|

میانگین سنی توجیه‌پذیر و در عین حال نگران‌کننده است

تصمیم خطرناک امیر قلعه‌نویی

‌تیم ملی فوتبال ایران باید چند روز دیگر در اولین دیدار رسمی‌اش در رقابت‌های جام ملت‌های آسیا به مصاف فلسطین برود. دیداری که با توجه به فاصله ستاره‌های دو تیم، جای نگرانی ندارد و ضمن احترام به تیم رقیب، بیشتر می‌تواند شبیه به جلسه تمرین جدی برای مرور تاکتیک‌ها باشد

تصمیم خطرناک امیر قلعه‌نویی

‌تیم ملی فوتبال ایران باید چند روز دیگر در اولین دیدار رسمی‌اش در رقابت‌های جام ملت‌های آسیا به مصاف فلسطین برود. دیداری که با توجه به فاصله ستاره‌های دو تیم، جای نگرانی ندارد و ضمن احترام به تیم رقیب، بیشتر می‌تواند شبیه به جلسه تمرین جدی برای مرور تاکتیک‌ها باشد. اصولا کار تیم ملی در مرحله گروهی دشوار نیست. هنگ‌کنگ و امارات هم دو تیم دیگر گروه سوم این تورنمنت در کنار ایران هستند که ناگفته پیداست سطح فنی فوتبال ایران با توجه به اینکه این تیم، این روزها دومین تیم برتر آسیاست، از چنین رقبایی بالاتر است. پس تا رسیدن به مرحله حذفی یا شاید بهتر است عنوان شود تا رسیدن به مرحله یک‌چهارم نهایی که رفته‌رفته تیم‌های مدعی پالایش می‌شوند و رودرروی یکدیگر قرار می‌گیرند، کار قلعه‌نویی و تیمش چندان دشوار نخواهد بود. ایران قریب به پنج دهه است در آسیا قهرمان نشده و این ناکامی، شبیه به طلسمی آزاردهنده، نسل‌های مختلف فوتبال را اذیت کرده است. این بار ولی شواهد و قراین حکایت از آن دارد که حداقل از لحاظ داشتن مهره و ستاره، بتوان امیدوار بود چنین ناکامی‌ای به پایان برسد. با وجود چنین احتمالی اما همچنان سوژه اصلی که هم محل بحث است و هم نمی‌شود از کنارش به سادگی گذشت، تصمیم بحث‌برانگیز امیر قلعه‌نویی است. قلعه‌نویی که پس از کارلوس کی‌روش عهده‌دار سکان هدایت تیم ملی شده، برخلاف انتظار اولیه، نتوانسته چهره این تیم را عوض کند و جوانان شایسته‌ای که می‌توانستند این تیم را همراهی کنند، به قطر ببرد. امیر ترجیح داد دوباره به کهنه‌سربازها اعتماد کند و انتقادها را به جان بخرد. او در تحلیلی نه‌چندان صحیح از این گفته که جوان‌گرایی نباید از تیم ملی شروع شود و کار او نیست؛ اما واقعیت این است که به راحتی، چشمش را روی تعدادی از ستاره‌های جوان فوتبال ایران بست و فرصت تجربه‌کردن یک تورنمنت بزرگ را از آنها گرفت. به غیر از آریا یوسفی و سامان فلاح، دیگر چهره چندان جوانی در تیم ملی دیده نمی‌شود. هرچند این دو نفر هم مطابق با انتظار، جایی در ترکیب اصلی به دست نخواهند آورد. از همه عجیب‌تر دعوت از ستاره‌های پا‌به‌سن‌گذاشته است که احتمالا آنها هم جایی در ترکیب اصلی به دست نیاورند. به این ترتیب، قلعه‌نویی میانگین سنی تیمی را که به قطر برده، به عدد 29 رسانده تا فعلا دومین تیم مسن حاضر در این رقابت‌ها باشد و البته یکی از پیرترین تیم‌های تاریخ فوتبال ایران در جام ملت‌های آسیا. اینکه چرا قلعه‌نویی ریسک جوان‌گرایی در تیم ملی را به جان نخریده از چند زاویه قابل توجیه است، ولی به نظر می‌رسد او بیش از همه چیز، مصلحت‌اندیشی کرده و به فکر شرایط خودش در تیم ملی و ادامه مسیر است. اولین نکته‌ای که می‌تواند تصمیم قلعه‌نویی برای دعوت از بازیکنان مسن را توجیه کند، نبودن جانشین مناسب برای آنها‌ست. واقعیت این است که سخت است ترکیبی به غیر از ترکیب کنونی تیم ملی را که تقریبا همگی در مرز 30 سال هستند، پیدا کرد و در زمین چید. قلعه‌نویی ستاره‌ای را که شایسته و بیرون از گود مانده باشد و در عین حال جوان هم باشد، بیرون نگذاشته است. در این بین دو استثنا شاید بتوان جست؛ یکی امین حزباوی جوان است که در باشگاه السد قطر خوب کار کرده و دیگری احمد نوراللهی است که راهی به فهرست نهایی پیدا نکرد. امیر به جای اولی از سامان فلاح استفاده کرد تا یک جوان را با جوان دیگری جایگزین کرده باشد. درباره نوراللهی هم که داستان انضباطی پیش آمد و او از فهرست کنار رفت. پس، ترکیب اصلی در حالت کلی، جای بحث باقی نمی‌گذارد و نمی‌تواند قلعه‌نویی را به چالش بکشد که باید جا را به بازیکنان جوان‌تر داد. با وجود این، انتقاد وارده در این بخش مربوط به افرادی است که قرار است روی نیمکت بنشینند. اگر اتفاق غیرمترقبه‌ای رخ ندهد، بعید است تا انتهای جام به بازیکن تأثیرگذاری روی نیمکت احتیاج پیدا کرد. چه‌بسا در این بین هم یکی، دو بازیکن مسن ولی اثرگذار دیگر هستند که بتوان از آنها بازی گرفت. با‌این‌حال، بحث اصلی درباره سایر نفراتی است که یا اصلا فرصت بازی به آنها نمی‌رسد یا اینکه در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن قرار است چند دقیقه بازی کنند. اینجا می‌توان تصمیم قلعه‌نویی را نگران‌کننده توصیف کرد. چرا او به جای چنین چهره‌های نیمکت‌نشینی، فرصت را در اختیار جوان‌ترها نگذاشت؟ به عبارتی، وقتی قرار بود بازیکنان جوان روی نیمکت نشسته و در بهترین حالت ممکن چند دقیقه به میدان بروند، چرا قلعه‌نویی این فرصت را از آنها دریغ کرد؟ آیا بهتر نبود به‌جای بازیکنانی که چهارمین جام ملت‌ها را تجربه می‌کنند و جایی در ترکیب ندارند، از جوان‌ترها استفاده کرد تا آنها با فضای رقابتی تورنمنت‌های بزرگ آشنا شده و در کنار بهترین‌های ایران تمرین کرده و رفته‌رفته سطح خودشان را ارتقا داده تا بتوان در فرصت مناسب از آنها در ترکیب استفاده کرد؟ قطعا قلعه‌نویی می‌توانست چنین کند.

