تضعیف نهادهای انتخابی
تقارن یا تفاوت زمانی برگزاری دو انتخابات ریاستجمهوری و شوراها از جهات زیر حائز اهمیت است.
تقارن یا تفاوت زمانی برگزاری دو انتخابات ریاستجمهوری و شوراها از جهات زیر حائز اهمیت است.
۱- اصل مشارکت: خمیرمایه و جوهره هر انتخاباتی، جلب حضور و مشارکت اکثریت صاحبان رأی است. این ثمره برخاسته از قانون اساسی، منافع ملت و حاکمیت را توأمان برآورده میکند. به مردم فرصت اعمال حق شهروندی در تعیین سرنوشت و برای حاکمان حیثیت و مشروعیت سیاسی به ارمغان میآورد. بدیهی است که این دو خیر به شرطی پدیدار میشود که مناسبات حاکمیت-ملت متعادل و گوارا باشد.
۲- هزینهها: طبعا برگزاری همهپرسی در عرصه ملی مستلزم برنامهریزی دقیق و صرف هزینههای مالی و اجتماعی است. هرچه فواصل این رویدادهای سیاسی و انتخاباتی کوتاهتر باشد، عِده و عُده بیشتری مورد نیاز است.
۳- ثبات: پایداری سیاسی و عدم خستگی و دلزدگی مردم از تلاطمهای انتخاباتی، یکی از مؤلفههای مؤثر در تجمیع دو انتخابات مذکور بوده است.
۴- تأثیر و تأثر: تجربه نشان داده است انتخابات پایانی دوره دوم هر رئیسجمهوری از اهمیت و حساسیت بالاتری برخوردار است. همزمانی دو انتخابات اسباب رونقگرفتن هرکدام را مهیا میکند.
با توجه به ملاحظات پیشگفته، یقینا تفکیک زمان برگزاری این دو نفعی برای قاطبه ملت ندارد؛ اما چرایی پافشاری جریان سیاسی یکدست حاکم کشور را که اخیرا از زبان نایبرئیس شورای شهر تهران بازگشت شده است، در هدف سیاسی جریان اصولگرا میتوان سراغ گرفت. از انتخابات سال ۹۸ به این سو، از منظر سیاستهای کلان این جناح، اصل مشارکتپذیری قبلی جای خود را با انتخابات هدایتشده و محصولمحور عوض کرده است. اتاق فکر جریان رقیب بهدرستی دریافته است که انتخابات پرمشارکت دستاورد سیاسی دلخواه را به ارمغان نمیآورد و با محاسبه هزینه و فایده، مشارکت و مطلوبیت، نتایج مطلوب خود را بر مشارکت بیشتر که متضمن تأمین مصالح ملی است، ترجیح داده است. من موضع اخیر آقای سروری را که خود حاصل انتخابات کمرونق است، تلاشی سازمانیافته برای تضعیف بیشازپیش نهادهای انتخاباتی (ریاستجمهوری و شوراها) ارزیابی میکنم.