|

بررسی جامع و تطبیقی جرم‌شناسی زنان در ایران‌ رویکردهای حقوقی، اجتماعی و فرهنگی

جرم‌شناسی زنان به‌ عنوان یکی از شاخه‌های مهم علوم جنایی، به بررسی دلایل ارتکاب جرم در میان زنان، نحوه رسیدگی قضائی به پرونده‌های آنان و سیاست‌های اصلاحی و حمایتی در مواجهه با این پدیده می‌پردازد. از آنجایی که ویژگی‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع در شکل‌گیری بزهکاری زنان تأثیر بسزایی دارد، نظام‌های حقوقی مختلف رویکردهای متفاوتی را در قبال مجرمان زن اتخاذ کرده‌اند. در ایران، با توجه به بسترهای مذهبی، سنتی و فرهنگی، جرم‌شناسی زنان پیچیدگی‌های خاصی دارد و مستلزم بررسی دقیق از جنبه‌های گوناگون است.

بررسی جامع و تطبیقی جرم‌شناسی زنان در ایران‌ 
رویکردهای حقوقی، اجتماعی و فرهنگی
شهرزاد همتی دبیر گروه جامعه روزنامه شرق

شهرزاد همتی: جرم‌شناسی زنان به‌ عنوان یکی از شاخه‌های مهم علوم جنایی، به بررسی دلایل ارتکاب جرم در میان زنان، نحوه رسیدگی قضائی به پرونده‌های آنان و سیاست‌های اصلاحی و حمایتی در مواجهه با این پدیده می‌پردازد. از آنجایی که ویژگی‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع در شکل‌گیری بزهکاری زنان تأثیر بسزایی دارد، نظام‌های حقوقی مختلف رویکردهای متفاوتی را در قبال مجرمان زن اتخاذ کرده‌اند. در ایران، با توجه به بسترهای مذهبی، سنتی و فرهنگی، جرم‌شناسی زنان پیچیدگی‌های خاصی دارد و مستلزم بررسی دقیق از جنبه‌های گوناگون است.

 

این پژوهش تلاش دارد با تحلیل قوانین کیفری ایران، آمارهای جرائم زنان و رویکردهای فرهنگی حاکم بر جامعه، به درک بهتری از وضعیت جرم‌شناسی زنان در ایران دست یابد. همچنین‌ به چالش‌هایی نظیر تبعیض‌های قانونی، عدم دسترسی زنان به منابع اقتصادی، تأثیرات فرهنگی بر بزهکاری آنان و وضعیت اجتماعی زنان پس از آزادی از زندان پرداخته خواهد شد.

 

نظام قضائی ایران و جایگاه زنان در قوانین کیفری

 

در نظام حقوقی ایران، زنان و مردان به‌‌طور کلی تحت پوشش قوانین یکسان کیفری قرار دارند، اما برخی مقررات خاص به دلیل ملاحظات اجتماعی و فقهی برای زنان در نظر گرفته شده است. این تفاوت‌ها بیشتر در نوع مجازات، نحوه اجرای احکام و برخورد اجتماعی و فرهنگی با زنان مجرم دیده می‌شود. قانون مجازات اسلامی، زنان را همچون مردان در قبال جرائم ارتکابی مسئول دانسته و برای بسیاری از جرائم از‌جمله قتل، سرقت، کلاهبرداری، تخلفات مالی، جرائم اخلاقی و جنسی، مجازات‌های مشابهی برای زنان و مردان تعیین کرده است.

 

با‌این‌حال، در برخی جرائم خاص، قانون رویکرد متفاوتی برای زنان در نظر گرفته است که عمدتا به دلیل شرایط اجتماعی، خانوادگی و مذهبی حاکم بر جامعه ایران است. به عنوان مثال، در پرونده‌های قتل فرزند توسط مادر، قوانین ایران نوعی نگاه حمایتی نسبت به زنان دارند؛ چرا‌که در برخی موارد، زنان در نتیجه فشارهای اجتماعی، شرایط نامطلوب اقتصادی و نداشتن حمایت‌های لازم مرتکب این جرم می‌شوند. همچنین‌ در جرائمی که زنان در نتیجه خشونت خانگی، دفاع از خود یا حفظ شرافت خانوادگی مرتکب می‌شوند، در برخی موارد محاکم قضائی مجازات‌های مخففه در نظر می‌گیرند.

 

طبقه‌بندی جرم‌شناسی زنان در ایران

 

جرائم ارتکابی توسط زنان در ایران، تحت تأثیر عوامل گوناگون، در دسته‌های مختلفی قرار می‌گیرند که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

 

۱. جرائم علیه اموال و مالکیت: این دسته شامل جرائمی مانند سرقت، کلاهبرداری، خیانت در امانت و جرائم مالی است. بررسی‌ها نشان می‌دهد یکی از اصلی‌ترین عوامل ارتکاب این دسته از جرائم توسط زنان، مشکلات اقتصادی و معیشتی است. زنان سرپرست خانوار که توانایی تأمین مخارج زندگی خود و فرزندان‌شان را ندارند، در برخی موارد ممکن است برای تأمین نیازهای اولیه زندگی به این جرائم روی آورند. مطالعات نشان داده است در بین زنان مرتکب جرائم مالی، بیشترین آمار مربوط به زنان بی‌سرپرست یا بدسرپرست است که به دلیل محدودیت‌های اقتصادی و نداشتن حمایت‌های مالی کافی، وارد چرخه بزهکاری شده‌اند.

