حل بحرانهای داخلی و خارجی کشور را جدی بگیریم
چه دوست نداشته باشیم بیان کنیم یا چه موضوع را بخواهیم پنهان کنیم، بحرانهای جاری کشور مانند گسلهای لرزانی در حال تکانخوردن هستند و کیان کشور را تهدید میکنند، مدیریت این بحرانها شبیه رانندگی در یک روز بارانی در ترافیک سنگین تهران است که علاوه بر استهلاک خودروها، مصرف سوخت را نیز دو چندان دود میکند و سرمایه ملی را آتش میزند،
چه دوست نداشته باشیم بیان کنیم یا چه موضوع را بخواهیم پنهان کنیم، بحرانهای جاری کشور مانند گسلهای لرزانی در حال تکانخوردن هستند و کیان کشور را تهدید میکنند، مدیریت این بحرانها شبیه رانندگی در یک روز بارانی در ترافیک سنگین تهران است که علاوه بر استهلاک خودروها، مصرف سوخت را نیز دو چندان دود میکند و سرمایه ملی را آتش میزند، بحث از مشکلات اساسی چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد، ولی در این بین چند مسئله نگرانکننده است که بیشتر به چشم میخورد، کاهش ارزش پول ملی، تورم فزاینده که در حال تبدیلشدن به یک ابرتورم است، ناترازیهای انرژی، کسری شدید بودجه، شرایط حاد محیط زیست و... و تمام این مشکلات یک طرف قضیه و مسئله سیاست خارجی و رفع تحریمهای ظالمانه بینالمللی طرف دیگر قضیه است، علت اینکه این کلاف سردرگم باز نمیشود و پیداکردن سرنخ آن مشکل میباشد زیرا ما با بحران داخلی در مسائل اقتصادی و تشنج خارجی با مسائل پیچیده بینالمللی مواجه هستیم، شما ملاحظه میفرمایید در مقطعی کشورهای مهم جهان تورم و ابرتورم را مشاهده کردهاند، اقتصاد برزیل، آرژانتین، یونان حتی روسیه ولی توانستند مدیریت کنند و به روال عادی برگردند، پس چرا نمیتوانیم بحران اقتصادی و زیستمحیطی را مدیریت کنیم؟
واقعیت این است که راهحل برای مشکلات اقتصادی ما با علم اقتصاد حل نمیشود و هیچ اقتصاددانی نه مدعی است و نه میتواند نسخهای بپیچد که اقتصاد کشور را نجات دهد و حل مسائل محیطزیستی ما به نحوه و شیوه حکمرانی ما بستگی دارد. اقتصاد ما بهشدت سیاسی شده است و وابستگی به تصمیمات سیاسی دارد، ما یکسری نهادها و سازمانهای خاص داریم که مقدار زیادی منابع دارند، پول و اعتبار دارند حال بماند که اصلا در این شرایط کمکحال دولت خواهند بود و منابع مالی در اختیار دولت خواهند گذاشت یا نه؟ اما سؤال اساسی اینجاست در میدان و عمل ما نیاز به تکنولوژی داریم، ما نیاز به ابزارآلات و فناوری صنعتی داریم حتی اگر دانش فنی کار را داشته باشیم، با شرایط تحریمی آیا میشود سامانه فرسوده هوایی کشور را تجهیز کرد یا کیفیت خودروهای داخلی را ارتقا داد یا میدانهای عظیم نفت و گاز و پتروشیمی را با صنایع ۳۰ سال پیش جایگزین کرد؟
آیا تکنولوژی روز دنیا را برای مسکن و شهرسازی داریم تا هم مشکلات موجود را حل و هم برای جوانانمان ایجاد اشتغال کنیم؟ بله همه اینان همت و تلاش میخواهند اما در یک محیط با تدبیر و آرام، نه در محیط آشوب و متشنج با شرایط تحریمی که بهشدت دست ما را بسته است، باید بپذیریم محیط فعلی ما متشنج است یعنی دارای پیوستگیها و پیچیدگیهای شدیدا گسترشیافتهای در هر دو سطح داخلی و خارجی است، هم در داخل دگرگونی عظیمی در حال رخدادن است و هم آنکه صحنه بینالمللی بسیار ناامن است. در این حالت سیاستگذار باید استراتژیها و تاکتیکهای مختلفی برای تصمیمگیری داشته باشد تا بتواند سیستم مربوطه را به مقتضای محیطی حفظ کند، برای برونرفت از محیط متشنج به محیط باتدبیر، در نظام بینالملل در شرایط بحرانی باید بسیار به الزامات محیطی توجه شود تا حداقل خطاها و اشتباهات رخ دهد.