|

«شرق» از رویارویی پنهان ترکیه و اسرائیل گزارش می‌دهد

خلأ ایران در بازی ژئوپلیتیکی سوریه و احتمال تجزیه

در روزهایی که خاورمیانه صحنه پیچیده‌ترین معادلات امنیتی است و در ایران نیز همه نگاه‌ها متوجه مذاکرات عمان خواهد بود، باکو به میزبانی گفت‌وگوهایی حساس میان هیئت‌های ترکیه و اسرائیل درآمد؛ گفت‌وگوهایی که در نهایت، بی‌آنکه به توافقی مشخص منتهی شود، به پایان رسید.

خلأ ایران در بازی ژئوپلیتیکی سوریه و احتمال تجزیه

مالک مصدق: در روزهایی که خاورمیانه صحنه پیچیده‌ترین معادلات امنیتی است و در ایران نیز همه نگاه‌ها متوجه مذاکرات عمان خواهد بود، باکو به میزبانی گفت‌وگوهایی حساس میان هیئت‌های ترکیه و اسرائیل درآمد؛ گفت‌وگوهایی که در نهایت، بی‌آنکه به توافقی مشخص منتهی شود، به پایان رسید. بنا بر گزارش‌های منتشرشده از سوی شبکه الجزیره و رسانه‌های اسرائیلی به نقل از سازمان پخش اسرائیل، این رایزنی‌ها که با تمرکز بر بحران سوریه و در سایه حضور نیروهای نظامی دو طرف در آن کشور انجام شد، هیچ دستاورد ملموسی به همراه نداشت.

در‌حالی‌که منابع اسرائیلی از تداوم این گفت‌وگوها پس از پایان عید یهودی «پسَح» خبر داده‌اند، وزارت دفاع ترکیه نیز از برگزاری نخستین جلسه فنی میان دو کشور در باکو خبر داد؛ نشستی که هدف آن، ایجاد مکانیسمی برای جلوگیری از برخوردهای نظامی ناخواسته در خاک سوریه عنوان شد. با این حال، بیانیه منتشرشده از سوی آنکارا، لحن تند و آشکاری درباره اقدامات اسرائیل داشت. ترکیه‌ حملات مستمر اسرائیل به خاک سوریه را تهدیدی علیه تمامیت ارضی این کشور و عامل بی‌ثباتی در منطقه دانست و جامعه جهانی را به مقابله با سیاست‌های توسعه‌طلبانه اسرائیل فراخواند.

پشت‌ پرده رایزنی‌ها؛ از تقسیم مناطق نفوذ تا خطوط قرمز اسرائیل

در سایه این مذاکرات، رسانه‌های مختلف از رایزنی‌های محرمانه‌ای پرده برداشتند که بر مبنای آن، دو طرف با میانجی‌گری آمریکا به دنبال تعریف مرزهای نفوذ خود در سوریه هستند. شبکه ۱۳ تلویزیون اسرائیل به نقل از منابع مطلع مدعی شد‌ در جریان نشست باکو، اسرائیل با صراحت هرگونه تحرک نظامی ترکیه در تدمر را «خط قرمز» اعلام کرده است. مقامات این رژیم هشدار داده‌اند‌ تغییر در وضعیت استقرار نیروهای خارجی در سوریه بدون هماهنگی، قواعد بازی را بر هم خواهد زد. در این نشست، هیئت اسرائیلی به ریاست «تْساحی هانگبی»، رئیس شورای امنیت ملی این رژیم، حضور یافت.

