|

گپ‌و‌گفت با برگزیدگان جایزه ترویج علم چراغ و مسیر پر‌چالشی که طی کردند

درباره آنها که چراغ پرسشگری را روشن نگه داشتند

پرسیدن مهم‌تر از پاسخ‌دادن است، جمله‌ای است که شاید در مدارس و سبک آموزشی رایج در ایران خیلی محبوب نباشد؛ چون یادمان می‌آورد‌‌ آنچه مهم‌تر از پاسخ قطعی است،‌ فکر‌کردن، گشتن و کنجکاوی است. پرسش‌های پی‌در‌پی آرامش و اطمینان ظاهری را برهم می‌زند و ذهن را به تکاپو وا‌می‌دارد، مغز اطلاعات و داده‌های بیشتری طلب می‌کند و باز پرسش‌های تازه‌ای می‌آفریند و این فرایند، کمک می‌کند به راحتی هر گزاره‌ای را نپذیریم، هر خبری را باور نکنیم و هر آنچه را می‌شنویم‌ واقعی نپنداریم.

درباره آنها که چراغ پرسشگری را روشن نگه داشتند

مریم ملی:پرسیدن مهم‌تر از پاسخ‌دادن است، جمله‌ای است که شاید در مدارس و سبک آموزشی رایج در ایران خیلی محبوب نباشد؛ چون یادمان می‌آورد‌‌ آنچه مهم‌تر از پاسخ قطعی است،‌ فکر‌کردن، گشتن و کنجکاوی است. پرسش‌های پی‌در‌پی آرامش و اطمینان ظاهری را برهم می‌زند و ذهن را به تکاپو وا‌می‌دارد، مغز اطلاعات و داده‌های بیشتری طلب می‌کند و باز پرسش‌های تازه‌ای می‌آفریند و این فرایند، کمک می‌کند به راحتی هر گزاره‌ای را نپذیریم، هر خبری را باور نکنیم و هر آنچه را می‌شنویم‌ واقعی نپنداریم.

 

شبیه ورزشکاری که با تمرین‌های بیشتر، عضلات قوی‌تری برای خود می‌سازد، در برابر اطلاعات بی‌انتهایی که در دنیای امروزی از رسانه‌های متنوع به ذهن‌مان سرازیر می‌شوند بی‌دفاع نباشیم. بپرسیم و از بین آنها برخی را برای پذیرش انتخاب کنیم و فرصتی هم برای تردیدهای تازه به آن بدهیم. پرسیدن مهم‌تر از پاسخ‌دادن است و کسانی که از کودکی و نوجوانی به ما می‌آموزند پرسشگر باشیم، ابزار شجاعت را در کوله‌بارمان می‌گذارند.

 

معلم‌ها، مربی‌ها و اهالی رسانه هرکدام می‌توانند فرصت‌هایی برای پرسشگری در اختیارمان بگذارند، اما برخی‌ها نیز تمایل دارند با پاسخ‌های قطعی، راه طرح سؤالات بیشتر را ببندند. در این میان اهمیت آنهایی که در پی تقویت شجاعت و پرسشگری هستند، بیش از دیگران روشن می‌شود. در این مطلب به سراغ مروجان علمی رفتیم که در نقش مربی کانون پرورش فکری و استاد دانشگاه ظاهر شدند، اما یادشان نرفت که پرسیدن مهم‌تر از پاسخ‌دادن است.

 

دکتر محمدتقی میرترابی و معصومه میرحسینی امسال به عنوان مروجان علم برگزیده جایزه ترویج علم چراغ معرفی شدند که بهانه‌ای است برای مرور مسیری که طی کردند. استادی که مخاطبانش فراتر از دانشجویان کلاسش است و یک مربی کانون که تفریح با علم را به کودکان و نوجوانان آموخت.

 

گفت‌و‌گو با دکتر محمدتقی میرترابی، استاد نجوم دانشگاه الزهرا و برگزیده جایزه دانشگر مروج علم
استادی که مخاطبان بزر‌گ‌تر جهان علم را فراموش نکرد


در بیانیه جایزه چراغ و در وصف دکتر محمدتقی میرترابی آمده است: «او در حالی که یکی از اخترشناسان برجسته کشور به شمار می‌رود و سال‌ها در مقام محقق، مدرس و همکار پروژه‌های علمی حرفه‌ای نقشی کم‌نظیر در توسعه علمی ایران داشته‌، هیچ‌گاه مخاطب بزرگ‌تر جهان علم را فراموش نکرده است.

