|

مخالف‌خوانی دوباره پاریس

پس‌لرزه‌های مذاکره غیر‌مستقیم

روح‌اله نخعی : کنایه‌آمیز اینجاست که «دژاوو» اصطلاحی فرانسوی است؛ عبارتی که احساس قرارگرفتن در موقعیتی تکراری را توصیف می‌کند؛ درست مانند وضعیتی که اکنون تجربه می‌کنیم.
یک منبع آگاه ایرانی در گفت‌وگو با ایرنا از ساز مخالف فرانسه در مذاکرات احیای برجام در وین خبر داده است. این منبع با اشاره به مانع‌تراشی تیم مذاکره‌کننده فرانسه گفت: «پیش‌نویس وین در زمانی که فرانسوی‌ها نبودند، پیشرفت داشت؛ اما به محض بازگشت آنها، کندشدن روند گفت‌وگوها محسوس بود». این خبر برای کسانی که موضوع مذاکرات منتهی به برجام را از ابتدا پیگیر بوده‌اند، غافلگیرکننده نیست. زمانی‌ که تیم محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت ایران، مذاکرات را آغاز کرده بود، از دومین نشست در ژنو، این فرانسه بود که از میان حاضران در گفت‌وگوها بیشترین سنگ‌اندازی را بر سر راه مذاکرات داشت. در شرایطی که دولت وقت آمریکا به ریاست‌جمهوری باراک اوباما بر سر مسئله برجام با متحدان منطقه‌ای ایالات متحده از‌ جمله اسرائیل و عربستان سعودی دچار چالش و فاصله بودند، این فرانسه بود که عملا عدم تمایل این بازیگران بیرونی در گفت‌وگوها را نمایندگی می‌کرد. بعدها روایت‌های مذاکره‌کنندگان برجام آشکار کرد انگیزه فرانسه برای این اقدامات، ایفای نقش بیشتر در گفت‌وگوهایی بود که از دید اروپایی‌ها به گفت‌وگو و تصمیم‌گیری میان ایران و آمریکا تبدیل شده بود و طرف فرانسوی می‌خواست سهم خود را در این میان داشته باشد. در واقع همین انگیزه نیز باعث شد امانوئل مکرون پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا از برجام، پیگیر احیای این توافق شود و تا ماجرای نشست بیاریتز پیش برود؛ اما آن زمان این تلاش به سمت اقناع ایران و آمریکا به گفت‌وگو بود و با مخالفت تهران با هر‌گونه تعامل مستقیم با دولت ترامپ به نتیجه نرسید تا باز مشخص شود مسئله اصلی بین تهران و واشنگتن است و طرف اروپایی توان چندانی برای ایفای نقش در این زمینه ندارد. فرانسه سال گذشته نیز خواستار حضور کشورهای منطقه، به‌ویژه عربستان در مذاکرات شده بود تا عملا برای ایفای دوباره نقش سابقش اعلام آمادگی کرده باشد. نکته درخور توجه اینجاست که این خبر نشان می‌دهد اروپایی‌ها که در روند فعلی گفت‌وگوها نیز حضور چندان مثمرثمری ندارند، حالا به واسطه غیرمستقیم و دوگانه‌بودن جلسات گفت‌وگوها، نقش فزاینده‌ای یافته‌اند و این باعث تأثیرگذاری بیشتر سنگ‌اندازی‌های آنها هم می‌شود.
