ایران، ترکیه و ناتو
در سالهای پایانی جنگ سرد، انگاره فروپاشی اتحاد شوروی در ذهن تئوریسینهای غربی نبود؛ اما عدم اطمینان به مشی موازنه منفی ایران و دوری از دو ابرقدرت، نگرانی همیشگی سیاستمداران غربی بود. در میان ناباوریها، رویداد بزرگ فروپاشی شوروی در آغاز دهه 90 میلادی به وقوع پیوست و این پایان مهار استراتژی شوروی از طریق کشورهای پیرامونی بود. در آغاز جنگ سرد، ترکیه چهار سال بعد از شکلگیری پیمان ناتو به عضویت این پیمان پذیرفته شد.
در سالهای پایانی جنگ سرد، انگاره فروپاشی اتحاد شوروی در ذهن تئوریسینهای غربی نبود؛ اما عدم اطمینان به مشی موازنه منفی ایران و دوری از دو ابرقدرت، نگرانی همیشگی سیاستمداران غربی بود. در میان ناباوریها، رویداد بزرگ فروپاشی شوروی در آغاز دهه 90 میلادی به وقوع پیوست و این پایان مهار استراتژی شوروی از طریق کشورهای پیرامونی بود. در آغاز جنگ سرد، ترکیه چهار سال بعد از شکلگیری پیمان ناتو به عضویت این پیمان پذیرفته شد.
ذیرش ترکیه در ناتو را باید یک اجبار و تنها به خاطر مزیتهای جغرافیایی این کشور در رویارویی ژئوپلیتیک بلوک غرب و شرق به شمار آورد. این در حالی است که ایران موقعیت ژئوپلیتیکی مناسبتری برای اهداف ناتو در رویارویی با اتحاد شوروی داشت. در این میان، سیاست موازنه منفی مانع بزرگی فراراه نزدیکی ایران و ناتو بود. در دهه 80 قرن بیستم استراتژی مهار پیرامونی شوروی با تئوریهای ژئو برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، به اوج خود رسید. برژینسکی که اصالتی لهستانی داشت، کینهتوزی نسبت به روسها را از پدران ملیگرای لهستانی خود به ارث برده بود. او بر این باور بود که جهان در نهایت به سوی سوسیالیسم میرود و جهان سرمایهداری غرب تنها میتواند این فرایند را کُند کند. این اندیشه دلیل اساسی حمایت آمریکا در آن سالها از حرکتهای افراطی بود. اندیشه و باوری که با پایان اتحاد شوروی فرو ریخت. برژینسکی یک استراتژی قدیمی را پررنگتر کرد؛ سیاستی که پیامد آن نااطمینانی بلوک غرب نسبت به ایران و ورود ترکیه به ناتو بود. اکنون ترکیه در پیمان دفاع جمعی ناتو عضویت دارد؛ پیمانی که بر اساس ماده پنج آن کشورهای عضو ناتو حمله نظامی علیه یک یا چند کشور عضو را بهعنوان حمله به همه کشورهای عضو تلقی کرده و با آن مقابله خواهند کرد. جنگ سرد به پایان رسیده و دیگر پیمان ورشو و بلوک شرق وجود ندارد. عضویت ترکیه در ناتو، بهویژه ماده پنجم این پیمان دفاع جمعی، دستاویزی برای اعمال دیپلماسی رنگارنگ این کشور است. ترکیه استراتژی حفط منافع ملی را در فضایی آکنده از یکجانبهگرایی دنبال میکند؛ یک سازوکار سیاسی غیر قابل اطمینان که دگرگونیهای منفعتطلبانه موضعگیریهای آن بینهایت است و در منطقه به قومیتگرایی افراطی دامن زده و در کشمکشهای منطقهای در راستای آرامش حرکت نمیکند. دیپلماسی رنگارنگ ترکیه در جهت مخالف منافع کشورهای منطقه بهویژه ایران است؛ اما پایان جنگ اوکراین و دگرگونیهای احتمالی ناتو میتواند بهمثابه سدی در برابر استراتژی رنگارنگ و یکجانبهگرایی ترکیه باشد. خاورمیانه نیازمند آرامش است.