رویکردهای جدید در کیوریتوری هنر معاصر
تعریف مفهوم کیوریتوری هنری در دنیا و بهخصوص در ایران همواره با چالش مواجه بوده و این چالش نهتنها در توضیح واژه و مفهوم کیوریتوری بلکه در تعریف عملکرد و نحوه اجرای آن هم وجود داشته است.
رزا متینفر
تعریف مفهوم کیوریتوری هنری در دنیا و بهخصوص در ایران همواره با چالش مواجه بوده و این چالش نهتنها در توضیح واژه و مفهوم کیوریتوری بلکه در تعریف عملکرد و نحوه اجرای آن هم وجود داشته است. اینکه چه کاری دقیقا کیوریتوری هنری است و چه کسی کیوریتور است، پاسخ به این سؤالات دغدغه این مقاله نیست، چراکه مقالات زیادی دراینباره به نگارش درآمدهاند، فقط ارائه همین نکته بس که کیوریتورهای هنر و دیلرهای هنر سنتی (که گاه به اشتباه به آنها کیوریتور گفته میشود) شیوههای متمایزی هستند که هرکدام اهداف و رویکردهای خاص خود را دارند. دیلرها یا کارگزاران هنری سنتی عمدتا بر خرید، فروش و ترویج هنر برای کسب سود از طریق بازار هنر متمرکز هستند. دلالان هنری اغلب در مورد هنرمندان یا دورههای خاصی تخصص دارند و با مجموعهداران و گالریها در ارتباط نزدیک بوده و هدف اصلی آنها تسهیل فروش آثار هنری و درآمدزایی است.
از سوی دیگر، کیوریتورهای هنر، در درجه اول به اهمیت فکری و فرهنگی هنر توجه دارند. پژوهش و ایجاد روایت، نقطه مشترک آنهاست و در نمایشگاهها و برنامههایی که برای آموزش، انتقال پیام و برانگیختن تفکر از طریق هنر طراحی شدهاند، تحقیق، انتخاب و ارائه را به شکلی جامع به انجام میرسانند. درواقع تمرکز آنها در درجه اول بر زمینه و معنای گستردهتر هنر است تا صرفا بر ارزش تجاری آن. آنان به جای اینکه بیشتر بر برند هنرمند و پتانسیل فروش آثار تکیه کنند، بر رساندن پیامی هنری-فرهنگی-اجتماعی از طریق انواع هنری مناسب تمرکز دارند. گرچه باید این مهم را نیز در نظر گرفت که ممکن است بین این دو زمینه دیلری هنری و کیوریتوری هنر در مقاطعی همپوشانی وجود داشته باشد.
با این همه آنچه نیازمند توضیح و توجه است، روند تغییرات حرفه کیوریتوری در سالهای اخیر است و بهنوعی آنچه در این حرفه ترند شده؛ چراکه فارغ از همه توصیفها و تبیینها از چیستی این حرفه و تخصص خاص، بیشتر تحقیقات هنری بر این باورند که در سالهای اخیر، تغییرات قابل توجهی در کیوریتوری هنر معاصر به سمت رویکردهای فراگیرتر و متنوعتر صورت گرفته که ارائه و بحث درباره این رویکردها جان کلام این مقاله است.
بهرهوری از «فضاهای عمومی» برای نمایشهای هنری
به جای گالریها و موزهها از گرایشهای مهم کیوریتوری هنری معاصر است. نهتنها فضاهای عمومی مانند پارکها، خیابانها و ساختمانهای عمومی، کارخانههای قدیمی و... نسبت به فضاهای سنتی موزهها و گالریها برای طیف وسیعتری از مردم در دسترس هستند بلکه با نمایش هنر در فضاهای عمومی، کیوریتورها میتوانند به شیوهای مستقیم و معنادار با جوامع مخاطب ارتباط گرفته، گفتوگو کنند و با افزایش توان درک هنری توسط مخاطبان، حس مالکیت مشترک هنر را ارتقا بخشند. همچنین ارائه هنر در فضاهای عمومی مفاهیم سنتی را در مورد اینکه هنر چیست و کجا باید به نمایش گذاشته شود، به چالش کشیده و به گسترش مرزهای هنر و مرتبطکردن آن با زندگی روزمره مردم منجر میشود.