نقش غیرسازنده اروپایی‌ها
این منبع آگاه که بدون ذکر نام با ایرنا گفت‌وگو داشته‌، به این خبرگزاری دولتی در‌این‌باره گفته است: «تیم مذاکره‌کننده فرانسه نقش سازنده‌ای در مذاکرات ایفا نمی‌کرد و عمدتا با سنگ‌اندازی‌های خود، سرعت پیشرفت در گفت‌وگوها را تا حد قابل توجهی پایین آورده بود». این منبع آگاه ادامه داد: «حضور نمایندگان فرانسه در اجلاس وزرای خارجه گروه هفت در لیورپول و غیبت دو‌روزه آنها حین کار بر روی پیش‌نویس‌ها در دور قبلی مذاکرات، باعث شد متن‌ها پیشرفت زیادی داشته باشد؛ اما دوباره بعد از بازگشت آنها از لیورپول، مجددا روند اخلال‌گری آغاز شد». این منبع آگاه افزود: «پیش‌نویس‌ها تا حد قابل قبولی پیشرفت کرده بود، ولی بعد از بازگشت نمایندگان فرانسه از کنفرانس لیورپول و مخالفت آنها با پیش‌نویس‌ها، مسیر مذاکرات مختل شد. این امر باعث شد در جلسه داخلی بین کشورهای ۱+۴، بحث‌هایی شکل بگیرد». این در حالی است که پیش‌تر حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران نیز در نشست خبری مشترک با همتای عراقی خود، درباره جدیدترین وضعیت گفت‌وگوهای وین گفته بود: «در مذاکرات قبلی در مجموع رویکرد برخی کشورهای اروپایی و به‌طور مشخص فرانسه را سازنده ندیدیم؛ انتظار ما این است که طرف فرانسوی در مذاکرات بر نقش سازنده تمرکز و کمک کند». بااین‌حال، آنچه در این دور از مذاکرات با دورهای گذشته تفاوت دارد و بر اثرگذاری نقش‌آفرینی منفی فرانسه نیز نقش فزاینده گذاشته، نکته‌ای است که اتفاقا در همان دیدار وزیر خارجه عراق با امیرعبداللهیان مطرح شد و البته پیش‌تر نیز از سوی بسیاری از کارشناسان سیاست خارجی ایران به آن پرداخته شده است. فؤاد حسین در آن دیدار گفت برای حل مسئله ایران و آمریکا در عراق لازم است دو طرف با هم مستقیم صحبت کنند.
واسطه‌گری با عوارض
فؤاد حسین در صحبت‌هایش در ایران به نکته مهم دیگری نیز اشاره کرد و آن اینکه طرف عراقی در گفت‌وگوهایش با دو طرف، تنها پیام‌رسانی نمی‌کند و نظرهای خودش را نیز منتقل می‌کند. بدیهی است که در جلسات دوگانه وین نیز برخلاف روایت رسمی مقامات ایران، مشابه این اتفاق در حال رخ‌دادن است. زمانی که 1+4 جلسه خود را با ایران برگزار می‌کنند و سپس برای بررسی محتوای این جلسه با طرف آمریکایی دیدار می‌کنند، قطعا این فرصت را برای پیشبرد خواسته‌ها و منافع خود مناسب دیده و از آن استفاده می‌کنند؛ به‌خصوص طرف اروپایی که به‌ دلیل نزدیکی به طرف آمریکایی، به‌ویژه در مقایسه با دیگران، یعنی ایران، روسیه و چین، نوعی جایگاه واسطه را در این میان پیدا کرده است و عوارض این حضور در میانه راه را نیز می‌گیرد. این تنها یکی از دلایلی است که باعث می‌شود برخی کارشناسان، حامی مستقیم‌شدن گفت‌وگوها بین ایران و آمریکا برای حفظ منافع ایران باشند.
