رشد 8درصدی آنهم بدون نیاز به سرمایه
سعید جلیلی چند روز پیش در یک سخنرانی به مناسبت هفته بصیرت و روشنگری، گفته است: «بحثهای غلطی وجود دارد که رشد اقتصادی هشتدرصدی را منوط به وجود سرمایه میدانند».
سعید جلیلی چند روز پیش در یک سخنرانی به مناسبت هفته بصیرت و روشنگری، گفته است: «بحثهای غلطی وجود دارد که رشد اقتصادی هشتدرصدی را منوط به وجود سرمایه میدانند». او در ادامه سخنانش از سرمایه و فناوری بهعنوان مؤلفههای رشد یاد میکند، اما با قدری تأمل در این سخنان میتوان دریافت که از دید او عامل سرمایه نقشی بسیار جزئی در این میان دارد، به گونهای که میتوان آن را حتی نادیده گرفت. دانشجویان رشته اقتصاد از همان سالهای نخست تحصیل با مفاهیم رشد و توسعه اقتصادی آشنا شده و در سالهای بعد با مرور مدلهای رشد درمییابند که رشد اقتصادی متأثر از عوامل متعددی است و نبود هریک از این عوامل میتواند جریان رشد را اگر نگوییم ناممکن، به طرز محسوسی کند سازد.
همچنین با مروری بر تجربه کشورهایی که در طول چند دهه گذشته نرخهای بالای رشد اقتصادی را تجربه کردهاند، میتوان دریافت که چنین موفقیتی حاصل همراهی همه این عوامل و هوشمندی مدیران در ترکیب آنها و استفاده بهینه از همه ظرفیتها است. بهعنوان نمونه رشد همه این کشورها مرهون حضور گسترده در بازارهای جهانی و استفاده از هر فرصتی برای افزایش صادرات بوده است. به گونهای که با صِرف ازدستدادن فرصت حضور در بازار فقط یک کشور، نرخ رشد کاهش مییابد.
همچنین موفقیت این کشورها متأثر از میزان سرمایه جذبشده بوده است. بهاینترتیب آقای جلیلی و مشاوران اقتصادیاش که البته همگی دانشآموخته دانشگاه خاصی هستند، هرگز نمیتوانند کشوری را مثال بزنند که بدون امکان دسترسی به سرمایه، نرخ رشد بالا یا حتی متوسط را تجربه کرده باشد.
از سخنان آقای جلیلی میتوان برداشت کرد که از دید ایشان بالابردن سطح فناوری میتواند اثر منفی کمبود سرمایه را جبران کند. اما نکتهای که ایشان به آن توجه نمیکند، این است که اتفاقا استفاده از فناوری بالا در سطح گسترده نیاز به سرمایه را بهشدت افزایش میدهد، مگر اینکه ایشان فقط به برخی فناوریها که با استفاده از خلاقیت ناب نخبگان وطنی در اختیارمان قرار گرفته و البته تمام نیاز بخش مولد اقتصاد ملی را پوشش نمیدهد، توجه داشته باشند. در این باب هم اشاره به این واقعیت ضرورت دارد که اتفاقا بخش بزرگی از نخبگان جوان کشورمان در سایه بستههای سیاستی مورد حمایت همفکران ایشان، ناامیدانه راه مهاجرت را در پیش گرفتهاند.
با عنایت به آنچه ذکر شد، اصرار آقای جلیلی به ممکنبودن تحقق رشد اقتصادی بالا بدون نیاز به سرمایه، بیشتر از اینکه متکی بر مطالعات کارشناسانه در حوزه اقتصاد توسعه باشد، در حد یک حرف زور (به تعبیر عامیانه) تنزل مییابد؛ چراکه هیچگونه استدلال علمی و متکی بر تجربیات از عالم واقع در تأیید آن نمیتوان یافت. علاوهبراین، حتی اگر بر فرض محال تحقق رشد هشتدرصدی بدون استفاده از سرمایه ممکن باشد، تازه این سؤال پیش خواهد آمد که چرا باید یک کشور برای رسیدن به نرخ رشد بالاتر مثلا 12 درصد، خود را از امکان استفاده از سرمایه محروم کند؟ آیا این همان مصداق بارز خودتحریمی نیست؟
اما نکته بسیار جالب در استدلالات آقای جلیلی، بینیازی ایشان از تتبعات کارشناسانه بیشتر و استفاده از حجم نمونه بالاست. گویی همانطور که ایشان رشد اقتصادی هشتدرصدی را نیازمند جذب سرمایه نمیدانند، نتیجهگیری در یک تحلیل کارشناسانه را هم نیازمند بررسی و تحلیل واقعیات و گردآوری مستندات نمیبینند! ایشان در ادامه سخنان خود میگوید: «در بازدیدی که امروز از شرکتهای دانشبنیان استان داشتیم که برخی از آنها هم در بخش کشاورزی فعال هستند، بررسی کرده و دیدیم که با یک فناوری میتوان رشد بسیار درخور توجهی را در این بخش شکل دهیم». ایشان همچنین در یک سخنرانی در آذرماه ۱۳۹۴ میگوید که در یک جلسه با حضور سفرای سابق، به این نتیجه رسیده است که برای تحقق صادرات ۲۰۰ میلیارددلاری نیازی به تعامل با جهان نیست! درواقع ایشان با یک بازدید دوساعته نتیجه میگیرد که تحقق رشد اقتصادی نیازمند سرمایه نیست و با کمک فناوری بالا اتفاق میافتد و در یک جلسه دوساعته با کمک یک دستگاه ماشینحساب برای جمعزدن ارقام پیشنهادی سفرا درباره کشور محل مأموریتشان به عدد ۲۰۰ میلیارد دلار رسیده و چنین نتیجه مهمی را استخراج میکند.
آیا بهراستی مایه شگفتی نیست که پژوهشگران فلان کشور برای رسیدن به چنین نتایجی ماهها وقت و هزاران برگ کاغذ مصرف میکنند و باز هم نتیجه حاصله را محتاطانه بیان میکنند، اما ایشان و همفکرانشان فقط با یک جلسه مشورتی نتیجه میگیرند و انتظار دارند این ملت مظلوم سرنوشت خود را در کف باکفایت امثال ایشان بگذارد.
به باور نگارنده، ایران ما ظرفیت بسیار بالایی برای رشد سریع اقتصادی دارد؛زیرا هم از نظر منابع و ثروتهای طبیعی موقعیت رشکبرانگیزی دارد، هم در موقعیت جغرافیایی خاصی در یکی از مهمترین گذرگاههای تجاری جهان واقع شده است و هم از انبوه جوانان دانشآموخته و نخبه که میتوانند چرخ عظیم رشد اقتصادی کشور را به گردش دربیاورند، برخوردار است. اما این کالبد قدرتمند نیازمند خونی است که در رگهایش جریان یابد و پزشکی حاذق، دلسوز و صادق که فرایند احیای این کالبد را مدیریت کند.