 

از شب‌های سردی که گروه‌های کوچک علاقه‌مندان را به سفرهای رصدی می‌برد تا آنها را با شگفتی‌های آسمان شب آشنا کند و از ماهیت علم و تفاوت آن با خرافه و شبه‌علم بگوید، تا زمانی که سعی کرد در فضای المپیادهای نجوم علاوه بر افزایش توان علمی دانش‌آموزان، به آنها ماهیت مهم‌تر از رقابت علم را بیاموزد‌ تا زمانی که در باشگاه‌های نجوم و رویدادهای عمومی با بیانی شیوا و میخکوب‌کننده که بازنمایی ذوق و هیجان واقعی جهان علم است، پلی میان مخاطبان عام و این دنیای شگفت‌انگیز را ایجاد می‌کرد، تا نقشی که در ترجمه و تولید محتوای علمی برای مخاطبان بازی کرد تا امروز که علاوه بر مدیریت پرچالش ماهنامه نجوم، در اقدام دیگر با توسعه رویدادهای ماهانه ماهگرد سعی دارد با استفاده از تجربه گذشته‌ باشگاه‌های نجوم ایران و آموختن از مشکلات آن، طرحی نو را بر شانه تجربیات گذشته ایفا کند.

 

همیشه و همواره در صف اول ترویج علم قرار داشته است». انگیزه دکتر محمدتقی میرترابی برای آنکه پا در عرصه ترویج علم بگذارد، به دوره دانشجویی او باز‌می‌گردد؛ زمانی که در رصدخانه دانشگاه شیراز مشغول رصد برای جمع‌آوری داده‌های پایان‌نامه‌اش بود، در برخی ساعات برای افراد بازدیدکننده هم زمان می‌گذاشت. او آن روزها را این‌طور مرور می‌کند:‌ «گاهی بازدیدکننده‌ها به صورت شخصی می‌آمدند و گاهی هم گروهی مثل دانش‌آموز و دانشجو بودند.

 

ما امکانات زیادی نداشتیم و اغلب رصدها با چشم غیرمسلح یا تلسکوپی کوچک انجام می‌شد، اما سعی می‌کردیم با همان امکانات و البته با زبانی ساده، برای افراد از آسمان و شگفتی‌هایش بگوییم. همه اینها برای من تجربه شد که بتوانم یاد بگیرم چطور درباره علم صحبت کنم و چطور مفاهیم علمی را با زبان قابل فهم برای گروه‌های سنی مختلف توضیح بدهم.

 

بعدها این تجربه برای من انگیزه‌ای بود که بتوانم به مجله نجوم بپیوندم. فارغ‌التحصیل شده بودم و ترویج علم تبدیل به شغل دوم من شده بود. حدود سال ۷۱ بود که به مجله نجوم رفتم و در آنجا سعی کردم یاد بگیرم تا بیشتر به زبان فارسی مسلط شوم و بتوانم بهتر بنویسم». دکتر میرترابی که اکنون بیش از 30 سال سابقه همکاری با مجله نجوم را دارد و در حال حاضر سردبیر این مجله است، درباره سهم این مجله در ترویج علم کشور می‌گوید:‌ «قبل از نجوم مجله دانستنی‌ها و مجله دانشمند هم کار ترویجی می‌کردند، اما مطالب‌شان درباره حوزه‌های مختلف علم بود؛ در‌حالی‌که مجله نجوم اولین مجله‌ای بود که به صورت اختصاصی به علم ستاره‌شناسی می‌پرداخت. ما تا قبل از آن چنین رسانه‌ای درباره نجوم نداشتیم.

 

شاید گاهی صدا‌و‌سیما درباره موضوعی نجومی خبری می‌گفت یا مطبوعات اخبار دنیای ستاره‌شناسی را منتشر می‌کردند و همه اینها هم مربوط به موضوعاتی بود که مردم درباره‌اش نمی‌دانستند. مجله نجوم سهم بسزایی در ارتقای سطح آگاهی‌های مردم درباره این علم داشت و به همین خاطر هم سهم مهمی در ترویج علم کشور داشته است».

