ایران، برنده حملات آمریکا به حوثیها
دستکم دو نگاه به تصمیم ایالات متحده آمریکا و بریتانیا برای حمله به اهداف حوثیها در یمن در سحرگاه جمعه وجود دارد؛ اگرچه این دو نگرش کاملا متناقض هستند، اما هر دو قابل بررسی هستند. دیدگاه اول این است که این حمله اجتنابناپذیر بود؛ هم از نظر سیاسی و هم برای حفظ بازدارندگی در برابر نیروهای نظامی در دریای سرخ. برای رئیسجمهوری آمریکا، دست روی دست گذاشتن، یک گزینه نبود.
مارک چمپیون (Marc Champion)
دستکم دو نگاه به تصمیم ایالات متحده آمریکا و بریتانیا برای حمله به اهداف حوثیها در یمن در سحرگاه جمعه وجود دارد؛ اگرچه این دو نگرش کاملا متناقض هستند، اما هر دو قابل بررسی هستند. دیدگاه اول این است که این حمله اجتنابناپذیر بود؛ هم از نظر سیاسی و هم برای حفظ بازدارندگی در برابر نیروهای نظامی در دریای سرخ. برای رئیسجمهوری آمریکا، دست روی دست گذاشتن، یک گزینه نبود. دیدگاه دوم و بدون شک دلیل درنگ اولیه آمریکا، این است که احتمال موفقیت کم است، همراه با یک ریسک درخور توجه از تشدید. اگر اهداف استراتژیک ایالات متحده، بازگرداندن جریان آزاد تجارت از طریق دریای سرخ، جلوگیری از تبدیلشدن جنگ بین حماس و اسرائیل در غزه به یک درگیری منطقهای و خنثیکردن تلاشهای مقاومت برای متوقفکردن فرایند عادیسازی اسرائیل در خاورمیانهای جدید، ثباتیافته و پررونق باشد، پس حملات صبح جمعه به احتمال زیاد نتیجه وارونهای خواهد داشت. درواقع نمیتوان جلوی این احساس را گرفت که ایالات متحده، مانند اسرائیل پس از هفتم اکتبر، به سازی رقصیده که از سوی یک گروه شبهنظامی سرکش در یک نیمچه دولت ناکارآمد که چیز زیادی برای از دست دادن ندارد، نوشته شده است. موفقیت را در اینجا نمیتوان با میزان تخریب سنجید. اگر خلبانان و تیمهای توپخانه آمریکا و بریتانیا کار خود را بهخوبی انجام نداده باشند، جای شگفتی دارد؛ زیرا آنها احتمالا بهترینهای آموزشدیده و تجهیزشده در جهان هستند؛ اما احتمال اینکه حوثیها تمام تواناییهای حمله موشکی خود را یکشبه از دست داده باشند، قطعا صفر است؛ چراکه بخش بزرگی از این توانمندیها، سیار است؛ بنابراین بدون حضور درخور توجه نیروهای متحدان روی زمین، بهسختی قابل هدف قرارگرفتن هستند. آنها سالها حملات هوایی جتهای پیشرفته آمریکایی را که از طرف خلبانان سعودی و اماراتی به پرواز درمیآمدند، تحمل کردهاند. اگر چیزی تغییر کرده باشد، این است که دریای سرخ در حال تبدیلشدن به یک منطقه جنگی است. این وضعیت، احتمال پیامدهای منفی بر بازارهای جهانی را افزایش میدهد. هرچند نرخهای حمل کانتینر از زمانی که حوثیها آزاررسانی خود را آغاز کردند، بهشدت افزایش یافته است، اما آنها هنوز به نفتکشها حملهای نکردهاند. بازارهای نفت تا امروز که نفت برنت در لندن تا ۳.۵ درصد افزایش یافت و برای اولین بار در سال تازه به بیش از ۸۰ دلار در هر بشکه رسید، از این وضعیت تأثیر کمی گرفتهاند. حالا آمریکا، پس از حملات روز جمعه، به تمام کشتیرانیهای تجاری هشدار داده که در منطقه احتیاط کنند. حوثیها اکنون قول دادهاند تلافی خواهند کرد و تمام منافع آمریکا و بریتانیا را اهدافی مشروع اعلام کردهاند و «احمقانه» خواهد بود -به قول خودشان- اگر به حرف آنها شک کنیم. انتظار میرود این مبارزه وضعیت آنها را در داخل و خارج از کشور ارتقا ببخشد. اندیشکده آمریکایی «اولویتهای دفاعی Defense Priorities»، مرتبط با رند پاول، به خاطر مخالفت مداومش با استفاده از نیروی نظامی آمریکا در خارج از کشور، اعتباری بیش از یک ساعت خوابیده ندارد؛ اما این حمله، مصداق درستی است که تردید آنها بجاست. مدیر بخش سیاست این اندیشکده، بنبامین اچ. فریدمن (Benjamin H. Friedman) روز جمعه در بیانیهای گفت: «رهبران حوثی برای تأکید بر ادعای خود برای مبارزه با اسرائیل و حامیان آمریکایی آن در دفاع از غزه، چهبسا در واقع از حملات هوایی استقبال کنند» و با تشدید حملاتشان به کشتیرانی، آمریکا را به واکنش بیشتر فرابخوانند. گذشته از این، تهدیدی که به آن پاسخ داده شد، درواقع آنقدر هم برای تجارت جهانی