گزارش «شرق» از آزار کودکان اتیسم توسط برخی درمانگرها که زیر نظر بهزیستی و دانشگاه علوم پزشکی کار میکنند
شرایط خاص در اتاق درمان
مادر جوان به شکل اتفاقی داخل اتاق درمان را میبیند که درمانگر عضوی از اعضای پسربچهاش با اختلال اتیسم را فشار میدهد تا با این کار او را تنبیه کند. مادر با شرایط بد روحی این موضوع را در جمع والدین دیگر که فرزند دارای اتیسم دارند، مطرح میکند و مشخص میشود از این دست روایتها در اتاق درمان کودکان دارای اتیسم بارها اتفاق میافتد. در واقع اتاق درمان مراکز زیر نظر بهزیستی و دانشگاه علوم پزشکی یا دوربین ندارند یا فیلم آن دوربینها در اختیار والدین قرار نمیگیرد
نسترن فرخه: مادر جوان به شکل اتفاقی داخل اتاق درمان را میبیند که درمانگر عضوی از اعضای پسربچهاش با اختلال اتیسم را فشار میدهد تا با این کار او را تنبیه کند. مادر با شرایط بد روحی این موضوع را در جمع والدین دیگر که فرزند دارای اتیسم دارند، مطرح میکند و مشخص میشود از این دست روایتها در اتاق درمان کودکان دارای اتیسم بارها اتفاق میافتد. در واقع اتاق درمان مراکز زیر نظر بهزیستی و دانشگاه علوم پزشکی یا دوربین ندارند یا فیلم آن دوربینها در اختیار والدین قرار نمیگیرد. در کنار این، وجود برخی افرادی که تخصص کافی در زمینه ارتباط و درمان کودکان اتیسم ندارند، امنیت این اتاقهای درمان را بهشدت کم کرده است، به شکلی که در مواردی این شکل تنبیه و شکنجهها منجر به آسیب جدی کودکان اتیسم شده است. در حال حاضر جمع بزرگی از خانواده کودکان دارای اتیسم کارزاری در این زمینه راه انداختهاند و مطالبهای بسیار ساده دارند و آن هم نصب دوربین در جلسات درمانی کودکانشان است.
درمانگر، پسر پنجسالهام را کتک میزد
مادر جوانی است که بعد از چندین جلسه مراجعه به مراکز درمان اتیسم زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی، متوجه میشود درمانگر در اتاق درمان با فرزند پنجسالهاش خشونتآمیز رفتار میکند. این مادر در گفتوگو با «شرق» اینطور روایت میکند: «پسرم سه سال داشت که متوجه شدم اتیسم دارد. از همان زمان من مدام در رفتوآمد به مراکز درمان اتیسم هستم. یک قانون نانوشته و ثابت در همه این مراکز وجود دارد؛ اینکه اگر مادر یا پدر کنار کودک در اتاق درمان حضور داشته باشد، کودک دیگر با درمانگر همکاری نمیکند. بنابراین همیشه پشت در اتاق مینشستم تا کودکم با درمانگر در اتاق درمان تنها باشند. درمان کودکم خوب پیش میرفت تا اینکه احساس کردیم از یک جایی به بعد درمان متوقف شده است. حتی پسرم دیگر تمایلی نداشت تا به آن مرکز درمان برویم. جلوی در اتاق مقاومت میکرد تا داخل نرود و از همه عجیبتر اینکه از هر مردی که میدید، میترسید. حتی از پدرش که تا به حال رفتار تندی با او نداشته و محبتآمیز رفتار میکند. مثلا وقتی پدرش را میدید از او دوری میکرد. همان زمان با دقت بیشتری روند جلسات درمان پسرم را زیر نظر گرفتم. تقریبا در پایان تمام جلسات با گریه از اتاق بیرون میآمد. در این اتاقهای درمان هیچ دوربینی وجود ندارد تا ما بتوانیم متوجه شویم پشت در این اتاقهای درمان دقیقا چه اتفاقی میافتد. برای همین من یک گوشی داخل کیف پسرم گذاشتم تا حداقل با ضبطشدن صدا متوجه شوم در آن