پنهانکاری در صنعت برق
وزارت نیرو، صنعت برق و توسعهنیافتگی زیرساختهای انرژی در کشور را به پاشنهآشیل کشور تبدیل کرده و بسیار سعی بیهوده میکند که خاموشی را پنهان کند. براساس یافتههای کارشناسی و انطباق روشهای علمی و تجربی، خاموشی هزینه چنددهبرابری تولید برق بر نظام اقتصادی و صنعتی کشور تحمیل کرده و این روند تهدید و تحدید صعودی و کشنده است.
مهدی عربصادق
وزارت نیرو، صنعت برق و توسعهنیافتگی زیرساختهای انرژی در کشور را به پاشنهآشیل کشور تبدیل کرده و بسیار سعی بیهوده میکند که خاموشی را پنهان کند. براساس یافتههای کارشناسی و انطباق روشهای علمی و تجربی، خاموشی هزینه چنددهبرابری تولید برق بر نظام اقتصادی و صنعتی کشور تحمیل کرده و این روند تهدید و تحدید صعودی و کشنده است. جبر به هشدار خطر محسوس، اینجانب را به این مسیر میکشاند تا بنویسم ادامه پنهانکاریها در حوزه انرژی، اقتصاد کشور را به باتلاق میکشاند و امنیت ملی کشور را به مخاطره میاندازد. شاخص تولید ناخالص داخلی و مصرف انرژی کشورها تعیینکننده خسارت خاموشی وارده با ساختار تولید، اقتصاد و صنعت هر کشوری است. رابطه بین مصرف انرژی و تولید ناخالص داخلی در میان کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته از آزمونهای ریشه واحد پانلی، همانباشتگی پانلی و حداقل مربعات ادغامشده به دست میآید و در کشورمان این عدد حدود پنج دلار خسارت خاموشی به ازای هر کیلووات ساعت است و حال آنکه این عدد در کشورهای توسعهیافته به بیش از ۱۵ دلار هم میرسد. خسارت خاموشی پنج دلار و هزینه و بهای تمامشده تولید هر کیلووات ساعت انرژی حدود هشت سنت است. این شکاف خسارت جدی آفریده است و سالانه بیش از ۲۰۰هزار میلیارد تومان بر کشور خسارت تحمیل میشود و با افتخار میگویند مدیریت مصرف کردهاند؛ درحالیکه مصرف را سرکوب کردهاند. راهکار اول ظرفیتهای قانونی بود و دوم، توسعه ظرفیتهای تبادلی انتقال و سوم، توسعه ظرفیتهای نیروگاهی که هیچیک مورد توجه کافی قرار نگرفته است. درباره راهکارهای دوم و سوم بسیار گفتم و خواهم گفت، اما چکیده آن هزینهکرد ۱۰میلیارددلاری از محل خسارت ۲۰میلیارددلاری در یک دوره پنجساله برنامه توسعه است. بااینحال، خاموشی را پنهان کردند و از خانه به کارخانه بردند که ناکارآمدیشان خاموش بماند و چه خیانت بزرگی بر اقتصاد کشور و اهل خانه که گاهی مشعوف دستاوردنماییهای مهار خاموشی در این دولت بودند. باید گفت که دولت سیزدهم وارث ۹هزار مگاوات ناترازی بود و میراثش برای دولت چهاردهم حدود ۱۸هزار مگاوات ناترازی برق است، دولت سیزدهم وعده احداث ۳۵هزار مگاوات نیروگاه داده بود و کمتر از ۱۰ درصد آن محقق شد و البته با احتساب ششهزار مگاوات ظرفیتسازی آغازشده از دولت قبل حدود ۹هزار مگاوات. در حوزه انرژی تجدیدپذیر هم کمتر از سه درصد از وعده ۱۰هزار مگاواتی تحقق یافت و بسیار تأسفبرانگیز است که بگوییم علاوهبر ناترازی ۱۸هزار مگاواتی امروز ظرفیت خطوط تبادلی جنوب به شمال ۲۰ درصد نیاز کشور است و آنهم درحالیکه بسیار فرسوده است. همچنین تابآوری شبکه برق به انزوا رفته و شاخص ۳۰ درصد است و قابلیت اطمینان تکپیشامدی تقریبا به حاشیه رفته است و آقای وزیر آنچه را که باید نمیگوید. دراینمیان باید گفت که نیروگاهها سالانه ۱.۸ میلیارد دلار سوخت مایع بر اقتصاد کشور و آلودگی گزاف بر محیطزیست تحمیل میکنند؛ چون ظرفیتسازی نیروگاهی مطابق آمایش سرزمینی وانهاده شده است. همچنین باید اشاره کرد که تجهیزات مشترکان را با کمفروشی ولتاژی در مخاطره قرار دادهاند و نامش را CVR گذاشتهاند، بدون توجه به اینکه لازمههای علمی و پیشنیازها را مدنظر داشته باشند و این عبارت جعلی همان حکایت سرکوب مصرف و مدیریت مصرف است.حال باید از وزیر نیرو پرسید: آقای وزیر مگر شما 77هزارو 500 مگاوات توان تأمین کردهاید که این عدد را که نیاز مصرف است، با توان تأمینشده جابهجا میکنید؟ توان تأمینشده روزهای گرم اخیر ۶۴هزار مگاوات است و نه ۷۷هزارو 500 مگاوات، پس یا عدد نمیدانید یا باز هم عدد نمیدانید و البته شاید نمیدانید که ممکن است اطرافیانتان به شما در این سه سال اطلاعات غلط میدادند. واقعیت آن است که دولت چهاردهم وارث ۱۸هزار مگاوات ناترازی برق است (که عوامل متفاوتی دارد که سادهترین آن کمبود نیروگاه است و عوامل پنهان عمیقتر) و این معادل ۲۰۰هزار میلیارد تومان ناترازی بودجه سالانه و خلق پول و مشکلات پولی و تورمی و با این روند به حدود ۴۰هزار مگاوات ناترازی در ۱۰ سال آتی خواهیم رسید و این یعنی فروپاشی کامل اقتصاد برق.