چه عواملی در به شهرت رسیدن هنرمندان مؤثر است؟
شهرت؛ مهمترین عامل قیمتگذاری اثر هنری
مهمترین عامل در توجه به آثار هنری و مواردی همچون قیمتگذاری و فروش آثار، شهرت و شناختهشده بودن خالق اثر است. چهبسا هنرمندان مستعد و خلاق ناشناختهای که در خلوت خود و پشت درهای بسته آثار هنری ارزشمندی خلق کردهاند که هرگز کسی این آثار را ندیده و به جایگاه واقعی خود نرسیدهاند یا سالها بعد از حیات هنرمند مورد توجه قرار گرفتهاند. اما چه عواملی در به شهرت رسیدن هنرمندان مؤثر است؟ و هنرمندان از چه راهکارهایی برای دیدهشدن و رونقبخشیدن به هنر خود استفاده میکنند؟
دلارام عسگری
مهمترین عامل در توجه به آثار هنری و مواردی همچون قیمتگذاری و فروش آثار، شهرت و شناختهشده بودن خالق اثر است. چهبسا هنرمندان مستعد و خلاق ناشناختهای که در خلوت خود و پشت درهای بسته آثار هنری ارزشمندی خلق کردهاند که هرگز کسی این آثار را ندیده و به جایگاه واقعی خود نرسیدهاند یا سالها بعد از حیات هنرمند مورد توجه قرار گرفتهاند. اما چه عواملی در به شهرت رسیدن هنرمندان مؤثر است؟ و هنرمندان از چه راهکارهایی برای دیدهشدن و رونقبخشیدن به هنر خود استفاده میکنند؟ درست است که برای غالب هنرمندان مهم آن است که به واسطه استعدادهای خود شناخته شوند، اما واقعیت این است که عوامل بسیاری در به شهرت رسیدن هنرمندان دخیل هستند و علاوه بر عوامل درونی، برخی عوامل بیرونی نیز در این میان از اهمیت بالایی برخوردارند؛ چراکه ما در خلأ زندگی نمیکنیم و روابط و مناسبات اجتماعی بر شهرت و موفقیت ما تأثیرگذار خواهند بود. در این یادداشت سعی شده است که به اهم این موارد پرداخته شود.
استعداد: داشتن استعداد اگرچه شرط کافی برای رسیدن به موفقیت در عرصه هنر نیست، ولی شرطی لازم است؛ چراکه در گام نخست، درونمایه استعداد در کنار برونمایه علاقه و صبر و تلاش است که منجر به ورود به عرصه هنر و ادامهدادن مسیر پرپیچوخم زیست بهعنوان یک هنرمند و در نهایت منتهی به خلق آثاری پربار و بدیع خواهد شد که لازمه بدلشدن به یک هنرمند اصیل و نامآور است.
یادگیری: بدون شک هنرمندان برای دستیابی به موفقیت باید همواره در مسیر تمرین و یادگیری بوده و دانش، مهارت و تواناییهای فنی خود را روز به روز بهبود بخشند؛ چراکه برای پیشرفت در دنیای پررقابت هنر، برجستهبودن در توانمندیها، تأثیر زیادی بر دیدهشدن خواهد داشت.
اشتیاق: یافتن علایق و آنچه هنرمند را به وجد میآورد و سبکها و موضوعاتی که برای وی جذاب یا بااهمیت هستند، به هنرمند کمک میکند تا بتواند بهترین خود را ارائه دهد. پس هنرمندان بهتر است در ابتدا سوژهها، ابزار، تکنیکهای مختلف و... را امتحان کنند تا اشتیاق حقیقی خود را بیابند.
سبک شخصی: هوشمندی و دقت نظر هنرمند منجر به خلق آثاری اصیل و خلاقانه خواهد شد که متفاوت و بهیادماندنی بوده و نگاه و طرز تفکر او را به نمایش میگذارد، از طرفی اثر انگشت مخفی هنرمند نیز این آثار را قابل شناسایی و منحصربهفرد میکند و مجموع این ویژگیها این قابلیت را ایجاد میکند که توجه علاقهمندان هنر، کارشناسان هنری و منتقدان را جلب کرده و در یادها ماندگار شود.
ثبات و حضور: یکی از دغدغههای مهم مدیران هنری برای پرورش استعدادهای نویافته، نگرانی از عدم ادامه کار هنری توسط هنرمند و هدررفتن تلاشها و سرمایهگذاریهای انجامشده برای پرورش هنرمندان تازهکار است. کاری که هنرمندان میتوانند برای برطرفکردن این عدم اطمینان انجام دهند، نشاندادن ثبات و استواری در ادامه مسیر هنری خود است که لازمه دستیابی به این امر، کار مستمر در کنار تلاش مداوم جهت یادگیری و توسعه مهارتهای هنری و همچنین ارائه مناسب، برای نشاندادن این تلاش و حضور پررنگ در رویدادهای هنری و همچنین فضای مجازی است که ضرورت دنیای مدرن بوده و منجر به بیشتر دیدهشدن هنرمند نیز خواهد شد.