اتاق چه اتفاقی میافتد. تقریبا تا انتهای کلاس این درمانگر آقا با پسر من اصلا هیچ کار نداشت و تمرینی نمیکرد، شاید در حد چند کلمه مثل بشین، بپر، بیا، اما در پایان صداها کاملا گویا بود که چند تمرین به پسرم میدهد و برای انجام آنها به او چند بار فحش میدهد و حتی او را کتک میزند. صدای کتکزدن و گریهکردن پسر پنجساله من کاملا مشخص است. واقعا نمیدانم چطور دلشان میآید با این کودکان معصوم و بیزبان چنین رفتاری کنند. تازه آن زمان کاملا متوجه شدم که رفتار درمانگر منجر به تغییر رفتار پسرم شده بود. با مسئولان این مرکز صحبت کردم و ماجرا را کامل به آنها گفتم اما پاسخ آنها اصلا برای من قابل قبول نبود. حتی برای حفاظت از روان کودکم وارد مسیر شکایت و دادگاه نشدم؛ چون این موضوع شرایط روحی او را بدتر میکرد. همه اینها در حالی است که ما هزینههای بسیار بالایی برای درمان به این مراکز پرداخت میکردیم ولی با چنین رفتارهایی مواجه شدیم».
آسیب جدی به کودکان اتیسم
موارد متعدد خشونت جنسی و جسمی به کودکان اتیسم در اتاقهای درمان معمولا نگرانی مضاعفی در مسیر درمان برای والدین به حساب میآید. اما اخیرا مادر یکی از کودکان اتیسم شاهد بوده که درمانگر در اتاق درمان عضوی از اعضای پسربچهاش را فشار میدهد تا او را تنبیه کند. مادر با حال روحی بسیار بد موضوع را در جمعی از والدین مطرح میکند و همین باعث شکلگیری کارزاری برای نصب دوربین در تمام مراکز درمان اتیسم و حضور متخصصهای واقعی در این حوزه میشود. رها مختاری فعال حوزه سلامت اتیسم هم در گفتوگو با «شرق» به موارد متعدد کودکآزاری در مراکز درمان اتیسم اشاره میکند و میگوید: «ما در رابطه با دو مطالبه اصلی خود یعنی نصب دوربین در مراکز درمان اتیسم و وجود متخصصهای درمانی در این حوزه کارزاری راه انداختیم. در واقع شکلگیری کارزار به یک تجربه تلخ مادر دارای فرزند اتیسم برمیگردد که این مادر شاهد بوده که در یکی از اتاقهای درمان، درمانگر با فشاردادن اعضای فرزندش قصد داشته تا کودک را تنبیه کند که بعد از دیدن این صحنه مادر دچار حمله عصبی میشود و موضوع را با مادران دیگر که دارای فرزند اتیسم هستند، مطرح میکند. پس از آن این کارزار شکل میگیرد، اما موضوع این است که چنین مواردی کم نیست. مثلا چند ماه پیش مادری با شکنجه شدید فرزندش در یکی از این مراکز روبهرو شده بود که در آخر هم کودکش فوت کرد. اما در حقیقت دست این مادر و پدرها به هیچ جا بند نیست؛ چون اصلا وقتی دوربینی در این کلینیکها وجود نداشته باشد، راه اثبات خاصی هم وجود ندارد. مورد دیگری هم بوده که کودک به صورت مرتب درخواست چیزی را داشته و معمولا هم کودکان اتیسم به همین شکل هستند که درخواست مکرر میکنند و شما باید این فضا را مدیریت کنید. درمانگر برای اینکه کودک را ساکت کند حوله خیسی در دهانش میگذارد و شکنجه آنها به شکلی میشود که این کودک ۹ساله تمام میکند؛ هرچند برای این مورد شاهد هم وجود داشته است و پرونده قضائی شکل میگیرد. پروندههای به این شکل بسیاری داشتیم که در آخر با منع تعقیب همراه شده است. آخرین پروندهای که داشتیم به یک مرکز شبانهروزی در مشهد مربوط است که با پول خانوادهها و خیرین تأسیس شده، اما انواع شکنجهها آنجا اتفاق میافتاده است».
