|

تقابل اندیشه شاگردان مصباح با آیت‌الله مطهری

در اطلاعیه پنج خطی علی لاریجانی در تکذیب فعالیت انتخاباتی مجلس آینده، کنایه مهمی وجود داشت که آن را برجسته می‌کرد. کنایه‌ای که آن را با عبارت «خالص‌سازی» مشخص کرد. اندیشه و نگاهی که پیش‌تر در نشستی به تفصیل به نقد آن پرداخته بود. برای مشخص‌شدن اینکه لاریجانی درباره خالص‌سازی چه گفت، باید به آن سخنرانی رجوع کرد و تقابل آن را با اندیشه جریان پایداری که فرزندان معنوی آیت‌الله مصباح هستند، واکاوی کرد.

تقابل اندیشه شاگردان مصباح با آیت‌الله مطهری

‌داوود حشمتی: در اطلاعیه پنج خطی علی لاریجانی در تکذیب فعالیت انتخاباتی مجلس آینده، کنایه مهمی وجود داشت که آن را برجسته می‌کرد. کنایه‌ای که آن را با عبارت «خالص‌سازی» مشخص کرد. اندیشه و نگاهی که پیش‌تر در نشستی به تفصیل به نقد آن پرداخته بود. برای مشخص‌شدن اینکه لاریجانی درباره خالص‌سازی چه گفت، باید به آن سخنرانی رجوع کرد و تقابل آن را با اندیشه جریان پایداری که فرزندان معنوی آیت‌الله مصباح هستند، واکاوی کرد. نسبت جریان پایداری با «طبقه متنسک» که به «پوسته دین» چسیبده، «به اسلام علاقه‌مند است» اما «اسلام و تربیت اسلامی را نفهمیده» چیست؟ و چرا آینده دولت رئیسی به سمت خالص‌سازی بیشتر حرکت خواهد کرد؟ در اطلاعیه لاریجانی کدهای مختلف گنجانده شده بود. اما دو کد از آنها ما را به تفکر جریان پایداری‌ها می‌رساند. جریانی که امروز در کنار رئیس دولت قرار گرفته است. همان‌ها که به بهانه برکناری فاطمی‌امین از وزارت صمت، حالا کمر به «تجزیه لیست انتخاباتی سال 98» اصولگرایان و پیاده‌کردن قالیباف از قطار ریاست مجلس بستند.

لاریجانی در این بخش از اطلاعیه خود نوشته بود: «نه حرکت انتخاباتی در میان است و نه ارائه لیست سراسری و نه رایزنی با دیگران صورت پذیرفته، لذا بدین وسیله از جریان خالص‌سازی رفع نگرانی می‌شود»، لاریجانی عامدانه از واژه «جریان» برای تفکر «خالص‌سازی» استفاده کرد، تا مخاطب را به سوی «جریان پایداری» رهنمون کند. در ادامه نیز کد خود را با یک ارجاع به سخنرانی دوم اردیبهشت 1402 در نشست مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه اسلامی که با عنوان «شهید مطهری و امتداد اجتماعی فلسفه و حکمت اسلامی» برگزار شده بود، تکمیل کرد. او در یک توییت، دو جمله از آن سخنرانی‌اش را منتشر کرد. سخنرانی که 40 دقیقه به طول انجامیده و در آن مختصات جامعه، دولت و تمدن اسلامی از دیدگاه شهید مطهری بیان شده بود. اما همان‌طورکه خودش در این توییت نوشته، به نظر می‌رسد مهم‌ترین بخش این سخنرانی تبیین «جریان خالص‌سازی» و تقابل این جریان با اندیشه‌های استاد مطهری باشد.

لاریجانی در ابتدای حرف‌هایش در این سخنرانی از طبقه‌ای حرف می‌زند که آیت‌الله مطهری آن را «طبقه‌ متنسک» جاهلی می‌خواند. طبقه‌ای که در دنیای اسلام پدید آمده و از نظر استاد مطهری به «پوسته اسلام» چسبیده است. همان‌ها که «به‌ جای‌ آنکه‌ اسلام‌ را معیار حق‌ و باطل‌ زمان‌ قرار دهند، سلیقه‌ و روح‌ حاکم‌ بر زمان‌ را معیار اسلام‌ قرار می‌دهند» (در گذر اندیشه‌ها، ص‌ 193، مقاله‌ اسلام‌ و تجدد از استاد شهید مطهری). سپس صراحتا می‌گوید: «امروز هم در جامعه ما هستند. کسانی که با روح اسلام و تربیت اسلامی آشنا نیستند ولی به اسلام علاقه‌مند هستند».

لاریجانی می‌گوید شهید مطهری احساسات و عواطف را برای جامعه ضروری می‌دانست و عامل همبستگی و شورآفرینی جامعه تلقی می‌کرد، اما «احساساتی» که «تحت سیطره عقل» باشد. او به اینجای بحث که می‌رسد، جملات را از روی نوشته می‌خواند. انگار از قبل آن را آماده کرده بود که حتما این‌طور قرائت کند «احساسات اگر تحت سیطره عقل بود به پایداری جامعه می‌رسد. اما اگر احساسات بر عقلانیت جامعه مسلط شد، فرصت برای کسانی به وجود می‌آید که با مکر و فریب به دنبال سوق‌دادن اراده جامعه به سوی امیال خود هستند». مخاطب او در این پیام چه کسانی هستند؟ رفتارهای هیجانی در جامعه را از چه گروه و جریانی سراغ داریم که اتفاقا در تقابل با خود لاریجانی در مجلس و در 21 بهمن سال 1391 در صحن حضرت معصومه مهر و کفش پرتاب کردند؟

لاریجانی سپس با شیبی ملایم در این سخنرانی به موضوع وظایف حکومت اسلامی از منظر دیدگاه شهید مطهری پرداخته و از اهمیت «توسعه و اقتصاد» در نگاه استاد حرف می‌زند. او نقل قول می‌کند که از نظر شهید مطهری «تقوا و ایمان» بسیار مهم است اما جای همه‌چیز را نمی‌گیرد. بعد آرام‌آرام بحث‌های روز را مطرح کرده و با نقل قولی از شهید مطهری معتقد است که «جامعه» اگر «آزاد نباشد تا انتخاب کند، رشد نمی‌کند».

