|

درباره تیم اقتصادی دولت چهاردهم

در این یادداشت مقصود من از تیم اقتصادی دولت چهاردهم، رئیس سازمان برنامه و بودجه (که پیش از این تعیین شده) و وزیران شش وزارتخانه بزرگ حوزه اقتصاد یعنی امور اقتصاد و دارایی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، نفت، صمت، جهاد کشاورزی و راه و شهرسازی و رئیس کل بانک مرکزی است (که گفته شده در کوتاه‌مدت تغییری نخواهد کرد). روشن است که وزارت نیرو با نقش، کارکرد و مأموریت در سیاست‌گذاری و تأمین آب و انرژی بسیار مهم و تعیین‌کننده است و وزارتخانه‌های میراث فرهنگی و گردشگری و فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در چندوچون کسب‌وکارهای اقتصادی (صنعت گردشگری، صنعت چاپ و نشر، رسانه‌های کاغذی و دیجیتال، صنایع دستی و...) نقشی بی‌بدیل با همکاری و مدارا و نیز تسهیلگری و گره‌گشایی خود دارند.

در این یادداشت مقصود من از تیم اقتصادی دولت چهاردهم، رئیس سازمان برنامه و بودجه (که پیش از این تعیین شده) و وزیران شش وزارتخانه بزرگ حوزه اقتصاد یعنی امور اقتصاد و دارایی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، نفت، صمت، جهاد کشاورزی و راه و شهرسازی و رئیس کل بانک مرکزی است (که گفته شده در کوتاه‌مدت تغییری نخواهد کرد). روشن است که وزارت نیرو با نقش، کارکرد و مأموریت در سیاست‌گذاری و تأمین آب و انرژی بسیار مهم و تعیین‌کننده است و وزارتخانه‌های میراث فرهنگی و گردشگری و فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در چندوچون کسب‌وکارهای اقتصادی (صنعت گردشگری، صنعت چاپ و نشر، رسانه‌های کاغذی و دیجیتال، صنایع دستی و...) نقشی بی‌بدیل با همکاری و مدارا و نیز تسهیلگری و گره‌گشایی خود دارند. اما در این یادداشت تمرکز من بر همان سازمان‌ها و وزارتخانه‌های خالص اقتصادی است. در دوران رقابت انتخاباتی یکی از نقدهای مکرر رقیبان پزشکیان به او نابرخورداری از گفتمان روشن اقتصادی و تشتت و ناهماهنگی نظری و دیدگاهی در میان مشاوران اقتصادی‌اش بود که در آن زمان به حضور هم‌زمان دکتر عبده‌تبریزی و دکتر میدری در کنار پزشکیان اشاره شد. درباره گفتمان اقتصادی پزشکیان، بارها در مواقف مختلف از جمله در نشست «ضرورت تغییر» (روزنامه شرق سه‌شنبه 10 مرداد) و گفت‌وگو با خبرآنلاین سخن گفته‌ام و از تکرار آن پرهیز می‌کنم. 

درباره ترکیب تیم اقتصادی دولت اما با بازخوانی ویژگی‌های فردی و تجارب و سوابق رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزیران پیشنهادی وزارتخانه‌های اقتصادی، این تیم را در مقایسه با تیم‌های دولت‌های دوازدهم و سیزدهم راهگشاتر و موفق‌تر و انتخاب آنها را منطقی و قابل دفاع می‌دانم. ممکن است ادعا شود هیچ‌یک از آنان مدیرانی راهبردی (استراتژیست) یا قهرمانان حوزه فعالیت خود نیستند (که این گزاره هم به همه آنها قابل تعمیم نیست) اما بی‌تردید می‌توان آنها را مدیرانی عمل‌گرا، با تجربه ارزشمند و برخوردار از مقبولیت بالا در فضای تخصصی و اطمینان‌بخش برای گذار از شرایط سخت کنونی دانست. ابتکار عمل پورمحمدی در انتصاب جوانانی برخوردار از دانش تخصصی و انگیزه بالا (که بیشتر آنها رقبای او برای تصدی ریاست سازمان بودند) و با اشراف کامل به شاخص‌های حکمرانی و نگرانی‌ها و فرصت‌های اقتصاد کلان و بخشی و منطقه‌ای، امکان بازگشت این سازمان به سطح سیاست‌گذاری راهبردی و مأموریت‌های اصیل خود را فراهم کرده است.

