نفت، مسکو را به ریاض نزدیک میکند
جادوی طلای سیاه
هادی آذری: برای سالیان متمادی، بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان بر سر سیاست در خاورمیانه و همچنین سهمشان از بازار انرژی در جدال بودهاند. بااینحال نیاز مبرم آنها برای افزایش قیمت نفت، سال گذشته آنها را به هم نزدیک کرد. این امر بهخوبی در جریان سفر سال گذشته ملک سلمان، پادشاه عربستان، به روسیه و دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، نمایان شد؛ سفری بیسابقه؛ از آنجا که هیچ پادشاه سعودیای تا به آن روز به روسیه سفر نکرده بود، اما طلای سیاه به نظر توانسته مسیر تاریخ را تغییر دهد و رقابت را به ائتلاف و همکاری بدل کند؛ آن هم همکاری میان دو کشوری که همواره بر سر سلطه بر بازار انرژی با هم سر جنگ داشتهاند، بهخصوص بر سر اینکه کدام کشور در نهایت میتواند به تأمینکننده اصلی نفت خام چین بدل شود. ریاض و مسکو که مشترکا یکچهارم نفت جهان را تولید میکنند، سال گذشته برای جلوگیری از کاهش قیمت نفت در نتیجه افزایش تولید ایالات متحده، با هم به توافق رسیدند. این توافق میان اوپک به رهبری عربستان و چند کشور غیرعضو اوپک، از جمله روسیه، هرچند باعث ایجاد ثبات در بازار شد، اما به افزایش چندانی در قیمت نفت
منجر نشد. افزایش قیمت نفت برای اقتصادهای نفتی مانند عربستان و روسیه از اهمیتی حیاتی برخوردار است و میتواند خیال آنها را برای پیشبرد اهدافشان راحت کند. بنابراین بعد از توافق سال گذشته، گام بلند بعدی در نزدیکی میان ریاض و مسکو همان چیزی است که مدتی پیش محمد بنسلمان، ولیعهد جوان سعودی، از آن خبر داد. او مدتی پیش اعلام کرده بود که مذاکراتی در جریان است تا توافق یکساله میان این دو تولیدکننده بزرگ نفت به توافقی 10 تا 20 ساله ارتقا یابد. در چرخش عربستان به سمت روسیه نمیتوان نقش محمد بنسلمان را نادیده گرفت. دیدار او با ولادیمیر پوتین در حاشیه نشست 2016 گروه 20 در چین زمینه توافق نفتی این دو کشور را فراهم آورد. از دیگر سو طرح بلندپروازانه بنسلمان با عنوان افق 2020 مستلزم متنوعسازی اقتصاد این کشور و رفع اتکای اقتصاد عربستان به نفت است. بنابراین در چنین شرایطی روسیه میتواند شریک بالقوهای برای ریاض محسوب شود.
البته نباید فراموش کرد که این توافق در شرایطی حاصل شد که عربستان و روسیه در بحران سوریه عملا رودرروی یکدیگر قرار دارند. ریاض در حالی در سوریه از مخالفان مسلح بشار اسد حمایت میکند که از روسیه بهعنوان عامل اصلی بقای دولت سوریه یاد میشود. از دیگر سو، عربستان در تلاش برای تحکیم روابط خود با آمریکا بوده است؛ این در حالی است که بنا بر گفته تحلیلگران سیاسی و همچنین تأیید مقامات رسمی دو کشور، سطح روابط سیاسی واشنگتن و مسکو با وجود وعدههای ترامپ به پایینترین سطح خود در سالهای اخیر رسیده است. اخراج دیپلماتهای روسی به اتهام تلاش برای مداخله در انتخابات آمریکا و همچنین حملات سایبری هکرهای روسی به برخی زیرساختهای آمریکا که توسط سازمانهای اطلاعاتی مطرح شده، باعث شده تا روابط مسکو- واشنگتن رو به سردی بگذارد تا حدی که بسیاری از وضعیت کنونی بهعنوان بازگشت به دوران جنگ سرد یاد میکنند.