 

۲. جرائم علیه اشخاص: این گروه شامل قتل، خشونت‌های خانگی، ضرب و جرح عمدی و جرائم مرتبط با سوءرفتارهای فیزیکی است. زنان معمولا در شرایط اضطراری و در پاسخ به خشونت‌های مداوم خانگی، بدرفتاری‌های خانوادگی و آسیب‌های روانی، مرتکب این نوع جرائم می‌شوند. یکی از مهم‌ترین نمونه‌های این نوع بزهکاری، قتل همسر یا اعضای خانواده به دلیل خشونت‌های خانگی است. در بسیاری از پرونده‌ها، زنان پس از سال‌ها تحمل خشونت و نداشتن حمایت‌های قضائی کافی، در نهایت برای دفاع از خود مرتکب قتل می‌شوند. در چنین مواردی، دادگاه‌ها گاهی برای این افراد مجازات‌های مخففه در نظر می‌گیرند، اما همچنان چالش‌هایی در حمایت قانونی از زنان قربانی خشونت وجود دارد.

 

۳. جرائم اخلاقی و اجتماعی: این دسته شامل روابط نامشروع، زنا، جرائم مرتبط با مواد مخدر و سایر تخلفات اجتماعی است. مهم‌ترین علل ارتکاب این جرائم توسط زنان، فقر، نداشتن حمایت خانوادگی، اعتیاد، سوءاستفاده‌های جنسی و عدم دسترسی به منابع اقتصادی و آموزشی است. در ایران، جامعه نسبت به جرائم اخلاقی زنان واکنش شدیدتری نشان می‌دهد و این نوع جرائم معمولا با برچسب‌زنی اجتماعی و طردشدن از سوی خانواده و جامعه همراه است. زنانی که مرتکب این جرائم می‌شوند، علاوه ‌‌بر مجازات قانونی، معمولا پس از آزادی از زندان نیز امکان بازگشت به زندگی عادی را به‌سختی پیدا می‌کنند.

 

نقش فرهنگ در شکل‌گیری جرم میان زنان

 

فرهنگ و هنجارهای اجتماعی تأثیر مستقیمی بر جرم‌شناسی زنان دارد. در بسیاری از موارد، زنان به دلیل فشارهای اجتماعی و خانوادگی ناچار به پذیرش شرایط نامطلوب زندگی می‌شوند و در نتیجه، درگیر ارتکاب جرم می‌شوند. به عنوان مثال، برخی زنان به دلیل قوانین محدودکننده اقتصادی و اجتماعی، امکان اشتغال مناسب ندارند و در نتیجه‌ به سمت جرائمی نظیر سرقت، کلاهبرداری یا مشارکت در باندهای قاچاق مواد مخدر سوق داده می‌شوند.

 

همچنین نگاه سنتی جامعه ایران به زنان باعث شده است‌ زنانی که مرتکب جرم می‌شوند، بیش از مردان تحت فشارهای اجتماعی قرار گیرند. در نتیجه، زنان مجرم پس از آزادی از زندان معمولا دچار مشکلات شدیدتری در بازگشت به زندگی عادی می‌شوند و این مسئله زمینه‌ساز تکرار جرم در آنها خواهد شد.

 

راهکارهای قانونی و حمایتی برای کاهش بزهکاری زنان

 

۱. اصلاح قوانین حمایتی برای زنان بزهکار: قوانین کیفری باید با در نظر گرفتن شرایط خاص زنان، رویکردی اصلاحی و حمایتی اتخاذ کنند تا از ورود بی‌رویه زنان به چرخه جرم جلوگیری شود.

 

۲. افزایش حمایت‌های اقتصادی و اجتماعی: بسیاری از زنان مجرم در نتیجه فقر و نداشتن منابع مالی کافی به سمت جرم سوق داده می‌شوند. ارائه حمایت‌های اقتصادی می‌تواند نقش مهمی در کاهش بزهکاری زنان داشته باشد.

 

3. ایجاد مراکز بازپروری و مشاوره برای زنان زندانی: این مراکز می‌توانند به زنان مجرم کمک کنند تا پس از آزادی، به زندگی عادی بازگردند و از ارتکاب مجدد جرم جلوگیری شود.

 

4. افزایش آگاهی‌های حقوقی در میان زنان: بسیاری از زنان از حقوق خود در برابر خشونت‌های خانگی، مسائل اقتصادی و حمایت‌های قانونی آگاهی کافی ندارند. آموزش حقوقی و ارائه مشاوره‌های رایگان می‌تواند میزان بزهکاری را کاهش دهد.

 

نتیجه‌گیری

 

جرم‌شناسی زنان در ایران نیازمند تحلیل‌های دقیق‌تر از منظر حقوقی، فرهنگی و اجتماعی است. برای کاهش نرخ بزهکاری در میان زنان، باید سیاست‌های کیفری و حمایتی مؤثرتری در نظر گرفته شود تا زنان بتوانند بدون فشارهای اجتماعی، به زندگی سالم بازگردند و نقش مؤثرتری در جامعه ایفا کنند.