با وجود آنکه سن متوسط بالای 60 سال وزیران پیشنهادی ممکن است محافظه‌کاری بیشتر و نوآوری کمتر را در پی داشته باشد اما در وزارتخانه‌های شش‌گانه مورد اشاره مدیرانی برای تصدی وزارت پیشنهاد شده‌اند که تجارب و دانش تخصصی چندلایه و افقی و عمودی یعنی مدیریت عالی در سازمان‌های وابسته به وزارتخانه تا سازمان‌های مشابه و هم‌عرض یا نمایندگی در مجلس شورای اسلامی و سیاست‌گذاری در حوزه‌های مرتبط را پشت سر گذاشته‌اند. این ویژگی‌ها علاوه بر ایجاد اعتمادبه‌نفس، یک موهبت ارزشمند یعنی قدرت تصمیم‌گیری در شرایط دشوار و ایجاد هماهنگی‌های درون و برون وزارتخانه یا متقاعدسازی در کمیسیون‌های تخصصی مجلس، شوراهای عالی سیاست‌گذاری و سطح سران سه قوه و نهادهای حاکمیتی خارج از آنان را فراهم خواهد کرد.

به باور من موفقیت این تیم اقتصادی در گرو چهار مؤلفه گفتمانی، معرفتی و نظری، شخصیتی و رویکردی است:

• مؤلفه اول (گفتمانی) توافق نظری و معرفتی بر رویکرد مسلط دولت و جاری‌سازی گفتمان رئیس‌جمهور یعنی سه‌جانبه‌گرایی و بهبود حکمرانی با تمرکز بر شفافیت، مسئولیت‌پذیری و پاسخ‌گویی در همه سطوح دولت است که هم ضرورت کامیابی و قدرتمندی دولت در شرایط کنونی است و هم حفظ و انباشت سرمایه اجتماعی دولت را در پی خواهد داشت.

• مؤلفه دوم (برنامه‌ای) توافق بر سر مسیر اصلی حرکت یعنی بازسازی اقتصادی با عبور از تحریم‌ها (به تعبیر رایج PLAN A) و بهبود عملکرد دولت در حل مسائل جاری با تأکید بر جذب و انباشت سرمایه مالی و تمرکز اطلاعاتی و سیاستی بر نظام اطلاعات مالی، تجهیز منابع و کاهش بی‌انضباطی و پراکندگی در تصمیم و تخصیص مالی و غیرمالی (Plan B) با فرض تداوم تحریم‌ها و محدودیت‌های مبادلات مالی از روز استقرار دولت جدید است.

• مؤلفه سوم (شخصیتی) یعنی برخورداری از انعطاف‌پذیری و ظرفیت کار گروهی و پرهیز از لجاجت و تک‌روی و ترجیح موفقیت دولت بر باورهای فردی و منافع بخشی و سازمانی با بازخوانی ناکامی‌های دولت‌های پیشین ناشی از ناهماهنگی همراه با لجاجت و خودمحوری است.

• چهارمین مؤلفه (رویکردی) به باور من تمرکز بر بازسازی سرمایه انسانی و مدیریتی و توانمندسازی نهاد دولت و افزایش سطح نوآوری و جسارت تحولات راهگشا با بهره‌مندی از جوانان تحول‌گرا و فسادستیز (صرف‌نظر از گرایش سیاسی آنان) است.

امید بسیار دارم مجلس شورای اسلامی با رأی بالا و حمایت قدرتمند از این تیم اقتصادی فرصت گشایش‌های بزرگ و عبور از این وضعیت دشوار و پرمرارت را فراهم کند.