همچنین استعمارزدایی از فضاهای نمایشگاهی سنتیتر مانند موزهها و گالریهای هنری از دیگر دلایل است. میتوان گفت استعمارزدایی از فضاهای نمایشگاهی مانند موزهها و گالریهای هنری یک جنبه حیاتی از مدیریت هنر معاصر است که هدفش بررسی تاریخچه استعماری این نهادها و تلاش فعالانه برای ازبینبردن ساختارهای قدرتی و اقتصادی است که نظرات و دیدگاههای خاصی را به حاشیه رانده و کنار گذاشته است. همچنین برخی گالریها با استعمار اقتصادی سعی در محدودکردن خلق هنری در راستای هماهنگسازی هرچه بیشتر آن با سلیقه بازار را دارند. در حقیقت استعمارزدایی شامل فضادادن به جوامع به حاشیه راندهشده و هنرمندانی است که از دنیای هنر طرد شدهاند. با متمرکزکردن این امکانها، کیوریتورها میتوانند دیدگاههای غربمحور را به چالش بکشند و تنوع و فراگیری را اشاعه دهند؛ با زیر سؤال بردن شیوههای غالب ارائه و تفسیر هنر، کیوریتورها قادرند این ساختارها را کمرنگ کرده و فضاهای عادلانهتری ایجاد کنند.
«رویکردهای ترکیبی» در کیوریتوری معاصر از دیگر گرایشهای رو به رشد است. کیوریتورها، تلاقی هویتهای مختلف، مانند نژاد، جنسیت، ملیت و طبقه را در شیوههای کیوریتوری خود لحاظ کرده و بررسی میکنند که چگونه این عوامل خلق و استقبال از هنر را شکل میدهند و از این طریق بر تقویت حضور هنرمندان جوامع به حاشیه راندهشده، ازجمله هنرمندان خاورمیانه و شمال آفریقا تمرکز میکنند؛ یعنی هنرمندانی که ممکن است بهطور سنتی در مؤسسات هنری اصلی جایی نداشته باشند.
جدا از رویکردهای ترکیبی، «رویکردهای مشارکتی» نیز از روشهای مورد توجه کیوریتورهای هنری است. درواقع در سالهای اخیر کیوریتورها با هنرمندان، محققان، صنعتگران، کنشگران، نویسندگان، اسپانسرها و حتی عامه مردم برای توسعه نمایشگاهها و برنامهها همکاری نزدیکتر و مؤثرتری داشتهاند که مشارکت، تعامل و گفتمان هنری را بهطور چشمگیری ارتقا بخشیده است. بهویژه در منطقه خاورمیانه که میراث فرهنگی غنی منطقه، تحولات اجتماعی و سیاسی جاری، تعاملات و ارتباطات رو به رشد جهانی بر این همکاریهای مشترک دامن زده است.
بسیاری از هنرمندان معاصر در خاورمیانه از آثار خود برای پرداختن به مسائل مهم اجتماعی و سیاسی، مانند جنگ، حقوق بشر، بحرانهای محیط زیست و هویت فرهنگی استفاده میکنند و رویکردی انتقادیتر و کنشیتر را در کیوریتوری هنری باعث شدهاند. در این منطقه، کیوریتور هنری وظیفهای خطیر در ارائه هنر دارد و باید جدا از مسائل روز و معاصر، گوشهچشمی هم به تاریخ دیرینه و فرهنگ و نمادهای پررمزوراز داشته باشد؛ چراکه امروزه علاقه چشمگیری به کاوش در تلاقی فرمهای هنری سنتی و معاصر، مانند خوشنویسی، بافندگی، سفالگری، معماری بومی و سرامیک وجود دارد. این امر منجر به برگزاری نمایشگاهها و برنامههای نوآورانهای شده که شکاف بین گذشته و حال را هرچه باریکتر کرده است. از طرفی باید یادآور شد که با وجود تمایل خالقان و مخاطبان هنری هر دو به بهکارگیری المانهای فرهنگی-هنری دیرینه و سنتی، کیوریتوریال هنر معاصر در خاورمیانه بهطور فزایندهای در حال جهانیشدن است و گرایش به همکاری و تعامل با نهادها، مؤسسات، هنرمندان، دوسالانهها و آرتفرهای برونمرزی روزبهروز بیشتر میشود.
