باجخواهی ارتش سایبری از دولت پزشکیان
فضای مجازی بهمثابه چاقویی که هم میتوان با آن میوه پوست کند و هم میتوان با آن مرتکب قتل شد، عمل میکند. از روزی که اینترنت و ابزارهای مرتبط با آن پا به عرصه روزمره مردم گذاشتهاند، همواره شاهد آسیبهای گوناگون آن بودهایم؛ از انتشار و افشای کلیپهای خصوصی و غیراخلاقی گرفته تا اخاذی و فیشینگ و نظایر آن. اما پدیدهای که بهتازگی و در سالهای اخیر فضای مجازی با آن مواجه شدهایم، نامش باجخواهی سیاسی است.
هانی رستگاران-روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی: فضای مجازی بهمثابه چاقویی که هم میتوان با آن میوه پوست کند و هم میتوان با آن مرتکب قتل شد، عمل میکند. از روزی که اینترنت و ابزارهای مرتبط با آن پا به عرصه روزمره مردم گذاشتهاند، همواره شاهد آسیبهای گوناگون آن بودهایم؛ از انتشار و افشای کلیپهای خصوصی و غیراخلاقی گرفته تا اخاذی و فیشینگ و نظایر آن. اما پدیدهای که بهتازگی و در سالهای اخیر فضای مجازی با آن مواجه شدهایم، نامش باجخواهی سیاسی است.
مکانیسم باجخواهی سیاسی به این گونه است که اگر جناح یا طیف سیاسی مورد علاقه یا حائز منافع مشترک با ما بر سر کار آمد که هیچ، اما اگر شرایط مطلوب ما نشد، به هر ابزار و روش غیراخلاقی و خارج از چارچوب عرف جامعه دست میزنیم تا بتوانیم ضمن تحمیل خواست خود به دولت یا مجموعه اجرائی مدنظر، تا حد ممکن موجب فرسایش ساختار اجرائی شویم و در نهایت با تضعیف آن شخص یا مجموعه، او را وادار به استعفا و کنارهگیری کنیم یا طوری تصویر او را در افکار عمومی خدشهدار کنیم که اعتبار و توان ادامهدادن را نداشته باشد.
احتمالا با این توضیحات نخستین چیزی که به ذهن خطور میکند، شرایطی است که این روزها بهطور گسترده در فضای مجازی، بهویژه بسترهای موجساز نظیر توییتر، تلگرام و اینستاگرام ملاحظه میکنید. البته محتوای بخش بسیاری از این اقدامات غیراخلاقی در بستر سکوهای داخلی نظیر ایتا و ویراستی تولید میشود و در فضاهایی که عموم مردم به آن اقبال و اعتماد بیشتری دارند، بازنشر میشود تا تأثیرگذاری بیشتری ایجاد کند.
پاسخ به این پرسش که چرا بسیاری از سکوهای داخلی، بستر تولید محتوای غیراخلاقی و ناعادلانه علیه دولت مسعود پزشکیان شده است، بههیچوجه دشوار نیست. این سکوها بهمثابه اتاق دربستهای شدهاند که بهطور عمده مورد استفاده طیفی خاص، متعلق به اردوگاه سیاسی و نحله تفکری مقابل جریانات تحولخواه، اصلاحطلب و توسعهگرا قرار گرفتهاند تا در حد توان جریان بهاصطلاح انقلابی را با بودجههای نامشخص و غیرشفاف ترویج کنند و زمینه را برای استمرار حضور سعید جلیلی که خود را نماینده این طیف فکری میداند، فراهم کنند.
