|

داستانی ناقص از یک فصل تأثیرگذار در تاریخ موسیقی جهان

فیلم یک ناشناخته کامل (A Complete Unknown) به زندگی باب دیلن، یکی از بزرگ‌ترین ترانه‌سرایان مشهور آمریکایی، از موفقیت اولیه‌اش در موسیقی فولک تا تغییر جنجالی‌اش به استفاده از سازهای الکتریکی می‌پردازد.

داستانی ناقص از یک فصل تأثیرگذار
 در تاریخ موسیقی جهان

فرزانه متین

 

فیلم یک ناشناخته کامل (A Complete Unknown) به زندگی باب دیلن، یکی از بزرگ‌ترین ترانه‌سرایان مشهور آمریکایی، از موفقیت اولیه‌اش در موسیقی فولک تا تغییر جنجالی‌اش به استفاده از سازهای الکتریکی می‌پردازد. این فیلم در ژانر درام-زندگی‌نامه به کارگردانی جیمز منگولد بر اساس کتابی با عنوان «دیلن الکترونیکی می‌شود» اثر الیجاوالد ساخته شده که از سوی انستیتو فیلم آمریکا و هیئت ملی بازبینی فیلم آمریکا به‌ عنوان یکی از 10 فیلم برتر سال ۲۰۲۴ انتخاب شده است. یک ناشناخته کامل در آکادمی اسکار در هشت رشته از‌ جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین بازیگران نقش مکمل زن و مرد و بهترین فیلم‌نامه نامزد شد، اما در هیچ‌کدام از شاخه‌ها ‌موفق به دریافت اسکار نشد.

تیموتی شالامی، ادوارد نورتون، ال فانینگ، مونیکا باربار‌و، بوید هالبروک و اسکات مک‌نیری در این اثر به ایفای نقش می‌پردازند. عنوان اصلی و ابتدایی این فیلم «الکترونیکی نواختن‌» بود که بعدها نام یک ناشناخته کامل از آهنگ‌های گروه رولینگ استونز گرفته می‌شود.

پیش از ساخت این اثر، مارتین اسکورسیزی مستندی به نام «راهی به خانه نیست» را درباره باب دیلن ساخت که مخاطب برای شناختن او پیش از ورودش به موسیقی فولک، بهتر است آن را تماشا کند.

در کل به تصویر کشاندن بیوگرافی باب دیلن به دلیل چهره دمدمی‌مزاج او، به‌ عنوان یک داستان در قاب مدیوم بسیار سخت است، اما در نهایت جیمز منگولد توانست از پس این کار برآید و آن را تبدیل به واقعیت کند؛ هر‌چند ‌روایتش ناقص است. فیلم به بازه چهار سال از زندگی باب دیلن (با بازی تیموتی شالامی) از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۵ می‌پردازد. زمانی که او به بیمارستان روان‌پزشکی گری استون پارک در نیوجرسی می‌رود تا با بت زندگی‌اش، وودی گاتری، دیدار کند و برحسب تصادف، پیت سیگر افسانه‌ای هم به ملاقات گاتری آمده بود. سیگر از باب می‌خواهد برای قهرمانش بخواند و از آنجا او وارد موسیقی فولک به صورت حرفه‌ای می‌شود تا زمانی که با اجرای جنجالی‌اش در جشنواره موسیقی فولک نیوپورت، به دلیل استفاده از سازهای الکتریکی باعث هوکردن و اعتراض تماشاگران می‌شود.

او‌ در این مدت با دو زن در زندگی‌اش آشنا می‌شود که نقش مهمی در دوران اولیه حرفه‌ای او ایفا‌ می‌کنند. یکی سیلوی روسو با بازی ال فانینگ که شخصیتی بر اساس سوز روتولو است؛ همان زنی که در عکس معروف آلبوم باب دیلن آزاد در کنار او دیده می‌شود. به‌رغم آنکه سیلوی، باب را دوست داشت، اما در نهایت متوجه شد چیزی درباره او نمی‌داند؛ حتی در حالی که دیلن به یکی از مشهورترین افراد دنیا تبدیل شده است. در مقابل، جون بایز با بازی مونیکا باربارو ‌رابطه همکاری و عاطفی پرفراز‌و‌نشیبی با دیلن داشت. بایز بعدها به ستاره‌ای تبدیل می‌شود که سبک فولک را به شکلی زیباتر اجرا‌ می‌کند، در حالی که دیلن به دنبال چیزی عمیق‌تر و خشن‌تر در موسیقی خود است.

فیلم عمیق نیست و در سطح باقی مانده است و مخاطب با پرتره‌ای کم‌رنگ از دیلن روبه‌رو می‌شود؛ گویا فیلم‌ساز به شناخت خارج از قصه مخاطبان امید داشته است. البته وجه موسیقیایی در این اثر خوب است، اما فضاسازی و انسجام روایت لنگ می‌زند. دیلن کسی بود که از سنت به مدرنیته کوچ کرد؛ واقعیتی که برای طرفدارانش چندان خوشایند نبود. از آنجا که جیمز منگولد بیشتر به روایت یک دوره پرداخته است تا یک فرد، در این اثر مخاطب چندان اطلاعاتی در مورد باب دیلن نمی‌داند و تصویری جامع از این ترانه‌سرای بزرگ نداده است. درباره دیلن آنچه‌ در فیلم به واقعیت وفادارانه عمل شده، این است که زندگی این نماد موسیقی فولک سرشار از تضادها و خودخواهی‌هاست. دیلن از آنجا که سروده‌‌های جنبش حقوق مدنی و ضدجنگش بسیار معروف است، اشعارش طیفی از تأثیرات سیاسی، اجتماعی و فلسفی را در ‌بر می‌گیرد و سازنده هم از طریق گزارشگران اخبار تلویزیونی، رویدادهای تاریخی همچون بحران موشکی کوبا و ترور جان اف ‌کندی را به گوش دیلن می‌رساند و این پلان‌ها، بسیار خلاقانه و هوشمندانه در لابه‌لای اثر تدوین شده است. به این طریق، شیوه مناسبی برای نمایش گذر زمان برای تماشاگر است و ماهیت ترانه‌های «‌دمیدن در باد» در سال ۱۹۶۳ و «زمانه در تغییر است» در سال ۱۹۶۴ را به تصویر می‌کشاند. یکی از سکانس‌‌های ماندگار یک ناشناخته کامل، زمانی است که اخبار بحران موشکی کوبا از تلویزیون در حال پخش است و هم‌زمان دیلن ترانه «اربابان جنگ‌» را در حالی که ترس از نابودی جهان، نیویورک را تقریبا خالی از جمعیت کرده، در یک کافه اجرا می‌کند. از این ‌رو است که موسیقی‌های باب دیلن به‌شدت نمادین است.

تیموتی شالامی برای تقلید صدا و خوانندگی زحمات زیادی کشیده و تقریبا نزدیک به پنج سال از زندگی خود را صرف درک، یادگیری و تسلط بر کار باب دیلن کرده است. از این‌ رو اجرای او در نقش دیلن ستودنی است.

شالامی، یک شخصیت لجباز، متکبر و خلاق را با کمترین دیالوگ فقط با استفاده از زبان بدن و رفتار به بهترین شکل بازی کرده است. به‌صراحت می‌توان گفت اسکار باید نصیب تیموتی شالامی می‌شد.