|

کمک به تراکتورسازی یا زنوزی؟

تیم تراکتورسازی تبریز یکی از تیم‌های مطرح فوتبال کشور در 51 سال گذشته محسوب می‌شود که سهمی در کشف استعدادهای فوتبالی و افزایش توان فوتبال کشور ایفا کرده است. این تیم از سال 1354 به جام تخت جمشید صعود کرد. در دوره‌های بعدی مسابقات جام تخت جمشید و جام حذفی ‌‌هم حضور داشت. پس از انقلاب نیز این تیم همچنان به فعالیت خود ادامه داد. از پیش از انقلاب تا سال 1388 مالکیت این تیم با شرکت تراکتورسازی ایران بود. در سال 1388 مالکیت تیم به سپاه عاشورای آذربایجان شرقی منتقل و از سال 1397 این تیم به مالکیت محمدرضا زنوزی‌مطلق درآمده است. پیش از آن درباره فعالیت‌های اقتصادی زنوزی مسائلی از زبان برخی از‌‌جمله یکی از مقامات ارشد قضائی کشور مطرح شده بود. در ماه‌های گذشته موضوع انتقال مالکیت باشگاه تراکتورسازی تبریز به شرکت مس ایران رسانه‌ای شد. پیش از آن موضوع بدهی‌های حدود 400 میلیاردی تراکتورسازی و برخی حاشیه‌های آن موجب شده بود برخی تحلیلگران ورزشی و اجتماعی خواهان بررسی و تحقیق‌و‌تفحص نهادهای قانونی درباره تخلف‌های احتمالی ‌ این باشگاه از سال 1388 باشند؛ درخواستی که تاکنون به نتیجه نرسیده است.
در روزهای گذشته که موضوع انتقال باشگاه تراکتور و نیز باشگاه ماشین‌سازی که مالک آن هم زنوزی است، به شرکت مس ایران یا حداقل دریافت کمک از شرکت مس به این باشگاه خصوصی مطرح شد، دوباره یکی از عجایب دنیای سیاست در ایران، یعنی واکنش برخی از نمایندگان مجلس به این واگذاری بروز کرد. به گزارش رسانه‌ها، در جلسه انتقال یا کمک به باشگاه‌های ماشین‌سازی و تراکتور‌سازی، نمایندگان شرکت مس ایران، استاندار آذربایجان شرقی و نمایندگان آذربایجان شرقی در مجلس حضور داشتند؛ درحالی‌که که نه زنوزی و نه نماینده وی در این جلسه حضور نداشتند. گویی مالک این دو باشگاه از نتیجه جلسه کاملا مطمئن بودند و نیازی به حضور خود یا نماینده نمی‌دیدند! گفته می‌شود باشگاه تراکتورسازی تبریز بدهی بسیار بالایی دارد و قرار است این بدهی به حساب شرکت مس ایران منتقل شود. ابهام بعدی که بروز کرده، این است که طبق اساسنامه صنایع مس، در صورت فعالیت در ورزش حرفه‌ای باید تیم‌های زیرمجموعه همگی با نام مس ثبت شده باشند که به این معناست که نام باشگاه تراکتورسازی تبریز و ماشین‌سازی باید تغییر کند؛ اما نکته عجیب‌و‌غریب این ماجرا، هنگامی رسانه‌ای شد که واکنش‌های تعدادی از نمایندگان با رنگ و بوی محلی‌گرایی و قومی‌سازی، حاشیه‌های این انتقال را پررنگ کرد. پیش از آن، یعنی از سال 1388 که تراکتورسازی به لیگ برتر فوتبال کشور صعود کرد، اتفاق بی‌سابقه‌ای در حاشیه این تیم بروز کرد که موجب اعتراض بسیاری از ورزش‌دوستان شد؛ حضور گروهی از افراطی‌های قوم‌گرا و طراحی‌ها، شعارها و تحرکات ضد ملی و مغایر انسجام ملی که بدون واکنش جدی مسئولان تیم صورت گرفت. البته این موضوع حتی ابعاد فرامرزی پیدا کرده و پای دخالت محافلی در ترکیه از‌جمله برخی نیروهای سیاسی حزب حاکم و دیگر احزاب به میان آمد و بازتاب مسائل قومی حاشیه این تیم به