مختاری در بین روایتهای مختلف از خشونتهای اعمالشده بر این کودکان که اعمالی کاملا غیرانسانی بوده، در مورد پسر نوجوانی میگوید که با خشونت جنسی مواجه شده: «من شاهد پسر نوجوانی بودم که به دلیل آنکه بیش از حد داروی غیرمجاز به او داده بودند بدنش ضعیف و رنگپریده شده بود. حتی بدن این بچه را در آن مرکز سوزانده بودند. این پرونده به شکایت و ورود اورژانس اجتماعی رسید. در واقع پرونده به این مهمی جای آنکه به بخش کیفری برود، به شورای حل اختلاف ارجاع داده شده است. انجمن اتیسم ایران هم وعده حمایت داده بود که هیچ کار نکرد و در این مدت کودکان دیگری با آسیب و خطر در این مرکز مواجه هستند».
چرا اتاقهای درمان کودکان اتیسم دوربین ندارد؟
موارد متعددی از اعمال خشونت درمانگر با کودکان اتیسم وجود دارد که برخی از آنها تاکنون رسانهای هم شده ولی ابعاد برخی دیگر همچنان پنهان مانده است. با این وجود، به دلیل افزایش موارد این خشونتها، جمعی از مادر و پدرها کارزاری برای مطالبه حضور فعال متخصصان در این حوزه و نصب دوربین در اتاق درمان مراکز اتیسم زیر نظر بهزیستی و دانشگاه علوم پزشکی راه انداختند. نیایش شاهین، نویسنده این کارزار و مادر یکی از کودکان مبتلا به اتیسم که او هم تجربه خشونت نسبت به فرزندش در مراکز درمانی را داشته است، در گفتوگو با «شرق» به موارد متعددی اشاره میکند که کودکان اتیسم در مراکز درمانی زیر نظر بهزیستی یا دانشگاه علوم پزشکی با خشونتهای متعددی مواجه میشوند که بسیاری از آنها بعد از اطلاع والدین و مراجعه به آن مراکز و حتی شکایت قضائی به جایی نمیرسد.
ایشان اضافه میکند: وقتی والدین متوجه میشوند فرزندشان مبتلا به اتیسم است، با یک شوک بسیار بزرگ مواجه میشوند. بنابراین مادر و پدرهای فرزندان دارای اتیسم در مسیر درمان و کنترل بیماری فرزندان خود به درمانگرها و متخصصهای بسیاری اعتماد میکنند. در این مسیر افرادی هستند که خود را متخصص حوزه اتیسم معرفی میکنند ولی همین افراد آسیبهای بسیاری را به این کودکان وارد میکنند؛ زیرا با وجود اینکه خود را متخصص میدانند، بسیار کارنابلد و بیسواد هستند که همین منجر به آسیبهای جبرانناپذیری برای کودکان ما میشود. همچنین در تمام اتاقهای درمان کودکان اتیسم هیچ دوربینی وجود ندارد و این در حالی است که بسیاری از این کودکان در اتاقهای درمان با خشونتهای جسمی و جنسی مواجه میشوند که مادر و پدرها از آن بیخبر هستند.
