|

ترامپ چگونه شروعی خواهد داشت؟

شرایطی که کشور در حوزه‌های سیاست داخلی و خارجی با آن مواجه است، بر همگان معلوم است و نیازی به توضیح واضحات در این مختصر نیست. فاکتوری که می‌تواند تأثیر درخورتوجهی بر این شرایط در جهت مثبت یا منفی بگذارد، شروع به کار ترامپ در اول بهمن است.

کوروش احمدی دیپلمات پیشین

شرایطی که کشور در حوزه‌های سیاست داخلی و خارجی با آن مواجه است، بر همگان معلوم است و نیازی به توضیح واضحات در این مختصر نیست. فاکتوری که می‌تواند تأثیر درخورتوجهی بر این شرایط در جهت مثبت یا منفی بگذارد، شروع به کار ترامپ در اول بهمن است. دو سؤال مهم در این زمینه مطرح است: 1- آیا او در بدو ورود، ازسرگیری به‌اصطلاح فشار حداکثری علیه ایران را اعلام خواهد کرد یا پیشنهاد مذاکره خواهد داد و تصمیم درباره فشار حداکثری را به بعد از پاسخ ایران موکول خواهد کرد.

2- مقامات ما در چه فکری‌اند و چه برنامه‌ای برای مواجهه با دولت جدید آمریکا دارند. درباره سؤال نخست، در این مقطع مشکل می‌توان حدس زد که ترامپ چگونه شروع خواهد کرد. او در دور اول ریاست‌جمهوری‌اش بیش از 15 ماه برای خروج از برجام و شروع فشار حداکثری صبر کرد و در این مدت بارها پیشنهاد مذاکره داد. بعد از خروج از برجام نیز بر اصرار بر مذاکره و واسطه‌کردن کسانی برای این منظور افزود. اما باید در نظر داشت که در آن زمان در ابتدا جمهوری‌خواهان واقع‌گرایی مانند تیلرسون، مک‌مستر، جیم ماتیس و... در اطراف او بودند و جمعی از سناتورهای جمهوری‌خواه، حتی کسانی مثل لیندسی گراهام نیز که در ابتدا با برجام مخالفت کرده بودند، خواستار خروج ترامپ از برجام نبودند.

اما این بار شرایط به طور اساسی دگرگون شده است. این بار هم ترامپ به خاطر پیروزی قاطعش در انتخابات از اعتمادبه‌نفس بیشتری برخوردار است و هم از ابتدا کسانی را به‌عنوان اعضای کابینه امنیتی‌اش برگزیده که مشوق او در راستای افراطی‌گری خواهند بود. به‌علاوه، شرایط منطقه نیز به طور کامل دگرگون شده و دوستان منطقه‌ای ترامپ و در رأس آنها نتانیاهو دستور کار جدیدی دارند و از به‌اصطلاح «نظم منطقه‌ای» جدیدی سخن می‌گویند. علاقه آنها به همراه‌کردن ترامپ در این مسیر و علاقه ترامپ به ادامه «پیمان‌های ابراهیم» ترکیبی خطرناک خواهد بود. فاکتور جدید دیگری که وارد معادله شده، بُعدی شخصی است که رابطه ایران و ترامپ به خاطر سوءقصدها به جان او و تهدید برخی از همکاران قبلی او یافته است. درباره این سوءقصدها و تهدیدها روشن است که ترامپ ادعاهای دوایر امنیتی و اطلاعاتی آمریکا را مبنا قرار می‌دهد، نه تکذیب مؤکد ایران به دست‌داشتن در این قضایا.

با این حال هنوز نمی‌توان شروع کار ترامپ با پیشنهاد مذاکره به ایران را کاملا منتفی دانست. در پاسخ به سؤال دوم مبنی بر اینکه مقامات ما چه برنامه‌ای دارند، مشکل می‌توان چیزی گفت؛ چراکه نشانه‌هایی قطعی دال بر وجود برنامه‌ای در سپهر عمومی مشهود نیست. مقامات وزارت خارجه دو، سه هفته قبل صحبت از این می‌کردند که صبر خواهند کرد تا ترامپ مستقر شود و سیاستش را اعلام کند. متعاقبا از آقای عراقچی و برخی شخصیت‌های غیررسمی اما نزدیک به حاکمیت مطالبی درباره امکان مذاکره به طور کلی یا مذاکره با آمریکا به طور مشخص شنیدیم. اما این مقامات روشن نکرده‌اند که آیا منظور مذاکره با 1+4 و مذاکره غیرمستقیم با آمریکا به سبک دولت سیزدهم است یا چیزی دیگر.

در‌این‌میان شاید تنها شایعه ملاقات نماینده ایران در سازمان ملل با ایلان ماسک و تکذیب‌نشدن آن از سوی نمایندگی ایران را بتوان تحول جدیدی به شمار آورد. به هر حال، بعید است که در این امر بسیار مهم برخورد انفعالی و سپردن ابتکار عمل به ترامپ به سود ایران باشد. اقدام ایران به اعلام آمادگی برای مذاکره مستقیم با آمریکا و طرح کلیاتی درباره شرایط و موضوعات مذاکره می‌تواند نشانه تحول در مواضع ایران و عاملی مؤثر بر تصمیمات ترامپ به شمار آید. درباره سیاست ایران، همچنین می‌توان به سفر اخیر آقای عراقچی به چین و سفر آتی آقای پزشکیان به مسکو در 27 دی، یعنی سه روز قبل از شروع به کار ترامپ، اشاره کرد. روشن نیست که آیا انجام این دو سفر در این دوره زمانی اتفاقی است یا حساب‌شده. اما در اینکه چین و روسیه قادر و مایل به کمک چندانی به ایران در برابر آمریکای ترامپ نخواهند بود، تردید چندانی وجود ندارد.

اولویت چین نجات صادرات 450 میلیارد دلاری خود به آمریکا از گزند تعرفه‌های ترامپ و افزایش سهم خود در اقتصاد 2.5 تریلیون دلاری شورای همکاری خلیج فارس و مبادلات حدودا 350 میلیاردی با این منطقه است. چین و آمریکا همچنین مسائل بسیار مهم و تاریخ‌سازی را در دستور کار دارند که خرید حدود 1.5 میلیون بشکه نفت از ایران اساسا جایی در آن ندارد. اولویت‌های پوتین درباره اوکراین و سوریه و تحریم‌های غرب نیز روشن است، بنابراین می‌توان گفت که همچنان جای فکری اساسی در راهبرد ایران خالی است.