از دیگر رویکردهای مهم که در سالهای اخیر بهوفور و با جدیت پیگیری میشود، تمرکز بر هنر دیجیتال و رسانههای جدید (نیومدیا) است. ظهور فناوریهای دیجیتال امکانات جدیدی را برای هنر معاصر بهخصوص در خاورمیانه گشوده است. بهکارگیری هنر دیجیتال، رسانههای جدید و اینستالیشنهای تعاملی در این سطح، نشاندهنده مدرنشدن سریع منطقه و لزوم بهروزشدن روشهای کیوریتوری است. باید گفت عوامل متعددی به استقبال مثبت از هنر دیجیتال و رسانههای جدید در خاورمیانه منجر شده است. پیشرفتهای سریع فناوری در منطقه باعث شده ابزارها و پلتفرمهای دیجیتال برای هنرمندان و مخاطبان هر دو بیشتر در دسترس باشد. این امر آنها را قادر میکند تا اشکال جدیدی از بیان و ارائه را تجربه کنند و به مخاطبان وسیعتری دست یابند. در حقیقت تعامل روزافزون جهان از طریق فناوریهای دیجیتال، ارتباط هنرمندان خاورمیانه را با مخاطبان بینالمللی و شرکت در گفتوگوهای هنری جهانی آسانتر کرده است. مهمتر اینکه خاورمیانه در دهه اخیر تحولات اجتماعی و سیاسی قابل توجهی را تجربه کرده است.
هنر دیجیتال و نیومدیا به هنرمندان ابزاری آسان، سریع و ارزان برای مستندسازی، نقد و درگیری با این تغییرات به روشهای نوآورانه میدهد؛ چراکه هنر دیجیتال و رسانههای جدید در میان جوانان خاورمیانه که بهطور فزایندهای از این ابزارها برای بیان خلاقانه و مشارکت اجتماعی استفاده میکنند، محبوبیت خاصی دارد. نباید از این نکته نیز غافل شد که هنر دیجیتال و نیومدیا میتواند به شکستن موانع سنتی و کلیشههای مرتبط با هنر خاورمیانه بهطور مؤثری یاری برساند. بهطوری که با به نمایش گذاشتن تنوع و خلاقیت در منطقه، این اشکال بیانی میتوانند عقاید از پیش تعیینشده را به چالش بکشند و در فرهنگسازی مؤثر واقع شوند.
فناوری و ابزارهای دیجیتال شیوه حفظ، مستندسازی و دسترسی به هنر را متحول کرده است. علم و فناوری به کیوریتورها بینشهای ارزشمندی مبتنی بر دادهها درباره رفتار، سلیقه و ترجیحات، عقاید و تعامل مخاطب ارائه میدهد که از این اطلاعات میتوان برای اتخاذ تصمیمات مناسبتر کیوریتوری و ایجاد نمایشگاههای مؤثرتر استفاده کرد. به غیر از هنرهای دیجیتال و نیومدیا، هنرهای تعاملی دیگر مانند هنر فضایی (Spatial Art)، اینستالیشن در ترکیب با دیگر انواع مانند پرفورمنس و معماری را نیز باید در دسته رویکردهای جدید کیوریتوری معاصر قرار داد؛ چراکه همه این انواع هنری در ترکیب با هم توانایی شگفتانگیزی در انتقال تجربه هنر و انتقال پیام آن به مخاطب را دارند.