منابع دولتی ترکیه نیز هدف از این مذاکرات را تلاش برای کاهش سوء‌تفاهم‌ها و جلوگیری از بروز تقابل نظامی میان عملیات دو طرف در سوریه عنوان کردند؛ هرچند هنوز چشم‌انداز مشخصی برای تحقق این هدف ترسیم نشده است. در‌حالی‌که فضای گفت‌وگوها با هدف کاهش تنش تعریف شده بود، لحن طرفین در عرصه رسانه‌ای همچنان حاکی از بی‌اعتمادی عمیق است. رسانه‌های اسرائیلی گزارش داده‌اند نتانیاهو در جریان دیدار با دونالد ترامپ صراحتا اعلام کرده است اسرائیل در صورت ضرورت، از رویارویی نظامی با ترکیه ابایی ندارد. در سوی دیگر، هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه، نیز با تأکید بر حق حاکمیت سوریه، اعلام کرده است‌ در صورت امضای توافقی رسمی با دمشق، آنکارا آماده ارائه حمایت نظامی از این کشور خواهد بود. فیدان هشدار داد‌ بی‌ثباتی در سوریه، تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی ترکیه است و آنکارا نمی‌تواند در برابر چنین مخاطراتی بی‌تفاوت بماند.

 بازی محتاطانه ترکیه و اسرائیل در میدان بحران

تحولات سوریه بار دیگر به صحنه‌ای از رقابت پیچیده و چندلایه میان ترکیه و اسرائیل بدل شده است. در‌این‌میان حملات هفته‌های اخیر اسرائیل به پایگاه‌های نظامی در سوریه، به‌ویژه مناطقی که احتمال حضور نیروهای همسو با ترکیه می‌رود، تنش‌هایی را رقم زده که می‌تواند به برخوردهای غیرمستقیم میان دو کشور منجر شود. در نگاه نخست، این رفتار تهاجمی تل‌آویو ممکن است به‌ منزله عبور از خطوط قرمز ترکیه تلقی شود؛ به‌ویژه اگر اسرائیل در چارچوب مهار نفوذ ترکیه در سوریه، به حمایت از اقلیت‌های خاص و دست‌کاری تعادل‌های طایفه‌ای بپردازد. چنین روندی نه‌تنها روابط دوجانبه را تیره‌تر می‌کند، بلکه احتمال شکل‌گیری محورهای جدید و حتی مواجهه نظامی محدود را افزایش می‌دهد.

اما در سوی مقابل، محدودیت‌های ساختاری ترکیه، از‌ جمله وابستگی اقتصادی به روابط با اسرائیل، عضویت در ناتو‌ و همچنین فشارهای داخلی مانند بحران سیاسی و ناکامی در حل‌وفصل مسئله کردها، باعث شده آنکارا در واکنش به تحرکات تل‌آویو با احتیاط عمل کند. واقعیت آن است که دولت اردوغان در تلاش است موازنه‌ای میان مواضع ایدئولوژیک و منافع اقتصادی خود برقرار کند. از سوی دیگر، اسرائیل با درک ضعف نسبی ترکیه در معادلات شمال سوریه، ممکن است بکوشد جای پای خود را در این مناطق تقویت کرده و از خلأ قدرت به‌نفع خود بهره‌برداری کند. تشدید بی‌ثباتی داخلی ترکیه، از ‌جمله تزلزل در روند مصالحه با کردها، به‌ویژه در صورت توقف مذاکرات با پ.‌ک.‌ک، می‌تواند فضای مناسبی برای اسرائیل در راستای مانور بیشتر فراهم کند. در مجموع، میدان سوریه به عرصه‌ای برای بازی ژئوپلیتیکی ترکیه و اسرائیل تبدیل شده؛ بازی‌ای که گرچه نشانه‌هایی از تنش دارد، اما فعلا به‌ دلیل ملاحظات سیاسی و دیپلماتیک، در سطح تقابل نیابتی و رقابت غیرمستقیم باقی مانده است. این وضعیت شکننده می‌تواند در آینده، بسته به تحولات داخلی و منطقه‌ای، به‌ سوی همگرایی مصلحتی یا مواجهه محدود پیش برود.

 پایان دوران طلایی آنکارا در سوریه؛ اردوغان در میدان پرهزینه

ترکیه اکنون با وضعیت پیچیده‌‌ای روبه‌رو شده است. از یک‌ سو، خروج ایران و موازنه جدید به‌ دست اسرائیل، دست ترکیه را از معادلات قدرت در سوریه کوتاه‌تر کرده و امکان مانور آنکارا در برابر دمشق را کاهش داده است. از سوی دیگر، دولت اردوغان در تلاش است از حکومت احمد الشرع به ‌عنوان ساختار جایگزین دولت اسد حمایت کند، اما هزینه این سیاست در غیاب یک پشتوانه منطقه‌ای، به‌ مراتب سنگین‌تر شده است.