فلجکننده نبود. «واقعیت این است که حملات حوثیها به کشتیرانی، تأثیر ویژهای نداشته است و مشکل اقتصادی بزرگی نیست». البته اگر به حوثیها اجازه داده میشد که ادامه دهند، این وضعیت ممکن بود تغییر کند (و تأثیرات آن بر اقتصاد جهانی بیشتر شود)؛ اما اگر تردید دارید که هدف این حملات برانگیختن خشم منطقه علیه آمریکاست، به پاسخ حزبالله به اقدام آمریکا گوش دهید. این گروه مستقر در لبنان، روز جمعه در بیانیهای گفت: «تجاوز آمریکا بار دیگر تأیید میکند که ایالات متحده شریک کامل فجایع و کشتارهایی است که دشمن صهیونیستی در غزه و منطقه مرتکب شده است». حماس و متحدان آنها در پی برافروختن بیاعتمادی و نفرت از اسرائیل و آمریکا در سراسر خاورمیانه هستند؛ بهگونهای که هر ارتباطی با این دو، به قدری سمی شود که رهبران منطقه، از عربستان سعودی تا مصر، به فاصلهگرفتن از آنها مجبور شوند. خیابانهای عربی از قبل درباره اسرائیل خشمآلود شده و از اقدامات حوثیها در دریای سرخ بهعنوان دفاع از جمعیت فلسطینی رنجدیده غزه حمایت میکنند. در چنان شرایطی است که آنگونه همگراییهای اقتصادی و امنیتی (با اسرائیل) که قبل از هفتم اکتبر در جریان بود، از نظر سیاسی غیرممکن میشد. نتایج یک نظرسنجی از هشت هزار نفر در ۱۶ کشور عربی که از طریق مرکز تحقیقات و مطالعات سیاست عربی مستقر در دوحه در تاریخ ۱۰ ژانویه منتشر شد، ۳۶ درصد به تعلیق روابط یا عادیسازی با اسرائیل بهعنوان گزینه اصلی خود برای فشار بر اسرائیل برای پایاندادن به جنگ غزه پاسخ دادند. از بین هشت گزینه دیگر، محبوبترین گزینه بعدی یعنی ارسال کمک به غزه بدون تأیید اسرائیل، کمتر از نصف این رقم را به خود اختصاص داد. در همین حال، ۸۹ درصد با به رسمیت شناختن اسرائیل مخالف بودند و ۷۷ درصد آمریکا یا اسرائیل را بهعنوان بزرگترین تهدید امنیتی منطقه میدیدند. در مقابل، فقط هفت درصد ایران را که رقیب دیرین و کنونی اعراب است، بهعنوان بزرگترین تهدید برای ثبات منطقه میدانستند. جنگ در غزه این ارقام را به شکل درخور توجهی به زیان آمریکا تغییر داده است. در سیاست خارجی، محبوبیت ملاک نیست، اما قدرت نرم اهمیت دارد و نفرت از آمریکا و اسرائیل بر آنچه رهبران عرب میتوانند بگویند و انجام دهند، تأثیر میگذارد. تاکنون هیچ مدرکی وجود ندارد که ایران حملات خشونتبار حماس در هفتم اکتبر را تحریک کرده باشد؛ اما تا به این لحظه از پاسخهای اسرائیل و آمریکا سود برده است. صرفنظر از حکم دادگاه لاهه، این واقعیت که اسرائیل اکنون به اتهام نسلکشی در دیوان بینالمللی دادگستری سازمان ملل متحد در لاهه محاکمه میشود، یک پیروزی دیگر برای مخالفان صهیونیسم است. البته روی دیگر سکه این است که عدم اقدام نظامی آمریکا و متحدانش در گذشته هم، حاصلی به همراه نیاورده است. حوثیها در حملات خود به کشتیرانی بینالمللی، ازجمله کشتیهای نظامی آمریکا و دیگران برای حفاظت از تقریبا ۱۲ درصد حجم تجارت جهانی که هر روز از طریق دریای سرخ عبور میکند، جسورتر میشدند و هرچند که حوثیها خود را بهعنوان یک نیروی جنگی فوقالعاده تابآور نشان دادهاند؛ اما آنها هم در برابر حمله آسیبناپذیر نیستند. همانطور که ست جونز، مدیر برنامههای امنیت بینالمللی و تهدیدات فراملیتی در مرکز واکاویهای راهبردی و بینالمللی واقع در واشنگتن، چند ساعت پیش از حملات هوایی آمریکا به من گفت، «هدف اینجا متوقفکردن حملات حوثیها نیست –من مطمئن نیستم که شما میتوانید این کار را انجام دهید– بلکه تضعیف توانایی آنها برای انجام این حملات و مجازات آنهاست». جونز انتظار دارد حوثیها دوباره به مسیرهای کشتیرانی شلیک کنند و آمریکا نیز به همین ترتیب با هدف قراردادن سکوهای پرتاب و انبارهای موشکیشان پاسخ دهد؛ آنهم با هدف تحمیل هزینه کافی بر تواناییهای موشکی حوثیها که ممکن است در نهایت اراده آنها را برای ادامه این رویکرد تضعیف کند. او میگوید: «این واکنش آمریکا و متحدانش باید نشان دهد زمانی که آمریکا خطوط قرمزی در برابر گسترش جنگ غزه تعیین میکند، این خطوط اجرا خواهند شد. من نیز خوب یا بد، همین انتظار را دارم».
منبع: بلومبرگ