 

برای مخاطب به‌روز باید به‌روز بود

 

زبان آکادمیک زبانی نیست که همه افراد جامعه را به موضوعات علمی جذب کند، ریاضیات برای همه شیرین نیست، فرمول‌های فیزیک به مذاق خیلی‌ها خوش نمی‌آید و اگر قرار باشد برای فرد علاقه‌مند به علم توضیح دهید یک سیاهچاله در فضا چطور کار می‌کند، با توضیحاتی که یک استاد فیزیک در دانشگاه می‌دهد نمی‌توانید کسی را میخکوب کنید تا حرف‌هایتان را گوش کند. مروجان علم بر استفاده از زبانی ساده ولی پایبند به علم تأکید دارند، اما این کار سهل و ممتنع است؛

 

چطور می‌شود موضوعی علمی را دقیق توضیح داد، اما از ارتباط پارامترها و قوانین و فرضیات و فرمول‌های آن نگفت؟ دکتر میرترابی در پاسخ به این پرسش می‌گوید:‌ «سطح سواد عمومی در طول این سال‌ها تغییر کرده است. مخصوصا امروزه دسترسی مردم به اخبار و اطلاعات بیشتر شده و تقریبا همه به راحتی می‌توانند از انواع اخبار علمی مطلع شوند. حدود 30 سال پیش که من فعالیتم را در این حوزه شروع کردم، مفاهیم نجومی که می‌شد درباره‌اش با مردم حرف زد خیلی محدود بود. ما بیشتر سعی می‌کردیم درباره منظومه شمسی با آنها صحبت کنیم. خیلی‌ها اصلا از ماهیت تلسکوپ و کاربردش باخبر نبودند و حتی درکی از این نداشتند که نجوم چرا مهم است و به چه دردی می‌خورد؟‌

 

برای همین اطلاعاتی که ما به مخاطبان می‌دادیم معمولا ساده و ابتدایی بود. اما در این سال‌ها تحولات زیادی اتفاق افتاده، سطح دسترسی مردم به اطلاعات بیشتر شده است و اگر برنامه‌ای برای مردم در نظر می‌گیریم باید اطلاعات دست اول و جدید برایشان داشته باشیم؛ چون آنها در شبکه‌های اجتماعی به اخبار مختلف علمی دسترسی دارند. این موضوع از یک سو کار ما را سخت‌تر کرده است؛ چون شبکه‌های اجتماعی در قالب‌های متنوع و با اشکال خلاقانه اطلاعات را منتشر می‌کنند و همین باعث می‌شود انتظارات افراد بالا برود. امروزه اگر با کسی مواجه شوید که به نجوم علاقه‌مند است، حتما درباره ابعاد کیهان، انفجار بزرگ و... چیزهایی خوانده و شنیده است و دیگر نمی‌توانید اطلاعاتی محدود با فرم چندین سال پیش برای او ارائه دهید، بلکه باید بتوانید از ابزارهای جدید استفاده کنید.

 

تلاش می‌کنیم مرز بین شبه‌علم و علم را به مردم نشان دهیم

 

دسترسی به اینترنت و رواج شبکه‌های اجتماعی تا سطحی که خیلی‌ها برای خود کانال و صفحه مجزا دارند و در آن اطلاعات و اخبار و نظرات خود را به اشتراک می‌گذارند، جعبه ابزار تازه‌ای برای ترویج علم در اختیار ما گذاشت. بااین‌حال، آسیب‌هایش هم کم نبوده و نیست.

 

امروز صفحات زیادی را در تلگرام و اینستاگرام می‌بینیم که با انواع روش‌های طالع‌بینی قصد دارند رؤیافروشی کنند و زندگی افراد را پیش‌بینی کنند. صفحاتی هم هستند که با خرید بسته‌های آموزش عرفان کوانتومی، انواع عرفان حلقه و هومیوپاتی و... تلاش می‌کنند پولی به جیب بزنند و از ظواهر و کلمات علمی برای سودجویی استفاده کنند. پس به نظر می‌رسد تنوع جعبه ابزار فقط برای مروجان علم مفید نبوده و به نفع سودجویان و کاسبان شبه‌علم هم بوده‌ و این احتمالا یک چالش بزرگ پیش‌روی مروجان علم است.