بعد از آن به انتقاد از «تحمیل نماینده» و «وکیل» به مردم پرداخته و درست از همین بخش به بحث «خالص‌سازی» وارد می‌شود و می‌گوید: «این جهت عکس فکر آقای مطهری است».

به گفته علی لاریجانی آیت‌الله مطهری «تحمیل وکیل ولو صالح به منزله این است که هیچ‌وقت استعداد مردم به فعلیت نمی‌رسد و تجربه و عقل اجتماعی پیدا نمی‌کند. (یادداشت‌ها جلد یکم)  او تئوری‌های «خالص‌سازی» را من‌درآوردی خوانده و می‌گوید: «امروز بحث راجع به تمدن اسلامی است و باید به این تفکر استاد مطهری رجوع کرد. نه اینکه به دنبال تئوری‌های من‌درآوردی «خالص‌سازی» رفت و به هر بهانه‌ای افراد جامعه تجزیه بشوند. این جهت عکس فکر آقای مطهری». ‌داماد شهید مطهری در ادامه «شعار خالص‌سازی» را مانعی برای ساختن تمدن اسلامی می‌خواند. لاریجانی می‌گوید: «به اعتقاد استاد مطهری شعار خالص‌سازی در حکومت به معنای محروم‌کردن جامعه از اندیشه‌ها و توانمندی‌های گسترده مردم است. با این‌گونه روش‌ها تمدن جدید سامان پیدا نمی‌کند. ممکن است دستاورد شود. اما تمدن شکل نمی‌گیرد... پس اگر قبلا شما شاهد تمدن قوی اسلامی بودید این‌طور نبود که تصنعی گرایش‌های مختلف را به کار بگیرند».  لاریجانی در اطلاعیه خود رقابت «تصنعی» را چاره‌ساز ندانسته و معتقد است که «ملک را چاره‌ای دیگر نیاز است». راه‌حل آن را البته پیش‌تر در همان سخنرانی دوم اردیبهشت داده و گفته بود: «به تعبیر استاد مطهری توجه شود: در شکل‌گیری یک تمدن باشکوه اسلامی همه معتقدان ادیان بدون کوچک‌ترین دوگانگی در بین خود قرار دادند». لاریجانی حرف‌های خودش را این‌گونه به پایان می‌برد: «شما باید بگذارید مردم رقابت کنند. البته رقابت متوازن. لذا خیلی از کارهایی که امروز می‌شود متناسب با فکر ایشان نیست».

جریان خالص‌سازی یا ناب‌گرایی چیست؟

در مقاله «ناب‌گرایی گریزناپذیر» که در سالنامه روزنامه «شرق» منتشر شد با برشمردن شرایط نوشته بودیم «مجموعه این عوامل منجر به این می‌شود که دولت به سمت‌و‌سویی خاص کشیده شود. سمت‌و‌سویی که فکر می‌کند به جای ایجاد ائتلاف‌های بزرگ‌تر و بیرونی، باید به سمت درون و تکیه بیشتر بر حلقه وفاداران مسیر را ادامه دهد. دلایل متعددی وجود دارد که زمینه‌ساز حرکت دولت به سمت فرقه‌گرایی و بسته‌ترشدن خواهد شد که آنها را این‌گونه می‌توان برشمرد: 1- بلاتکلیفی برجام و آشفتگی در سیاست خارجی، 2 – شکاف اجتماعی اقتصادی 3– چندپارگی دولت 4 – تمایل شدید پایداری به برهم‌زدن بازی.

در نهایت نیز مجموعه این عوامل به اضافه «گسترش شکاف‌های درون اصولگرایان» که در ماجرای استیضاح فاطمی‌امین و دریافت خودروهای شاسی‌بلند به‌روشنی آشکار شد، شرایطی را برای دولت رئیسی رقم می‌زند که بازتولید دو سال پایانی دولت احمدی‌نژاد است. نشانه‌ها به ما می‌گوید که آنها به جای اجماع‌سازی و ساخت ائتلاف‌های بیرونی و بیشتر، به‌زودی به سمت «ناب‌گرایی» و خالص‌کردن دولت از دو جریان دیگر (وابستگان به نهادها و جریان مخبر) حرکت می‌کنند». در واقع پیش‌بینی من این بود (و هست) که پایداری نه فقط لاریجانی، بلکه قالیباف و مخبر را هم مشمول پروژه خالص‌سازی خواهد کرد. درباره مخبر البته تنها این شبهه وجود دارد که ممکن است توانایی پایداری برای چنین اقدامی کافی نبوده و موفق نشود.

جریان خالص‌سازی یا «ناب‌گرایی» قدرت را به‌طورکامل و در قبضه خود می‌خواهند، به نظر می‌رسد چاره‌ای هم جز این نخواهند داشت. در این میان ابراهیم رئیسی تلاش می‌کند نقش میانجی را ایفا کند اما مشخص است که او توانایی ایجاد پیوند میان پایداری و دیگران را ندارد؛ ازاین‌رو جریان خالص‌سازی با قدرت در سال 1402 به پیش می‌راند و در این مسیر بسیاری را از قطار به بیرون هدایت می‌کند.