عقلانیت محتاطانه یا مانوری تاکتیکی؟
نگاهی به مذاکرات ایران و آمریکا در عمان
مذاکرات دیروز ایران و آمریکا در عمان، صرفنظر از نتیجه نهایی آن، حامل نشانههایی است از یک عقلانیت محتاطانه در میان تصمیمگیرندگان در تهران و واشنگتن؛ نوعی «بازاندیشی استراتژیک» که شاید در فضای پرابهام خاورمیانه، بیش از هر زمان دیگری ضروری شده است.


مذاکرات دیروز ایران و آمریکا در عمان، صرفنظر از نتیجه نهایی آن، حامل نشانههایی است از یک عقلانیت محتاطانه در میان تصمیمگیرندگان در تهران و واشنگتن؛ نوعی «بازاندیشی استراتژیک» که شاید در فضای پرابهام خاورمیانه، بیش از هر زمان دیگری ضروری شده است.
در حالی که تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا) عملا به حاشیه رانده شدهاند و نقش میانجیگرایانه سنتی خود را از دست دادهاند، اکنون عمان در جایگاه بازیگری خاموش اما مؤثر قرار گرفته؛ کشوری که به سبب موقعیت ژئوپلیتیک و بیطرفی سنتیاش، امکان ایجاد روزنهای در دیوار بلند بیاعتمادی را فراهم میآورد.
اما مخالفان این مذاکرات کم نیستند و متکثرند: از براندازان خارجنشین که هرگونه چانهزنی با آمریکا را «مشروعیتبخشی» به جمهوری اسلامی میدانند، تا اسرائیل که در چشمانداز استراتژیک خود، هرگونه نزدیکی میان تهران و واشنگتن را تهدیدی برای هژمونی منطقهایاش قلمداد میکند. در داخل نیز جریانی نگران «نفوذ نرم» و پیامدهای سیاسی-اجتماعی توافق احتمالی هستند. روسیه و عربستان سعودی نیز با نگاهی ابزارگرایانه، نسبت به این روند موضعی دوگانه دارند؛ روسیه از کاهش وابستگی تهران به شرق نگران است و عربستان بیم آن دارد که برقراری کانالهای جدید میان ایران و غرب، توازن قوا را در منطقه دگرگون کند. اما اگر بخواهیم از امکانپذیری عبور از این مینگذاریها سخن بگوییم، باید به زبان منافع اقتصادی بازگردیم. گشایشهایی مانند:
• واگذاری بخشی از توسعه میادین نفتی مشترک چون یادآوران و آزادگان به شرکتهای آمریکایی،
• ورود سریع برندهای خودروسازی مانند جنرالموتورز یا فورد به بازار ایران،
• همکاری در مدرنیزاسیون زیرساختهای پتروشیمی و پالایشگاهی با تکنولوژی روز آمریکا،
• و حتی بازشدن محدود فضای همکاری در حوزه فناوریهای پاک
(green tech)، میتوانند در عمل، اهرمهایی تسهیلگر برای توافقی گامبهگام و مشروط باشند. توافقی که نه بر مبنای اعتماد، بلکه براساس «مدیریت خصومت» بنا شده باشد.
مذاکرات عمان شاید نه نقطه پایان، بلکه آغاز مرحلهای جدید از بازی طولانی تهران و واشنگتن باشد: بازیای که در آن، زبان زور جای خود را به حسابگری سرد و منافع متقابل بدهد. اما همزمان نباید فراموش کرد در جهانی که سرشار از بازیگران فرعی با قدرت تخریب بالاست، هیچچیز قطعی نیست، حتی موفقیت عقلانیت.