نقش رسانهها در بحران سازی دیپلماتیک و آسیبهای بینالمللی به کشور
از ستون یک روزنامه تا شورای امنیت؛ تهدید ترامپ، آتش زیر خاکستر
به دنبال حاشیه سازی های دوباره کیهان، فاکسنیوز در گزارشی جنجالی مدعی شد که یکی از رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی ایران، با لحنی خشونتآمیز خواهان شلیک گلوله به «جمجمه ترامپ» شده است؛ موضوعی که به گفته تحلیلگران آمریکایی، فضای هرگونه مذاکره با ایران را کاملاً مخدوش میکند. جیسون برادسکی، مدیر سیاستگذاری سازمان «اتحاد علیه ایران هستهای» (UANI)، با اشاره به سابقه روزنامه کیهان در تهدیدهای مکرر علیه رئیسجمهور پیشین ایالات متحده گفت: «چنین مواضعی ادعای ایران مبنی بر خواست احترام متقابل در مذاکرات را بیاساس جلوه میدهد.»

به گزارش گروه رسانه ای شرق، برادسکی تأکید کرد که روزنامه کیهان بارها در موضوعات راهبردی، از جمله پرونده هستهای، مواضعی تندتر از رویکرد رسمی نظام اتخاذ کرده و گرچه خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) هنوز اتفاق نیفتاده، اما در فراخوانهایی برای حذف فیزیکی ترامپ، این روزنامه همراستا با حاکمیت بوده است. وی خواستار آن شد که واشنگتن، علاوه بر رسانههایی چون پرستیوی و تسنیم، کیهان و حسین شریعتمداری را نیز در لیست تحریمها قرار دهد؛ اقدامی که کانادا پیشتر انجام داده است. در بخشی دیگر از گزارش، یک کارشناس اسرائیلی مدعی شد که جمهوری اسلامی تلاش دارد از ترامپ چهرهای منفور بسازد تا افکار عمومی جهان را علیه آمریکا بشوراند. وی این شرایط را فرصتی برای ایالات متحده دانست تا موضوع تهدید ترامپ را به شورای امنیت سازمان ملل بکشاند. در نوامبر، وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرد که یک نقشه برای ترور ترامپ که از سوی ایران طراحی شده بود، پیش از انتخابات خنثی شده است.
هزینههای بزرگ برای سیاست خارجی ایران
پیشتر، روزنامه کیهان در ستون «گفتوگوی شنود» نوشت: «همین روزهاست که به انتقام خون شهید سلیمانی چند گلوله به مغز پوکش شلیک شود.» البته این ادعای کیهان واکنش داخلی هم به دنبال داشت؛ هم چنانی که حشمتالله فلاحت پیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در واکنش به این اظهارات درباره ترور ترامپ، نوشت: «ایرانیان از طالبان جنگ و ترور متنفرند. اگر عرضهی جنگ داشتید به لبنان میرفتید، اگر طرح ترور دارید، غلطهای خود را به نام ایران مطرح نکنید.» فلاحتپیشه تأکید کرد که «ملت تاوان بلوفهای جنگ و ترور افراطیون را میدهد. دولت باید از این جریان ویرانگر اعلام برائت کند.» هم چنین عبدالرضا داوری هم نوشت که «همزمان با پیشبینی ترور قریبالوقوع دونالد ترامپ، توسط «ترور آلارم» و «ایدی کوهن»، دو اکانت وابسته به موساد، حسین شریعتمداری هم امروز در روزنامه کیهان از ترور قریب الوقوع ترامپ به انتقام خون شهید سلیمانی خبر داد؛ چرا کیهان هم صدا با موساد، پازل اسرائیل را تکمیل میکند.» در پایان داوری از هشتگ «نفوذ» استفاده کرد.