 

دکتر میرترابی در این زمینه می‌گوید: «ما تلاش می‌کنیم اخبار درست و موثق علمی را منتشر کنیم آنها هم تلاش می‌کنند از این اخبار سودجویی کنند و کاسب‌کاری راه بیندازند. قبل‌تر این ابزار وجود نداشت و دست آنها کوتاه بود اما خب یادمان باشد که دسترسی مردم هم به این اطلاعات کم بود و اکنون هم که بازار شایعات و شبه‌علم داغ است، مردم این امکان را دارند که با اینترنت و ابزارهای جدید درباره خبرها راستی‌آزمایی انجام دهند.

 

گرچه این هم بسیار مهم است که ما بتوانیم روش این راستی‌آزمایی را هم به آنها بیاموزیم اما در کل وظیفه ما این است که اطلاعات را به شکل درست و دقیق منتشر کنیم و قضاوت را به عهده خود مردم بگذاریم تا بتوانند خبر سره را از ناسره تشخیص دهند». او با اشاره به خبری که چند‌سالی است از خبرگزاری‌ها و سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر‌ و گاهی به شکل غلط مطرح می‌شود، می‌گوید: «پدیده ابرماه چندسالی است که سر زبان‌ها افتاده است و افراد در برخی رسانه‌ها از ده‌ها و صدها برابر شدن ابعاد ماه در آسمان شب می‌گویند اما به هر حال مردم بعد از مدتی ماه را در آسمان خواهند دید و می‌فهمند که این خبرها درست نیست. ما هم تلاش می‌کنیم در کنار این خبرها از جزئیات این پدیده و حقایق آن بنویسیم و بگوییم».

 

باشگاه نجوم ماهگرد؛ اجتماع علمی برای همه مردم

 

دکتر میرترابی پس از سه دهه تلاش برای ترویج علم در کشور از مسیرهای مختلف، حالا حدود یک سالی است باشگاه نجومی را به کمک دانشجویانش در تهران راه انداخته است که چهارشنبه‌های آخر هر ماه در گنبد مینا واقع در پارک آب و آتش برگزار می‌شود. ماهگرد که عنوان این باشگاه نجوم است، به محفلی برای گرد هم آمدن منجمان آماتور و منجمان حرفه‌ای تبدیل شده تا با کمک هم بتوانند برای مخاطب عمومی از جاذبه‌ها و پرسش‌های نجومی بگویند و بشنوند. همه افراد فارغ از هر سنی با هر میزان تحصیلات می‌توانند به صورت رایگان در این برنامه شرکت داشته باشند.

 

ایده برگزاری ماهگرد از نگاه دکتر میرترابی، زنده نگه‌داشتن اجتماع علمی به‌ویژه در حوزه نجوم می‌آید؛ مسئله‌ای که به پویایی ترویج علم در ایران کمک می‌کند. او دراین‌باره این‌طور توضیح می‌دهد:‌ «فناوری‌های جدید امکانات تازه‌ای را برای ما به ارمغان آورده است. امروز یک دانشجو یا یک مغازه‌دار می‌تواند با کمک شبکه‌های اجتماعی و فناوری‌های تازه برای خود یک شبکه تلویزیونی بسازد و انواع و اقسام ویدئوها را تولید کند، از خبرهای جدید بگوید. همه می‌توانند نوعی رسانه داشته باشند و این خود به خود توقع افراد را برای دسترسی به محتواهای علمی هم بالا برده است.

 

مردم دیگر مثل ۲۰-۳۰ سال پیش به یک سخنرانی که در یک سالن انجام می‌شود راضی نمی‌شوند؛ آنها دوست دارند پای صحبت کسی بنشینند که اطلاعات تازه برایشان بگوید، در آن برنامه ویدئو ببینند، موسیقی بشنوند، چون فکر می‌کنند همه اینها در دسترس است.

