|

چگونه تغییر اقلیم می‌تواند برنامه هفتم توسعه را بی‌اثر کند؟

در هیچ‌یک از شش برنامه پیشین پنج‌ساله توسعه اقتصادی-اجتماعی کشور حتی کلمه‌ای از اقلیم دیده نمی‌شود.

در هیچ‌یک از شش برنامه پیشین پنج‌ساله توسعه اقتصادی-اجتماعی کشور حتی کلمه‌ای از اقلیم دیده نمی‌شود و بیم آن می‌رود که به دلیل انتشارنیافتن پیش‌نویس برنامه هفتم توسعه، در تدوین آن به چالش‌های اقلیمی پیش‌روی کشور و لزوم اقدامات هماهنگ با جامعه جهانی در حفظ گرمایش جهانی در سطحی کمتر از دو درجه سلسیوس (تلاش برای کمتر از 1.5 درجه) مطابق با گزارش هیئت بین‌دولتی تغییر اقلیم (IPCC) توجهی نشده باشد. پرداختن به موضوع تغییر اقلیم و تدوین برنامه‌های توسعه آتی کشور با محوریت تغییر اقلیم از آنجا اهمیت پیدا می‌کند که این موضوع به شکل مستقیم بر حوزه‌های کشاورزی و امنیت غذایی، آب، گردشگری و صنعت تأثیر منفی داشته و همچنین به‌ طور غیرمستقیم و از طریق سیاست‌‌های توافق‌شده بین‌المللی موجب محدودیت در تولید و صادرات نفت، گاز و مشتقات آنها می‌شود؛ به‌طوری‌که مطابق برآورد دبیرخانه سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک، تولید ناخالص ملی کشورهای عضو در سال‌های 2030 و 2040 به ترتیب با 11 و 17 درصد کاهش مواجه خواهد شد که با توجه به اظهارات وزیر نفت در هفته گذشته و نیاز مبرم صنعت نفت و گاز به توسعه و بهسازی، حتی ممکن است در چند دهه آینده بیشترین کاهش تولید ناخالص ملی در میان کشورهای عضو اوپک متعلق به ایران باشد. گرمایش جهانی انسان‌ساخت موجب افزایش دمای هوای کره زمین به مقدار 1.1 و ایران به مقدار حداقل 1.5 درجه سلسیوس در دهه اخیر نسبت به قبل از انقلاب صنعتی (انتهای قرن هجدهم) شده است. مطابق با آمار ایستگاه‌های سازمان هواشناسی کشور در حوزه معاونت مرتبط با «تغییر اقلیم و IPCC»، دمای هوای ایران با سرعت نیم درجه بر دهه در حال گرم‌شدن است که ادامه چنین روندی موجب گرمایش بیش از پنج درجه در انتهای قرن حاضر می‌شود. در تشابه با بدن انسان می‌توان گفت، همان‌طور که بدن انسان قادر به تطبیق خود با دمای بیش از 40 درجه سلسیوس (سه درجه بیشتر از دمای نرمال بدن) نیست و چنین دمایی تهدید بزرگی برای جان انسان است، کره زمین نیز نمی‌تواند خود را با گرمایش بیش از دو درجه (نسبت به دمای نرمال کره زمین) تطبیق دهد و چنین دمایی تهدید بزرگی برای حیات در کره زمین است که نه‌تنها موجب نابودی برگشت‌ناپذیر بسیاری از اکوسیستم‌های طبیعی و 

