معجزه در لالهزار
هر بار که در سالهای اخیر اتفاقی در لالهزار میافتد، گروههایی متفاوت از مردم شهر تهران از مدیران سازمان زیباسازی شهرمان ممنون میشوند و ایشان را سپاس و درود میفرستند و به خاطر رویدادهای خوبی که اجازه میدهند در خانه اتحادیه لالهزار -که چندی هم عنوان «خانه تهران» را بر سردر ورودی خود حمل کرد- برگزار شود، از ایشان قدردانی میکنند.
هر بار که در سالهای اخیر اتفاقی در لالهزار میافتد، گروههایی متفاوت از مردم شهر تهران از مدیران سازمان زیباسازی شهرمان ممنون میشوند و ایشان را سپاس و درود میفرستند و به خاطر رویدادهای خوبی که اجازه میدهند در خانه اتحادیه لالهزار -که چندی هم عنوان «خانه تهران» را بر سردر ورودی خود حمل کرد- برگزار شود، از ایشان قدردانی میکنند. امسال «هفته دیزاین» یا هفته طراحی بود که از هفته گذشته تا دوشنبه 15 مرداد برگزار شد و قبل از آن شب نجوم به همت انجمن نجوم. سال گذشته «هفته تهران» در نیمه مهرماه که مصادف با روز تهران بود و سال قبل از آن مراسمی برای شبهای احیا تا 21 رمضان که همه در نوع خود عالی بودند. بهار 1401 برای شبهای احیا، حیاط بزرگ نوسازیشده و آراسته خانه، پر بود از عزادارانی که آرام در تمام فضاهای باز دورتادور حیاط نشسته بودند و به سخنرانیهای متین واعظان گوش میدادند.
میزبانان، خانمهای خوشرو و جوانی بودند با حمایلهای سبز و طلائی که به محض ورود از میهمانان پذیرایی مختصر و مفیدی کرده، آنان را به گوشهای برای نشستن راهنمایی میکردند. انگار آن فضای زیبا در بهار آن سال با خود احترام و آرامش به همراه آورده بود و من در آن نیمهشب بهاری دیدم که فضا چقدر در رویداد تأثیرگذار است. پارسال اما در مهرماه 1402 مراسم هفته تهران جشنوارهای تحسینبرانگیز بود که تمام نمایشهای اصیل تهرانی در آن به اجرا درآمده بودند تا مردم تهران ببینند آیینها و مراسم نمایشی تاریخیشان چه کیفیتهایی داشته است. از تعزیه خوشآهنگ و دراماتیک تا سیاهبازی کمدی و طنز روز، از پردهخوانی و شاهنامه تا کنسرت رسمی به سبک ارکستر کوچک موسیقی اصیل ایرانی دوران مشروطه و قاجار، از فیلمهای اولیه تولید ایران تا فیلمهای محبوب و بهیادماندنی سینمایمان در قبل و بعد از انقلاب، تا تصاویر قدیمی سیاه و سفید شهر تهران در روزگاران قدیم که روی اکران عظیم دیوارهای حیاط انداخته میشد. حتی تُرنابازی هم بود. در حیاط پشتی فضاسازی جنگ هم بود. چای و آش و خوردنیهای دیگر هم بود. شهرفرنگی هم بود. یک ماشین قرمز آنتیک هم بود که همه با آن عکس میانداختند... برگزارکنندگان برای دادن حس و حال قدیم، لباسهای قدیمی فیلمهای تاریخی را هم تن عدهای کرده بودند تا چند خانم با پیچه و چاقچور، چند آقا با لباسهای پهلوی اول و کلاههای آن دوران، چند آقای هیکلدار در لباس داشمشدیها یا پاسبانهای قدیم محلات تهران، چند پلیس قدیمی و حتی خانمهایی با لباسهای اوایل قرن بیستم اروپایی و... برای خود در حیاط خانه تهران بچرخند (مدل فیلمهای علی حاتمی). تازه دو نفر از مجریان طراز اول رادیو هم در بالکن عمارت اصلی وسط حیاط پشت بلندگو نشسته بودند و حرکت مدعوین از یک نمایش به نمایش بعدی را با صحبت دلنشین و آهنگها و ترانههای همان دوران هدایت میکردند. و اما امسال، هفته گذشته، هفته دیزاین به همت یک عده هنرمند خوشسلیقه و مبتکر، نهتنها در فضاهای داخلی خانه اتحادیه، بلکه در مکانهای دیگری از شهر مانند کوچه لولاگر و خانه بهرامی به اجرا درآمد که در نوع خودش بینظیر بود. برگزارکنندگان از طراحان و تولیدکنندگان مبلمان و اشیا و مجسمههای زیبای دکوراتیو ایرانی دعوت کرده بودند تا برای اولین بار در چنین مقیاسی، علاقهمندان به مُد و طراحی فاخر و مبتکرانه بتوانند ببینند که دیزاین یعنی چه؟! و حس کنند که طراحی فرقی در سبک زندگی انسان مدرن ایجاد میکند. در کنار نمایشگاهها سالن سخنرانی نیز هر روز پر میشد از طراحان و هنرمندان و معمارانی که حرفی برای گفتن در زمینه دیزاین داشتند. واقعا عالی بود و خوشحال شدیم که در خانه اتحادیه دوباره باز شد و حیاط و باغچه داییجان نفسی دوباره کشید. البته ناگفته نماند که گویا از عید امسال موزه مجسمههای مومی شخصیتها و هنرمندان برای بازدید عموم باز بوده است، اما برگزاری ایونتها داستان دیگری است. هر بار گویی معجزهای اتفاق میافتد. در خانه اتحادیه بعد از چند ماه دوباره باز میشود؛ فضای بزرگی که هفت، هشت سال است شهرداری تهران آن را خریده و مرمت کرده تا به مکانی زنده و فرهنگی تبدیل شود. زندگی چند روز جریان پیدا میکند. بعد دوباره ما میمانیم و جمع نگهبانان که از خانه خالی چنان با شدت و تحکم محافظت میکنند که گویی دیوی با چراغ جادو در آنجا پنهان شده است.