الگوریتم اعتراضات
بررسی اعتراضات در دهههای اخیر، روند معناداری نشان میدهد. دوره 10ساله اعتراضات به کمتر از سه سال رسیده است. مدت چندروزه اعتراضات، به مرز دو ماه رسیده است.
بررسی اعتراضات در دهههای اخیر، روند معناداری نشان میدهد. دوره 10ساله اعتراضات به کمتر از سه سال رسیده است. مدت چندروزه اعتراضات، به مرز دو ماه رسیده است. گستره مکانی اعتراضات، از کوی به خیابانهای تهران و از تهران به دیگر شهرهای کشور گسترش یافته است. نوع مطالبات، از مطالبات سیاسی به مطالبات اقتصادی، مطالبات اجتماعی و اکنون به آزادیهای فردی تسری یافته است. قشرهای معترض، از دانشجویان به جوانان و نوجوانان و حتی رجال سیاسی کشیده شده است. این روند، فقط حاصل نپذیرفتن واقعیتهای جامعه از سوی دولت است. در مواجهه با این روند معنادار، دولت همواره دو رویکرد ثابت اما متناقض از خود نشان داده است: تشدید برخورد و ناچیزشمردن اعتراضات و حتی ناچیزشمردن معترضان. این دو رویکرد همواره باعث تشدید و تداوم بحران میشده است. شاهد این ادعا، تشدید اعتراضات در سال 88 است که نه به خاطر موضوع اعتراضات؛ بلکه در پی تحقیر معترضان از سوی رئیس وقت دولت بوده است. بحرانهای اجتماعی، در واقعیتهای جامعه ریشه دارند؛ قبول واقعیت و درک هموطنان معترض، نخستین گام حل بحران است. بخشی از این واقعیت، در مؤلفههای سنی معترضان این دوره خودنمایی میکند. در روندی که به آن اشاره شد، تغییر اساسی دیگر، تغییر در سن معترضان است. نسل پرورشیافته در دهکده جهانی، دیگر کشورش را با کشورهای همسایه مقایسه نمیکند. این نسل، هر روز در حال جهانگردی است. یک پای این نسل هر روز و هر ساعت در گوشه و کنار جهان است. کفشی که دولت برگزیده، برای چنین پاهایی تنگ است. این نسل صریح و آگاه که پاهای زخمی و نتیجه تحمل و صبوری نسل قبل را در خانه و خیابان لمس کرده است، اکنون میخواهد کفشهایش را خودش انتخاب کند. درکنکردن این نسل و محترمندانستن حق انتخابش، هزینههایی برای همه نسلها در پی خواهد داشت؛ زیرا ادامه این الگوریتم، ممکن است گسترش آن به فضای آیتی و استفاده از فضا و ابزار همان جهان و دهکدهای باشد که این نسل در آن پرورش یافته است. این شیوه اعتراض را هیچ سطحی از برخورد، مهار نخواهد کرد و کشور دچار هزینههای سنگین خواهد شد. پیش از آنکه خیلی دیر شود، باید بر حکم تدبیر گردن نهاد. گسترش چندجانبه جغرافیای اعتراضات، با ناچیزانگاری توأم با گسترش برخورد، هرگز حلشدنی نیست. با وجود برخی شعارها که از برخی از معترضان شنیده میشود، این نسل خواهان براندازی نیست. براندازی، مستلزم کنشهای خاصی است که از معترضان دیده نمیشود. شرایط امروز کشور، نیازمند درکی جدید از نسلی جدید است.