|

روز شصت‌ویکم؛ الگوی یمنی در برابر حزب‌الله؟

رصد تحولات میدانی از زمان پذیرش آتش‌بس دوماهه در جبهه شمالی تاکنون، دلالت بر نقض مکرر آن از سوی رژیم اشغالگر دارد. تداوم حملات به غیرنظامیان که منجر به کشته و زخمی شدن قریب به ۹۰ نفر از ساکنان مناطق جنوبی لبنان شده، اشغال نظامی برخی مناطق روستایی در جنوب، تخریب منازل و راه‌ها و نیز عقب‌نشینی‌نکردن از مناطق اشغالی در جنوب، همگی از مهم‌ترین مصادیق این نقض عهد است که بنا به اعلام منابع خبری بالغ بر ۳۸۰ مورد شده است. تحولات مذکور این گمانه را تقویت می‌کند که در آینده نزدیک شاهد فوران مجدد بحران در جبهه شمالی در اراضی اشغالی باشیم.

روز شصت‌ویکم؛ الگوی یمنی در  برابر حزب‌الله؟

محمد محمودی‌کیا-عضو هیئت‌علمی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی:  رصد تحولات میدانی از زمان پذیرش آتش‌بس دوماهه در جبهه شمالی تاکنون، دلالت بر نقض مکرر آن از سوی رژیم اشغالگر دارد. تداوم حملات به غیرنظامیان که منجر به کشته و زخمی شدن قریب به ۹۰ نفر از ساکنان مناطق جنوبی لبنان شده، اشغال نظامی برخی مناطق روستایی در جنوب، تخریب منازل و راه‌ها و نیز عقب‌نشینی‌نکردن از مناطق اشغالی در جنوب، همگی از مهم‌ترین مصادیق این نقض عهد است که بنا به اعلام منابع خبری بالغ بر ۳۸۰ مورد شده است. تحولات مذکور این گمانه را تقویت می‌کند که در آینده نزدیک شاهد فوران مجدد بحران در جبهه شمالی در اراضی اشغالی باشیم.

 

از سوی دیگر، بازنگشتن شهرک‌نشینان به مناطق اشغالی شمالی و نیز موضع‌گیری‌های اخیر مقامات نظامی و سیاسی صهیونیست مبنی بر عقب‌نشینی‌نکردن از مناطق اشغالی در جنوب و نیز بلندی‌های جولان، دلالت‌ها بر امکان ازسرگیری تنش در این منطقه را تقویت می‌کند.

 

 

حال این سؤال مطرح می‌شود که در صورت تحقق احتمال ازسرگیری دوباره جنگ، مقاومت اسلامی لبنان چه راهبردی را برای مواجهه با اسرائیل می‌تواند برگزیند؟ برای پاسخ به این سؤال لاجرم از توصیف وضعیت محور مقاومت هستیم.

 

 

از زمان اجرای آتش‌بس تاکنون، وضعیت دیگر اضلاع محور مقاومت دستخوش تغییرات گاه بنیادین شده‌اند؛ سوریه یک نمونه تمام‌عیار است. سوریه تنها یک روز پس از اعلام آتش‌بس، وارد یک بحران عمیق و گسترده امنیتی شد و در کمال ناباوری و در غیاب هر گونه نیروی مقاومتی از سوی ارتش و مردم، یکباره و ظرف 10 روز، دچار فروپاشی سیاسی شد. سوریه معبر اصلی حمایت از مقاومت بود و اینک مقاومت به‌هم‌پیوستگی زمینی گذشته خود را ندارد و مسیرهای حمایتی به شدت محدود شده است.

 

 

مقاومت اسلامی در عراق نیز تحت‌ فشارهای بیرونی و به طور خاص ایالات متحده تا آستانه اراده سیاسی برای انحلال آن نیز پیش رفت و اینک، ناچار به ترک حملات موشکی و پهپادی خود نسبت به اراضی اشغالی شده و طی یک توافق سیاسی میان دولت و نیروهای بسیج مردمی، مقرر شد تا هرگونه اقدام نظامی صرفا در هماهنگی با فرماندهی کل نیروهای مسلح این کشور انجام شود که طبعا این امر موجب اعمال محدودیت هرچه بیشتر بر بازوی عراقی محور مقاومت می‌شود.

 

 

جمهوری اسلامی ایران نیز که این روزها خود را برای فشارهای حداکثری دولت آتی آمریکا که همراهی اروپا را نیز با خود خواهد داشت، آماده می‌کند و بر گزینه مذاکرات سیاسی احتمالی با آمریکا تمرکز دارد و گزینه دیپلماسی را در اولویت خود قرار داده و تحرکات دیپلماتیک خود با چین، روسیه و حتی هند را آغاز کرده تا نوعی توازن در عرصه سیاست خارجی میان شرق و غرب ایجاد کند و با توجه به تغییرات سریع و بنیادین در سوریه، امکان کنشگری حمایت‌گرایانه از مقاومت همچون گذشته را ندارد.

