فقر ایمنی در جنوب تهران ابعاد ناشناخته محرومیت شهری
شهر تهران زیستگاه انواع محرومیتهاست. برخی از انواع فقر، تبعیض و محرومیتها شهرت بیشتری دارند و برخی کمتر شناخته شدهاند. یکی از محرومیتهایی که کمتر میشناسیم، محرومیت حملونقلی است.
علی پیرحسینلو: شهر تهران زیستگاه انواع محرومیتهاست. برخی از انواع فقر، تبعیض و محرومیتها شهرت بیشتری دارند و برخی کمتر شناخته شدهاند. یکی از محرومیتهایی که کمتر میشناسیم، محرومیت حملونقلی است. میزان بهرهمندی شهرنشینان از امکانات آمدوشد، حاوی تبعیضهای آشکاری است که کمتر کسی به فکر رفع آنهاست. این تبعیضها هم در میزان و کیفیت دسترسی، هم برای اقشار مختلف و هم در میزان پراکنش و توزیع منابع دیده میشود. آن محرومیت حملونقلی هم در استفاده از تجهیزات و امکانات وجود دارد، هم در سیاستگذاریهای خطوط و مسیرها و هم در رسیدگیهای ناظر بر رفع نقص و تعمیرات. پیامد این محرومیت را هم علاوه بر فقر دسترسی و محرومیتهای ثانویه، در جنبههایی همچون فقر ایمنی هم میبینیم. گو اینکه در بسیاری از جنبههای محرومیت، تمایز و تبعیض بین شمال-جنوب کاملا آشکار است.
دیروز یک عضو شورای شهر تهران از آماری خبر داد که نشان میدهد بهطور میانگین هر شش روز یک نفر قربانی تصادفات در اتوبان آزادگان واقع در جنوب تهران میشود. این بزرگراه که بهعنوان کمربندی اول شهر شناخته میشود، روزانه محل عبور هزاران انسان سواره و پیاده است. محل کار، زندگی یا عبور بسیاری از این شهروندان به ناگزیر در اطراف این بزرگراه است. آنها چاره و مجالی جز این ندارند. شهرداری با ناتوانی یا کمگذاشتن در انجام تعهدات و وظایف خود، همچون قراردادن نیوجرسیها به اندازه کافی، اصلاح آسفالت مسیر، تأمین روشنایی معابر و پلهای عابرپیاده، تعویض گاردریلهایی که به سرقت رفتهاند، ایمنسازی تقاطعها و گذرگاههای کندرو به تندرو و حتی کمگذاشتن در آموزش و ارتقای فرهنگ ترافیک و رانندگی، نقش مؤثر و البته مخربی در ازدسترفتن جان شهروندان دارد.
اینکه سهم بزرگراه آزادگان از مجموعه تصادفات بزرگراهی تا این حد زیاد است، اینکه سهم تصادفات فوتی از کل تصادفات در جنوب تهران به مراتب بیشتر از مرکز و شمال شهر است، اینکه حتی مقایسه چهره ظاهری آزادگان و نیوجرسیها، گاردریلها و تابلوهای آن با دیگر معابر بزرگراهی و شریانی تهران خبر از تفاوت و تبعیض میدهد و اینکه شهرداری در توزیع منابع و امکانات تا این حد واضح ناعادلانه رفتار میکند، نشان میدهد که ما در شهر تهران گرفتار تبعیض سیستماتیک بین شمال و جنوب شهر هستیم. حملونقل و ایمنی تنها یک جنبه از این تبعیض است و البته جنبه بسیار مهمی است که در حیات اجتماعی شهروندان و احساس آنها نسبت به زیستناپذیری شهرشان بازتاب دارد.