 

بالا‌بردن کیفیت برنامه‌هایی که قرار است علم را ترویج کنند بسیار مهم است. رسانه‌های کاغذی شاید به اندازه گذشته طرفدار نداشته باشند و بیشتر آنها به فضای مجازی آمدند و سعی دارند مخاطب جدید را از دست ندهند. حالا لازم است اگر دانشمند هستیم، هنرمند هم باشیم. قدیم این‌طور نبود؛ مثل یک دانشمند می‌رفتید، کارتان را می‌کردید و بعد هم با سخنرانی می‌شد مردم را راضی نگه داشت و برایشان از علم گفت». او درباره لزوم استفاده از مهارت‌های مختلف برای تأثیرگذاری در ترویج علم می‌گوید:‌ «برای اجرای برنامه‌های ترویجی اکنون باید افراد زیادی را در پشت صحنه داشته باشید. افرادی که بتوانند ویدئو بسازند، تدوین کنند، به ابزارهای جدید اشراف داشته باشند.

 

اگر صدای برنامه نویز داشته باشد، مردم اعتراض می‌کنند و نمی‌توانند بپذیرند که عده‌ای ترویج علم کنند اما نتوانند یک میکروفون خوب برای برنامه‌‎شان تدارک ببینند. ایده اصلی ماهگرد هم از همین‌جا آغاز شد، از اینکه بتوانیم اجتماعی علمی را بسازیم و زنده نگهش داریم و در آن از فناوری‌ها و ابزارهای جدید استفاده کنیم، مردم احساس کنند چیزی شبیه یک شوی تلویزیونی یا اینستاگرامی را می‌بینند. ضمن اینکه برایمان بسیار مهم بود بتوانیم نوجوانان و جوانان را هم جذب کنیم و این کار بدون استفاده از موزیک و ویدئو و بازی و مسابقه امکان‌پذیر نبود. بیش از یک سال از آغاز ماهگرد گذشته است و به نظر می‌رسد تا حد توانمان توانسته‌ایم کاری که می‌خواستیم را انجام بدهیم. سالنی که در اختیار داریم ظرفیت حدود ۱۵۰ نفر را دارد و در تمام برنامه‌ها تقریبا پر می‌شود».

 

سرنخ‌هایی برای شناخت مروج علم راستین

 

هربار که سخن از اهمیت ترویج علم به میان می‌آید، نقدهایی هم درباره رفتارها، ویژگی‌ها و جایگاه مروجان علم مطرح می‌شود. مروج علم باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد تا بتوانیم به او اعتماد کنیم؟ آیا هر‌کسی با هر میزان سواد و تحصیلاتی می‌تواند ترویج علم کند یا اصول و چارچوبی برای این کار تعریف شده است؟‌ برگزیده جایزه چراغ امسال در‌این‌باره می‌گوید:‌ «به نظر من برای این کار چند خط قرمز مهم وجود دارد. اول اینکه مطالب علمی باید حتما درست و دقیق ارائه شوند.

 

علم یک فرایند چندهزار‌ساله است. از زمان انقلاب کشاورزی که انسان توانست گندم را بکارد و غذایی برای خود داشته باشد و خیالش از این بابت راحت شد توانست فکر کند و بنای علم را در طول هزاران سال ساخت. حالا ما با راستی‌آزمایی می‌توانیم تشخیص دهیم چه چیزی درست است و چه چیزی غلط. گاهی حتی مقایسه نوع اطلاعات برای ما روشن می‌کند که چطور می‌توانیم به کدامش اعتماد کنیم. مطلب نادرست از نظر فیزیک و ریاضی و به طور کلی ساختار علم قابل پذیرش نیست و باید با آن در افتاد. پایبندی به زبان فارسی نکته بعدی است که باید به آن توجه شود.

