بررسی حضور طلاب در مدارس در گفتوگو با جامعهشناسان
آموزش به سبک طلبگی
از موضوع معاونان پرورشی در مدارس تا ورود طلاب به کلاسهای درس
حضور طلاب در مدارس، چه در قالب طرح امین و چه بهصورت استخدامی عادلانه و بدون امتیازات ویژه در میان جامعه فرهنگیان و دانشآموزان بحثبرانگیز شده است. این در حالی است که برخی مسئولان آموزشوپرورش معتقدند که در سالهای اخیر در حوزههای دینی و اعتقادی درباره دانشآموزان غفلتهایی شده است و به طور مشخص به سند تحول بنیادین اشاره دارند که ساحتهای مدنظر این سند در مدارس و کلاسهای درس به منصه ظهور نرسیده است.
غزل ایمانی: حضور طلاب در مدارس، چه در قالب طرح امین و چه بهصورت استخدامی عادلانه و بدون امتیازات ویژه در میان جامعه فرهنگیان و دانشآموزان بحثبرانگیز شده است. این در حالی است که برخی مسئولان آموزشوپرورش معتقدند که در سالهای اخیر در حوزههای دینی و اعتقادی درباره دانشآموزان غفلتهایی شده است و به طور مشخص به سند تحول بنیادین اشاره دارند که ساحتهای مدنظر این سند در مدارس و کلاسهای درس به منصه ظهور نرسیده است. ازاینرو برای رفع مشکلات و شبهات دینی و اسلامیسازی مدارس، طرحی را بهعنوان طرح امین راهاندازی کردند و در پی آن به دنبال حضور طلاب در مدارس و پاسخ به سؤالات و ابهامات دینی و تقویت بنیههای اعتقادی و مذهبی دانشآموزان هستند. چندی پیش رضا مرادصحرایی، وزیر دولت سیزدهم، در دیدار با یکی از مراجع قم از جذب سه هزار طلبه در مدارس کشور خبر داد و گفت شرایط جذب طلاب عادلانه و بدون در نظر گرفتن امتیاز ویژه خواهد بود. صحرایی هدف از این کار را تقویت بنیه دینی و اعتقادی دانشآموزان برشمرد.
جذب سههزار طلاب در شرایطی اجرائی میشود که نظام تعلیم و تربیت کشور به 200 هزار معلم نیاز دارد و برخی از کلاسهای درس نیز در اقصانقاط کشور بدون معلم اداره میشوند. در پی اظهارنظر صحرایی و واکنشهای مختلف به این موضوع، حمید نیکنژاد، مشاور وزیر آموزشوپرورش و دبیر ستاد همکاریهای حوزههای علمیه و آموزشوپرورش، در توضیح بیشتر طرح فوق بیان کرد: «جذب سه هزار داوطلب در کنار استخدامهای رسمی و بدون امتیاز انجام شده و طلبههای طرح «امین» کاملا خودجوش و جهادی و بدون دریافت هیچ کمک مالی از وزارت آموزشوپرورش در امور تربیتی مدارس فعالیت دارند و صرفا برای تحقق تربیت تمامساحتی، زمینه حضور آنان در مدارس فراهم میشود؛ آنهم نه در زمان کلاسهای رسمی بلکه با حضور در دفتر مدرسه، زنگهای تفریح یا کلاسهای فوقبرنامه این امر انجام میشود».
به گفته دبیر ستاد همکاریهای حوزههای علمیه و آموزشوپرورش، تحقیقات میدانی که در نیمی از استانهای کشور انجام شده است، نشان میدهد رضایت کادر تربیتی و مدیریتی مدارس و همچنین خانوادهها از طرح «امین» چشمگیر و نزدیک به ۹۰ درصد است.
آنچه از برایند صحبتهای مسئولان آموزشوپرورش برمیآید، نگرانی آنها از کمرنگشدن هویت دینی و اعتقادی در میان دانشآموزان است. وقایع سال گذشته و حضور دانشآموزان و مطالبات این طیف نشان میدهد که به مسائل و مشکلات هویتی و اعتقادی دانشآموزان پاسخ لازم داده نشده است؛ اما آیا حضور طلاب در قالب معلم یا طرح امین میتواند گره این مشکل را باز کند؟
محمد خراطها، جامعهشناس، در واکنش به پرسش فوق به «شرق» میگوید «حضور روحانیون بهجای معلمان و مربیان کارکشته و توانمند میتواند در راستای رفع معضلات اعتقادی دانشآموزان نتیجه عکس بدهد».
خراطها در واکنش به آمارهای احصاشده آموزشوپرورش درباره حضور طلاب در مدارس و روند نزولی بزه و آسیبهای اجتماعی، ادامه میدهد: «در برخی از شهرهای کشور که آمار طلاب بالاتر است، آمار بزه هنوز روند کاهشی نداشته است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که این حضور با کاهش بزه، رابطه معناداری ندارد. بعید میدانم در این زمینه پژوهشی انجام شده باشد».
