رودخانههای تهران و رود-درههای مظلوم آنها
جلسات خوبی که بهتازگی به همت فعالان سمنهای محیطزیستی در ستاد سازمانهای مردمنهاد جریان یافتهاند، بهانههای خوبی هستند تا یکسری روایتهای مهم مربوط به برنامهریزی شهر تهران و مسائل زندگی در این کلانشهر عظیم را با هم مرور کنیم. رودخانههای زیبای تهران در ایام قدیم همواره بر بستر خود در رود-درههای کوه البرز به سمت جنوب سرازیر شده، پس از طی مسیرهای حدود 30کیلومتری خود در دل گسترهای پهناور شامل 300 ده پراکنده در آن، به اراضی کشاورزی در دشت تهران و ری منتهی شدهاند.
جلسات خوبی که بهتازگی به همت فعالان سمنهای محیطزیستی در ستاد سازمانهای مردمنهاد جریان یافتهاند، بهانههای خوبی هستند تا یکسری روایتهای مهم مربوط به برنامهریزی شهر تهران و مسائل زندگی در این کلانشهر عظیم را با هم مرور کنیم. رودخانههای زیبای تهران در ایام قدیم همواره بر بستر خود در رود-درههای کوه البرز به سمت جنوب سرازیر شده، پس از طی مسیرهای حدود 30کیلومتری خود در دل گسترهای پهناور شامل 300 ده پراکنده در آن، به اراضی کشاورزی در دشت تهران و ری منتهی شدهاند. این رود-درهها که پنج تای آنها مهمترند، در طرح جامع اخیر تهران، ساختار اصلی کلانشهر را تشکیل میدهند و بزرگراههای اصلی در میانه و در امتداد آنها کشیده شده است. ازآنجاکه شهروندان تهرانی ساکن این جغرافیای زیبای کوهپایهای، خوب است بتوانند به میل خود از وجود این رودخانهها و آبکناران طبیعیشان بهره ببرند، گاه در کنارشان بیاسایند و همچون معابد آناهیتا، کودکان بتوانند آب را نوازش کنند، پس لازم است ضمن درک ویژگیها و ظرفیتهای این عناصر ساختاری تهران بزرگ، رود-درهها بهعنوان یکی از مهمترین اجزای زیستپذیرکردن شهر تهران معرفی شوند؛ زیرا دارای عملکردهای اساسی هستند که بیانگر اهمیت آنها در ساختار شهر است. همانطور که دکتر اویس ترابی در جلسه 20 آذرماه یادآور شدند: رودخانهها تغذیهکننده آبخوان هستند و زیرساخت «سبز-آبی» شهر تهران برای تأمین ژینایی اکوسیستم رود-درهها. بازآفرینی آب شهری از طریق آنها صورت میگیرد و ارتباط شهر با حوضه آبخیز و تشکیل جامعه آبدان از طریق آنهاست؛ بنابراین طراحی شهری آبمحور که همیشه در گذشته شهرهای ما را شکل داده است، باید ابزار کار شهرسازی قرار میگرفته که متأسفانه در دوره مدرنیزاسیون با انحرافاتی روبهرو شده است. رویکرد دفع سیل باعث شد با کانالهای بتونی بسترهای تاریخی رودخانهها منحرف شود و نقش رودخانهها در تأمین آب آبخوان نادیده گرفته شود. همچنین رود-درهها ریههای تنفسی شهر تهران هستند و تأمینکننده سلامت روان اجتماعی شهروندان محسوب میشوند. رود-درهها لبههای طبیعی شهر در تقسیمبندیهای قلمروهای مدیریت شهری (مناطق شهری) به شمار میروند. و بالاخره رود-درهها حریم یا بافِر حفاظتی از منابع طبیعی شمال شهر تهران به حساب میآیند. در ضمن رود-درهها یک سیستم همبسته بالادست/پاییندست هستند که در عین پیوستگی دارای سه پهنه (سکانس) کلان به لحاظ شکل و عملکرد هستند. اول، بالادست رود-دره، شامل اراضی طبیعی با توپوگرافی پیچیدهتر که منشأ تغذیه و تأمین آب رودخانه محسوب میشوند. این اراضی به سبب نظام تغذیه رودخانه، توان اندک سرزمین برای دیگر کاربریها و سیلخیزی و مدیریت سیلاب نیازمند حفاظت هستند. در شهر تهران ارتفاعات بالاتر از دو هزار متر را میتوان در این پهنه جای داد. دوم، حوضه شهری رودخانه یا بازهای از رودخانه که داخل محدوده قانونی شهر جاری است و غالبا مورد استفاده شهروندان برای تفرج و گذراندن اوقات فراغت قرار میگیرد. در شهر تهران در این بازه از رودخانه توسعه باغات رودکناری از گذشته شکل گرفته است. رودکناران شهر، کریدور عبور جریانهای محیطزیستی نظیر جریان آبهای سطحی، جریان هوا و در گذشته حرکت حیات وحش و جانوران بودهاند. جریان آبهای سطحی از ارتفاعات به سمت دشت فرصت جذب و تغذیه آبهای زیرسطحی را فراهم میآورد. بهعلاوه جریان هوای کوه به دشت و برعکس از داخل این دالانهای طبیعی با قدرت بیشتری به تهویه هوای شهر کمک میکند.
