|

وقت آن نرسیده که به توقعات ملت توجه شود؟

‌دی‌ماه سال ۱۴۰۰ در روزنامه محترم «شرق» در مطلبی با عنوان ضرورت واکاوی اعتراضات، توجه به خواست و توقع مردم و برآورده‌کردن حقوق ابتدایی شهروندان را به منزله کمترین تکلیف حاکمیت تعرفه‌، اعضای کانون وکلا را در مقام سربازان عدالت و اهالی محترم رسانه را به‌عنوان یکی از ارکان دموکراسی مکلف به همراهی با مردم و معاضدت ایشان در مطالبه‌گری حقوق ابتدایی‌‌شان دانستم که دیری نپایید شاهد این ادعا در حوادث سال ۱۴۰۱ بروز و ظهور کرد.

محمدهادی جعفرپور وکیل دادگستری

‌دی‌ماه سال ۱۴۰۰ در روزنامه محترم «شرق» در مطلبی با عنوان ضرورت واکاوی اعتراضات، توجه به خواست و توقع مردم و برآورده‌کردن حقوق ابتدایی شهروندان را به منزله کمترین تکلیف حاکمیت تعرفه‌، اعضای کانون وکلا را در مقام سربازان عدالت و اهالی محترم رسانه را به‌عنوان یکی از ارکان دموکراسی مکلف به همراهی با مردم و معاضدت ایشان در مطالبه‌گری حقوق ابتدایی‌‌شان دانستم که دیری نپایید شاهد این ادعا در حوادث سال ۱۴۰۱ بروز و ظهور کرد.

در آن مقطع زمانی، کارکنان دستگاه قضا به میزان حقوق و مزایای دریافتی خویش مانند معلمان و پرستاران معترض بوده و چند روزی در حیاط مجتمع‌های قضائی شاهد تجمع‌های اعتراضی بودیم که پیش‌تر در مقابل ادارات آموزش و پرورش و بهداشت و درمان استان‌ها دیده می‌شد.

دو سال پیش در آن یادداشت به این نکته اشاره شد که بی‌توجهی به حقوق ابتدایی ملت که عمدتا به مسئله معیشت و رفاه اجتماعی ایشان گره خورده، هیچ توجیه منطقی نداشته و لازم است مسئولان ذی‌ربط برای تأمین توقعات ملت و رفع حوائج ابتدایی کارکنان دستگاه‌های دولتی، کارگران و... بنا بر مصرحات قانون اساسی و سایر بخش‌نامه‌ها و قوانین عادی، اقدامی عاجل در دستور کار قرار دهند. اما صد افسوس که  از آن تاریخ تا به امروز هیچ توجهی به این موضوع نشده است.اگر در سال ۱۴۰۰ اعتراض‌ها و تجمعات صنفی معلمان، پرستاران و... در بحث معیشت و رفاه اجتماعی خلاصه می‌شد، امروز شاهد چالش‌ها و مشکلاتی مانند نارضایتی‌های حاصل از فساد گسترده حاکم بر بدنه کشور هستیم که بارزترین آن با عنوان چای دبش خودنمایی کرد و حجم این فساد مالی به قدری بود که گم‌شدن دلارها و سایر اختلاس‌ها به ظاهر فراموش شد. تب‌و‌تاب چای دبش فروکش نکرده بود که مسئله کوروش‌کمپانی و به‌یغما‌رفتن سرمایه‌های مردم تیتر جراید و خبرگزاری‌ها شد. در این بین، مصائب و مشکلات هر‌روزه ملت ناشی از فیلترینگ، افزایش تعرفه اینترنت، سهمیه‌بندی بنزین آزاد آن‌هم بدون هرگونه مصوبه‌ای از دولت یا مجلس، چالش عدم افزایش حقوق و دستمزد کارگران، برخوردهای ایذایی و خلاف قانون به بهانه‌های مختلف و مصادیق نقض حقوق شهروندی در لایحه عفاف و حجاب، تبعات منفی طرح جوانی جمعیت، طرح تسهیل کسب‌و‌کار، بازداشت و محکومیت فعالان صنفی اقشار مختلف جامعه، چندین برابر شدن قیمت مایحتاج روزانه مردم مانند میوه، گوشت و... حکایت قوز بالا قوزی است که روح و جسم مردم را می‌آزارد.

با وجود چنین معضلاتی که غالبا با ارائه طرح و برنامه‌ای کارشناسی‌شده یا تعرفه بودجه مناسب در لایحه بودجه قابل رفع و رجوع است، شاهد اقداماتی از سوی نمایندگان مجلس و دولتمردان هستیم که گویی هیچ‌یک از مشکلات و معضلات حاکم بر زندگی شهروندان این سرزمین را نمی‌بینند.

حجم مهاجرت جوانان‌ که از فرار مغزها به جوانان جویای کار تغییر کرده و تحصیل‌کردگان و نخبه‌‌های این سرزمین که نه برای پیشرفت و ادامه تحصیل بلکه از سر ناچاری و سیر‌کردن شکم غم غربت و دوری از وطن و خانواده را به جان خریده و جلای وطن می‌کنند، معضلاتی است که روز به روز بر مردم تحمیل می‌شود و گویی دولت اراده‌ای برای دفع و رفع آن نداشته، بلکه هر روز با ارائه طرح و ایده‌ای عجیب بر حجم این نگرانی‌ها افزوده می‌شود.