 

توسعه ابزارهای جدید همراه خودشان اصطلاحات و عبارت‌های جدیدی آورده‌اند و از آنجا که این محصولات فناورانه معمولا وارداتی هستند با خودشان اصطلاحاتی را به زبان ما وارد می‌کنند. این خود ما هستیم که باید به قواعد زبان فارسی پایبند باشیم و از آن مراقبت کنیم. البته ما زبان‌شناس نیستیم و افرادی که متخصص حوزه زبان هستند این کار را انجام می‌دهند. واژه‌هایی که از این مسیر به زبان وارد می‌شوند هم باید آن‌قدر مناسب باشند که در جامعه جا بیفتند؛

 

چون صاحب زبان فارسی، مردم هستند. گرچه این اتفاق تا‌به‌امروز افتاده است و به همین ترتیب هم زبان فارسی حفظ شده است. اگر کسی به این دو عامل پایبند باشد، یعنی مطلب علمی را درست و دقیق ترویج دهد و به چارچوب زبان و فرهنگ رایج توجه کند، مجاز است که ترویج علم کند».

 

مغز با علم و پرسشگری ورزیده می‌شود

 

شاید برخی بپرسند اصلا چرا مروج علم با این خط قرمزها کار می‌کند در‌حالی‌که ممکن است فعالیتش برایش هیچ انتفاع مالی نداشته باشد؟ استاد نجوم دانشگاه الزهرا در پاسخ به این سؤال می‌گوید:‌ «هر‌کسی برای یک زندگی معمولی هزینه‌هایی پیش‌رو دارد که باید آنها را بپردازد. فرض کنید من آدمی هستم با شغلی متوسط که می‌توانم هزینه‌های یک زندگی معمولی را بدهم و تمایل دارم بقیه وقتم را برای کاری که به آن علاقه دارم بگذارم.

 

مثلا اگر من به نجوم علاقه‌مند هستم، دوست دارم وقتم را برای دیدن ویدئوهای علمی صرف کنم، به گشت رصدی بروم و با گروه‌های مرتبط با این حوزه کار کنم. مثل کسی که آن‌قدر به فوتبال علاقه دارد که دیدن جام جهانی از تلویزیون برایش کافی نیست و دلش می‌خواهد برای تماشای مسابقات از نزدیک هزینه کند. برای من انجام فعالیت‌هایی حول‌و‌حوش علم جذاب است و اگر از من بپرسید فکر می‌کنم فایده این کار چیست، باید بگویم فایده‌اش نزدیک‌شدن به عقلانیت است».

 

او با تأکید بر هدف ترویج علم یادآور می‌شود:‌ «هدف اصلی از تمام این تلاش‌ها ارتقای سطح فرهنگ عمومی است؛ یعنی کاری کنیم که مردم درک بهتری نسبت به حقایق و آنچه در اطرافشان رخ می‌دهد داشته باشند. مغز ما یک سیستم بیولوژیک است. مجموعه‌ای که اگر تحت فشار قرارش بدهید شروع به تخریب‌شدن می‌کند و اگر فشار را قطع کنیم و مدتی به آن استراحت بدهیم بهتر کار می‌کند؛ درست مثل ورزشکاری که با تمرین‌های ورزشی عضلاتش تخریب می‌شوند و بعد با مصرف پروتئین و کمی استراحت عضلات قدرتمندتری خواهد داشت. مغز انسان هم این‌ گونه است که وقتی تحت فشار قرار می‌گیرد، خود به خود ارتقا می‌یابد و مغز ارتقایافته در زندگی بیشتر به کار می‌آید.

 

فرد با چنین ذهنی بهتر می‌تواند اطلاعات را تحلیل کند. در فیزیک و نجوم ما مدام در‌حال مسئله حل‌کردن هستیم. مثلا وقتی سرعت سرخوردن یک جسم از روی سطح شیب‌دار را حساب می‌کنیم، یک طرف قضیه این است که می‌خواهیم از اسرار عالم سر دربیاوریم و در سوی دیگر در‌حال تقویت ذهنمان هستیم. وقتی برای افراد مسائل علمی را توضیح می‌دهیم، آنها می‌توانند به این موارد فکر کنند و درکشان از محیط بهتر می‌شود. به این ترتیب مغز پیشرفته‌تر در زندگی معمولی به درد می‌خورد. اگر زندگی امروزی ما را با زندگی مردم در ۵۰ سال قبل مقایسه کنید، خواهید دید که درک همه ما از محیط چقدر دقیق‌تر و بهتر شده است. مردم امروز حتی به میزان کربوهیدرات و پروتئین و کالری غذایشان توجه می‌کنند و این موارد گواه ارتقای علمی جامعه است».