رویکردهای بینرشتهای و چندرشتهای به دلایل متعدد در کیوریتوری جدید هنر اهمیت یافتهاند؛ چراکه هنر معاصر اغلب شامل ایدهها، تکنیکها و رسانههای پیچیدهای است که به طیف وسیعی از دانش و تخصص نیاز دارد. رویکردهای بینارشتهای و چندرشتهای به کیوریتورها اجازه میدهد تا از بینشهایی در زمینههای مختلف مانند علم، فناوری، تاریخ و فلسفه استفاده کنند و با بهرهگیری از تجمیع پتانسیلهای نهفته در هر یک از این زمینهها، درک جامعتری از هنر ارائه داده و بُعد جدیدتری از نمای هنری-فرهنگ را نمایان کنند. همچنین بسیاری از آثار هنری معاصر به مسائل پیچیده اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی میپردازند. رویکردهای بینرشتهای و چندرشتهای میتوانند درک دقیقتر و جامعتری از این موضوعات ارائه دهند و به ایجاد پاسخهای مؤثر یاری برسانند. این رویکردها نهتنها میتوانند با ارائه دیدگاهها و تفاسیر متفاوت از هنر به جذب طیف وسیعتری از مخاطبان کمک کنند، بلکه به بازتاب روابط پیچیده بین فرهنگها، جوامع و محیطهای مختلف منجر میشوند. در نتیجه، رویکردهای میانرشتهای و چندرشتهای برای درک و تفسیر هنر معاصر ضروری بوده و پیچیدگیهای دنیای معاصر را به بهترین شکل بازتاب میدهند.
مسئله حائز اهمیت دیگر، ضرورت استفاده از رویکردهای جدید کیوریتوری بهویژه در منطقه خاورمیانه است. هنر معاصر بازتاب و حتی پاسخ به چشماندازهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در حال تحول است. رویکردهای کیوریتوریال جدید کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که هنر برای مخاطبان مرتبط، درکشدنی و جذاب باقی میماند و از طریق ایجاد تعامل حداکثری با مخاطب، پیام خود را رسانده و رسالت خود را به انجام میرساند. این روشهای نوین در کیوریتوری با زیر سؤال بردن شیوههای سنتی ارائه و تفسیر هنر، قادر به بهچالشکشیدن هنجارهای تثبیتشده و گسترش درک ما از آن چیزی است که هنر میتواند باشد. از طرفی این رویکردها میتوانند هنرمندان را تشویق به آزمایش با مواد، تکنیکها و اشکالِ جدیدِ بیان کنند که منجر به خلق آثار هنری تأملبرانگیز و جذاب میشود. در کل کیوریتورها با ایجاد نمایشگاهها و برنامههای چندوجهی، بهروز، معنادار و تفکربرانگیز میتوانند به ایجاد ارتباط عمیقتر بین هنر و مخاطبان یاری برسانند. در نتیجه ارتباط بین علم و فناوری برای مدیریت هنر معاصر ضروری است. با پذیرش این پیشرفتها، کیوریتورها میتوانند نمایشگاههای جذابتر، در دسترس و نوآورانهتری ایجاد کنند که پیچیدگیهای دنیای معاصر را بسیار بهتر از قبل بازتاب میدهند.
یکی از مهمترین مسائل در درک شیوههای نوین کیوریتوری، لزوم توجه به تفاوت رویکردهای کیوریتوری در غرب و خاورمیانه است، گرچه تفاوتهای بین کیوریتوری هنر در خاورمیانه و غرب چندوجهی است و تحت تأثیر طیفی از عوامل تاریخی، فرهنگی و سیاسی قرار دارد. خاورمیانه تاریخ پیچیدهای از نفوذ استعماری دارد که چشمانداز فرهنگی و صحنه هنری آن را شکل داده است. شیوههای کیوریتوری غربی اغلب منعکسکننده دیدگاه استعماری است، درحالیکه کیوریتورهای خاورمیانه ممکن است بر استعمارزدایی از دنیای هنر و برجستهکردن سنتهای بومی تمرکز کنند. درواقع هنر و شیوههای کیوریتوری غربی تأثیر درخورتوجهی بر خاورمیانه داشته است. کیوریتورهای خاورمیانه اغلب با تنش بین حفظ سنتهای محلی و درگیرشدن با روندهای جهانی دستوپنجه نرم میکنند. حتی نمایشگاههایی که در غرب برای هنرمندان دیاسپورای خاورمیانهای و با نام یا مفهوم خاورمیانه مدرن برگزار میشود، دارای دیدگاهی استریو تایپی است از آنچه غرب تمایل دارد که درباره خاورمیانه تصور کند و نه آنچه خاورمیانه امروزی حقیقتا هست.