ترکیه اکنون با بحران‌های هم‌زمانی مواجه است؛ تهدید اسرائیل در مرزهای جنوبی، احتمال قدرت‌گیری مجدد گروه‌های کُرد با پشتیبانی غرب، تضعیف روند مصالحه با پ‌.ک.‌ک و تشدید مشکلات سیاسی داخلی. در این شرایط، استمرار سیاست‌های پرریسک اردوغان در سوریه بدون بازتعریف راهبردها می‌تواند به بهای تضعیف نفوذ منطقه‌ای ترکیه و فرسایش منابع سیاسی و نظامی این کشور تمام شود.

اگرچه آنکارا تلاش می‌کند با اسرائیل وارد گفت‌وگو شود و در قالب جلساتی مانند نشست باکو، سازوکاری برای مدیریت تنش‌ها طراحی کند، اما واقعیت‌های میدانی، بسیار فراتر از چارچوب‌های تاکتیکی و امنیتی است. آنچه اکنون در سوریه جریان دارد، نوعی «بازمهندسی ژئوپلیتیکی» با حضور بازیگران پرنفوذ و غیبت برخی مهره‌های کلیدی پیشین (مانند ایران) است. در چنین فضایی، ترکیه دیگر قدرت بلامنازع شمال سوریه نیست، بلکه به یکی از بازیگران محدودشده در معادله‌ای پیچیده و چندلایه تبدیل شده است.

در نهایت، اگر اردوغان در راستای بازتعریف رابطه با دمشق، احیای روند گفت‌وگوی داخلی و بازسازی ابزارهای مشروعیت منطقه‌ای خود گام برندارد، سوریه ممکن است نه فرصت، بلکه به کابوسی راهبردی برای آنکارا بدل شود؛ کابوسی که پیامدهای آن فراتر از مرزهای جغرافیایی خواهد بود.

خروج ایران؛ برهم‌خوردن موازنه قدرت و آغاز سناریوی تجزیه سوریه

کاهش محسوس حضور میدانی و سیاسی ایران در سوریه، به‌ عنوان یکی از اصلی‌ترین بازیگران بازدارنده در برابر نفوذ اسرائیل و غرب، منجر به برهم‌خوردن نظم امنیتی این کشور شده است. این خلأ راهبردی به اسرائیل امکان داده‌ نفوذ خود را در عمق خاک سوریه، از قنیطره تا حلب و دیرالزور، گسترش دهد. طبق برخی گزارش‌ها، اسرائیل عملا در حال تثبیت سیطره غیررسمی بر مناطق گسترده‌ای به وسعت حدود ۷۰۰ کیلومتر است. این تحرکات، با هدف مهار بازیگران منطقه‌ای رقیب و آماده‌سازی مقدمات برای تقسیم نفوذ در سوریه میان قدرت‌های خارجی -شامل آمریکا، روسیه و اسرائیل- دنبال می‌شود.

در همین چارچوب، زمزمه‌هایی از طرح تقسیم سوریه و ایجاد مناطق نفوذ دائمی در حال شکل‌گیری است. اگر این سناریو عملیاتی شود، موجودیت دولت مرکزی سوریه به شکل بی‌سابقه‌ای تضعیف می‌شود و آینده سیاسی این کشور به بازیچه رقابت‌های ژئوپلیتیکی تبدیل خواهد شد. نکته مهم آن است که اسرائیل برخلاف گذشته، اکنون نه‌تنها برای مهار ایران، بلکه برای کنترل نفوذ ترکیه نیز وارد میدان شده است. چنین تغییری در اهداف تل‌آویو، نشانه‌ای روشن از جابه‌جایی اهداف و تهدیدات اصلی در معادله سوریه است؛ وضعیتی که می‌تواند به برخورد مستقیم یا برخورد نیابتی با آنکارا نیز منجر شود.