههای آنها را در سبد هزینههای مردم نگذاریم».
وزیر ارتباطات گفت: «بحث اینکه تعرفهها به صورت مستقیم زندگی مردم را تحت تأثیر قرار بدهد، در دستور کار نیست». اما تقریبا همه رسانهها چیز دیگری را از قول او منتشر کردند؛ به این صورت که مدالیته فعل را از «مفی» به «مثبت» عوض کردند (احتمالا با مداخله روابطعمومی آن وزارتخانه). بنابراین اظهارات وزیر به این شکل منتشر شد: «تعرفهها بهگونهای اصلاح میشود که زندگی مردم را مستقیما تحت تأثیر قرار ندهد».
این مقاومت در برابر عبارت «گرانی» و توسل به هر ترفند برای عدم اشاره صریح و مستقیم به افزایش قیمت را چگونه میتوان توضیح داد؟
لودویگ ویتگنشتاین، فیلسوف شهیر آلمانی و واضع نظریه بازیهای زبانی، تأکید میکند هیچ نقطهای بیرون از بازیهای زبانی نیست که بتوانیم عقب بایستیم و از آنجا نسبت بین زبان و واقعیت را ارزیابی کنیم و ببینیم که آیا زبان به حد کافی نماینده واقعیت است یا نه.
ما اکنون در کشور خودمان با یک واقعیت روبهرو هستیم و آن اینکه منتظریم قیمت اینترنت مانند هر کالا یا خدمت دیگر در آستانه سال افزایش پیدا کند. به زبان ویتگنشتاین میتوان چنین گفت که شناخت و درک ما از واقعیت کاملا به زبان بستگی دارد و بازتابی که از واقعیت در ذهن ما نقش میبندد، یک برساخته ذهنی است.
اما آنچه وزیر ارتباطات قصد اجرای آن را دارد، نه از جنس بازیهای ویتگنشتاینی، بلکه از جنس نظریه نامباوری است. اگر فردی نام دختر خود را «دختربس» بگذارد، تأثیری بر جنسیت فرزند بعدی او ندارد و اگر دولت روسیه از اصطلاح «عملیات ویژه نظامی» بهجای «جنگ» استفاده کند، میزان خسارات و تعداد کشتهها را نمیتواند کاهش دهد. اما در موارد مشخصی اتفاقا نامها باعث ایجاد تغییرات در جهان خارج میشوند.
در نظام اقتصادی ما هرچند تورم دورقمی چندین دهه است که ادامه دارد (غیر از معدود سالها) اما عبارت گرانی و افزایش قیمت در زمره اصطلاحات با بار ذهنی منفی قرار میگیرد. به طور کلی در مواردی که با حوزههای ذهنی و ارزشی سروکار داریم، تغییر نام میتواند به تغییر در ذهنیت، تغییر در اراده و رفتار و در نهایت تغییر در جهان بیرون بینجامد. دلیل این وضعیت آن است که هر نام، بار ارزشی (پیشفرضها، تصورات و انتظارات) خاص خود را دارد و ذهنیت و باور خاصی را تقویت یا تضعیف میکند. در نتیجه، تغییر نام میتواند با تغییر در بار ارزشی، یعنی تصورات و پیشفرضهای ذهنی، زمینه تغییر در رفتار را فراهم کند.
اینجا البته صداقت آقای وزیر جای تقدیر دارد. او میداند بدون مهیاکردن شرایط (مانند وضعیت اقتصادی و توسعهای اپراتورها) هرگونه دستور کاهش نرخ اینترنت عملا واجد هیچ اتفاقی در حوزه قیمتی نمیشود. ولی او در نظام دولتی ایران کار میکند که بسیاری از مسئولان در زمره نامباوران قرار دارند. ذهن نامباور، بدون در نظر گرفتن شرایط بیرونی، گمان میکند کلمات و جملاتش حلال مشکلات است. تغییر وجه فعل از منفی به مثبت نیز در همین چارچوب قرار میگیرد. اینکه کسی «چاق» است با اینکه همان شخص «اضافهوزن» دارد میتواند تأثیرات متفاوتی به دنبال داشته باشد.