|

آیا جایگزین بهتری برای سدسازی وجود دارد؟

در سال‌های اخیر چالش‌های مختلفی درباره سدهای ساخته‌شده مطرح شده است. سدسازی در ایران توسط ایرانیان هم به‌دلیل اهمیت مسئله آب در ایران و هم به سبب لزوم تسلط ایرانیان بر فناوری‌های جدید، موجب افتخار و مباهات بوده و هست. این توانایی البته در سال‌های اخیر به کسب رتبه‌هایی انجامیده که ابعاد آن اکنون قابل بررسی است. پیش از انقلاب 19 سد در کشور ساخته شده بود که این رقم پس از انقلاب اسلامی و در سال 1397 به 647 سد افزایش یافت. انرژی برق‌آبی تولیدی از انقلاب اسلامی سالانه حدود دوهزارو 500 مگاوات بود که در فروردین 1399 به 326 گیگاوات رسید. از این میزان حدود 200 گیگاوات ساعت از نیروگاه‌های سوخت فسیلی و حدود 120 گیگاوات ساعت از نیروگاه‌های برق‌آبی سدها تولید شده است. در کشور قبل از انقلاب 600 هزار هکتار شبکه آب‌رسانی اجرا شده بود که پس از انقلاب اسلامی به دومیلیون‌و 400 هزار هکتار رسیده است. در ایران، پس از سال 1358، تعداد پروژه‌های سدسازی بزرگ افزایش یافت، به‌گونه‌ای که ایران در سال 1391 رتبه سومین سدساز جهان را به دست آورد. البته ساخت سدهایی مانند گتوند و به‌تازگی سد چم‌شیر در جنوب‌ غرب ایران و مشکلات محیط‌زیستی مختلف ادامه سدسازی را با پرسش مواجه کرده است. هزینه‌های مختلف سدسازی به‌دلیل تفاوت در توزیع هزینه‌ها و منافع و در ارزیابی‌های انجام‌شده توسط بازیگران مختلف، باعث ایجاد تعارض بر سر ساخت سدها شده است. توسعه پایدار حاوی سه نوع تعارض است که از منافع عمومی محیطی، اقتصادی و اجتماعی ناشی می‌شود: تضاد مالکیت (منافع اقتصادی در مقابل عدالت اجتماعی)، تضاد منابع (اقتصادی در مقابل منافع محیط‌زیستی) و تضادهای توسعه (منافع محیط‌زیستی در مقابل عدالت اجتماعی). توسعه پایدار به‌دنبال دستیابی به تعادل بین منافع اقتصادی، محیط‌زیستی و اجتماعی است. منافع اغلب رقیب مواجه با اعمال قدرت توسط بازیگرانی است که هزینه‌ها و منافع را متفاوت تجربه می‌کنند. دولت متمرکز در ایران از اوایل سده بیستم تا امروز به‌راحتی نشانه منبع اعمال حاکمیت متمرکز و جهت‌گیری اصلی برای شکل و نوع توسعه بوده است. رقابت بین توسعه پایدار با محوریت عدالت و برابری اجتماعی و حفظ محیط زیست، با توسعه مبتنی بر رشد اقتصادی و صنعتی بدون لحاظ‌کردن جنبه‌های اجتماعی و محیط‌زیستی، چالش امروز ماست. اعمال قدرت در میان بازیگران با موقعیت‌های متفاوت منجر به نتایجی می‌شود که منافع گروه‌های قدرتمندتر را ترجیح می‌دهد و تضمین می‌کند.