غیبت ایران در جلسه تصمیم‌گیری
مسئله دیگر که غیرمستقیم‌بودن مذاکرات ایجاد می‌کند، عملا غیبت ایران در جلسه تصمیم‌گیری است. موضوع اصلی مذاکرات احیای برجام، عملا بازگشت آمریکا به این توافق و در نتیجه رفع تحریم‌های ایران و بازگشت همه به تعهداتشان است. روند فعلی، گفت‌وگوی ایران با دیگر طرف‌ها و سپس گفت‌وگوی همه طرف‌ها به‌جز ایران با ایالات متحده است که باید درباره شرایط و شرط‌و‌شروط بازگشتش تصمیم‌گیری شود. با این چینش، دور از ذهن نیست که عملا جلسه 1+4 با آمریکا، جلسه‌ای است که بخش مهمی از گفت‌وگوها و حتی تصمیم‌گیری‌ها در آن انجام می‌شود و سپس نتیجه گفت‌وگوها و توافق همه طرف‌های دیگر برجام در جلسه‌ای دوباره با ایران مطرح می‌شود. کندی این روند بدیهی است؛ اما مسئله دیگر این است که ایران در چنین جلسه‌ای عملا طرفی است که از حاصل گفت‌وگوهای دیگر باخبر می‌شود و حال باید به‌ تنهایی در مقابل نتایج گفت‌وگوهای دیگران مذاکره و احتمالا مخالفت کند و به دنبال واردکردن دغدغه‌ها و منافع خود در نتیجه مذاکرات باشد.
سابقه خنثای طرف اروپایی
دلیل دیگر البته مسئله‌ای است که مدت‌ها پیش رئیس‌جمهور سابق ایران مطرح کرد و با وجود انتقادها به او، صحت آن بارها و بارها آزموده شد. مذاکرات هسته‌ای ایران و بحث تحریم‌ها، از زمان دولت سیدمحمد خاتمی که شروع ماجرا را شاهد بود تا امروز چندین‌بار ایران را با اروپایی‌ها طرف دیده است؛ اما چه زمانی که گفت‌وگوهای سعدآباد انجام می‌شد و چه زمانی که برای حفظ برجام پس از خروج ایالات متحده از آن، تماس و مذاکره در حال انجام بود، مشخص شد طرف اروپایی قدرتی از خود برای تأمین منافع ایران ندارد و در نهایت بدون اجازه و خواست آمریکا، اروپا نقش چندانی برای ایفا ندارد. حال مذاکرات غیرمستقیم عملا بار دیگر ایران را در همین موقعیت قرار داده است که با طرف غربی، بدون حضور آمریکا و تنها با حضور اروپایی‌ها صحبت کند؛ در‌حالی‌که پیش‌تر میزان کارآمدی گفت‌وگو با اروپایی‌ها مشخص شده است.
مجازات آمریکا یا ضربه به ایران
در ظاهر، تصمیم ایران برای مخالفت با حضور آمریکا در جلسات برجامی، به‌عنوان نوعی مجازات برای طرف آمریکایی به دلیل خروجش از برجام معرفی می‌شود، ولی در عمل، آشکار است که هیچ طرفی به اندازه ایران از این روند آسیب ندیده و منافع خود را در معرض تهدید نمی‌بیند؛ در‌حالی‌که در یک جلسه با حضور همه بازیگران، چنان که پیش‌تر اتفاق می‌افتاد، ایران می‌تواند بر سر همان میزی که تصمیم اصلی در آن گرفته می‌شود و دغدغه‌ها و خواست‌های همه مطرح است، مواضع خود را مطرح و دنبال کند و احتمالا کار را برای تعقیب دغدغه‌های طرف‌های اسرائیلی و عربستانی از سوی بازیگرانی مثل فرانسه سخت‌تر کند. موضع‌گیری این منبع آگاه که قاعدتا باید نزدیک به هیئت دیپلماتیک ایران باشد، به این معناست که حالا تیم جدید هم دریافته که در غیابش، کسی سنگ ایران را به سینه نمی‌زند، بلکه فرصت برای پیگیری خواسته‌های رقبا و مخالفان ایران بیش از پیش فراهم می‌شود. به نظر می‌رسد تجربه این مدت کافی است تا ایران به این نتیجه برسد که با یکی‌کردن مذاکرات، خود را وارد بازی اصلی کند و منافع و خواسته‌های خود را همان جایی که درباره‌اش تصمیم گرفته می‌شود، پیگیری کند. در غیر این صورت، اگر توافقی نهایی در کار باشد، حاصل جلسه ایالات متحده با 1+4 خواهد بود و طرف ایرانی عملا آخرین بازیگری خواهد بود که فرصت تأثیرگذاری می‌یابد.