طرز تفکر: یکی از مواردی که مانع پیشرفت هنرمندان میشود، منفینگری است. بدبینی نسبت به دنیای هنر و امکان پیشرفت در آن، احتمال موفقیت شخص را کمتر خواهد کرد؛ زیرا اگرچه لابیگری و مسائلی از این دست در فضای هنر نیز مانند سایر عرصهها وجود دارد، اما همواره هنرمندانی هم بودهاند که از روشهای صحیح پیشرفت کردهاند. پس هنرمندان با کنارگذاشتن نگاه صفر و یکی، میتوانند به موفقیت نزدیکتر شوند؛ چراکه نگرش افراد، روابط اجتماعی و کاری آنها را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
درک صحیح از بازار هنر: شناخت صحیح عملکرد بازار هنر برای هنرمندان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چراکه بازارهای هنری بر شهرت و اعتبار هنرمندان تأثیر سرنوشتسازی دارند و هر آنچه خوب عرضه نشود، شهرت خوبی نخواهد یافت و آنچه شهرت خوبی نداشته باشد، عرضه نخواهد شد و این فرایند همواره تکرار خواهد شد.
بازاریابی: در محیط بسیار رقابتی هنر که مخاطبان با گزینهها و پیشنهادهای بیشمار و متنوعی روبهرو هستند، بازاریابی به دیدهشدن بیشتر پروژهها و ابتکارات هنری کمک کرده و میتواند در انتخاب نهایی مخاطب، تأثیر بسزایی داشته باشد و هنرمندان پررونق با توسعه یک فرایند سیستماتیک برای بازاریابی هنر خود است که موفق میشوند. حقیقت در مورد هنر یا هر محصولی، این است که هیچکس آن را نخواهد خرید مگر اینکه مردم از وجود آن خبر داشته باشد.
برندسازی شخصی: در عرصه هنر، برند شخصی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ چراکه دنیای هنر بسیار فردگراست و برند شخصی هنرمندان به هنرشان پیوند خورده است و آنها باید بتوانند هوشمندانه نام خود و هنرشان را به هم پیوند زنند و توانمندیهای خود را به دیگران نشان دهند تا خود را متمایز کرده و در ذهن مخاطب ماندگار شوند؛ چراکه با وجود تعداد بسیار زیاد هنرمندان به خاطر سپردن همه آنها برای مخاطبان غیرممکن است و اینجاست که برندسازی شخصی به کمک هنرمندان میآید.
روابط اجتماعی و دوستانه: یافتههای یک تحقیق که به مطالعه تأثیر دو شاخص خلاقیت و روابط اجتماعی بر شهرت پرداخته است، نشان میدهد هنرمندانی که شبکه ارتباطی حرفهای بزرگ و متنوعتری داشتهاند، بدون در نظر گرفتن خلاقیت هنریشان، معمولا مشهورتر بودهاند. در واقع طبق این مطالعه دوستیابی برای شناختهشدن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و از طرف دیگر این مطالعه نشان میدهد تنوع و گستردگی در حلقه اجتماعی نهتنها منجر به ایجاد فرصتهای کاری و پیشرفت میشود، بلکه بهعنوان منبع خلاقیت نیز عمل میکند و منجر به ارتقای خلاقیت هنرمندان نیز خواهد شد. پس برای رسیدن به شهرت دوستان خود را دستکم نگیرید.
شانس: در آخر نمیتوان اهمیت عامل شانس را در به شهرت رسیدن بسیاری از هنرمندان نادیده گرفت؛ اما هنرمندان میتوانند با گسترش روابط خود و حضور بهموقع در مکانهای درست و موقعیتهای مناسب، با فرصتیابی هوشمندانه برای خود شانسآفرینی کنند.
البته ناگفته نماند که از هنرمندان توقع نمیرود به تنهایی در همه این موارد تخصص یافته و اقدام کنند، بلکه آنها میتوانند در موارد مختلف از مشاوره و همراهی متخصصان هر حوزه کمک بگیرند؛ منتهای مراتب، داشتن پذیرش و نگاهی جامع به همه این الزامات در مسیر رسیدن به شهرت که در دنیای هنر پیوند ناگسستنی با موفقیت دارد، لازمه دستیابی به جایگاهی درخور است.