از دیگر سو، در شرایطی که ایالات متحده در حال کاهش حضور در خاورمیانه است، روسیه و عربستان بهعنوان دو بازیگر مهم منطقهای به دنبال پرکردن خلأیی هستند که خروج آمریکا از منطقه ایجاد میکند. به نظر، روسها با ایجاد پایگاههای دائمی هوایی و دریایی، از جمله پایگاه هوایی حمیمیم و پایگاه دریایی طرطوس در سوریه، جای پای خود را در منطقه خاورمیانه تا حدی محکم کردهاند. درمقابل، ریاض که رقبای سرسختی مانند ترکیه و ایران را در مقابل خود میبیند، تا به اینجا نتوانسته دستاورد مهمی در منطقه داشته باشد. ورود ریاض به جنگ یمن علیه حوثیها، نتیجهای جز ویرانی و رسوایی حقوقبشری برای این کشور به دنبال نداشته است. از دیگر سو، کمپین این کشور علیه قطر نیز نتوانست دوحه را به پذیرش خواستههای ریاض مجاب کند. از دیگر سو، ترامپ نیز که در ابتدا از ائتلاف عربی علیه قطر حمایت میکرد، حال با توجه به خروج از توافق هستهای با ایران و در راستای تلاش برای ایجاد یک جبهه عربی متحد علیه تهران، خواستار پایاندادن به تحریم اقتصادی و دیپلماتیک قطر شده است.
البته بدونتردید ریاض از نزدیکی به مسکو یک هدف استراتژیک دیگر را نیز دنبال میکند. روسیه با همراهی ایران توانست جای پای خود را در سوریه محکم و در ادامه با همراهی تهران و آنکارا نشست سوچی را بهعنوان بدیلی برای مذاکرات ژنو مطرح کند. در چنین شرایطی، ریاض به دنبال آن است که با تحکیم روابط اقتصادی خود با مسکو، از سرمایهگذاریهای گسترده در این کشور بهعنوان اهرمی علیه تهران بهره بگیرد. به نظر بهترین گزینه برای تحکیم روابط اقتصادی با مسکو، خرید تسلیحات نظامی است. بنا بر گزارش «سیانان»، عربستانسعودی بهعنوان بزرگترین خریدار تسلیحات نظامی و با تخصیص 51 میلیارد دلار (معادل 21 درصد از بودجهاش) به مسائل دفاعی، میتواند سود سرشاری را نصیب مسکو کند. هرچند ریاض بهعنوان متحد آمریکا باید در این زمینه با احتیاط عمل کند. درواقع ابراز علاقهمندی عربستان برای خرید سامانه اس-400 روسیه را باید در همین راستا تحلیل کرد. بااینحال، استحکام روابط اقتصادی و سرمایهگذاریهای گسترده سعودیها در شرایطی که این کشور با کسری بودجه چشمگیری دستبهگریبان است، افزایش قیمت نفت را طلب میکند. همانطور که گفته شد، نفت بهعنوان عامل اصلی
اختلاف ریاض و مسکو، در شرایط کنونی به عامل اتحاد آنها بدل شده است.
هادی آذری: برای سالیان متمادی، بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان بر سر سیاست در خاورمیانه و همچنین سهمشان از بازار انرژی در جدال بودهاند. بااینحال نیاز مبرم آنها برای افزایش قیمت نفت، سال گذشته آنها را به هم نزدیک کرد. این امر بهخوبی در جریان سفر سال گذشته ملک سلمان، پادشاه عربستان، به روسیه و دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، نمایان شد؛ سفری بیسابقه؛ از آنجا که هیچ پادشاه سعودیای تا به آن روز به روسیه سفر نکرده بود، اما طلای سیاه به نظر توانسته مسیر تاریخ را تغییر دهد و رقابت را به ائتلاف و همکاری بدل کند؛ آن هم همکاری میان دو کشوری که همواره بر سر سلطه بر بازار انرژی با هم سر جنگ داشتهاند، بهخصوص بر سر اینکه کدام کشور در نهایت میتواند به تأمینکننده اصلی نفت خام چین بدل شود. ریاض و مسکو که مشترکا یکچهارم نفت جهان را تولید میکنند، سال گذشته برای جلوگیری از کاهش قیمت نفت در نتیجه افزایش تولید ایالات متحده، با هم به توافق رسیدند. این توافق میان اوپک به رهبری عربستان و چند کشور غیرعضو اوپک، از جمله روسیه، هرچند باعث ایجاد ثبات در بازار شد، اما به افزایش چندانی در قیمت نفت
منجر نشد. افزایش قیمت نفت برای اقتصادهای نفتی مانند عربستان و روسیه از اهمیتی حیاتی برخوردار است و میتواند خیال آنها را برای پیشبرد اهدافشان راحت کند. بنابراین بعد از توافق سال گذشته، گام بلند بعدی در نزدیکی میان ریاض و مسکو همان چیزی است که مدتی پیش محمد بنسلمان، ولیعهد جوان سعودی، از آن خبر داد. او مدتی پیش اعلام کرده بود که مذاکراتی در جریان است تا توافق یکساله میان این دو تولیدکننده بزرگ نفت به توافقی 10 تا 20 ساله ارتقا یابد. در چرخش عربستان به سمت روسیه نمیتوان نقش محمد بنسلمان را نادیده گرفت. دیدار او با ولادیمیر پوتین در حاشیه نشست 2016 گروه 20 در چین زمینه توافق نفتی این دو کشور را فراهم آورد. از دیگر سو طرح بلندپروازانه بنسلمان با عنوان افق 2020 مستلزم متنوعسازی اقتصاد این کشور و رفع اتکای اقتصاد عربستان به نفت است. بنابراین در چنین شرایطی روسیه میتواند شریک بالقوهای برای ریاض محسوب شود.
