مالیات بر مالیات بر سود بیزحمت؛ قدمی برای عدالت
در سالهای گذشته، آنچه بیش از هر چیز در اقتصاد ایران مشهود بوده، فاصلهای تلخ و عمیق میان کار و ثروت و تلاش و پاداش بوده است. درحالیکه تولیدکنندگان، کارگران، کارمندان و فعالان شفاف اقتصادی، سهم خود را از مالیات میپردازند، سوداگرانی که بدون خلق ارزش، تنها با خرید و فروش داراییها به سودهای کلان میرسند، همچنان از دایره مالیاتی خارج ماندهاند.
سیدفرید موسوی
در سالهای گذشته، آنچه بیش از هر چیز در اقتصاد ایران مشهود بوده، فاصلهای تلخ و عمیق میان کار و ثروت و تلاش و پاداش بوده است. درحالیکه تولیدکنندگان، کارگران، کارمندان و فعالان شفاف اقتصادی، سهم خود را از مالیات میپردازند، سوداگرانی که بدون خلق ارزش، تنها با خرید و فروش داراییها به سودهای کلان میرسند، همچنان از دایره مالیاتی خارج ماندهاند.
این بیعدالتی مزمن، اگرچه شاید در جدولهای اقتصادی به چشم نیاید، اما در زندگی روزمره مردم، بهویژه جوانان، اثری انکارناپذیر گذاشته است. خانه، زمین، خودرو، ارز و حتی طلا، بهجای آنکه تابعی از نیازهای واقعی باشند، به ابزارهایی برای کسب سودهای کوتاهمدت و بدون زحمت بدل شدهاند و حاصل آن، چیزی نبوده جز تشدید شکاف طبقاتی، افزایش نابرابری و فروپاشی امید در میان نسلی که دیگر حتی رؤیای خانهدارشدن را دور از دسترس میبیند.
طرح مالیات بر فعالیتهای سوداگرانه و سفتهبازی، پاسخی به این چرخه معیوب است. طرحی که برخلاف تصور برخی منتقدان، هدف نخست آن نه افزایش درآمد دولت، بلکه بازگرداندن تعادل و منطق و سرانجام ثبات به بازارهاست. در اقتصاد مدرن، مالیات صرفا ابزار تأمین منابع نیست؛ ابزار سیاستگذاری نیز هست. ابزار عدالت است که اقتصاد ایران در سالهای اخیر بهشدت از آن محروم بوده است.
بهعنوان نماینده مجلس و عضوی از کمیسیون اقتصادی، با تمام وجود حس کردهام که چگونه تورمهای پیاپی و بیثباتی، سوداگری افسارگسیخته و رهابودن بازارها، اعتماد عمومی را فرسوده و سرمایه اجتماعی ما را با چالش مواجه کرده است. ما باید برای احیای این اعتماد، از تصمیمهایی بگوییم که از دل عدالت برمیخیزند، نه از منافع کوتاهمدت.
این طرح پس از سالها چکشکاری در گروهها و کمیتههای کارشناسی با دقت اجتماعی تنظیم شده است. فروشهای ضروری و انتقالهای خانوادگی و مصرفی، مشمول این مالیات نخواهند بود. آنچه در تیررس قانون است، سودهای تکرارشونده و کلانی است که نه از تلاش و تولید، بلکه از فعالیتهای سوداگرانه زاده شدهاند. سودهایی که تنها به بیثباتی بیشتر انجامیدهاند.
برخی از ما در مجلس، این طرح را نه فقط یک قانون مالی، بلکه نمادی از رویکرد جدیدی در سیاستگذاری اقتصادی میدانیم؛ رویکردی که میخواهد به مردم نشان دهد عدالت، فقط واژهای در بیانیهها نیست، بلکه میتواند در زندگی روزمره آنان نیز جاری شود.
امروز که در آستانه نهاییشدن این قانون ایستادهایم، میدانیم این مسیر آسان نخواهد بود. اما در برابر نسلی که به آینده خود بدبین شده و در برابر مردمی که از تبعیضهای خاموش اقتصادی خستهاند، مسئولیت داریم تا تصمیمهایی جسورانه بگیریم.
مالیات بر فعالیتهای سوداگرانه و سفتهبازی، نه پایان راه، بلکه نقطه شروعی است برای بازگشت منطق و عدالت به قلب اقتصاد ملی؛ راهی برای اینکه بگوییم در این سرزمین، سود بیزحمت مصون نیست و عدالت، تنها مطالبهای تاریخی نیست؛ حقی زنده است که میتوان با الگوبرداری از جوامع و اقتصادهای توسعهیافته برایش قانون نوشت.