نفوذ دینی و التقاط هنرهای دوره اسلامی با هنرهای سنتی بومی هر کشور در منطقه خاورمیانه خود موضوعی چندوجهی و کاملا تخصصی است که کیوریتوری در این منطقه خاص جغرافیایی را با چالشهایی مواجه میکند. جدای از این مدرنیزاسیون سریع، جهانیسازی فرهنگی، مهاجرت، جنگ و درگیریهای منطقهای و... از دیگر مواردی هستند که درک این جغرافیای پرماجرا و شگفتانگیز را دشوار میکنند. از طرفی زیرساختهای هنری در خاورمیانه اغلب کمتر از غرب توسعهیافته است و موزهها، گالریها و مدارس هنری کمتری دارد که میتواند برای کیوریتورها از نظر منابع و دسترسی به ابعاد مختلف هنر چالشبرانگیز باشد. درمجموع، کیوریتوری هنر در خاورمیانه، حوزهای پویا و چندوجهی است که بر اساس بافت تاریخی، فرهنگی و سیاسی منحصربهفرد منطقه شکل گرفته است. درحالیکه شباهتهایی با شیوههای کیوریتوری غربی دارد، میتوان گفت خاورمیانه تا حدی چشمانداز متمایزی درباره هنر و نقش آن در جامعه ارائه میدهد.
در مجموع درباره رویکردهای جدید کیوریتوری هنری، میتوان انتظار داشت که شاهد تقاضای بیشتر برای کیوریتورها با تخصص در زمینههای مختلف بوده و روندهای زیر سایه خود را هرچه بیشتر بر این تخصص هنری خواهند افکند.
هنر دیجیتال و رسانههای جدید: کیوریتورهایی که در هنر دیجیتال و رسانههای جدید تخصص دارند، با محبوبیت روزافزون این اشکال بیان، تقاضای زیادی خواهند داشت. از طرفی نسلهای جوان مجموعهداران آثار هنری به هنر دیجیتال و تجربیات ایمرسیو علاقهمند هستند که این امر نشان از بازار رو به رشد برای کیوریتورهای متخصص در این زمینهها دارد.
همکاریهای میانرشتهای: کیوریتورهایی که در همکاری با هنرمندان رشتههای مختلف مهارت دارند، موقعیت خوبی برای ایجاد پروژههای نوآورانه و جذاب خواهند داشت. همچنین باید در نظر داشت که کیوریتورهای بینرشتهای اغلب به طیف وسیعتری از جریانهای درآمد، ازجمله کمکهای مالی، بودجه، مشارکتها و فرصتهای صدور مجوز دسترسی دارند که درآمد پایدارتری را در مقایسه با کیوریتورهای سنتی که عمدتا بر فروش آثار هنری فیزیکی متکی هستند، فراهم میکند.
عدالت اجتماعی و کنشگری: کیوریتورهای متعهد به عدالت اجتماعی و کنشگری به دلیل تواناییشان در برگزاری رویدادها و برنامههایی که به موضوعات مهم اجتماعی میپردازند، همچنین همکاری با شرکتهایی که به دنبال انجام مسئولیتهای اجتماعی خود هستند، مورد توجه خواهند بود.
هنرهای تعاملی و مشارکتی: کیوریتورها با تخصص در ایجاد فضای تعاملی و جذب مشارکت مخاطبان با استفاده از انواع جدیدتر هنری مانند نیومدیا، هنر فضایی، اینستالیشن، هنر عمومی و... مورد تقاضا خواهند بود، زیرا دنیای هنر بر این سبک از ارائه و ابراز هنری تمرکز بیشتری خواهد داشت.