روح‌اله نخعی : کنایه‌آمیز اینجاست که «دژاوو» اصطلاحی فرانسوی است؛ عبارتی که احساس قرارگرفتن در موقعیتی تکراری را توصیف می‌کند؛ درست مانند وضعیتی که اکنون تجربه می‌کنیم.
یک منبع آگاه ایرانی در گفت‌وگو با ایرنا از ساز مخالف فرانسه در مذاکرات احیای برجام در وین خبر داده است. این منبع با اشاره به مانع‌تراشی تیم مذاکره‌کننده فرانسه گفت: «پیش‌نویس وین در زمانی که فرانسوی‌ها نبودند، پیشرفت داشت؛ اما به محض بازگشت آنها، کندشدن روند گفت‌وگوها محسوس بود». این خبر برای کسانی که موضوع مذاکرات منتهی به برجام را از ابتدا پیگیر بوده‌اند، غافلگیرکننده نیست. زمانی‌ که تیم محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت ایران، مذاکرات را آغاز کرده بود، از دومین نشست در ژنو، این فرانسه بود که از میان حاضران در گفت‌وگوها بیشترین سنگ‌اندازی را بر سر راه مذاکرات داشت. در شرایطی که دولت وقت آمریکا به ریاست‌جمهوری باراک اوباما بر سر مسئله برجام با متحدان منطقه‌ای ایالات متحده از‌ جمله اسرائیل و عربستان سعودی دچار چالش و فاصله بودند، این فرانسه بود که عملا عدم تمایل این بازیگران بیرونی در گفت‌وگوها را نمایندگی می‌کرد. بعدها روایت‌های مذاکره‌کنندگان برجام آشکار کرد انگیزه فرانسه برای این اقدامات، ایفای نقش بیشتر در گفت‌وگوهایی بود که از دید اروپایی‌ها به گفت‌وگو و تصمیم‌گیری میان ایران و آمریکا تبدیل شده بود و طرف فرانسوی می‌خواست سهم خود را در این میان داشته باشد. در واقع همین انگیزه نیز باعث شد امانوئل مکرون پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا از برجام، پیگیر احیای این توافق شود و تا ماجرای نشست بیاریتز پیش برود؛ اما آن زمان این تلاش به سمت اقناع ایران و آمریکا به گفت‌وگو بود و با مخالفت تهران با هر‌گونه تعامل مستقیم با دولت ترامپ به نتیجه نرسید تا باز مشخص شود مسئله اصلی بین تهران و واشنگتن است و طرف اروپایی توان چندانی برای ایفای نقش در این زمینه ندارد. فرانسه سال گذشته نیز خواستار حضور کشورهای منطقه، به‌ویژه عربستان در مذاکرات شده بود تا عملا برای ایفای دوباره نقش سابقش اعلام آمادگی کرده باشد. نکته درخور توجه اینجاست که این خبر نشان می‌دهد اروپایی‌ها که در روند فعلی گفت‌وگوها نیز حضور چندان مثمرثمری ندارند، حالا به واسطه غیرمستقیم و دوگانه‌بودن جلسات گفت‌وگوها، نقش فزاینده‌ای یافته‌اند و این باعث تأثیرگذاری بیشتر سنگ‌اندازی‌های آنها هم می‌شود.