به گفته این آسیبشناس در همه ساحتهای جامعه مشاهده شده است که در هر جایی افرادی که تخصص لازم را ندارند، ورود کردهاند، با انباشت مشکلات مواجه شدهایم. بهتر است برای این امر هم از چهرهها و کارشناسان علمی تأثیرگذار در مدارس کشور استفاده شود.
این آسیبشناس معتقد است «اینگونه اقدامات در مدارس تأثیر مثبتی در افزایش هویت دینی دانشآموزان نخواهد داشت و بهترین مکان برای این امر مساجد بهعنوان پایگاههای دینی است. درحالحاضر در مترو نیز برخی از این اقدامات انجام میشود؛ ولی کمتر مشاهده میشود که مراجعهکنندهای هم وجود داشته باشد».
او معتقد است که با حضور مراجع و دفاتر فعال آنها، افراد با ایجاد ارتباط بهصورت تلفنی و حضوری میتوانند برای شبهات و سؤالات خود پاسخ منطقی دریافت کنند.
این جامعهشناس میگوید: «آموزشوپرورش مشکلات زیادی دارد؛ مانند دانشآموزان بیشناسنامه، دانشآموزان ترکتحصیلکرده و بازماندگان از تحصیل و مدارس خالی از معلم. بههمینخاطر نتیجه اجرای این طرح را موفق نمیدانم و فکر میکنم این کار تبدیلکردن مدارس به حوزه است. آنچه واقعیت دارد، این است که چنین روندهایی سبب ایجاد دافعه در میان جامعه و بهطور خاص دانشآموزان میشود و اثربخشی اهداف نیز سیر نزولی
پیدا خواهد کرد».
کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیبشناسی ایران، نیز دراینباره به «شرق» گفت: «نظام آموزشوپرورش کشور، نظام کارآمدی نیست. مشکل نظام تعلیم و تربیت معلمان نیستند تا با استخدام طلاب مشکلات حل شود. اتفاقا باید گفت که نقطه قوت آموزشوپرورش معلمان هستند. آنچه مهم است، رویکردهای موجود در آموزشوپرورش است که بسیار ناکارآمدند و با توجه به مطالبات این نسل بسیار نگران کننده هم هستند».
این جامعهشناس با اشاره به اینکه معلمان ما همگی مسلمان هستند و تحصیلاتشان هم در کشور اسلامی بوده و مقید هستند، گفت: «بحث ما بحث روشهاست. بحث خروجی نظام تعلیم و تربیت دانشآموزان ناکارآمد است. صرفا با اصلاح در سطح معلمان اتفاق خاصی رخ نخواهد داد؛ زیرا روشها مهم هستند».
او ادامه داد: «مشکل دانشآموز ما اصول تربیتی است. ما در قاعده تربیت مشکل داریم. ما نهاد خانواده را باختیم. وقتی دانشآموزی اصول اولیه دین و تربیت و ایدئولوژی را در خانواده فرانگرفته است، چگونه میتوان در آموزشوپرورش این امر را نهادینه کرد. وقتی این فضا در نهادهای اجتماعی جامعه تعریف نشده است، چه انتظاری داریم».
به گفته او، اتفاقا ایرادی ندارد طلاب دینی وارد مدارس شوند و در چارچوب آموزشوپرورش فعالیت کنند؛ اما اینکه فکر کنیم با آمدن طلبهها مشکل آموزشوپرورش حل میشود، اشتباه است.
محمدی افزود: «معتقدم که نسل نوجوان ما با بحران هویت اجتماعی روبهروست. این یک آسیب جدی است و نباید مشکل دانشآموزان را به هویت دینی محدود کرد. واقعیت این است که بحران هویت در میان نسل نوجوان ما اتفاق افتاده است و این میتواند در آینده افراد را به استیصال کامل برساند؛ بنابراین صرفا حضور یک طیف یا طبقه خاص به هر شکلی که باشد، برای رفع بحران هویت کمکی نخواهد کرد؛ مگر آنکه سند تحول بنیادین که روی میز وزرای آموزشوپرورش خاک میخورد، اجرا شود. آموزشوپرورش نیاز به تحول بنیادین دارد. اصول دین چیزی است که باید در همه نهادهای اجتماعی وجود داشته باشد. این خوشایند نیست که در جامعه اسلامی میخواهیم هویت دینی دانشآموزان را با کمک طلاب دینی تقویت کنیم؛ بنابراین نهادهای دیگر چه کردند؟ مگر نهادهای دیگر در جامعه اسلامی زندگی نمیکنند؟ چرا حالا باید دست به دامان طلاب دینی شد؟».
به گفته محمدی بحث بحران دینی و هویتی دانشآموزان ریشه در مسائل تربیتی جامعه دارد و بهراحتی نمیتوان برایش نسخهای واحد پیچید.
