مهدی فصیحیهرندی، پژوهشگر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، خبر داد:
تأمین آب آشامیدنی ۸ میلیون روستایی از تانکرها
مهدی فصیحیهرندی در برنامه تدکس اصفهان مسئله زایندهرود را تبیین کرده است و راهحلهایی برای عبور از بحران زایندهرود ارائه میدهد. برنامههای تدکس هنوز هم جذابیت خودش را دارد، بهویژه اگر عنوانش باشد: «منابع آب محدود؛ چگونه مشکلات آب حلشدنی است؟» و باز هم جذابتر میشود اگر سخنران آن مهدی فصیحیهرندی، پژوهشگر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری و دکترای مدیریت و برنامهریزی منابع آب از دانشگاه صنعتی دلف هلند باشد. مهدی فصیحیهرندی کاغذهایی در دست چپ دارد و دست راست را در جیب شلوار قهوهای جا داده است و صحبتهایش را با این جمله آغاز میکند:
مهدی فصیحیهرندی در برنامه تدکس اصفهان مسئله زایندهرود را تبیین کرده است و راهحلهایی برای عبور از بحران زایندهرود ارائه میدهد. برنامههای تدکس هنوز هم جذابیت خودش را دارد، بهویژه اگر عنوانش باشد: «منابع آب محدود؛ چگونه مشکلات آب حلشدنی است؟» و باز هم جذابتر میشود اگر سخنران آن مهدی فصیحیهرندی، پژوهشگر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری و دکترای مدیریت و برنامهریزی منابع آب از دانشگاه صنعتی دلف هلند باشد. مهدی فصیحیهرندی کاغذهایی در دست چپ دارد و دست راست را در جیب شلوار قهوهای جا داده است و صحبتهایش را با این جمله آغاز میکند: «درباره آب حرفزدن مثل آبخوردن نیست، بهویژه وقتی بخواهیم درباره زایندهرود صحبت کنیم». او ادامه میدهد: تصور اینکه زمانی در اصفهان چشمه باقرخان جاری بوده است و امروز مردم اصفهان منتظر تانکر آبرسانی باشند، دشوار است. تصور اصفهانی که سیاحان مسحور زیبایی آن میشدند و امروزه سالانه ۲۰ سانتیمتر فرونشست دارد هم سخت است و حتی تصور اینکه عدهای از خشکشدن زایندهرود سود ببرند هم دردناک است؛ ولی این اتفاقها سالهای سال است که در اصفهان رخ داده است. فصیحیهرندی ترجیح میدهد اوضاع وخیم زایندهرود را با اشاره به اطلاعات کمی تبیین کند. او از مواجهبودن حوضه آبریز زایندهرود با حدود یک میلیارد مترمکعب کسری آب در سال خبر میدهد؛ یعنی چیزی حدود ۷۰ درصد ذخیره سد که بدون حسابوکتاب درآمد و هزینه رها شده است. او از معضل فرونشست زمین در شهر تاریخی اصفهان هم میگوید که به تخلیه اضطراری ۱۳ مدرسه در منطقهای از آموزشوپرورش شهر اصفهان منجر شده است. فصیحیهرندی به روزهای آلوده هوا که ناشی از همین خشکی زایندهرود است، هم اشارهای میکند و میگوید: در سالهای اخیر روزهای آلوده در اصفهان از ۷۲ روز به ۱۷۲ روز (معادل ۲۷۸ درصد) افزایش یافته است. او همچنین از نصفشدن سرانه آب در اصفهان در مقایسه با چهار دهه گذشته خبر میدهد. به نظر فصیحیهرندی اصفهان در مقایسه با سال گذشته ۲۶ برابر سد کرج کمتر از نزولات جوی بهرهمند شده است. او از کاهش روانابهای سطحی کشور از حدود ۹۰ میلیارد مترمکعب در دهههای گذشته به ۵۰ میلیارد مترمکعب در دهه ۹۰ خبر میدهد و از فاجعه عمیق نابودی آبهای زیرزمینی در کشور میگوید که آبخوانهای کشور معادل صدبرابر حجم سد زایندهرود تخلیه شدند. فصیحیهرندی به اینجا که میرسد، از اعلام آمار فاجعهبار منابع آبی کشور اظهار درماندگی میکند و میگوید: آمار فاجعهبار حفر چاه از ۶۰ هزار حلقه در دهه ۶۰ خورشیدی به ۸۴۰ هزار حلقه چاه افزایش یافته است. او که کاغذهای در دستش را جابهجا میکند، به هشت تا ۱۰ هزار روستا در کشور که معادل جمعیت هشت میلیوننفری است و با تانکر آب آشامیدنی دریافت میکنند، نقب میزند و ادامه میدهد: کلمه کلیدی این سخنرانی «تصمیمگیری بد» است. ما اینجاییم تا ببینیم تصمیمگیری بد چه بر سر کشور آورده است؟ به نظر فصیحیهرندی کشور در زیر تصمیمات غلط دفن شده است. او به جمله «شکست در حکمرانی مثل شکست بازار امری رایج است؛ اما آنچه عجیب و نبایستی نرمال شود، درسنگرفتن از اشتباهات است» از آرون یانگ اشارهای میکند و ادامه میدهد: از سال ۱۳۴۸ با احداث سد زایندهرود و پیشازآن با جاریشدن قانون ملیشدن آب در کشور، سیستم دموکراتیک میرآبی در حوضه آبریز زایندهرود از بین رفت. وابستگی سیستم هوشمندانه میرآب در این حوضه آبریز به دولت کم بود. نکته جالب آنجاست که میرآب از وسط رودخانه انتخاب میشد که نه مانند بالادست رودخانه را پرآب ببیند و نه مانند پاییندست کمآب، تا به عادلانهترین شکل ممکن تسهیم آب صورت گیرد که متأسفانه به بهانه توسعه این سیستم هوشمند جایگزین سیستم «دستور بده و کنترل کن» شد و بهمرور بدون ایجاد نظم متناظر، نظم زمانی و مکانی، زایندهرود به ورطه نابودی کشید که درنهایت باز هم ریشه در تصمیمات غلط دارد که نتیجه آن نابودی تمدن اصفهان خواهد بود. فصیحیهرندی با تأکید بر اینکه مسئله آب صرفا تکنیکی نیست، ادامه میدهد: مسئله آب ابعاد اجتماعی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی دارد. بنابراین برای یافتن راهحل آن باید به صورت چندوجهی به مسئله زایندهرود نگریست؛ چراکه بحران آب فقط در آسمان نیست و باید ریشه آن را یافت. بیتوجهی به ظرفیتها، تعارض بینبخشی، نبود انسجام، ناشنوایی نظام حاکمیت و پاسخگو نبودن و گردابی که بوروکراسی و هیدروکراسی از نظام تصمیمات غلط ناشی میشود، از جمله ریشههای مسئله است. فصیحیهرندی باز هم دست راست را در جیب شلوار قهوهای فرومیبرد و با جمله «خب اما راهحل چیست؟» صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: برای حل مسئله زایندهرود باید تعریف واقعی از مسئله داشت. هرگاه ۱۰ صفحه گزارش در نظام تصمیمسازی کشور یافتید که مسائل همهجانبه زایندهرود در سال ۱۴۰۲ فهرست شده باشد، به این معناست که ۵۰ درصد حل مسئله را پیش بردهایم. او تمام راهحل مسئله زایندهرود را در دو کلمه «شکاف توسعهای» خلاصه میکند و اینگونه توضیح میدهد: شکاف توسعهای به این معناست که ما درباره مسائل اطراف بیتوجه هستیم و فاصله خواستهها و داشتههایمان رو به افزایش است و ما میخواهیم این شکاف را با آب پر کنیم که باز هم ریشه در دفنشدن زیر تصمیمات غلط دارد. این در حالی است که مسئولان استان اصفهان باید خود را مسئولان استانهای همجوار بدانند و هر اقدامی در استان اصفهان انجام شود، باید نفعی در دیگر مرزهای سیاسی کشور داشته باشد. فصیحیهرندی به اصلی در دیپلماسی آب هم اشاره میکند و میگوید: طبق این اصل «آنکه در بالادست رودخانه است، از آب برای کسب قدرت استفاده میکند و آنکه در پاییندست رودخانه است، از قدرت برای کسب آب» و برای عبور از بحران زایندهرود باید این معادله اصلاح شود.