 

با این همه، برگزاری رزمایش سراسری اقتدار پیامبر اعظم (ص) 19، نشان از آمادگی ایران برای هر سناریوی مخاطره‌جویانه نسبت به تمامیت ارضی خود دارد و پیش‌بینی می‌شود در این رزمایش از برخی جوانب جدید از قدرت دفاعی ایران رونمایی شود تا به نوعی بازدارندگی نظامی مکمل مذاکرات دیپلماتیک باشد. با این همه، به نظر نمی‌رسد در صورت وقوع مجدد جنگ در جنوب، ایران امکان مداخله نظامی مستقیم، مؤثر و طولانی‌مدت در این مرحله را داشته باشد.

 

 

بااین‌همه، یمن یک استثناست. حوثی‌های حاکم بر صنعا، همچنان ضرباهنگ حملات خود به مناطق امنیتی، نظامی و زیربنایی اسرائیل را حفظ کرده‌اند، تا جایی که حتی پس از حملات اخیر رژیم صهیونیستی به بندر الحدیده و نیز برخی زیرساخت‌های برق و انرژی در این کشور، شتاب بیشتری نیز به حملات خویش بخشیده و خود را در یک وضعیت اقدام متقابل با شلیک موشک‌های هایپرسونیک نسبت به این شرایط قرار داده‌ و همچنان در مسیری که در حمایت از مردم بی‌پناه غزه آغاز کرده‌اند، ثابت‌قدم باقی مانده‌اند که البته این مهم در هماهنگی و همراهی با جامعه خود و بر اساس نوعی وحدت میان ساحت فرماندهی و ساحت اجتماعی قابل حصول بوده است.

 

 

با این‌ وصف و با توجه‌ به احتمال ازسرگیری مجدد تنش بین ارتش متجاوز رژیم صهیونیستی و مقاومت اسلامی در لبنان، به نظر می‌رسد فرماندهی سیاسی و نظامی در حزب‌الله نیز خود را برای ورود به این عرصه آماده کرده‌اند، زیرا در سخنان اخیر دبیر کل حزب‌الله لبنان، شیخ نعیم قاسم و نیز بیانیه اخیر حزب‌الله، نشانه‌های آشکاری از آمادگی مقاومت برای ورود به مرحله جدید جنگ وجود دارد که احتمال می‌رود استراتژی و گزینه نظامی حزب‌الله در این مرحله از همان نقطه‌ای آغاز شود که در هفته‌های پایانی جنگ شاهد آن بودیم.

 

بر این اساس و با توجه به انسداد ژئوپلیتیکی رخ‌داده در پی تحولات اخیر در سوریه، حزب‌الله باید خود تصمیم‌گیرنده محوری تحولات پیش‌رو باشد و بر داشته‌ها و ظرفیت‌های خود تمرکز کند و از مسیر طی‌شده و تجربه‌شده استفاده بهینه کند که از میان گزینه‌های موجود در راهبرد جنگ، الگوی یمنی، راهبردی موفق بوده که توانسته نوعی توازن تهدید را در میدان جنگ برقرار کند و هزینه اقدامات دشمن متخاصم را به شکلی فزاینده بالا برد و در برابر هر راهبرد تهاجمی از سوی دشمن، عینا و در کوتاه‌ترین زمان به آن پاسخ مشابه دهد تا مانع از درافتادن در مارپیچ تصاعدی بحران و ورود به یک بازی پینگ‌پونگی فرسایشی شود. انتظار می‌رود احتمال موفقیت این راهبرد در کوتاه‌کردن بازه زمانی تنش و نیز ملزم‌کردن ارتش متجاوز برای تن‌دادن به شروط آتش‌بس بیشتر از راهبردهای تجربه‌شده باشد.

 

 

در مجموع و بر اساس آنچه در تشریح وضعیت میدان در هرگونه مواجهه جدید و احتمالی مورد اشاره قرار گرفت، پیش‌بینی می‌شود شاهد تکرار الگوی یمنی در جبهه جنوبی لبنان در صورت بازگشت تنش‌ها به منطقه و آغاز شرارت از سوی رژیم صهیونیستی یا حتی تصمیم مقاومت در پاسخ به نقض عهدهای مکرر آن رژیم باشیم؛ بنابراین می‌توان انتظار داشت که در صورت آغاز مجدد تنش، گزینه مقاومت بر استفاده هوشمند از سلاح‌های راهبردی خود برای ایجاد نوعی توازن تهدید و نیز طراحی اقدام متقابل با رژیم صهیونیستی تمرکز یابد و با تشدید فشارها از سوی حوثی‌ها و نیز جریان مقاومت فعال در غزه، هزینه هرگونه ماجراجویی مجدد رژیم صهیونیستی در آغاز مجدد تنش یا حتی نقض عهد و امتناع آن از قبول شروط آتش‌بس را به طور فزاینده افزایش دهد.

 

 

طبعا منطق مقاومت، دامن‌زدن به دایره تنش نیست و هر گونه صلح پایدار برای آن، گزینه مرجح در بین تمام گزینه‌هاست، ولی ماهیت تجاوزطلب، جنایتکار، بیشینه‌خواه، تمامیت‌طلب و نژادپرستانه اسرائیل جز با منطق و قدرت مقاومت قابل مهار نیست و به اذعان تاریخ، رژیم صهیونیستی جز به منطق قدرت و گزینه مقاومت، به میز مذاکرات سیاسی وارد نشده و به الزامات آن تن نداده؛ امری که در ذات این رژیم ریشه داشته است و در عرصه عمل نیز نشان داده تخلفی از آن نخواهد داشت.