جانوری می‌شود...     ‌

بلکه با تغییر رفتار سامانه اقلیم به سوی رفتارهای آشوبناک، موجب افزایش رخدادهای شدید آب‌وهوایی می‌شود؛ به‌طوری‌که در گرمایش چهار درجه که کم‌وبیش با سناریوی وضع موجود انتشار گازهای گلخانه‌ای تطابق دارد، تعداد رخدادهای خشکسالی در منطقه غرب آسیا ازجمله ایران بیش از چهار برابر، امواج گرمایی بیش از 10 برابر و سیل بیش از سه برابر افزایش می‌دهد. در چنین شرایطی میانگین بارش کشور کاهش می‌یابد. آسیب‌پذیرترین منطقه کشور نسبت به تغییر اقلیم استان‌های واقع بر امتداد کوه‌های زاگرس خواهند بود که هم‌زمان بیشترین کاهش بارش و بیشترین افزایش دما را تجربه خواهند کرد. در پهنه‌های جنوبی کشور رفتار بارش‌ها به شکل سنگین و سیل‌آسا خواهد بود، با این حال به دلیل افزایش تبخیر تعرق ناشی از افزایش دمای هوا، نیاز آبی در این منطقه به نسبت افزایش خواهد یافت. گرمایش جهانی انسان‌ساخت حداقل برای یک قرن و پیامدهای آن برای دوره بیشتری گریبان‌گیر بشریت خواهد بود. کشتی جامعه جهانی در احاطه امواج تغییر اقلیم ناشی از گرمایش جهانی قرار گرفته است. اولین موج‌های کم‌ارتفاع تغییر اقلیم به‌ صورت وقوع خشکسالی، گردوغبار، امواج گرمایی و سیل‌های سهمگین به اغلب مناطق کره زمین به‌ویژه کشورهای شمال آفریقا و غرب آسیا برخورد کرده است و بیم آن می‌رود در دهه‌های آینده موج‌هایی با ارتفاع بلندتر تمدن کشورهای این منطقه را هدف قرار دهد. غلبه بر امواج سهمگین تغییر اقلیم نیازمند تعامل و همکاری همه کشورهاست. پیمان مونترال در زمینه حذف مواد مخرب لایه ازن از جو زمین نمونه‌ای از تعاملات موفق بین‌المللی در حوزه آب‌وهواست. ایران با عضویت در این پیمان بیش از 80 درصد از اهداف ملی آن در کاهش استفاده از مواد مخرب لایه ازن به‌ویژه کلروفلوئورکربن‌ها را محقق کرده است. همکاری مؤثر و نزدیک جامعه ملل تحت پیمان یادشده موجب موفقیت بشر در توقف تخریب لایه ازن شده است و مطابق پیش‌بینی‌ها تا حدود دو دهه آینده لایه محافظ ازن به‌ طور کامل ترمیم خواهد شد. حفاظت از اقلیم زمین در برابر گرمایش جهانی نیز نیازمند تعاملات و اقدامات اقلیمی بین‌المللی بسیار گسترده و سریع در دو حوزه کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و سازگاری با تغییر اقلیم است. مطابق گزارش‌های علمی و اجرائی دو نهاد اقلیمی سازمان ملل متحد یعنی IPCC و UNFCC، برای محدود‌کردن سطح گرمایش جهانی به کمتر از دو درجه نیاز به اقدامات سریع و گسترده بین‌المللی است. در نقشه راه نیل به هدف گرمایش کمتر از دو درجه، سال 2050 به‌عنوان سال خالص انتشار صفر در کره زمین در نظر گرفته شده است و انتظار می‌رود در صورت اقدام هماهنگ جهانی، در سال 2050 میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از فعالیت‌های انسانی با میزان جذب آن در اقیانوس‌ها، جنگل‌ها و... برابر باشد. در‌این‌صورت گرمایش هوای زمین در سال 2100 در سطحی حول‌وحوش دو درجه خواهد بود. در نقشه راه هدف یادشده چند سال کلیدی دیگر به‌عنوان نقطه‌نشانی‌ در نظر گرفته شده‌اند که عبارت‌اند از: سال 2025 به‌عنوان سال اوج انتشار گازهای گلخانه‌ای، سال 2030 شروع روند کاهشی احداث پالایشگاه‌های نفت در دنیا، سال 2050 سال هدف‌گذاری‌‌شده برای کاهش تقاضای بازار جهانی نفت و گاز طبیعی به ترتیب به مقدار 75 و 55 درصد و همچنین سال 2050 به‌عنوان سالی که 90 درصد تولید برق جهان از منابع تجدیدپذیر تأمین می‌شود. در مسیر حرکت به سوی گرمایش جهانی کمتر از دو درجه، جامعه جهانی به‌ناچار باید از نقطه‌نشانی‌های تعیین‌شده به‌عنوان سال‌های کلیدی گذر ‌کرده و به آنها عمل کند. کشورهای اتحادیه اروپا با تعیین سال 2043 به‌عنوان سال خالص انتشار صفر، آمریکا 2050، چین، روسیه