نیره توکلی، استاد دانشگاه و جامعهشناس نیز دراینباره به «شرق» گفت: «آیا در مدارس مددکار به اندازه کافی داریم؟ آیا روانشناس داریم؟ آیا کارشناس تغذیه برای بررسی چگونگی سلامت غذایی دانشآموزان داریم؟ چرا این احساس در موارد دیگر احساس نمیشود؟ باید دید با استفاده از امکانات آموزشی و فیزیکی محدود در مدارس، حضور این افراد تا چه اندازه میتواند نیازهای مدنظر را برطرف کند».
او ادامه داد: «همانطورکه میدانید، سالهاست که در مدارس مربیان پرورشی حضور دارند و موفق نبودند و در میان معلمان درباره آنان بازخورد منفی وجود دارد. اگر قرار است ایمان در میان دانشآموزان تقویت شود، باید از برنامههای جذبی استفاده شود».
در کنار اظهارنظرهای جامعهشناسان، نرگس ملکزاده، معلم پرسابقه و دغدغهمند آموزشوپرورش، با توجه به مزایا و معایب این طرح به «شرق» گفت: «عدهای با این طرح موافقاند و برخی مخالفاند. فضای مدرسه مانند فضای اجتماعی است؛ بنابراین نمیتوان صددرصد گفت که این طرح مقبول یا مردود است. اگر بیاییم مقایسه کنیم فضای مدرسه را در مقایسه با سالهای گذشته، میبینیم که پذیرش چنین طرحهایی کمتر شده است.
ملکزاده با اشاره به دافعه طرحهای ضربتی ادامه داد: «بهصورت ویژه نگاهکردن به مسائل دانشآموزان، این نگرانی و دافعه را برای این طبقه ایجاد کرده که چرا نظام آموزشی باید در این زمینه تا این حد ورود کند. درحالحاضر برای آموزشوپرورش سند تحول بنیادین معیار و مبناست. در این سند شش ساحت تعریف شده است؛ یکی از ساحتهای آموزشی، آموزشهای دینی، عبادی و اخلاقی است. درصورتیکه ساحتهای دیگری هم وجود دارد. اینجاست که دانشآموز سؤال میکند چرا به باقی ساحتها توجهی نمیشود و تنها یک ساحت بهصورت ویژه نقد و بررسی و تقویت میشود؟
برای دانشآموزان این سؤال ایجاد میشود که چرا نظام آموزشی کشور روی علایق دانشآموز کار نمیکند؟ چرا برای آنها در ساعتهای غیردرسی، کلاسهای آموزشی مانند نقاشی و موسیقی و... نمیگذارد؟ وقتی امکانات اولیه آموزشی که در باب ساحت زیستی سند تحول تعریف میشود، در مدارس کشور وجود ندارد، چرا باید از نظر نیروی انسانی و مالی به آموزشوپرورش در این ساحت فشار وجود داشته باشد؟».
ملکزاده ادامه داد: «از سوی دیگر میدانید که هر چیزی که بر آن تأکید و فشار وجود داشته باشد، سبب گریز و فرار دانشآموزان میشود و مورد پذیرش قرار نمیگیرد. اگر بناست نظام آموزشی روی این ساحت بهصورت پررنگ کار کند، باید از نیروهای توانمند داخلی استفاده کند».
او درباره صحبتهای نیکزاد در زمینه رضایت 90درصدی اولیا و دانشآموزان و کادر مدرسه از حضور طلبهها در مدارس، گفت: «مایلم که آقای نیکزاد این تحقیق را رسانهای کند که در چه فضایی این پیمایش انجام شده و جامعه هدف چه کسانی بودهاند و مدارسی که بررسی شده، چه مدارسی بودند. به این مدارس چه خدماتی داده شده که ما در مدرسه نمیبینیم؟».
ملکزاده با اشاره به اینکه هماکنون دانشآموزان در دورهای زندگی میکنند که اکثر آنها دچار شبهات زیاد هستند، گفت: «آیا واقعا توانایی برطرفکردن این شبهات وجود دارد؟ متأسفانه طرح امین در ارتباطگیری با دانشآموزان و همکاران کادر مدرسه قوی عمل نمیکند. اینگونه فعالیتها وقتی روی افراد تأثیر میگذارد که در ابتدای امر جذب خوبی انجام شده باشد. اگر بناست افرادی خارج از ساختارهای نظام آموزشی در مدارس حضور دائم داشته باشند، باید دورههای ارتباطگیری و روانشناسی را بگذرانند؛ زیرا گام اولیه جذب، گرفتن ارتباط است؛ آنهم با نسلی که سراسر سؤال و پرسش و ایستادگی است؛ بنابراین صبوریکردن در شنیدن آرای آنها نیازمند گذراندن دورههای آموزشی خاصی است. در این زمینه حتما نباید بیگدار
به آب زد».
حالا باید دید با همه اماواگرهایی که در جذب و استخدام و کمکگرفتن از طلاب در آموزشوپرورش وجود دارد، این نهاد مهم و اثرگذار در آینده کشور، چه تغییری در رویه آتی خود ایجاد خواهد کرد. آیا صداهای منتقدان را می شنود یا بهصورت سیستماتیک و تغییرناپذیر به رویکرد پرچالش خود ادامه خواهد داد.