رسانه‌های آن کشور طرح شد، اما در مقابل در داخل کشور هیچ نهاد مسئولی به خود زحمت بررسی، ریشه‌یابی و حقیقت‌یابی مسائل حاشیه‌ای این تیم را ‌نداد! در روزهای گذشته نیز نماینده کرمان اعلام کرد «از نظر ما قابل قبول نیست که شرکت ملی مس ۴۰۰ میلیارد تومان از استان کرمان برای یک تیم فوتبال در استان دیگر هزینه کند و این مسئله هیچ توجیهی ندارد. شرکت مس در زمینه گردش مالی بر اساس قانون عمل نکرده است و گردش مالی بنگاه‌های بزرگ را اگر در اختیار واحدهای کوچک قرار دهیم، اتفاقات خوبی روی می‌دهد». سخنان نماینده کرمان از سوی نماینده رفسنجان نیز تکمیل شد که هیچ اعتباری از شرکت مس به تیم تراکتور تعلق نمی‌گیرد. وی گفت: اگر بنا باشد مس تراکتور را بخرد، ممکن است شهرهای دیگر هم چنین درخواست‌هایی داشته باشند. وی افزود: مسئله تراکتور ارتباطی به مس ندارد، درخواست کمک یا مالکیت باید منتفی باشد؛ چراکه اعتراض کارگران مس را در پی خواهد داشت که چرا حقوق ما برای حمایت از تیمی صرف می‌شود که هیچ ارتباطی به شرکت مس ندارد. به دنبال سخنان نمایندگان استان کرمان، موج رسانه‌ای دیگری از سوی برخی نمایندگان آذربایجان به راه افتاد. فرهنگی، نماینده تبریز گفت: مسئولان استان در پیگیری توافقات انجام‌گرفته با شرکت ملی مس، همراه و متحد هستند و اظهارنظرهای جنجالی نمی‌‌تواند مانع از تحقق نتیجه لازم شود. نماینده ورزقان نیز گفت: در حال حاضر تصمیمات باشگاه تراکتور از سوی شرکت ملی مس گرفته می‌شود. این باشگاه در مرحله گذار قرار دارد و روند انتقال مالکیت با همکاری آقای زنوزی انجام می‌شود. یکی دیگر از نمایندگان تبریز در مجلس نیز در‌این‌باره گفت: ما از وزیر صمت درخواست کردیم شرکت مس سونگون در قالب مسئولیت‌های اجتماعی به تراکتور هم کمک کند. درگیری‌های لفظی تعدادی از نمایندگان مجلس در مباحث مرتبط با وضعیت تراکتور‌سازی تبریز، به‌نوعی معرف حال این روزهای کشور و مجلس شوراست که گرفتار چنین حاشیه‌های عجیبی شده است! بدون آنکه این نمایندگان محلی‌گرا که حمایت از دیگر ورزش‌های قهرمانی را به کناری وانهاده و قصد بهره‌برداری از این حواشی در جهت کسب وجهه اجتماعی در میان فوتبال‌دوستان دارند، به پیامدهای مخرب و ضد انسجام ملی این رویکردها درنگی کرده باشند. چنین رویدادهایی در مجلس کشور از مشروطه تا امروز کمتر نمونه‌ای دارد! گویی در مجلس یعنی نماد قانون و ملی‌اندیشی، دمیدن بر محلی‌گرایی و نه ملی‌اندیشی در حال عرض‌اندام است. گویی این سرنوشت مجلسی است که با محدودیت‌های بسیار شکل گرفت تا به مجلسی یکدست مبدل شود! با این اوصاف، مشخص نیست در این مجادلات، آیا قرار است به زنوزی به‌عنوان مالک تراکتورسازی کمک مالی شود یا تراکتورسازی تبریز از این حال نزار و گرفتار مشکلات پیچیده ناشی از سوءمدیریت خلاصی یابد؟ جدای از ابهام‌های فراوان درباره روند تغییر مالکیت و حمایت‌های گروهی از سیاست‌مداران از مالک باشگاه در دهه گذشته، این روزها مسئله این است: کمک مالی به زنوزی یا رهایی تراکتورسازی از حاشیه‌های ایجادشده؟
* منابع و مآخذ در روزنامه موجود است