لازم به ذکر است که این حاشیه سازی های دوباره این روزنامه پس از آن است که ترامپ در تاریخ هفدهم بهمنماه سال گذشته هشدار داد: «اگر جمهوری اسلامی اقدامی برای ترور او انجام دهد، آمریکا با پاسخ نظامی ویرانگر ایران را بهکلی نابود خواهد کرد.» در ژوئیه گذشته نیز، در یکی از گردهماییهای انتخاباتی ترامپ در پنسیلوانیا که طی آن هدف سوءقصد قرار گرفت، منابع امنیتی آمریکا از تهدیداتی مرتبط با ایران خبر دادند؛ هرچند دخالت مستقیم جمهوری اسلامی در آن ماجرا تأیید نشد.
در نوامبر نیز اتهاماتی علیه ایران مطرح شد دال بر اینکه فردی به نام فرهاد شاکری، تبعه افغانستان و مقیم ایران، از سوی یکی از اعضای سپاه پاسداران مأموریت یافته بود نقشه ترور ترامپ را طراحی کند. البته همان زمان سخنگوی وزارت خارجه ایران، اسماعیل بقایی، این اتهام را «توطئهای اسرائیلی» برای تخریب روابط تهران و واشنگتن دانست. افزایش تهدیدهای متقابل و فضای جنگ روانی میان دو کشور، بار دیگر احتمال بروز تنشهای دیپلماتیک جدی و شاید بحرانهای امنیتی را افزایش داده است؛ بهویژه در حالی که واکنش عملی ایالات متحده به وقوع یک تهدید واقعی همچنان نامشخص باقی مانده است.
نگاهی به تبعات سریال بحران سازی های یک رسانه
شرق هم در گزارش امروز یکشنبه خود به بررسی تبعات این دست موضوع گیری های رسانه ای از ابعاد پرداخت و نوشت: در شرایط حساس سیاسی و دیپلماتیک کنونی، که مذاکرات ایران و غرب در مرحلهای حیاتی قرار دارد، انتشار مواضع شتابزده و تحریکآمیز در رسانهها میتواند آسیبهای غیرقابل جبران به منافع ملی کشور وارد کند. یکی از این موارد، انتشار مطلبی در روزنامه کیهان بود که بهصراحت احتمال ترور دونالد ترامپ را مطرح کرده و آن را به «انتقام خون شهید سلیمانی» نسبت داده بود. چنین اظهارنظراتی نهتنها غیراخلاقی است، بلکه با منافع راهبردی جمهوری اسلامی ایران تضاد دارد.
دونالد ترامپ بهعنوان یک شخصیت واکنشی و پوپولیست، کوچکترین تهدید علیه خود را به سطح اقدامات رسانهای، حقوقی و حتی نظامی میبرد. تجربه ترور سردار سلیمانی و واکنش ایران در آن زمان برای ترامپ همچنان در ذهن او باقیمانده است. هر اشارهای به "انتقام" یا "ترور متقابل" بهویژه در رسانههای رسمی ایران، میتواند بهراحتی بهعنوان اعلام جنگ از سوی آمریکا تلقی شود. همچنین، چنین اظهارنظرهایی میتواند در سطح بینالملل ایران را در معرض فشارهای حقوقی و سیاسی قرار دهد، بهویژه اگر آمریکا از آن بهعنوان سندی برای افزایش فشارها علیه ایران در سازمان ملل استفاده کند.
یکی از نگرانیهای بزرگتر این است که این نوع اظهارات میتواند مسیر دیپلماسی را مختل کرده و فرصتی برای گفتوگو میان تهران و واشنگتن را از بین ببرد. در شرایطی که علائم مثبتی از آغاز گفتوگوها بین ایران و آمریکا دیده میشود، اظهارات تحریکآمیز مانند آنچه در کیهان منتشر شد، میتواند یک مانع جدی در مسیر کاهش تنشها و افزایش تعاملات باشد. این نوع موضعگیریها در حقیقت ممکن است توسط گروههای تندرو در داخل ایران و ایالات متحده بهطور عمدی برای جلوگیری از بهبود روابط دو کشور انجام شود، چرا که این گروهها از فضای تنش و بحران بهرهبرداری میکنند.