البته نباید فراموش کرد که این توافق در شرایطی حاصل شد که عربستان و روسیه در بحران سوریه عملا رودرروی یکدیگر قرار دارند. ریاض در حالی در سوریه از مخالفان مسلح بشار اسد حمایت میکند که از روسیه بهعنوان عامل اصلی بقای دولت سوریه یاد میشود. از دیگر سو، عربستان در تلاش برای تحکیم روابط خود با آمریکا بوده است؛ این در حالی است که بنا بر گفته تحلیلگران سیاسی و همچنین تأیید مقامات رسمی دو کشور، سطح روابط سیاسی واشنگتن و مسکو با وجود وعدههای ترامپ به پایینترین سطح خود در سالهای اخیر رسیده است. اخراج دیپلماتهای روسی به اتهام تلاش برای مداخله در انتخابات آمریکا و همچنین حملات سایبری هکرهای روسی به برخی زیرساختهای آمریکا که توسط سازمانهای اطلاعاتی مطرح شده، باعث شده تا روابط مسکو- واشنگتن رو به سردی بگذارد تا حدی که بسیاری از وضعیت کنونی بهعنوان بازگشت به دوران جنگ سرد یاد میکنند.
از دیگر سو، در شرایطی که ایالات متحده در حال کاهش حضور در خاورمیانه است، روسیه و عربستان بهعنوان دو بازیگر مهم منطقهای به دنبال پرکردن خلأیی هستند که خروج آمریکا از منطقه ایجاد میکند. به نظر، روسها با ایجاد پایگاههای دائمی هوایی و دریایی، از جمله پایگاه هوایی حمیمیم و پایگاه دریایی طرطوس در سوریه، جای پای خود را در منطقه خاورمیانه تا حدی محکم کردهاند. درمقابل، ریاض که رقبای سرسختی مانند ترکیه و ایران را در مقابل خود میبیند، تا به اینجا نتوانسته دستاورد مهمی در منطقه داشته باشد. ورود ریاض به جنگ یمن علیه حوثیها، نتیجهای جز ویرانی و رسوایی حقوقبشری برای این کشور به دنبال نداشته است. از دیگر سو، کمپین این کشور علیه قطر نیز نتوانست دوحه را به پذیرش خواستههای ریاض مجاب کند. از دیگر سو، ترامپ نیز که در ابتدا از ائتلاف عربی علیه قطر حمایت میکرد، حال با توجه به خروج از توافق هستهای با ایران و در راستای تلاش برای ایجاد یک جبهه عربی متحد علیه تهران، خواستار پایاندادن به تحریم اقتصادی و دیپلماتیک قطر شده است.
البته بدونتردید ریاض از نزدیکی به مسکو یک هدف استراتژیک دیگر را نیز دنبال میکند. روسیه با همراهی ایران توانست جای پای خود را در سوریه محکم و در ادامه با همراهی تهران و آنکارا نشست سوچی را بهعنوان بدیلی برای مذاکرات ژنو مطرح کند. در چنین شرایطی، ریاض به دنبال آن است که با تحکیم روابط اقتصادی خود با مسکو، از سرمایهگذاریهای گسترده در این کشور بهعنوان اهرمی علیه تهران بهره بگیرد. به نظر بهترین گزینه برای تحکیم روابط اقتصادی با مسکو، خرید تسلیحات نظامی است. بنا بر گزارش «سیانان»، عربستانسعودی بهعنوان بزرگترین خریدار تسلیحات نظامی و با تخصیص 51 میلیارد دلار (معادل 21 درصد از بودجهاش) به مسائل دفاعی، میتواند سود سرشاری را نصیب مسکو کند. هرچند ریاض بهعنوان متحد آمریکا باید در این زمینه با احتیاط عمل کند. درواقع ابراز علاقهمندی عربستان برای خرید سامانه اس-400 روسیه را باید در همین راستا تحلیل کرد. بااینحال، استحکام روابط اقتصادی و سرمایهگذاریهای گسترده سعودیها در شرایطی که این کشور با کسری بودجه چشمگیری دستبهگریبان است، افزایش قیمت نفت را طلب میکند. همانطور که گفته شد، نفت بهعنوان عامل اصلی
اختلاف ریاض و مسکو، در شرایط کنونی به عامل اتحاد آنها بدل شده است.