|

موقعیت تلخ و شیرین

کارلاتا گیل، خبرنگار نیویورک‌تایمز، سراغ شهر «حمص» در سوریه رفته و‌ با برخی از ساکنان آن گفت‌وگو کرده است؛ افرادی که هنوز نگران بازگشت «بشار اسد» هستند و برخی دیگر بار خاطرات تلخ بیش از ۱۵ سال جنگ و اختلاف در این شهر را بر دوش دارند. آنان با لبخند و اشک روند اتفاقات در کشورشان را دنبال می‌کنند.

موقعیت تلخ و شیرین

کارلاتا گیل، خبرنگار نیویورک‌تایمز، سراغ شهر «حمص» در سوریه رفته و‌ با برخی از ساکنان آن گفت‌وگو کرده است؛ افرادی که هنوز نگران بازگشت «بشار اسد» هستند و برخی دیگر بار خاطرات تلخ بیش از ۱۵ سال جنگ و اختلاف در این شهر را بر دوش دارند. آنان با لبخند و اشک روند اتفاقات در کشورشان را دنبال می‌کنند. 

حمص، این شهر باستانی مرکز سوریه، مکانی بود که بیشترین درگیری‌ها در آن رخ داده است. جنگنده‌ها بار‌ها و بار‌ها این شهر را بمباران کرده‌اند. بیشتر محله‌های حمص خالی از سکنه و مخروبه است و تعدادی از آنها نیز از بین رفته‌اند‌. آنان که شهرشان را ترک نکرده و در این سال‌ها مانده‌اند، فقر و گرسنگی بسیاری را تحمل کرده‌اند. در هر گوشه شهر بلوک‌های ساختمانی ویران‌شده قرار دارد و ترکش‌ها بر دیوار‌های شهر جا مانده و در پیاده‌رو‌ها آوار باقی‌مانده از ساختمان‌ها قرار دارد. 

با‌این‌حال، بیشتر افراد در یک نکته هم‌عقیده‌اند و آن «نارضایتی عمومی از شیوه حکمرانی نظام سیاسی سابق سوریه است‌»‌؛ نظامی که سبب شد صد‌ها نفر از مردم این شهر همراه شورشیان شوند. البته گفته می‌شود بیش از یک هفته پس از سقوط بشار اسد، هزاران مهاجران سوری در ‌حال برگشت به خانه‌هایشان هستند؛ خانه‌هایی که اغلب  ویران شده‌اند.

تصویر اول

«عبدالرحمن علامه»، مرد ۳۷‌ساله سوری پس از ۱۳ سال به خانه‌اش بازگشته و در کنار خواهر و اقوامش به خانه ویران‌شده ‌‌می‌نگرد و زیر لب می‌گوید: «‌واقعا شوکه‌کننده است». او قرار نیست عکس این خانه ویران‌شده را برای پدرش بفرست تا امیدهای او را کم‌رنگ کند.

تصویر دوم

می‌توان گفت هر خانواده‌ای در شهر حمص از تبعات سال‌ها جنگ و ویرانی در سوریه آسیب دیده است. «رابعه اسد»‌ از یک راننده کامیون یاد می‌کند که با وجود نقل مکان از حمص، به مردم برای فرار موفقیت‌‌آمیزشان‌ کمک می‌کرد‌. «محمد الشاطر»، جوان ۲۳‌ساله، از پدر کارگر‌ش می‌گوید که پس از اعتراض در سال ۲۰۱۰ توسط نیرو‌های امنیتی سوریه دستگیر شد و تاکنون هیچ خبری از سرنوشتش نیست. یک سال پس از ناپدید‌شدن پدر، یک گلوله سرگردان پسر هشت‌ساله خانواده را می‌کشد.

تصویر سوم

بیشتر زنان، مردان و پسران‌شان را از دست داده‌اند. نسل جدید سوریه تا حد زیادی تجربه درگیری‌ها در حمص را دارند و بسیاری از این شهر گریخته‌اند. هرچند به نظر می‌رسد شهر حمص بار دیگر شلوغ شده است و پناه‌جویان سوری در ‌حال بازگشت به شهر خودشان هستند. سوری‌ها در بخشی از شهر جلوی یک خبرنگار را گرفته بودند و از او می‌خواستند‌ پیام‌شان را به جهانیان مخابره کند. آنها می‌گفتند: «ما همه‌چیز از‌جمله آب، برق، چوب‌ و ارتباطات نیاز داریم».

یک زن ۴۵‌ساله‌ که در ‌حال پختن نان برای فروش بود، به‌تازگی نام برادرش را در فهرست کشته‌شدگان زندان صیدنیا پیدا کرده است. او می‌گوید‌: «وضعیت، تلخ و شیرین است. کشورم فقیر شده و اکنون زمان بازسازی و رونق است. ما مردم از درون غم داریم، اما خبری از این غم در بیرون نیست».