در این بخش از رودخانه حضور آب، پوشش گیاهی طبیعی و باغات قدیمی سبب بهوجودآمدن خُرد اقلیم یا میکروکلیماهای مطلوبی شده که علاوه بر خدمات اکوسیستمی به عرضه خدمات گردشگری به شهروندان نیز میپردازد. این بازه از رودخانه بهعنوان یکی از اندامهای شهری در ساختار شهر از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ ولی متأسفانه در کلانشهر تهران مورد بیتوجهی فراوان قرار گرفته است؛ بهطوریکه بستر رودخانه در بخش اعظم مسیر خود به بهانه کنترل سیلاب با اقدامات سازهای نادرست شکل طبیعی خود را از دست داده، پیچوخمهای آن از بین رفته، لبههای طبیعی رودخانه نابود شده، پوشش گیاهی طبیعی حاشیه رودخانه تخریب شده و نهایتا به کانال عبور روانابهای سطحی آمیخته با فاضلاب تبدیل شده است. بدیهی است که این تغییرات در شکل رودخانه، عملکرد طبیعی آن را در تعادلبخشیدن به اکوسیستم و عرضه خدمات تفرجی به شهر و ساکنان آن مختل میکند؛ و اما سوم، پاییندست رودخانه است که خود به اراضی مسطح و کمشیبی میرسند که به لحاظ ریختشناسی، درههای بسیار فراخی هستند که دشتهای وسیعی را در خود جای دادهاند. اراضی دشتی واقع در جنوب شهر تهران که خاستگاه زمینهای کشاورزی حاشیه شهر هستند، در زمره این اراضی واقع میشوند. جریانهای سطحی تهران که روند شمالی-جنوبی دارند، وارد اراضی یادشده میشوند و آنها را سیراب میکنند. متأسفانه آمیختهشدن آب رودخانههای تهران با فاضلابهای خانگی و صنعتی و روانابهای شهری مشخصات کیفی آب در پاییندست رودخانهها را بهشدت تخریب کرده و آبیاری زمینهای زراعی مثمر با محصولات خوراکی در جنوب شهر تهران با آبهای آلوده به فاضلاب خام، بهداشت و سلامت عمومی شهر تهران را با مخاطره مواجه کرده است. بدونشک در زیباسازی، بازتعریف و تقویت هویت تهران، همچنان که در بهبود شرایط محیطزیستی و تحکیم حس تعلق شهروندان و حتی جذب گردشگر به آن، احیای رودخانهها از مؤثرترین راهکارهاست. متأسفانه به علت مداخلات بسیار شدید و مخرب در سالهای اخیر در حریم این رودخانهها، بازگشت شرایط طبیعی اولیه آنها کاری بسیار دشوار است؛ اما با تغییر رویکرد به سوی بهبود کیفی وضع زندگی و تأمین منافع درازمدت شهروندان و با اتخاذ تصمیمات مدیریتی صحیح و تدوین و اجرای صحیح و دقیق سیاستها و برنامههای هدفمند کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت، میتوان وضعیت را بهکلی دگرگون کرد. شایسته است شهرداری تهران برای احیا و حفاظت رود-درهها بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای فضاهای سبز شهری تهران طوری عمل کند که «چشمانداز» یا تصویر ایدئال زیر در آیندهای نهچندان دور محقق شود: رودخانههای دارآباد، گلابدره، دربند، ولنجک، درکه، فرحزاد و کن هفت رودخانه تهران هستند که از دامنههای جنوبی البرز سرچشمه گرفته و همه مسیر خود را در بستری طبیعی و منطبق بر مسیر دائمی و پیشین خود از میان شهر تهران طی کرده و آب جاری در آنها در جنوب تهران به نحو قابل قبولی استحصال و بهرهبرداری میشود. حریم رودخانهها حاوی حداقل ساختوساز بوده و محلی است طبیعی و مفرح و دارای فلور و فون بومی تهران و کوهپایههای جنوبی البرز که به طور پایدار از سوی ساکنان و بازدیدکنندگان شهر تهران به منظور تفرج، گردشگری و مشاغل پایدار و سبز استفاده میشود. رودخانهها به هویتی جداییناپذیر و شاخص از شهر تهران تبدیل شده و شهروندان و مسؤولان همگی در محافظت آنها مشارکت کرده و از مواهب این عرصههای طبیعی مانند تنظیم میکروکلیما، ترسیب کربن، کاهش آلودگی هوا، تغذیه قناتها و چاهها و تنظیم شرایط هیدرولوژیک زیرزمینی شهر و نیز کسب درآمد و افزایش جذب گردشگران و مشاغل ایجادشده
در این فرایند بهره میبرند.