از سوی دیگر پیامدهای منفی سدها منجر به محرومیت و ازدست‌دادن رفاه برای مردم محلی، اغلب بدون پرداخت غرامت و مشارکت کافی آنها منجر می‌شود؛ برای مثال، در کشور چین میلیون‌ها نفر به‌دلیل پروژه‌های سدسازی آواره و فقیر شده‌اند، بدون اینکه تلاش جدی برای حمایت از آنها انجام شود. مردم محلی در فرایند تصمیم‌گیری دخالت نداشتند، زیرا هزینه‌های اجتماعی-اقتصادی سدها از خارج تحمیل شد. حدود 40 درصد از کشاورزان آسیب‌دیده زمین‌های حاصل‌خیز را بدون هیچ‌گونه بازپرداخت یا جایگزینی زمین از دست دادند. سایر کشاورزان زمین‌های فقیرانه‌ای دریافت کردند. بسیاری از مردم شغل خود را از دست دادند و کسانی که به شهرها مهاجرت کردند، اغلب شغلی پیدا نمی‌کردند. استرس‌های روانی و بیماری‌های ناشی از تغییرات بوم‌شناختی به تهدیدهای جدی برای سلامت عمومی تبدیل شد. این اثرها نشان می‌دهد که چگونه سدها جوامع آسیب‌دیده را در معرض مجموعه جدیدی از آسیب‌پذیری‌ها قرار می‌دهند. با بررسی پروژه‌های سدسازی در مالزی، محققان هزینه‌های اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی مختلف را برای مردم محلی برجسته می‌کنند؛ ازهم‌پاشیدگی اجتماعی، فقر و سلب مالکیت زمین و آب، تخریب محیط‌زیست و مخاطرات طبیعی، پیامدهای منفی سدسازی در مالزی بوده‌اند. محرومیت و ناتوانی جوامع محلی یا مستقیم ناشی از اثرهای پروژه‌های سدسازی است، مانند ازدست‌دادن منابع آب یا به‌طور غیرمستقیم در چشم‌انداز معیشت و کاهش کیفیت آب مخزن خود را نشان داده است. در سال 1391یکی از مشاوران وزیر نیرو با افتخار به رتبه سوم جهانی ایران در تعداد سدهای ساخته‌شده اشاره کرد. در آن سال ایران 316 سد داشت و این تعداد به‌زودی به هزارو 330 سد خواهد رسید. این اشتیاق به سدسازی، چالش‌های محیط‌زیستی، اجتماعی و اقتصادی و حتی بحران‌های بسیار برای جامعه ایران ایجاد کرده است. در ایران، سدها یکی از عوامل مهم اصلی تخریب محیط زیست، بوم‌سامانه‌های آبی و تبخیر حدود پنج میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر هستند. بسیاری از دریاچه‌ها از جمله دریاچه ارومیه، سومین دریاچه بزرگ آب شور جهان، به‌دلیل همین سدسازی بی‌رویه روی سرچشمه‌های این دریاچه‌ها در حال خشک‌شدن هستند. برای جایگزینی فعالیت‌های سدسازی، بهترین مسیر از توسعه و گسترش فناوری انرژی‌های پایدار و پاک است. استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، به‌ویژه انرژی خورشیدی و بادی که برق را بدون ایجاد انتشار دی‌اکسیدکربن تأمین می‌کند، مسیر آینده پایدار را مشخص می‌کند. استفاده از منابع جدید برای برق بستگی به هزینه و کارایی فناوری دارد که به‌طور مداوم در‌حال بهبود است. استفاده از برق نیروگاه‌های خورشیدی و بادی به ظرفیت تولید پشتیبان نیاز دارد؛ چراکه ماهیت متناوب خورشید و باد ذخیره‌سازی و تولید پشتیبان را ضروری می‌کند. حمایت از انرژی‌های تجدیدپذیر با اعطای اولویت و یارانه‌دادن به آنها برای جایگزینی در محدوده زمانی حدود دو دهه، ریل‌گذاری سالم و سازگار با محیط زیست برای آینده فراهم می‌کند. مهندسان مشاور و پیمانکاران سدسازی اگر از هم‌اکنون برای چنین ریل‌گذاری جدیدی سرمایه‌گذاری کنند و دولت نیز زمینه‌سازی کند، توسعه پایدار در آینده در دسترس‌تر خواهد شد.