و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس 2060 و هند سال 2070 میلادی، برنامه ملی بلندمدت اقدام اقلیمی را برای پایدار‌سازی اقتصاد کشور به پیامدهای تغییر اقلیم تنظیم کرده‌ و در حال کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای هستند. از‌جمله کاهش سطح انتشار تا 30 درصد در سال 2030 در کشور قطر. این کشور با هدف کاهش صادرات نفت به‌عنوان یک منبع انرژی پرکربن، افزایش حجم صادرات سالانه گاز مایع به‌عنوان یک منبع انرژی کم‌کربن را تا 127 میلیون تن در سال 2027 هدف‌گذاری کرده است. این در حالی است که حجم عظیمی از ذخایر گاز آن با ایران مشترک است که ایران فرصت‌های صادرات بلندمدت گاز به چین و اروپا را در سنوات اخیر از دست داده است. نمونه‌ دیگری از چنین اقدامات پایدارساز اقتصادی منطقه‌ای را می‌توان در کشور عربستان مشاهده کرد. آنها در راستای تنوع صادارت انرژی و با هدف جایگزینی هیدروژن با سوخت‌های فسیلی، بزرگ‌ترین مجتمع تولید هیدروژن جهان را احداث کرده‌اند. به‌تدریج در عربستان، امارات و سایر کشورهای نفتی منطقه محموله‌های صادراتی هیدروژن و سایر انواع انرژی‌های تجدیدپذیر جایگزین نفت می‌شوند. بزرگ‌ترین تأسیسات تولید انرژی خورشیدی و سایر انرژی‌های تجدیدپذیر در عربستان، امارات و سایر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس احداث شده‌اند و در حال توسعه هستند. در‌این‌میان نه‌تنها ایران سهمی از بازار انرژی‌های نو در منطقه و جهان ندارد؛ بلکه حسب اظهارات وزیر نفت در هشت سال آینده نیاز به 240 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در حوزه نفت و گاز است که در غیر‌این‌صورت به واردکننده گاز و مشتقات نفتی تبدیل می‌شویم. با کاهش تقاضای نفت و گاز و حذف تدریجی آنها از چرخه انرژی، بازار انرژی‌های تجدیدپذیر، تجهیزات ذخیره انرژی و ذخیره باتری به‌شدت توسعه می‌یابد؛ به‌طوری‌که برآوردها نشان می‌دهند که تقاضای مواد معدنی (لیتیوم، گرافیت، کبالت و نیکل) برای استفاده در خودروهای برقی و ذخیره باتری تا سال 2040، بیش از 30 برابر رشد خواهد داشت؛ بازاری که هم‌اکنون در سیطره چین قرار دارد که نیازمند توجه به آن در تدوین برنامه هفتم است. حفاظت از اقلیم زمین در برابر گرمایش فراتر از دو درجه مسیر الزامی مشترک جامعه جهانی با دیدگاه‌های مختلف است. در‌این‌بین آنچه برای ما به‌عنوان یک کشور نفتی حائز اهمیت است، توجه به پایدارسازی اقتصادی در مسیر حرکت به سوی گرمایش کمتر از دو درجه از طریق تنوع در صادرات، تدوین برنامه ملی برای کاهش انتشار و سازگاری، استفاده از تجربیات موفق کشورهای نفتی منطقه و سایر کشورها، حضور فعال در نشست‌های تغییر اقلیم همراه با مطالبه‌گری، تسهیل در مسیر انتقال منابع مالی بین‌المللی در طی برنامه‌های توسعه پنج‌ساله است؛ در غیر‌این‌صورت نه‌تنها برنامه‌ هفتم، بلکه ده‌ها برنامه توسعه آتی نیز بی‌اثر خواهند شد. بهینه‌سازی مصرف سوخت و انرژی در بخش‌های حمل‌ونقل، خانگی و صنعت، توسعه سامانه‌های حمل‌ونقل عمومی، توسعه صنعت خودروهای هیبریدی و برقی و ذخیره باتری، بهینه‌سازی مصرف آب در بخش‌های کشاورزی، صنعت و شرب، استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، خورشیدی، بادی و هسته‌ای در تولید برق، اجرای سیاست‌های آبخیزداری، پرهیز از اقدامات غیرعلمی مانند طرح‌های انتقال و استخراج آب‌، توسعه محور شرقی چابهار-آسیای میانه، بازنگری در الگوی کشت، توسعه فناوری‌ هشدارهای آب و هواشناسی و تهیه برنامه اقدام ملی تغییر اقلیم، تشکیل ستاد ملی تغییر اقلیم با مسئولیت رئیس‌جمهور از برخی اقدامات مهم در سطح ملی برای کاهش انتشار و سازگاری با تغییر اقلیم هستند.

* عضو هیئت‌ علمی پژوهشکده اقلیم‌شناسی، مشهد