در این شرایط حساس، نهادهای رسمی کشور و رسانهها باید نسبت به مواضع خود دقت بیشتری داشته باشند. رسانههایی که تأثیر زیادی در فضای عمومی دارند باید از انتشار هرگونه مطلب تحریکآمیز خودداری کنند و مسئولیتهای اجتماعی و ملی خود را جدی بگیرند. در غیر این صورت، نهتنها روند مذاکرات با غرب مختل میشود، بلکه منافع ملی ایران در سطح بینالمللی به خطر خواهد افتاد.
اقدامات فوری و هوشمندانه از سوی نهادهای نظارتی و حقوقی کشور ضروری است تا اظهارنظرهای غیرمسئولانه و تحریکآمیز در رسانهها اصلاح شده و از گسترش بحران جلوگیری شود. سکوت در برابر این اظهارات یا عدم برخورد مناسب با آنها میتواند منجر به تشدید تنشها و بحرانهای بینالمللی شود. بهویژه زمانی که ایران در حال مواجهه با پروندههای حقوق بشری، تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای بینالمللی است، افزودن یک پرونده جدید بهعنوان «طرح ترور» میتواند فشارهای بیشتری را به کشور وارد کند.
از سوی دیگر، مسئولیت رسانهها در ایجاد فضای مثبت برای دیپلماسی و گفتوگوهای بینالمللی بیش از هر زمان دیگری حساس است. رسانهها میتوانند در فرایند گفتمانسازی ملی نقش مهمی ایفا کنند یا بهعنوان آتشافروز بحران عمل کنند. بیان چنین اظهاراتی در رسانههای رسمی فراتر از یک یادداشت شخصی تلقی میشود و در سطح بینالمللی بهعنوان دیدگاههای حاکمیت ایران شناخته خواهد شد. از این رو، نهادهای رسمی باید بهسرعت واکنش نشان دهند و هرگونه اقدام رسانهای بحرانزا را متوقف کنند.
این شرایط حاکی از آن است که برخورد با روزنامههایی مانند کیهان که در گذشته نیز اظهارات تحریکآمیز بسیاری منتشر کردهاند، باید از سوی نهادهای نظارتی و قضائی صورت گیرد. با این حال، ممکن است به دلیل نفوذ گسترده و حمایتهایی که این رسانه از برخی محافل سیاسی میکند، برخورد جدی با آن بعید باشد. این امر باعث میشود که در کوتاهمدت هزینههای این نوع اقدامات رسانهای برای کشور افزایش یابد بدون اینکه هیچ پاسخ قانونی و اجرایی در پی داشته باشد.
با توجه به اوضاع پیچیده و حساس ایران در روابط بینالملل، ضروری است که مسئولان با اتخاذ تصمیمات قاطع و مؤثر، جلوی هرگونه اقدام تحریکآمیز را بگیرند. این واکنشها باید سریع و بدون مماشات باشد تا از گسترش بحران و تشدید تنشها در عرصه داخلی و بینالمللی جلوگیری شود. در این راستا، شفافسازی و در صورت لزوم عذرخواهی علنی از سوی مسئولان رسانهای میتواند راهحلی مؤثر برای بازسازی جایگاه ایران در سطح جهانی و جلوگیری از بحرانهای آتی باشد.
در مجموع، روزنامه کیهان با سابقهای طولانی از مواضع ضدامنیت ملی و اظهارات تحریکآمیز، همچنان بدون برخورد جدی از سوی نهادهای مسئول فعالیت میکند. این وضعیت نشاندهنده پیچیدگیهای روابط داخلی و خارجی و نفوذ این رسانه است که بهویژه از تندروها حمایت میکند. در نتیجه، این نوع رفتارهای رسانهای باید مورد توجه فوری و مؤثر قرار گیرد تا از آسیب به منافع ملی جلوگیری شود.