داستان یک شهر ِدرونگرا
کتاب «اصفهان» مجموعهای از بیستوسه داستان است که در ده دسته تدوین شده است و چنانکه سیاوش گلشیری گردآورنده این مجموعه نوشته است، داستانها بر اساس رابطه مکان با هویت تاریخی-اجتماعی، القای حس مکان به یاری نمایش موقعیت روانی شخصیت، یا از طریق ویژگیهای تاریخی-اجتماعی-سیاسی و وجوه استعاری تقسیم شدهاند.
![داستان یک شهر ِدرونگرا](https://cdn.sharghdaily.com/thumbnail/4zUdLWIEopza/f3RIJfgnyU4T0Uu3o7ve-VbT9FKRjpcKI1vgfm4pfv__5FnUbUVuHI1x6a9YMGSvC-4UOxG1c-sX_Np2WV4AG9c54qCsllJjWoO2vfSlzgh7Zk5lGDR61FKfZAWRG6vKUTRupifE_cmcAHdEYRAgdg,,/images+%289%29.jpg)
![روزنامه شرق](/images/Logo-newspaper.jpg)
شرق: کتاب «اصفهان» مجموعهای از بیستوسه داستان است که در ده دسته تدوین شده است و چنانکه سیاوش گلشیری گردآورنده این مجموعه نوشته است، داستانها بر اساس رابطه مکان با هویت تاریخی-اجتماعی، القای حس مکان به یاری نمایش موقعیت روانی شخصیت، یا از طریق ویژگیهای تاریخی-اجتماعی-سیاسی و وجوه استعاری تقسیم شدهاند. در میان اسامی نویسندگان، چهرههای نامدار ادبیات داستانی ما همچون جمالزاده و هوشنگ گلشیری و بهرام صادقی و هرمز شهدادی دیده میشوند تا داستاننویسان معاصر و نامآشنایی مانند علی خدایی، احمد اخوت، محمد کلباسی، بیژن بیجاری و فرهاد کشوری. به هر تقدیر، همه این داستانها بناست شهری را با تمام مختصات تاریخی و معناهایش به تصویر بکشند.
چنانکه گلشیری در پیشگفتار آورده است: «شهر پیچیدهترین متن ساخته و پرداخته انسان است. و آنجا که بحث از چگونگی رابطه میان شهر و ادبیات به میان میآید، چشمپوشی از نقش فضا و مکان -بهعنوان مهمترین عناصر شهر و معماری- انکارناپذیر است» و بهاینترتیب، از نظر سیاوش گلشیری، مکانها بهسبب کارکرد گفتمانیشان نظامهای معنایی متفاوتی را موجب میشوند که بنا به کارکرد، نقش و انواعشان تقسیمبندی میشوند. این پیشگفتار که بهقصد واکاوی نقشی که مکانها در تولید معنا دارند نوشته شده، به چیستی «مکانهای پیوستار و ناپیوستار» اشاره میکند. گلشیری شرح میدهد که اصفهان بهعنوان شهری با عمارتها و معماری شگفتانگیز، باغهای باشکوه و فضای سبز گستردهاش، کنشگر را دائم دچار نوعی گسست با خود میکند. همچنین بر ویژگیهای اسطورهای این شهر تأکید دارد که کارکردی متفاوت از دیگر شهرها دارند. سیاوش گلشیری معتقد است مجموعه عناصر مکانی را باید سازنده فضا و القاگر روانشناسی شخصیتها دانست. «رابطهای که در صورت انکارش شاکله شخصیتپردازی بهیکباره فرو میریزد». در این مقدمه به آنچه در تاریخ بر اصفهان رفته اشاره میشود، از پایتختبودن این شهر در عصر آلزیار و سلجوقیان و صفویان تا هجوم و چپاول و خونی که بیجرم و جنایت ریخته است و حکایت ساختن منارهها از جمجمهها. و حاصل اینهمه بهتعبیر گلشیری، «درونگرایی است در همه عرصهها».
جنبه اسطورهایِ اصفهان، مورد دیگری است که در پیشگفتار کتاب به آن اشاره شده است: «اسطوره یعنی الگوهای تکرارپذیر روایتدار. و اصفهان شهری است که به الگویی برای تکرار و تکثیر شدن بدل گردیده. الگو از آن جهت که هم نام و هم شکلگیریاش برگرفته از اسطوره است، همچنین به علت وجود شخصیتهای برجسته و اتفاقات بزرگ، عمارتهای شگفتانگیز و مردم ویژه آن». تکثیر هنری و ادبی هم از جهت دیگری به الگوی تکرارشدن منجر میشود و چنانکه نامورمطلق معتقد است، «نمود شهر اصفهان در متون مختلف ادبی و هنری، حتی در سلسله تصاویری که از گردشگران و مسافران و شهروندانش در دورههای مختلف تاریخی به ثبت رسیده، نشان از نوعی تکثیر بینامتنی دارد. به این ترتیب، به دلیل تعدد دیدهشدنِ فلان بنا یا مکان است که آن اثر کارکرد اسطورهای به خود میگیرد؛ مخاطبانش را مسحور خویش میکند و سرانجام کنشی اسطورهای شکل میگیرد».
نکته متفاوت در انتخاب و گردآوری کتاب «اصفهان» با دیگر عناوین مجموعه «داستان ایرانشهر» که تاکنون منتشر شدهاند، این است که کتاب در بند داستان کوتاه نمانده و اگرچه اولویت با داستان کوتاه بوده است؛ بهخاطر آنکه تنوع و گستردگی داستانها حفظ شود، بخشهای کوتاهی از رمانهای نویسندگان مطرح نیز انتخاب شده است، که از آن جمله بخشی از «سروته یک کرباسِ» جمالزاده است و بخشی از رمانهای هوشنگ گلشیری و هرمز شهدادی و نیز بخش کوتاهی از «شب مرشد کامل» از فرهاد کشوری و «راویان روایت تو» نوشته سعید عباسپور.