منافع استراتژیک چین در بحران
درهمآمیختن گرایشهای ملی با آداب سوسیالیستی نقش پررنگی در حمله نظامی روسیه به اوکراین دارد. یکجانبهگرایی استراتژی روسیه در نیات تمامیتخواهی این کشور است. استراتژیستهای روسی چیرگی روسیه را بر آنچه قلمرو شوروی سابق بود، دستنیافتنی میدانند. اما گرایش و هدفهای ژئوپلیتیک کنونی روسیه در تضاد با استمرار صلح جهانی است.
درهمآمیختن گرایشهای ملی با آداب سوسیالیستی نقش پررنگی در حمله نظامی روسیه به اوکراین دارد. یکجانبهگرایی استراتژی روسیه در نیات تمامیتخواهی این کشور است. استراتژیستهای روسی چیرگی روسیه را بر آنچه قلمرو شوروی سابق بود، دستنیافتنی میدانند. اما گرایش و هدفهای ژئوپلیتیک کنونی روسیه در تضاد با استمرار صلح جهانی است. روسیه کشورهای کوچک حوزه دریای بالتیک و اوکراین را مناطق دارای تهدید ژئوپلیتیک برآورد میکند. این پنداشت سیاسی ناشی از این است که روسها هیچگاه سرزمین خود را بخشی از اروپا ندانستهاند. انقلاب سوسیالیستی اکتبر 1917 و جنگ سرد، شکاف رابطه اروپا و روسها را ژرفتر کرده و تنها چیرگی بر شرق اروپا از طریق پیمان ورشو وجود داشت. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز نتوانست این خلأ سیاسی را پر کند. هنوز آن مفاهیم گذشته غرب و شرق پابرجاست و گویا استقرار نظام بازار آزاد نتوانسته آداب سوسیالیستی را در روسیه از بین ببرد. واقعیت این است که روسیه در اجرای این استراتژی تنهاست. آداب سوسیالیستی در چین هم هنوز رواج دارد، اما این رویه یکسان عامل همگرایی دو کشور روسیه و چین نخواهد شد. هرچند چین در بازار و اقتصاد جهانی جایگاه ویژهای دارد، اما رفتار سیاسی این کشور سازگار با الگوهای سوسیالیستی است. به طوری که در مناقشات بینالمللی محتاطانه عمل کرده و موضعگیری مبهم و گنگ دیپلماتیک دارد. در جنگ اوکراین مواضع چین هوشیارانه بوده و شتابزده نیست. در این موضعگیری اثری از همگرایی و پیوندهای دیرین سوسیالیستی با روسیه دیده نمیشود. چین تنها در آینده در بخش بازرگانی پاسخگوی نیازهای روسیه خواهد بود.