نقش غیرسازنده اروپایی‌ها
این منبع آگاه که بدون ذکر نام با ایرنا گفت‌وگو داشته‌، به این خبرگزاری دولتی در‌این‌باره گفته است: «تیم مذاکره‌کننده فرانسه نقش سازنده‌ای در مذاکرات ایفا نمی‌کرد و عمدتا با سنگ‌اندازی‌های خود، سرعت پیشرفت در گفت‌وگوها را تا حد قابل توجهی پایین آورده بود». این منبع آگاه ادامه داد: «حضور نمایندگان فرانسه در اجلاس وزرای خارجه گروه هفت در لیورپول و غیبت دو‌روزه آنها حین کار بر روی پیش‌نویس‌ها در دور قبلی مذاکرات، باعث شد متن‌ها پیشرفت زیادی داشته باشد؛ اما دوباره بعد از بازگشت آنها از لیورپول، مجددا روند اخلال‌گری آغاز شد». این منبع آگاه افزود: «پیش‌نویس‌ها تا حد قابل قبولی پیشرفت کرده بود، ولی بعد از بازگشت نمایندگان فرانسه از کنفرانس لیورپول و مخالفت آنها با پیش‌نویس‌ها، مسیر مذاکرات مختل شد. این امر باعث شد در جلسه داخلی بین کشورهای ۱+۴، بحث‌هایی شکل بگیرد». این در حالی است که پیش‌تر حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران نیز در نشست خبری مشترک با همتای عراقی خود، درباره جدیدترین وضعیت گفت‌وگوهای وین گفته بود: «در مذاکرات قبلی در مجموع رویکرد برخی کشورهای اروپایی و به‌طور مشخص فرانسه را سازنده ندیدیم؛ انتظار ما این است که طرف فرانسوی در مذاکرات بر نقش سازنده تمرکز و کمک کند». بااین‌حال، آنچه در این دور از مذاکرات با دورهای گذشته تفاوت دارد و بر اثرگذاری نقش‌آفرینی منفی فرانسه نیز نقش فزاینده گذاشته، نکته‌ای است که اتفاقا در همان دیدار وزیر خارجه عراق با امیرعبداللهیان مطرح شد و البته پیش‌تر نیز از سوی بسیاری از کارشناسان سیاست خارجی ایران به آن پرداخته شده است. فؤاد حسین در آن دیدار گفت برای حل مسئله ایران و آمریکا در عراق لازم است دو طرف با هم مستقیم صحبت کنند.
واسطه‌گری با عوارض
فؤاد حسین در صحبت‌هایش در ایران به نکته مهم دیگری نیز اشاره کرد و آن اینکه طرف عراقی در گفت‌وگوهایش با دو طرف، تنها پیام‌رسانی نمی‌کند و نظرهای خودش را نیز منتقل می‌کند. بدیهی است که در جلسات دوگانه وین نیز برخلاف روایت رسمی مقامات ایران، مشابه این اتفاق در حال رخ‌دادن است. زمانی که 1+4 جلسه خود را با ایران برگزار می‌کنند و سپس برای بررسی محتوای این جلسه با طرف آمریکایی دیدار می‌کنند، قطعا این فرصت را برای پیشبرد خواسته‌ها و منافع خود مناسب دیده و از آن استفاده می‌کنند؛ به‌خصوص طرف اروپایی که به‌ دلیل نزدیکی به طرف آمریکایی، به‌ویژه در مقایسه با دیگران، یعنی ایران، روسیه و چین، نوعی جایگاه واسطه را در این میان پیدا کرده است و عوارض این حضور در میانه راه را نیز می‌گیرد. این تنها یکی از دلایلی است که باعث می‌شود برخی کارشناسان، حامی مستقیم‌شدن گفت‌وگوها بین ایران و آمریکا برای حفظ منافع ایران باشند.
غیبت ایران در جلسه تصمیم‌گیری
مسئله دیگر که غیرمستقیم‌بودن مذاکرات ایجاد می‌کند، عملا غیبت ایران در جلسه تصمیم‌گیری است. موضوع اصلی مذاکرات احیای برجام، عملا بازگشت آمریکا به این توافق و در نتیجه رفع تحریم‌های ایران و بازگشت همه به تعهداتشان است. روند فعلی، گفت‌وگوی ایران با دیگر طرف‌ها و سپس گفت‌وگوی همه طرف‌ها به‌جز ایران با ایالات متحده است که باید درباره شرایط و شرط‌و‌شروط بازگشتش تصمیم‌گیری شود. با این چینش، دور از ذهن نیست که عملا جلسه 1+4 با آمریکا، جلسه‌ای است که بخش مهمی از گفت‌وگوها و حتی تصمیم‌گیری‌ها در آن انجام می‌شود و سپس نتیجه گفت‌وگوها و توافق همه طرف‌های دیگر برجام در جلسه‌ای دوباره با ایران مطرح می‌شود. کندی این روند بدیهی است؛ اما مسئله دیگر این است که ایران در چنین جلسه‌ای عملا طرفی است که از حاصل گفت‌وگوهای دیگر باخبر می‌شود و حال باید به‌ تنهایی در مقابل نتایج گفت‌وگوهای دیگران مذاکره و احتمالا مخالفت کند و به دنبال واردکردن دغدغه‌ها و منافع خود در نتیجه مذاکرات باشد.
