|

نسل نوظهور

با اعلام نتایج دور اول انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری و رسیدن پزشکیان و جلیلی به رقابت‌های دور دوم یک موقعیت ویژه و منحصربه‌فرد برای نسل نوظهور ایران ایجاد شده است.

نسل نوظهور

سید محمد علوی-استادیار  دانشگاه: با اعلام نتایج دور اول انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری و رسیدن پزشکیان و جلیلی به رقابت‌های دور دوم یک موقعیت ویژه و منحصربه‌فرد برای نسل نوظهور ایران ایجاد شده است.

الان هم براساس آخرین بیانیه قالیباف مشخص شده است که او نیز یک کاندیدای پوششی و بخشی از نقشه جناح اصولگرا برای رسیدن جلیلی به دور دوم بوده است و مثلث زاکانی، قاضی‌زاده و قالیباف براساس یک نقشه از پیش اندیشیده‌شده، آمده بودند تا با اتصاف پزشکیان به دولت روحانی و نه خاتمی و با پریدن از روی اوضاع نابسامان اقتصادی سه سال گذشته و تورم‌های کمرشکن، چای دبش، مسائل مرتبط با صدیقی، موضوع سقوط بورس در جریان تغییر رانت‌آمیز قیمت خوراک و... مردم را بترسانند و دولت پزشکیان را نه دولت سوم خاتمی بلکه دولت سوم روحانی بنامند. می‌توان گفت در یک سو کل جناح موسوم به راست و کل مجموعه‌های اجرائی و نیز دولت سیزدهم بسیج شدند تا جلیلی را به دور دوم بکشانند و مجموع رأی جلیلی و قالیباف را می‌توان کل سبد آرای این جناح دانست.

در سوی دیگر نیز کل جناح موسوم به چپ و اصلاحات و کارگزاران و اعتدالیون هم پشت پزشکیان جمع شدند و رأی پزشکیان را می‌توان کل سبد آرای این جناح دانست.

عدم افزایش مشارکت نسبت به دور قبل با وجود دوقطبی‌شدن فضا به‌ویژه در مناظرات و کاهش مشارکت در استان‌های حاشیه‌ای و نیز عدم افزایش مشارکت قشر خاکستری را می‌توان حاکی از این امر دانست که دیگر اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نیز نمی‌توانند با شعارهای قومیتی و عدالت جنسیتی، نسل جدید را با خود برای رأی‌دادن همراه کنند. نتیجه آنکه نتایج دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم نشانگر شکل‌‌‌گیری یک نسل نوظهور در سپهر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران است که اصلا و اساسا دعواهای میان نسل‌های اول و دوم انقلاب برایش هیچ اهمیتی ندارد و حتی جریانات سال‌های ۷۸ و ۸۸ را نیز ندیده و نمی‌داند و برایش مهم نیست که در گذشته حق با که بوده است. او در شرایط غامض و پیچیده فعلی خود و چشم‌‌انداز آینده خود گیر کرده و در فضای مجازی غرق است و خود را با جوانان کشورهای آمریکایی و اروپایی و حتی با کشورهای همسایه هم نمی‌تواند هم‌تراز ببیند. سکوت این نسل نوظهور و عدم شرکت او در دور اول انتخابات، سرشار از ناگفته‌هاست و این بی‌صدایان، با عدم مشارکت در انتخابات سروصدای زیادی در زیر پوست حکمرانی برپا کرده‌اند که سیستم حکمرانی و جناح‌ها باید به آن توجه کنند. این نسل نوظهور نه به حرف امثال خاتمی و ناطق گوش می‌دهد و نه به پناهیان و صدیقی توجه می‌کند و اصلا ردصلاحیت امثال لاریجانی و جهانگیری برایش اهمیتی ندارد.

این نسل حتی با مباحث انجام‌شده در مناظراتی که با حضور مثلث کاندیداهای پوششی و اجاره‌ای داغ شده بود، به هیجان نمی‌آید و مناظرات که هیچ، حتی کلیپ‌های کوتاه آن را نیز نگاه نمی‌کند. این نسل اساسا در میان کاندیداها و جناح‌ها، نشانی از دغدغه‌ها و مطالبات خود نمی‌بیند. و اما دور دوم انتخابات موقعیتی ویژه است که این نسل نوظهور می‌تواند هیمنه خود را به رخ بکشد و با حضور در دور دوم انتخابات، هم سبد آرای خود را نشان دهد و هم آن را در سبد دولت و جناح‌ها نگذارد.

بدین معنا که هر میزان رأیی که مازاد بر دور اول به صندوق‌ها ریخته شود متعلق به این نسل نوظهور خواهد بود. به هر تقدیر به خاطر عدم شکل‌گیری جامعه مدنی، فقدان تحزب واقعی و به ویژه نبود رسانه‌های مستقل، این نسل نوظهور که متعلق به اواسط دهه 70 به بعد است که هیچ، حتی دهه شصتی‌های تحصیل‌کرده و... نیز اگر کیف‌کش سیاسیون نسل‌های قبلی نباشند، در سپهر سیاسی ایران نماد و نمودی ندارند و به حساب نمی‌آیند و این‌گونه نیست که یک نوجوان و یا حتی جوان ایرانی بتواند مانند گرتا تونبرگ دختر نوجوان سوئدی که نماد یک جنبش زیست‌محیطی در جهان شد در ایران یک جنبش و جریان حتی غیرسیاسی راه بیندازد و دیده شود و به حساب بیاید و به نظر می‌رسد دور دوم انتخابات، تنها عرصه‌ای است که این نسل نوظهور می‌تواند قدرت خود را نشان دهد و با مشارکت در دور دوم انتخابات هم یک نه بزرگ به حامیان وضع موجود بگوید و هم به پزشکیان پیام بدهد که نباید این رأی اعتراضی را به حساب خودش بگذارد و باید پاسخ متناسبی به توقعات و انتظارات و مطالبات این نسل نوظهور داشته باشد و این نسل و آینده او را در تصمیم‌گیری‌های خود در نظر داشته باشد.