اما آسیب و زیان بزرگ این اقدامات به مرور زمان، دامنگیر کلیت ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران از جهات مختلف شده که به نظر در نتیجه اعمال افسارگسیخته و بیقیدوبند برخی فعالان فضای مجازی این گعده سیاسی است. چندی قبل بود که «م» با اعلام فراخوانهایی برای تجمع جهت جلوگیری از رفع فیلترینگ و اجرای قانون عفاف و حجاب و بعدتر جهت اجرای عملیات وعده صادق 3، عدهای معدود از همفکران خود را در میدان پاستور دور یکدیگر جمع کرد تا بهاصطلاح صدای اعتراضشان را به گوش حکومت و دولت برسانند.
فارغ از اینکه در هیچ دورهای همین میزان از اعطای حق و مجوز قانونی به منظور تجمع و اعلام اعتراض به مخالفان این نگاه و تفکر داده نشده است، متهمکردن و زیرسؤالبردن ارکان نظام ازجمله دولت، نیروهای مسلح، نیروی انتظامی، قوه قضائیه و دیگر ارگانهای دخیل در شعارها و نوشتار توییتهای صادره از سوی «م» که اغلب حتی شخص رهبری انقلاب را خطاب قرار داده، موجب ایجاد فضای یأس و ناامیدی در جامعه نمیشود؟
از سوی دیگر، تجربه فعالیتهای سیاسی و رسانهای در کشور نشان میدهد که بهرهبردار اصلی این نوع تحرکات و اقدامات در وهله نخست رسانههای معاند و براندازان هستند که تا مدتها در رسانههای متبوعشان روی این حرکات مانور میدهند و نوعا بدون تبعیض در انعکاس، صدای اعتراض را هدف قرار میدهند. از سوی دیگر این اعتراضات و تغییر ادبیات برخی که نشان میدهد اساسا اطلاع دقیقی از ساختار و شاکله اجرائی کشور ندارند، نشاندهنده ناآگاهی و فقر دانش است که بسیاری از مطالبات را بدون توجه به اینکه تصمیمات اصلی آن در حیطه تصمیمگیری کلان نظام یا شوراهای عالی است، خطاب به دولت مطرح میکنند تا شاید بتوانند در مسیر اقناع فکری جناح خود توفیقی حاصل کنند.
بهتازگی جلوه دیگری از تخریب ارتش سایبری علیه دولت مسعود پزشکیان درباره خانواده سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، اتفاق افتاد. دقیقا در حساسترین برهه تاریخ ایران که علاوه بر انسجام سیاسی در داخل، نیازمند شخصیتی برجسته و مقتدر برای پیشبرد اهداف ایران در مذاکرات هستیم، موج تخریب علیه عراقچی و خانواده ایشان بهطور بیسابقهای در فضای مجازی آغاز میشود که با دروغپراکنیهای بیشمار و جعل سند و مدرک و تصاویر بیارتباط همراه است.
اگر این مدل رفتاری را که مورد پسند و بهرهبرداری رسانهای و سیاسی اسرائیل و حامیان او در منطقه است، منتسب به یگان 8200 ارتش رژیم صهیونیستی و سایبریهای منافقین در آلبانی ندانیم، بیشک این موج از اتاق فکر بیمار، مغرض و تاریکدلی خارج میشود که به نظر برای ترویج شخص دیگری که بهحق درحالحاضر بر مسند قوه مجریه کشور نیست، اتفاق افتاده است. اما اگر همین اکانتهای فیک ارتش سایبری بهظاهر منتسب به جریان انقلابی که عمدتا فیک و بینامونشان، با شعائر مذهبی هستند، اندکی به کلام و مشی و منش مقام معظم رهبری اعتقاد داشتند، هرگز دست به چنین اقداماتی نمیزدند که منجر به آسیب به ارکان نظام میشود. تردیدی نیست که هر اقدامی در راستای تضعیف دولت، چه استیضاح وزرای کابینه در کمتر از چهار ماه از تشکیل دولت باشد و چه تخریب ناجوانمردانه ارتش سایبری، هیچگونه قرابت و نزدیکی با منافع ملی مورد تأکید رهبر انقلاب و قوه عاقله نظام ندارد.