سابقه خنثای طرف اروپایی
دلیل دیگر البته مسئله‌ای است که مدت‌ها پیش رئیس‌جمهور سابق ایران مطرح کرد و با وجود انتقادها به او، صحت آن بارها و بارها آزموده شد. مذاکرات هسته‌ای ایران و بحث تحریم‌ها، از زمان دولت سیدمحمد خاتمی که شروع ماجرا را شاهد بود تا امروز چندین‌بار ایران را با اروپایی‌ها طرف دیده است؛ اما چه زمانی که گفت‌وگوهای سعدآباد انجام می‌شد و چه زمانی که برای حفظ برجام پس از خروج ایالات متحده از آن، تماس و مذاکره در حال انجام بود، مشخص شد طرف اروپایی قدرتی از خود برای تأمین منافع ایران ندارد و در نهایت بدون اجازه و خواست آمریکا، اروپا نقش چندانی برای ایفا ندارد. حال مذاکرات غیرمستقیم عملا بار دیگر ایران را در همین موقعیت قرار داده است که با طرف غربی، بدون حضور آمریکا و تنها با حضور اروپایی‌ها صحبت کند؛ در‌حالی‌که پیش‌تر میزان کارآمدی گفت‌وگو با اروپایی‌ها مشخص شده است.
مجازات آمریکا یا ضربه به ایران
در ظاهر، تصمیم ایران برای مخالفت با حضور آمریکا در جلسات برجامی، به‌عنوان نوعی مجازات برای طرف آمریکایی به دلیل خروجش از برجام معرفی می‌شود، ولی در عمل، آشکار است که هیچ طرفی به اندازه ایران از این روند آسیب ندیده و منافع خود را در معرض تهدید نمی‌بیند؛ در‌حالی‌که در یک جلسه با حضور همه بازیگران، چنان که پیش‌تر اتفاق می‌افتاد، ایران می‌تواند بر سر همان میزی که تصمیم اصلی در آن گرفته می‌شود و دغدغه‌ها و خواست‌های همه مطرح است، مواضع خود را مطرح و دنبال کند و احتمالا کار را برای تعقیب دغدغه‌های طرف‌های اسرائیلی و عربستانی از سوی بازیگرانی مثل فرانسه سخت‌تر کند. موضع‌گیری این منبع آگاه که قاعدتا باید نزدیک به هیئت دیپلماتیک ایران باشد، به این معناست که حالا تیم جدید هم دریافته که در غیابش، کسی سنگ ایران را به سینه نمی‌زند، بلکه فرصت برای پیگیری خواسته‌های رقبا و مخالفان ایران بیش از پیش فراهم می‌شود. به نظر می‌رسد تجربه این مدت کافی است تا ایران به این نتیجه برسد که با یکی‌کردن مذاکرات، خود را وارد بازی اصلی کند و منافع و خواسته‌های خود را همان جایی که درباره‌اش تصمیم گرفته می‌شود، پیگیری کند. در غیر این صورت، اگر توافقی نهایی در کار باشد، حاصل جلسه ایالات متحده با 1+4 خواهد بود و طرف ایرانی عملا آخرین بازیگری خواهد بود که فرصت تأثیرگذاری می‌یابد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها