فراخوانی برای نجات زندگی 2 زن
این فراخوان برای نجات دو زن است. برای جانهای به لب رسیدهشان که یکی را به خودکشی کشاند و دیگری را در آستانه ورود به زندان بیخانمان کرد.
این فراخوان برای نجات دو زن است. برای جانهای به لب رسیدهشان که یکی را به خودکشی کشاند و دیگری را در آستانه ورود به زندان بیخانمان کرد.
زهرا زنی ۵۰ ساله است که چهار سال است همسرش به قتل رسیده. او با رضایت از خون قاتل گذشت و تلاش کرد مغازه فلافلفروشی همسرش را سر پا نگه دارد. اما اشتباه همیشگی بیشتر آنهایی که نیازمند هستند، ورود به گرفتن نزول است. نزول میگیرند تا زندگی را نجات دهند، ولی زندگیشان تباه میشود. زهرا بریده است و مغازه هم دخل و خرجش نمیخواند. زهرا میگوید نهایت فروش هفتگی او ۴۰۰ نان است و دیگر توان ادامه ندارد. او ماهانه ۱۶ میلیون تومان به طلبکارش پرداخت میکند و هنوز ۲۰۰ میلیون تومان تا پایان راه باقی مانده است. او در پیامهایی از روندی میگوید که دیگر ادامهاش ممکن نیست. فریادهای بیامانش پشت تلفن، گویای رنجی است که تاب ادامهدادن را از او ربوده است. او آخرین بار با خوردن تعداد زیادی قرص تلاش کرد به زندگی خود پایان دهد که دخترش با دیدن پیکر نیمهجانش او را به بیمارستان رساند. زهرا بعد از نجات از مرگ، مدتی طولانی در آسایشگاه اعصاب و روان بستری بود و حالا هم هرچه میکند کمتر زورش به زندگی میرسد. او به پیشنهاد ناجوانمردانه طلبکار مبنی بر ازدواج مجدد هم فکر میکند، اما تهدید دخترش مبنی بر ترک خانه او را میترساند.
سایه هم زنی ۳۰ساله است که باید برای دوره اجرای حکمش به زندان برود. او قربانی چکهایی است که برای همسرش کشید و حالا همسرش او را ترک کرده و سایه مانده و دو کودک و زندانی که نمیداند کی به انتها میرسد. او میگوید به شرطی که مسئله منزلش حل شود، مادرش حاضر است از فرزندانش نگهداری کند، در غیر این صورت او مجبور است دو کودکش را به بهزیستی بسپارد. سایه تحمل همه چیز را دارد اما حاضر نیست فرزندانش را از دست بدهد. او به هر اتفاقی فکر میکند؛ از کشتن خود و دو فرزندش تا اختفا برای مدتی نامعلوم تا بتواند بدهیها را پرداخت کند. ما در تلاشیم از طلبکارهای او رضایت بگیریم، اما حالا مهمترین مسئله برای سایه و دو فرزندش سقفی است که تا زمان پرداخت بدهیها سایه بتواند مادر و دو فرزندش را اسکان بدهد. این تنها خواسته اوست؛ خواستهای که کسی اجابت نکرده است. چشمهای گودرفته و صورت رنگپریده او نشان از بیخوابیهای مداوم دارد. مشتمشت قرص اعصاب میخورد و در پایان هر جملهاش از ما قول میگیرد که نگذاریم فرزندانش به بهزیستی بروند. این آخرین امید سایه و زهرا برای ادامهدادن است. درصورتیکه میخواهید باری از دوش آنها بردارید، به ما کمک کنید. ما در اولین قدم به ۸۰ میلیون نیاز داریم؛ ۵۰ میلیون به طلبکار زهرا بدهیم و ۳۰ میلیون به صاحبخانه سایه تا حداقل فرصتی برای تنفس پیدا کنیم و بقیه مسیر را هموار کنیم. در صورت تمایل مبالغ اهدایی خود را به شماره کارت 5041721209434720 بانک رسالت، به نام شهرزاد همتی پلسنگی واریز کنید.