نویسنده این کارزار در رابطه با همین موضوع میگوید: «مادر و پدرهای بسیاری هستند که بعد از چندین جلسه مراجعه به مراکز درمانی مخصوص کودکان اتیسم که زیر نظر بهزیستی یا علوم پزشکی است، متوجه میشوند کودکشان مورد آزار قرار گرفته است؛ آنهم در اتاقهای درمانی که یا دوربین ندارد یا اگر دوربینی داشته باشد، به مادر و پدر داده نمیشود تا برای شکایت به دستگاه قضا از آن استفاده کنند. همه اینها باعث آسیبهای متعدد در کودکان میشود. بنابراین ما برای مطالبه در این زمینه کارزاری تشکیل دادیم که در این چند روز تعداد درخور توجهی از مادر و پدرها آن را امضا کردهاند. این مراکز دو دسته هستند؛ یا مراکز توانبخشی هستند که زیر نظر بهزیستی کار میکنند یا مراکز خصوصی محسوب میشوند که زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی هستند. در هر دو مرکز خدمات توانبخشی ارائه میشود. حال وقتی ما والدین بچهها را به این مراکز میبریم، معمولا به ما گفته میشود فرزند شما با حضور شما در جلسه، تمرینات را انجام نمیدهد. بنابراین بهطور معمول ما والدین بیرون و پشت درِ این جلسات مینشینیم. خیلی وقتها حتی درِ اتاق را درمانگرها قفل میکنند و ما با استرس بسیار بالایی باید منتظر بمانیم. این در حالی است که کودکان اتیسم معمولا چون از نظر گفتار با چالشهایی روبهرو هستند، بعد از اتمام جلسه هم نمیتوانیم از آنها انتظار داشته باشیم تا هر آنچه را در آن جلسه گذشته، تعریف کنند.
بنابراین خیلی وقتها والدین متوجه خشونتهایی که در آن جلسات به کودکان روا میشود، نمیشوند. مادرهای بسیاری گزارش میدهند که وقتی کودک را به خانه میآوریم، شاهد کبودیهای متعدد روی دست و پا و بخشهای دیگر بدنش هستیم، حتی مواردی هم از تجاوز به کودکان در همین اتاقهای درمان وجود داشت که البته بیشتر آنها به جایی نرسیده است.
در حال حاضر هدف ما پرداختن به این پروندهها نیست؛ زیرا اگر قرار بود به جایی برسند تا به حال نتیجه داده بود. بنابراین درخواست اصلی ما مسئله پیشگیری است تا دیگر شاهد چنین اتفاقی نباشیم. یکی از آن موارد هم نصب دوربین در اتاقهای درمان است؛ زیرا مسئلهای که وجود دارد این است که کودکان اتیسم اگر در معرض خشونت جسمی یا جنسی قرار بگیرند هم شهادت آنها در دادگاه مورد توجه قرار نمیگیرد. بنابراین مواردی بوده که حتی کار به دادگاه کشیده ولی به نتیجه نرسیده است. در کنار این، جلسات درمانی هزینههای بسیار بالایی دارد و حتی در موارد معمول خانوادهها باید برای مراجعه به مراکز دانشگاه علوم پزشکی یا بهزیستی ماهانه ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومان هزینه کنند و خانوادههای بسیار محدودی هستند که میتوانند این درمان را به خانه خود ببرند که آن هم ماهانه 100 تا150 میلیون تومان میشود. درحالیکه هیچکدام از این درمانها که از جلسهای 400 هزار تومان که معمولا هفتهای چهار بار است، شامل بیمه نمیشود».
نیایش شاهین به سن معمول تشخیص اتیسم اشاره میکند که بین دو تا چهار سال است و والدین کودکانشان را راهی اتاقهای درمانی میکنند که نمیدانند قرار است داخل آن چه اتفاقی بیفتد. همه این استرسها را باید تحمل کنند. در روند درمان کودکان ما چیزی به اسم شکستن مقاومت وجود دارد که خیلی وقتها هر بلایی به سر کودکان ما میآورند و توجیهشان هم شکستن مقاومت است. با همین گفتن شکستن مقاومت در اتاقهای درمان را میبندند و با کودکان معصوم ما خشونتآمیز رفتار میکنند. خیلی از ما مادر و پدرها متوجه اتفاقات داخل اتاقهای درمان نمیشویم؛ زیرا یا دوربینی آنجا وجود ندارد یا اگر هم باشد در اختیار ما مادر و پدرها قرار نمیدهند. متأسفانه بعد از آنکه ما این موضوع را پیگیری کردیم متوجه شدیم این وضعیت اتاقهای درمان کودکان اتیسم در شهرستانها بسیار وخیمتر از تهران است.