پادشاه بدون صندلی
کنستانتین دوم، آخرین پادشاه یونان، در 83سالگی درگذشت. کنستانتین دوم، متولد دوم ژوئن 1940 در آتن، پسر پل اول، پادشاه یونان و اشرافزاده آلمانی و همچنین پرنسس فردریکا از هانوفر بود.
کنستانتین دوم، آخرین پادشاه یونان، در 83سالگی درگذشت. کنستانتین دوم، متولد دوم ژوئن 1940 در آتن، پسر پل اول، پادشاه یونان و اشرافزاده آلمانی و همچنین پرنسس فردریکا از هانوفر بود. از آنجایی که خانوادهاش در طول جنگ جهانی دوم تبعید بودند، او سالهای کودکی خود را در مصر و آفریقای جنوبی گذراند و در سال 1946 در جریان جنگ داخلی یونان به همراه خانوادهاش به یونان بازگشت. با درگذشت پادشاه جورج دوم در 1947، پدر کنستانتین پادشاه جدید شد و کنستانتین را ولیعهد خود کرد. او در20سالگی مدال طلای قایقرانی در المپیک 1960 ایتالیا را برای کشورش به دست آورد. بعد از فوت پدرش، پائول، در سال 1964 وارث تاج و تخت او شد؛ جوانی 23ساله که فاقد هرگونه تجربه سیاسی بود.
شکست قدرتنمایی شاهانه
هنگامی که کنستانتین دوم به مدت سه سال بر تخت پادشاهی نشسته بود و پس از استعفای دولت وقت و عدم موفقیت در کسب اکثریت در پارلمان، انحلال آن اعلام شد و مرحله پارلمانی قدرتنمایی شاهانه به شکست انجامید، شاه خواستار انتخابات مجدد شد. به دنبال پارهای از اختلافهای داخلی در یونان و با سرنگونی دولت قانونی وقت، زمینه به قدرت رسیدن دیکتاتوری در یونان فراهم شد. در نظام حکومتی سابق یونان، بهعنوان شاه انجام وظیفه میکرد، اما قدرت اجرائی عملا با نخستوزیر بود. عواملی مانند دولتهای ضعیف که پیدرپی تغییر میکردند، اختلاف میان شاه و وزرای او و توطئهای که ادعا میشد پرسنل نظامی حامی حزب اتحادیه مرکزی درگیر آن بودند، منجر به شکلگیری کودتایی به رهبری افسران ارتش دستراستی در 21 آوریل 1967 شد.
گروهی از افسران نظامی که به «سرهنگها» مشهور شدند، از وحشت رویکرد فاجعهبار کشور به بلوک شرق و عزل سلطنتطلبان راستگرا، در یونان کودتایی نظامی به کمک اسلحه و به نام قدرت شاه سازماندهی کردند که در جریان آن، شماری از سرهنگان ارتش قدرت را به دست گرفتند. شاه در برابر عمل انجامشده ناگزیر از تسلیم شده بود. کنستانتین در 13 دسامبر 1967 کودتای دیگری را به اجرا درآورد اما در پی شکست این کودتا، به ایتالیا تبعید شد.
نقش دربار، راست سنتی و نظامیان در کودتا
یونانیها خود را بیپناه و تنها در مقابل کودتایی یافتند که نه میدانستند سرنخ آن در دست کیست و نه از ابعاد آن خبر داشتند اما همه در آن زمان، برنامهریزی کودتا را کار دستهجمعی دربار، راستهای سنتی، نیروهای نظامی و آمریکاییها (بهویژه سازمان سیا) میخواندند. دولت نظامی یونان با تخطی از قانون اساسی و بدون برگزاری رفراندوم رسمی، حکومت پادشاهی را منحل و اعلام «جمهوری» کرد. در هشتم دسامبر 1974 با سقوط دولت نظامی در یونان، همهپرسی برگزار شد و پادشاه اجبارا نتایج همهپرسی را پذیرفت. کنستانتین که بهعنوان پادشاه تبعیدی در انگلیس به سر میبرد، آرزو داشت به سرزمین مادری خود بازگردد. خواستهای که پس از سال 1967 مورد قبول هیچیک از دولتهای یونان با گرایشهای مختلف سیاسی قرار نگرفت، همیشه با اعتراض او روبهرو بود.
کنستانتین پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بارها به تهران سفر داشت و یکی از دوستان نزدیک و خانوادگی محمدرضا پهلوی بود. کمکهای دربار ایران به «کنستانتین» درحالی انجام میگرفت که اسدالله علم، وزیر دربار، در خاطراتش از پادشاه یونان چنین یاد میکند: «کنستانتین میهمان همیشگی ماست و از هواپیمای اختصاصی شاه طوری استفاده میکند مثل اینکه مال خودش است». علم به شاه توصیه میکند: «مهماننوازی خود را محدود کنید. او مفتخوری بیش نیست».
سفر به یونان با گذرنامه انگلیسی و دانمارکی!
او همچنین خواستار بازگرداندن اموال خود و پدرش بود که تا زمان مرگش با مخالفت دولتهای یونان روبهرو بود. وی هرچند در سالهای اخیر چندین بار به یونان سفر کرد، اما بنا بر تصمیم دولت یونان مجبور بود با گذرنامه انگلیسی و سپس دانمارکی به وطن اصلیاش سفر کند. مصادره اموال او و خانوادهاش در یونان بارها با اعتراض او روبهرو بود. او معتقد بود اگر گذرنامه یونانی او و همچنین مشکل خانه مسکونیاش حل شود، همین فردا به یونان بازمیگردد. او مدعی بود با تعدادی از شخصیتهای کشورش و همچنین مردم یونان ارتباط خوبی دارد و سالانه از مردم یونان 80 هزار نامه دریافت میکند. وی در سالهای گذشته هرازچندی به مناسبتهای ملی و مذهبی ضمن سفر به یونان (البته با گذرنامه دانمارکی) با مردم عادی دیدار میکرد اما در سفرهایش هیچ صندلی ویژهای برایش در نظر گرفته نمیشد.
پادشاه سابق البته بهکارگیری اصطلاح پادشاه سابق را رد میکرد و معتقد بود: «برای بازگشت من، مردم تصمیم خواهند گرفت!». نامبرده بارها مداخله خود و فرزندانش در سیاست و احزاب را رد کرد و مدعی بود «ما سیاستمدار حزبی نیستیم و یونان از سیاستمداران سیر شده است». کنستانتین با وجود دوربودن از کشورش، یکی از چهرههای سیاسی جنجالبرانگیز سالهای اخیر بود. برخورد تند تعدادی از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی یونان در مخالفت با بازگشت او به یونان، بارها این موضوع را در صدر اخبار داخلی قرار داد. پادشاه خود در این زمینه معتقد است: «پادشاه نمیخواهد نقش سیاسی در کشور ایفا کند و سیاستمداران نیز نباید با ناسزا به او، چهره خود را در میان افکار عمومی بهبود ببخشند».
مرگ در سرزمین پدری
کنستانتین در دوران تبعید 40ساله خود عمدتا در بریتانیا زندگی میکرد اما او و سایر اعضای خانواده سلطنتی در سالهای گذشته برای اقامت دائم به یونان بازگشتند و ویلایی در شبهجزیره پلوپونز خریداری کردند. او تا پایان عمر در آنجا زندگی میکرد. تشییع جنازه پادشاه سابق روز 26 دی در کلیسای جامع آتن برگزار شد. جسد پادشاه سابق از ساعت شش صبح تا 10:30 صبح در کلیسای جامع کلیسای مرکزی شهر آتن قرار گرفت تا علاقهمندانش آخرین دیدار را با او داشته باشند. بیشتر دعوتشدگان به این مراسم از خارج از یونان وارد این کشور شدند و از 180 میهمان رسمی تنها 50 یونانی که عمدتا شامل دوستان قدیمی، همکلاسیهای سابق پادشاه، یک نماینده یونانی پارلمان اروپا، چند نماینده پارلمان یونان و فرماندار استان مقدونیه یونان در این مراسم حضور داشتند. وزیر فرهنگ یونان تنها مقام کابینه است که در مراسم حضور داشت. خانواده سلطنتی اسپانیا حضور پررنگی در مراسم داشتند؛ چراکه همسر پادشاه سابق یونان، خواهر کنستانتین دوم است. پادشاه و ملکه هلند، پادشاه سوئد، وارث تاج و تخت نروژ، ملکه دانمارک، نماینده خانواده سلطنتی رومانی، پادشاه بلغارستان و نماینده خانواده سلطنتی بریتانیا و زوج سلطنتی بلژیک نیز در مراسم حضور داشتند.