بنیادی به نام فیلسوف ایران
از پیامهای تسلیت و سخنان ستایشآمیز بزرگان فرهنگ و اندیشه تا ارادت نسل جدید و جوان در رسانههای اجتماعی بهروشنی میتوان اهمیت دغدغهها و فعالیتهای دکتر سیدجواد طباطبایی را در این زمانه دریافت. برای مثال دکتر رضا داوریاردکانی، رئیس فرهنگستان علوم، درگذشت ایشان را «ماتمی بزرگ برای علم و اندیشه تاریخی و سیاسی ایران» خواند.
از پیامهای تسلیت و سخنان ستایشآمیز بزرگان فرهنگ و اندیشه تا ارادت نسل جدید و جوان در رسانههای اجتماعی بهروشنی میتوان اهمیت دغدغهها و فعالیتهای دکتر سیدجواد طباطبایی را در این زمانه دریافت. برای مثال دکتر رضا داوریاردکانی، رئیس فرهنگستان علوم، درگذشت ایشان را «ماتمی بزرگ برای علم و اندیشه تاریخی و سیاسی ایران» خواند. ایران و سیاست ایرانی محور تفکرات و تحلیلهای او بود که در آثارش متبلور است: «تاریخ اندیشه سیاسی در ایران»، «زوال اندیشه سیاسی در ایران»، «خواجه نظامالملک»، «دیباچهای بر نظریه انحطاط»، «ملت، دولت و حکومت قانون»، «مکتب تبریز» و... .
دکتر طباطبایی به جای تحلیل ایران در آینه آثار شرقشناسان و با عینک چارچوبهای نظری که ریشه در سنت تاریخی مغربزمین دارند، به خود آثار ناب ایرانی مراجعه کرد. در کتاب خواجه نظامالملک، با تعمق در کتاب سیاستنامه نوشته خواجه نظامالملک طوسی که حدود 30 سال وزیر متنفذ و کاردان دوره سلجوقیان بود، به تحلیل سبک کشورداری و سیاست ایرانی پرداخت. این آثار نقطه عزیمتی برای استادان و روشنفکران جوانی است که حالا دیگر دغدغه اصلیشان فهم عمیق ایران است، بهمثابه یک پدیدار تاریخی؛ بهمثابه یک نظم سیاسی-اجتماعی شکلیافته در زمینه تاریخ فرهنگی و نه صرفا ترجمه و تدریس نظریههای دیگران. او در جستوجوی شناخت یک روح فرهنگی فراگیر و جاری در اقوام و مناطق مختلف این فلات تاریخساز در جهانی به نام ایرانشهر بود.
او بهشدت به یکپارچگی ایران حساس بود و زبان فارسی را زبان فرهنگی ایرانشهر میدانست و نسبت به اینها غیرت داشت و معتقد بود «باید از میهن دفاع کرد؛ چه به نام، چه به ننگ». ازاینرو با تندی علیه سخنان عناصر تجزیهطلب ازجمله سخنراندن از ملتهای مختلف در سرزمین ایران حمله میکرد و ادعاهای آنها را «ملغمهای از بیسوادی و بیشعوری» میدانست.
این عوامل تجزیهطلب و وابسته به سرویسهای امنیتی کشورهای رقیب، مخالفان سرسخت او هستند و در همین روزهای اخیر نیز برخی حملهها و نفرتپراکنیهای آنها را در نرمافزارهای موبایلی و رسانههای اجتماعی شاهد بودهایم که به دنبال تحریف و ایجاد سوءتفاهم و بدفهمی آرای دکتر طباطبایی برای جامعه هستند. آنها این کار را با تحریف سخنان او، برچسبزنی و نیز القای برداشتهای نادرست از آرای او انجام میدهند.
برای جلوگیری از تحریف عناصر ضد ایرانی و نیز کمک به راهی که او برای شناخت ایران آغاز کرد، لازم است بنیادی بنا شود به نام دکتر سیدجواد طباطبایی تا خانه همفکران، ناقدان و پژوهشگران مسئله شناخت سیاست ایرانی باشد. این چیزی است که ایران امروز به آن نیازمند است؛ بنیادی برای ایران، به نام فیلسوف ایران.