از سوی دیگر، این تصمیم سرمربی تیم ملی که فرصت را همه‌جوره از جوانان فوتبال ایران گرفته، وقتی خطرناک‌تر می‌شود که بدانیم فقط دو سال دیگر تا شروع جام جهانی مانده است. قلعه‌نویی گفته پلن دیگری دارد و آن استفاده‌‌کردن از جوانان و تزریق آنها به تیم برای جام جهانی است. حالا این نگرانی به وجود نمی‌آید که عوض‌کردن شاکله تیم در فرصت باقی‌مانده ریسک‌های خودش را دارد و ممکن است خطرناک‌تر از هر زمان دیگری باشد؟ درست است که با توجه به تغییر فرمت جام جهانی و افزایش سهمیه قاره‌ها، دیگر جای نگرانی برای رسیدن به جام جهانی وجود ندارد، ولی اگر پلن قلعه‌نویی برای خانه‌تکانی بعد از جام ملت‌ها در تیم ملی واقعی باشد، آن‌هم نگران‌کننده است. تازه اگر خودش سرمربی بماند و فرصت ایجاد تغییر داشته باشد.

سرمربی تیم ملی در شرایطی زمان لازم برای تحول در تیم ملی را به عقب رانده که به نظر می‌رسد بیش از هر چیزی نگران سرنوشتش در تیم ملی است. موردی که البته می‌توان آن را به بندهای احتمالی قراردادش با فدراسیون فوتبال ایران مرتبط کرد. طبق توافق، ظاهرا قرارداد او با تیم ملی فوتبال ایران در شرایطی تمدید می‌شود که بتواند ایران را یکی از چهار تیم پایانی جام ملت‌ها کند. به این ترتیب، قلعه‌نویی برای رهایی از ریسک‌های موجود، ترجیح داده جانب احتیاط را نگه دارد و همان ترکیب همیشگی را حفظ کند. او ستاره‌های با‌تجربه را به جوان‌های آینده‌دار ارجحیت داده به این امید که دست‌کم به مرحله نیمه‌نهایی جام ملت‌ها برسد. اگر چنین شود، برنده معادلات شده؛ هم قراردادش خودکار تمدید شده و هم پاسخ منتقدانش را داده که اعتقاد داشتند بهتر بود فرصت را در اختیار جوان‌ترها می‌گذاشت. ضمن اینکه با چنین کاری، از تیغ تیز انتقاد احتمالی همین ستاره‌های پا‌به‌سن‌گذاشته هم در امان مانده و خیالش راحت است که آنها بیرون از گود، فضای منفی به وجود نمی‌آورند. بدیهی است اگر قلعه‌نویی برای گرفتن نتیجه این‌قدر تحت فشار نبود و احتمالا نگران تمدید قراردادش با تیم ملی نمی‌شد، شاید این امید وجود داشت که او به‌جای دو بازیکن، دست‌کم هشت بازیکن جوان با خودش به قطر ببرد تا آینده‌سازی را از بدو ورودش در تیم ملی به‌عنوان سرمربی شروع کند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها