|

در گفت‌و گو با محسن مصطفی‌پور، مدیرعامل مجتمع فولاد غدیر نی‌ریز:

توسعه صنایع معدنی متناسب با توسعه معادن فعال نبوده است

بخش معدن و فولاد ایران در سالی که گذشت، با چالش‌های مختلفی روبه‌رو بود. از آنجا که حوزه فولاد و صنایع معدنی به‌عنوان یکی از بخش‌های پیشران اقتصاد کشور شناخته می‌شود، متولیان و تصمیم‌سازان حوزه تولید و تجارت در شرایطی که درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت با محدودیت مواجه شده، حساب ویژه‌ای روی این بخش باز کرده‌اند.

توسعه صنایع معدنی
 متناسب با توسعه معادن فعال نبوده است

بخش معدن و فولاد ایران در سالی که گذشت، با چالش‌های مختلفی روبه‌رو بود. از آنجا که حوزه فولاد و صنایع معدنی به‌عنوان یکی از بخش‌های پیشران اقتصاد کشور شناخته می‌شود، متولیان و تصمیم‌سازان حوزه تولید و تجارت در شرایطی که درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت با محدودیت مواجه شده، حساب ویژه‌ای روی این بخش باز کرده‌اند. آن‌طور که ارزیابی‌ها نشان می‌دهد، برای ایجاد گشایش بیشتر در حوزه تولید و صادرات محصولات زنجیره فولاد و محصولات معدنی نیاز است که دولت سیاست‌های تسهیل‌کننده‌ای را برای فعالان اقتصادی این بخش در دستور کار قرار دهد تا امکان خلق ارزش و کسب درآمد به شکل بهتری فراهم شود. در این زمینه «شرق‌» با محسن مصطفی‌پور، مدیرعامل مجتمع فولاد غدیر نی‌ریز، به گفت‌وگو نشسته است. محسن مصطفی‌پور، ضمن ارائه توضیحاتی درباره اهم فعالیت‌های مجتمع فولادی تحت مدیریت خود، به آسیب‌شناسی و بررسی چالش‌های حوزه فولاد کشور پرداخته است.

 شاید بد نباشد با توجه به اینکه در پایان سال 1403 هستیم، مروری داشته باشیم بر اهم فعالیت‌های غدیر نی‌ریز در سالی که پشت‌ سر گذاشتیم و اینکه اهداف و برنامه‌های توسعه‌ای که طراحی کرده بودید در ابتدای سال و از سال‌های قبل برای 1403، چقدر محقق شد و چه مسیری را پشت‌ سر گذاشتید؟

ما در سال 1403 مطابق با برنامه و بودجه‌ای که تنظیم کرده بودیم، سعی کردیم بدون کوچک‌ترین انحرافی نگاه‌مان را در چند سرفصل اجرائی کنیم. اصلی‌ترین موضوع ما تولید مستمر برای کسب درآمد و ایجاد یک بازار ایمن در داخل و در صورت امکان برای حضور در بازارهای بین‌المللی بود. از‌این‌رو با وجود همه محدودیت‌هایی که وجود داشت، به‌ویژه در حوزه انرژی، ما توانستیم در پایان سال مالی منتهی به 36/01/1403، بیشتر از ظرفیت اسمی کارخانه تولید کنیم، اما این به آن معنا نبود که مسئله مشغولیت انرژی دست‌وپاگیر ما نشود. در کنار موضوع تولید مستمر، در حوزه‌های توسعه‌ای که ظرف دو، سه سال اخیر در شرکت با نگاه ویژه‌ای در مسیر آنها قدم برمی‌داشتیم و خودمان را مصمم می‌دانستیم که این اقدامات حتما در بازه زمانی تعریف‌شده حتما به سرانجام برسد، به موفقیت‌هایی دست یافتیم.

در مجموع بیش از 40 پروژه بزرگ، متوسط و نزدیک به کوچک داشته‌ایم که همه این پروژه‌ها مطابق با برنامه و بودجه‌ای که تعریف کرده بودیم، به سرانجام ‌رسید. اصلی‌ترین اقدام ما بهره‌برداری مستمر شمش در کارخانه فولادسازی ما بود؛ کاری که مستحضرید که در سال‌های گذشته تعریف شده بود، معطل مانده بود و به همت همکاران پرتلاش من و متخصصان این امر و حمایتی که از سوی سهامداران ما صورت گرفت، ما توانستیم در یک تعامل سازنده با ارکان مختلف در داخل و همین‌طور استفاده از ظرفیت‌های مهندسی داخلی در کنار کسانی که دانش فنی این کار را قرار بود از ابتدا به ما بدهند، یعنی شرکت دانیلی ایتالیا که آنها هم با وجود همه محدودیت‌های بین‌المللی که برای ما وجود داشت، آمدند، کنار ما ایستادند و توانستیم تولید شمش را در مجتمع فولاد غدیر نی‌ریز مستمر کنیم. باید این تولید را ادامه دهیم به بازار داخلی و از طریق بازار بورس برای نیاز دیگر کارخانجات نوردی تأمین کنیم که مجددا منتهی شد به محدودیت‌های انرژی که بهره‌برداری متأثر از این محدودیت‌ها متوقف شد.

اقدام بزرگ و ویژه‌ای که ما در این حوزه انجام دادیم، اتصال کارخانه و مجتمع فولاد غدیر نی‌ریز به یک آب پایدار بود. در سال‌های قبل نسبت به موضوع تأمین آب برای کارخانه فکرهایی شده بود. با بررسی‌هایی که ما انجام دادیم، به این نتیجه رسیدیم که این یک منبع آب ناپایدار و اساسا یک سرمایه‌گذاری اشتباهی می‌توانست باشد، بنابراین با تغییر این سیاست به سمت اتصال خودمان به آب خلیج فارس رفتیم که توانستیم آن را محقق کنیم. این یک پروژه بسیار مهم، هم به لحاظ نوع پروژه و هم به لحاظ اصالت کاری بود که اتفاق می‌افتاد. اگر ما متصل به آب خلیج فارس به‌عنوان یک آب پایدار نمی‌شدیم، مانند خیلی از کارخانجات دیگری که در شُرف بهره‌برداری هستند یا مهیای بهره‌برداری می‌شوند، اما به دلیل نبود یک تأمین‌کننده آب پایدار تولید آنها متوقف شده است، حتما دچار این خسران می‌شدیم. ما توانستیم این موضوع را از اساس حل کنیم. حمایت سهامداران ما خیلی مؤثر بود. کار بزرگی بود و نیاز به یک سرمایه‌گذاری ویژه داشت، اجرای این پروژه یعنی اتمام عملیات اتصال آب، در حدود شش ماه زمان برد. 110 کیلومتر از مسیر خط اصلی باید یک انشعاب می‌گرفتیم. ساخت دو مخزن و یک ایستگاه پمپاژ، یک پروژه‌ واقعا بزرگ و مهم بود که من فکر می‌کنم در این بازه زمانی مدل مشابه آن در طی سال‌های گذشته اتفاق نیفتاده است. و انتقال آب به کارخانه هم کار بسیار ارزشمند ما بود که محقق شد و در یکی از حوزه‌های ایجاد‌کننده دغدغه‌ در حوزه‌های زیرساخت و انرژی، مجتمع را بی‌نیاز کرد.

احداث تصفیه‌خانه فاضلاب صنعتی ما به‌عنوان یک کار زیست‌محیطی و همین‌طور با رویکرد بازچرخانی آب بهره‌مندی کارخانه ما بود و در کنار آن احداث ساختمان اداری با پروژه‌های متعدد دیگری در این حوزه که باید در مجتمع فولاد غدیر نی‌ریز صورت بگیرد، ازجمله پروژه‌هایی مثل احداث اکسیژن‌پلن در یک ظرفیت درخورتوجه، از 40 پروژه‌ای بودند که خوشبختانه با اهتمام ما در این 1403 مطابق با این برنامه پیش رفت. در کنار آن اولی بر تولید و توسعه ما نگاه‌مان بر نیروی انسانی و تقویت نیروی انسانی موجود، تکمیل ظرفیت به واسطه به‌کارگیری نیروی‌های خبره غالبا از ظرفیت‌های منطقه‌ای است. ما الان بیش از 95، 96 درصد پرسنل‌مان بومی منطقه به معنای شهرستان هستند. ارتقای سطح دانش و تخصص کارکنان با برگزاری دوره‌های مختلف در عالی‌ترین سطوح از اهداف‌مان بوده است. رویکرد ما درباره موضوع همواره شفافیت در انجام امور در حوزه خریدوفروش بوده است. فروش و خرید مواد اولیه ما در بستر بورس صورت می‌گیرد، و این یک نظام شفاف است. خریداران ما همواره معتمد و معتقد به شرکت هستند که همواره هیچ مسیری خارج از بورس برای خرید و تأمین دیگران وجود ندارد. حضور خودمان را در بازارهای بین‌المللی با وجود تمام فراز‌و‌فرودها به‌عنوان یک تأمین‌کننده با‌کیفیت حفظ کردیم. و از همه مهم‌ترین نظام مالی شرکت برای ما از یک شفافیت خوب برخوردار بوده است.

ما هنوز بورسی نشده‌ایم، مستعد و آماده هستیم، اقدامات ما انجام شده است؛ پذیرش ما در فرابورس انجام شده است و در راستای تکمیل اقدامات برای این امر هستیم. ولی تمام الزامات یک شرکت بورسی را در شرکت رعایت کردیم و گرید A اعتباری را در شرکت کسب کردیم.

 اشاره‌ای داشتید به بحث چالش انرژی؛ به‌ هر حال یکی از مهم‌ترین چالش‌های صنایع در سالی که گذشت؛ مسئله ناترازی انرژی هم در حوزه گاز و هم در حوزه برق بود؛ و حالا شما به بحث آب و تأمین نیاز آب نیز اشاره کردید، در حوزه بخصوص برق و گاز امسال چه چالش‌هایی داشتید و با توجه به اینکه وزارت نیرو هم به سمتی می‌رود که صنایع مقداری از منظر تأمین برق بخصوص بتوانند خودکفا شوند، شما در حوزه برق چه اقداماتی کردید؟

این موضوع انکارناپذیری است و این چالش‌ها یک زمانی بالاخره صنایع را بیشتر درگیر کرده بود و الان مقداری جامعیت پیدا کرده است و ما هم لازم است برای رفع این چالش‌ها کمی با یکدیگر صادق‌تر هم باشیم، بنابراین ما باید واقع‌بینانه بگوییم که در حوزه تأمین، مصرف و در حوزه گاز و برق ناترازیم. علت‌های آن هم مختلف است، یعنی صرفا میزان تولید و تقاضا نیست، هم تولید است و هم کرایه میزان تولید است که بخشی از آن متأثر از این شرایطی است که در سال‌های اخیر داشتیم. بحران‌هایی که در حوزه بین‌المللی متأثر از تحریم‌های ناجوانمردانه بوده است و ما در بخشی از مبانی تکنولوژیک و در بخشی از تجهیزات مورد نیاز دچار محدودیت بودیم. مثلا در بحث میادین گازی و نفتی و در حوزه استخراج و استحصال مشکلات پیش‌روی ما بوده است. از طرفی ما باید فرهنگ استفاده را هم در کشور با سطح استانداردها متوازن کنیم. خوب به هر حال تولید یک طرف، استفاده هم یک طرف. ولی در مجموع آن چیزی که الان وجود دارد، این است که این ناترازی هست. ما برای رفع ناترازی باید چه کار کنیم؟

اگر قرار است ما مسئله را حل کنیم، ابتدا باید صورت‌مسئله را خوب متوجه شده باشیم. دوم؛ برای رسیدن به مقصد باید اگر نقشه راه می‌دهیم، آدرس ما غلط نباشد. یک روزی در این کشور یک تصمیمی گرفته شد، تفاهم‌نامه فی‌مابین وزارت صمت و وزارت نیرو مبتنی بر احداث نیروگاه‌های خودتأمین از طرف صنایع منعقد شد. بسیار هم عالی. اقدام شروع شد، صنایع رفتند پیگیری کردند، مجوزها را گرفتند و به مرحله تأمین خوراک رسیدند. وزارت نفت گفت مگر من در تفاهم‌نامه شما بودم، مگر من در جایی به شما گفتم که تأمین خوراک می‌توانم بکنم و من این محدودیت‌ها را دارم، بنابراین این کار متوقف شد. این به آن معناست که ما نقشه راه دادیم اما آدرس‌مان غلط بوده است. امروزه در کشور ما باز هم بالاخره یک مدلی شروع شده است و خوب هم هست. ما خودمان در موضوع نیروگاه‌ خورشیدی شروع به کار کردیم، 10 مگابایت در حال بهره‌برداری است، پنج مگابایت تک میلی هم همین‌طور، اکنون نیروگاه کوشک ما تا پایان 1403 وارد مدار بهره‌برداری می‌شود. پیگیری‌هایی برای تملک نیروگاهی که مجموع هم‌گروه ما احداث کردند تا سقف 50 مگابایت را انجام دادیم و خودمان را متعهد کردیم که تا 200 مگابایت هم نیروگاه خورشیدی را در 1404 حتما وارد مدار کنیم.

اینها خوب است اما توجه داشته باشید حل این موضوع مستلزم یک عزم، اراده و برنامه‌ریزی دقیق است. ما در جلسه‌ای خدمت آقای رئیس‌جمهور هم بودیم و شرکت‌های بزرگ و معتبر صنعتی هم حضور داشتند و وعده‌هایی هم دادند، آیا امکان و فرصت انجام آن وعده‌هایی که دادند، هست؟ دوم، یک نظارت دقیق و چگونگی اجرای آنها هم مهم است چون، اگر قرار باشد ما باز هم تکه‌تکه در فواصل زمانی مختلف و هر کسی منطبق با آن برنامه زمانی که دارد یا مثلا منابعی که دارد، بخواهد این کار را انجام دهد، من فکر می‌کنم باز هم این کار ما را دچار چالش خواهد کرد. در حوزه گاز، واقعا کاری از دست ما بر نمی‌آید. من این موضوع را قبلا گفته‌ام. در حوزه گاز موضوع حاکمیتی است و باید تصمیم در کلان گرفته شود و متخصصان در حوزه خودش را دارد. حال ما فولادسازان یک زمانی قرار بود در کشور فولادساز باشیم. بعدا به مشکل خوراک برخورد کردیم و اجبارا در حوزه معدن هم ورود کردیم. یعنی دامنه این کار صنعتی - معدنی شده است. بعدا گفته‌اند که حالا برق، آب و گاز چی؟ بعد گفتند حالا برای حمل‌و‌نقل باید فکر کرد.

من این موضوع را قبلا هم یک جای دیگر گفته‌ام، در برنامه توسعه گفته‌اند فولاد در افق 1404 باید 55 میلیون پول تولید کند، امروز فولادسازان با همه این فراز و فرود به همه این برنامه پایبند بودند و این امر را محقق کردند. در این برنامه به بقیه هم گفته بودند باید چه کار کنند، یعنی قرار بود ما چقدر ریل داشته باشیم، چقدر آب داشته باشیم، چقدر تأمین گاز شویم و سایر موارد. امروز همه این فولادسازانی که نسبت به برنامه متعهدانه عمل کردند، مورد هجمه هم قرار می‌گیرند. این انصاف نیست یعنی ما باید واقعیت را ببینیم. ضمن اینکه در حوزه صادرات غیرنفتی همین فولادسازان و معدن و صنایع معدنی چقدر توانسته‌ است به ارزآوری و ایجاد اشتغال به این کشور کمک کند. انصاف نیست اگر دیگران در تأمین برق، آب، ریل، گاز و جاده و... نتوانستند به برنامه و دستوراتی که بوده است، عمل کنند، امروز مجموع فولادی‌ها و صنایع معدنی بخواهند جور آنها را بکشند و مورد هجمه هم قرار بگیرند، بیشترین تعطیلی‌ها و خُسران را هم آنها داشته باشد. در حوزه گاز ما الان کاری از دستمان برنمی‌آید، پیگیر و دنبال هستیم که بتوانیم تعاملات خوبی داشته باشیم.

اما در حوزه برق، احداث نیروگاه خورشیدی دارد با سرعت پیش می‌رود، یک واحد نیروگاه گازی در فاز اول و فاز دوم سیکل ترکیبی با ظرفیت 156 مگابایت هم مجوزاتش را گرفته‌ایم و اقداماتش انجام شده است و فکر می‌کنم در 1404 تأمین تجهیزات و احداث آن هم صورت بگیرد و امیدوار هستیم در کمترین بازه زمانی آن را هم وارد مدار کنیم. ما در حوزه آب خودمان را سعی کردیم مستقل کنیم و اتکا به یک آب پایدار داشته باشیم و در حوزه برق هم داریم همین کار را می‌کنیم. در حوزه گاز هیچ کاری از دست ما برنخواهد آمد. اساسا احداث این مجتمع‌های فولادی، احداث کارخانجات احیایی بر این مبنا بوده که ما فکر می‌کردیم در کشور مزیت گاز داریم، مگر نه تکنولوژی در بقیه کشورها بر مبنای کوره‌بلند بوده است و به دنبال استفاده از گاز نبودند. ما روزی فکر می‌کردیم در کشور گاز داریم و این برای ما مزیت است و بنابراین بیاییم با این تکنولوژی این کار را انجام دهیم. امروزه گریبان ما را هم از این طرف گرفته و هم از آن طرف.

 حال خودتان هم اشاره داشتید که فولادسازان در سال‌های اخیر به‌خصوص در این سال‌ها مجبور شدند در حوزه‌هایی ورود کنند که شاید از اول برای آنها طراحی نشده بود.

ما گفتیم که امکانش نیست، من شنیدم که بعضی‌ها را هم دارند ورود می‌دهند به این حوزه‌ها که بیایید میدان بگیرید و...

 بله حالا بحث آنها به حوزه معدن‌داری و معدن‌کاری و ورود به ابتدای حلقه به اصطلاح کار فولاد است. حالا این فضایی که به اصطلاح توأم با یک جور اجبار بوده و یک جور فضای محدودی که فولادسازان را به این سمت برده است، به نظر شما در شرایط فعلی با توجه به محدودیت‌های هم داخلی و هم خارجی، چقدر در بحث حاشیه سود شرکت‌ها، عدم‌النفع شرکت‌های فولادی این موارد تأثیر گذاشته و اساساً در این شرایط جدید چقدر فولادسازی بصرفه است؟

به نکته خوبی اشاره کردید، البته علل مختلفی بر حاشیه‌ سودها اثر می‌گذارد. ما با مواردی مواجه هستیم که اصلا مبنای اقتصادی نمی‌پذیرد. یعنی در طول یک سال با سه بار تغییر نرخ گاز مواجه هستیم. در کارخانجات تولید آهن اسفنجی یعنی واحدهای احیا، گاز نیروی پیشران نیست، خوراک است. یعنی بخشی از فرایند تولید است و اثر مستقیم در بهای تمام‌شده دارد، زمانی که در طول سال سه بار با تغییر قیمت‌ها مواجه می‌شویم، چگونه می‌توانیم برنامه‌ریزی بلندمدت یک‌ساله، دوساله یا سه‌ساله داشته باشیم که بخواهیم حاشیه سودی هم در نظر بگیریم. این یک نکته، در طول سال دو بار با تغییر نرخ حمل‌و‌نقل مواجه هستیم، محدودیت‌های انرژی، از اینها بالاتر یک روز نشسته‌اند، یک طرحی نوشته‌اند و گفته‌اند طرح جامع فولاد کشور. اگر قرار بوده طرحی را بنویسند و کلی مشاورین و متخصصین و مهندسین و افراد خُبره آن را تنظیم کنند، خبره‌تر از آنها آن را پایش کنند و انتهای آن شده طرح جامع فولاد کشور، در آن گفته شده که چقدر در معادن و حوزه اکتشافاتشان عمل کنند، چند کنستانتوره، چقدر گندله، چقدر اسفنجی و چقدر شمش و حالا تا انتهای زنجیره. امروز ما با یک سونامی عجیب و غریب در صدور مجوزها مواجه‌ایم که من واقعا نمی‌دانم آنهایی که این مجوزها را صادر می‌کنند، رویکردشان چطور است؟ اگر بازار داخل است که با این شرایط امروز ما مضاعف از نیازمان داریم تولید می‌کنیم. ارقام و اعداد موجود است.

اقتصاد بر مبنای شاخص است دیگر، ما که نمی‌توانیم بر اساس آنچه فکر می‌کنیم یا تخیلمان است یا علاقه‌مان است، این کار را انجام دهیم، شاخص دارد. میزان تولید در کشور ما چقدر و میزان مصرف چقدر است؟ اگر هم دنبال بازارهای بین‌المللی هستیم، باید در نظر بگیریم که فعلا شرایط تحریم‌ها به گونه‌ای است که فرصت حضور در بازار بین‌المللی برای ما خیلی محدود است. دوم حواسمان باشد که در کنار ما الان در عراق، عمان، عربستان چه پلنت‌هایی دارد احداث می‌شود. اگر قرار است ما دوباره بیاییم همین‌ها را به گونه‌ای در کشورمان احداث کنیم که هم برای خودمان در داخل رقیب شویم و هم مزیت و صرف و توجیه اقتصادی برای رقابت با بیرون نداشته باشیم، واقعا منطقی نیست. تازه با این وضعیتی که ما برای واحدهای موجودمان با محدودیت‌های انرژی فراوان مواجهیم، دارد تلاش می‌شود، اقدام می‌شود این محدودیت‌ها برای این واحدها رفع شود. باز در حین اینکه این واحدها دارند مشکلات خودشان را رفع می‌کنند، یک‌سری بخواهند واحدهای جدیدی احداث شود. متحیرکننده است که میزان مجوزهای صادره در بخش‌های مختلف مازادی است که ظرف چند سال گذشته می‌آید، به این موضوع جدا باید توجه شود، اصرار اضافه بر این موضوعات نشود.

ما اقتصاد را بر مبنای مزیت باید تعریف کنیم، نه تولیدکننده صِرف، نه واردکننده صرف، نه مصرف‌کننده صرف، هرجا برای ما مزیت داشت، اقدام کنیم در هر حوزه‌ای. قرار هم نیست بیاییم چرخ را از نو ابداع کنیم. یا بالاخره همه‌چیز را منوط به این کار کنیم که خودمان باید انجام دهیم. یک‌سری کلمات و عبارات از نظر من که صریح اینها را می‌گویم که بالاخره سال‌هاست افراد اینها را مطرح می‌کنند، چندین گزاره و عبارت است. اینها همان آدرس‌های غلط است. اینها همان نشانی‌هایی است که مسیر را دارد اشتباه می‌رود. استرالیا سال‌هاست که دارد سنگ آهن تولید می‌کند و فقط هم سنگ آهن تولید می‌کند. هیچ‌کس در آنجا نگفته است که چون ما سنگ آهن داریم، الزاما ادامه زنجیره باید داشته باشیم. مزیت آن را در این تعریف کرده است که استرالیا سنگ آهن را می‌فروشد و از محل درآمدهای سنگ آهن در حوزه‌های دیگری که برایش مزیت دارد، سرمایه‌گذاری می‌کند. محیط زیست خود را دارد، اشتغال خود را دارد و زیرساخت‌هایش را به گونه‌ای تعریف کرده‌ است که هر واحد کارش را انجام می‌دهد. از آن طرف مگر ژاپن یک محدوده معدنی دارد؟ امروز بزرگ‌ترین کارخانجات فولادسازی در آنجاست. چرا این اتفاق افتاده است؟ چون برنامه‌ریزی کردند، آمدند مزیتشان را تعریف کردند، همه محصولات فولادی‌شان را نمی‌فروشند. باز در ادامه زنجیره در لوازم خانگی، در خودرو ارزش‌افزوده مضاعف ایجاد می‌کنند و می‌فروشند.

ما باید نسبت به این موضوعات حساس باشیم. ما باید نسبت به موضوعات واقع‌بین باشیم. ما نباید فکر کنیم ناترازی‌مان فقط در انرژی است، ناترازی ما در مدیریت هم هست. ناترازی ما در برنامه‌ریزی هم هست. ناترازی فولاد در اختصاص آن چیزی است که برنامه گفته و فولاد چقدر به آن برنامه عمل کرده‌. اگر اینها را مورد توجه قرار دادیم خوب در مسیر درست می‌رویم، مسیریاب ما را به مقصد درست می‌رساند. اگر به غیر از این باشد، همچنان در بر همین پاشنه خواهد چرخید. نسبت به موضوع مجوزات صادره که اتفاقا بخشی از این مجوزات الان در مرحله اجرا هم هستند، باید حساس باشیم. من این را به عنوان یک خواهش، به عنوان یک هشدار، به عنوان یک گوشزد مجدد استدعا می‌کنم که عزیزان و مسئولان ما در این حوزه حساس‌تر باشند، چون سال‌های آینده ما را با مشکلاتی مواجه خواهد کرد. 

 شما اشاره‌ای داشتید به بحث همکاری‌های خارجی و کشورهای منطقه به‌خصوص، شاهد هستیم که در سال‌های اخیر بیشتر کشورهای حاشیه خلیج فارس و همسایه‌ها در حال پیشرفت عجیبی در حوزه فولاد و معدن هستند در حالی که شاید ظرفیت‌های ما را هم به‌هیچ‌عنوان نداشته باشند، از عمان و عربستان تا افغانستان کنار دستمان شاهدیم که از فرصت‌ها و ظرفیت‌هایی که هست، استفاده می‌کند؛ در شرایطی که ما داریم چقدر فرصت و امکان وزیرساخت همکاری فراهم هست که ما از این فرصت و امکان همسایه‌هایمان استفاده کنیم؟ حتی خود رئیس‌جمهور هم اشاره می‌کردند که ما 15 کشور همسایه هستیم و ما باید از این فرصت استفاده کنیم.

این دووجهی است، یک وجه آن این است که رویکرد همواره بر مبنای تعامل سازنده است. در حوزه دیپلماسی شاخص ثابت شده است. ما نشان داده‌ایم که اساسا رویکردمان نسبت به همکاری‌ها در چارچوب عزت و منافع ملی، رویکرد تعاملی است، حالا دو وجه دارد، یک وجه آن است که ما بیایم با این همسایه‌هایمان تعاملمان را بر مبنای مزیت تعریف کنیم. یعنی بالاخره بگوییم که ما قرار بود پنج واحد آهن اسفنجی در کشور تولید کنیم، آقای عمانی که الان که تو آمدی با مشارکت نیپون نستل ژاپن داری این کار را انجام می‌دهی، ما این کار را برای تو انجام می‌دهیم، نزدیک‌تر هستیم، همسایه هستیم، ارتباطات دیرینه داریم، مزیت‌های اقتصادی ما هم به‌گونه‌ای است که شاید خوراک تو را هم بتوانیم ما بدهیم. که اگر برنامه بگذاریم ما می‌آییم می‌گوییم که به جای اینکه پنج تا واحد جدید اسفنجی را در ایران تولید کنیم، می‌آییم واحدهای گندله‌سازی را تقویت می‌کنیم و اسفنجی‌ها را در کشور همسایه احداث می‌کنیم و از ظرفیت گازی و مزیت‌های آن هم استفاده می‌کنیم. یک بخشی از آن ما هستیم.

یک بخشی هم بالاخره نمی‌شود منکر شد کشورها امروز تابع یک هژمونی قدرت در دنیا هستند. حالا آنها دارند به آنها فشار می‌آورند. با ایران کار نکنید. نه فقط به همسایه‌های ما بلکه به کشورهای بزرگ‌تر هم فشار می‌آورند. شما می‌بینید که اروپایی‌ها تابع آمریکایی‌ها شده‌اند، حتی چین در تعاملاتش. شاید در گفتار خیلی نکات را بگویند، اینکه در عمل دارد چه اتفاقاتی می‌افتد این است که بالاخره یک جریان قدرتمند پرزور که مخصوصا بعد از آمدن ترامپ دارد نشان می‌دهد که ادبیات دیپلماسی در دنیا فرق کرده، این مدلی بالاخره یک چیز دیگری شده است. بالاخره اینها دارند فشار می‌آورند. من امیدوارم بالاخره با حفظ رعایت اصولی که رهبری معظم هم اشاره فرمودند، در چارچوب منافع ملی، اقتدار و عزت ایران عزیز اسلامی این تعاملات برقرار شود. چون واقعیت این است که ما با محدودشدن در تعاملاتمان حتما از تکنولوژی روز دنیا فاصله می‌گیریم. حتما از دانش‌ به‌روز دنیا فاصله می‌گیریم. حتما از مارکت‌های بین‌المللی فاصله می‌گیریم. حتما درآمدهای ارزی‌ ما کاسته می‌شود و ناترازی‌های مختلف از جمله منابع مالی و ارزی و این بالاخره نوسانات اثرگذار را در کشور خواهیم داشت.

 در مورد اکتشافات، بحث بزرگ فولادسازان در حوزه اکتشاف به طور خاص این است که در این سال‌ها هم می‌بینیم که با وجود اهمیت اکتشاف، در این زمینه عقب‌افتادگی‌ها و جاماندگی‌های زیادی داریم. در بحث اکتشافات شما به عنوان یک فولادساز چقدر برنامه یا طرح دارید درباره اینکه بتوانید در حوزه اکتشافات کار توسعه‌ای انجام دهید.

نکته درست و صحیح و به‌موقعی است دیگر. اساسا در سال‌های گذشته توسعه صنایع معدنی متوازن با توسعه معادن نبوده است. اینها با یکدیگر قدم‌هایشان را برابر برنداشتند. چرا؟ دلیل آن این بوده که در میانه و انتهای زنجیره ارزش افزوده قابل توجه بوده، در ابتدای زنجیره با توجه به میزان سرمایه‌گذاری و زمانی که باید گذاشته می‌شد، انگیزه برای سرمایه‌گذاران کم بوده است. خب این منتهی شده به اینکه امروز میزان عملیات اکتشافی، حفاری و استخراجی ما متوازن با نیاز صنایع فولادی فعال و در حال آماده‌شدن برای فعالیت نیست. بنابراین یک ضرورت است که اینجا ‌اقدامات مؤثرتری صورت بگیرد. حال ایجاد انگیزه نشده، خیلی از سرمایه‌گذاران همچنان حاضر نبودند بیایند آن ابتدای زنجیره، من قبلا هم گفته بودم بهتر بود که معدنی‌ها وارد فولاد نشوند و فولادی‌ها وارد معدنی‌ها. اما اقتضای این سال‌ها این‌گونه شد که خود فولادی‌ها رفتند به سمت اینکه بخشی از منابع درآمد و سودشان را در حوزه معادن اقدام کنند. ما هم از این جریان فارغ نبودیم، ما ظرف سال‌های اخیر چند پهنه و محدوده معدنی مشارکت با ایمیدرو داشتیم.

اقدامات اکتشافی انجام دادیم، به ذخایری رسیدیم. ذخایر قابل قبول است، عیارشان عیاری نیست که ما بتوانیم نیازمان را برطرف کنیم، داریم اقدامات را انجام می‌دهیم برای اقدمات بعدی که قرار است صورت بگیرد. در سال‌ گذشته با سازمان انرژی اتمی مشارکت کردیم که بخشی از پهنای معدنی کشور در اختیار آنها بوده، محدوده معدنی بسیار خوبی را در خشونیه یزد تملک کردیم و منابع اولیه آن را پرداخت کردیم، رفتیم به سمت مطالعات، ژئوفیزیک هوایی، زمینی و بعد هم عملیات حفاری و اکتشافی‌مان را داریم صورت می‌دهیم، فکر می‌کنم که یک مقداری در ابتدای مسیر با توجه به رفتاری که منطقه داشت و عملیات حفاری ما را متأثر از خودش کرد، فرایند اقداماتمان با آرامش پیش رفت ولی فکر می‌کنم در ابتدای 1404 به گزارشات بسیار خوبی برسیم که این گزارش‌ها ما را به هدف آیندمان می‌رساند، این گزارش‌ها مبتنی بر میزان ذخیره قطعی و عیاری است که خواهیم داشت.

اگر این اتفاق بیفتد، ما به سرعت عملیات اکتشافمان را شروع خواهیم کرد. در حین انجام عملیات استخراج حتما احداث کارخانه کنستانتره را هم بنا خواهیم کرد، به‌گونه‌ای که ما از معدن تا شمش را حتما داشته باشیم و این زنجیره ما کامل شود، زنجیره ارزش برای سهام‌داران محترمان ایجاد شود و دغدغه تأمین خوراک را هم دیگر نداشته باشیم.

 در مورد بازار سرمایه هم اشاره‌ای داشتید که الان کار پذیرش در فرابورس انجام شده است و الان درواقع در انتظار حضور در خود بورس هستید، برای 1404 احتمالا به نظر می‌رسد می‌خواهید این اتفاق را رقم بزنید.

صد درصد.

 در این خصوص با جزئیات بیشتر بفرمایید که چه برنامه‌ای برای سهام‌دارانتان دارید و در حوزه بورس چه اتفاقاتی قرار است بیفتد.

سهام‌داران ما نگاه ویژه‌ای درباره حضور ما در بازار سرمایه داشتند، ما هم عرض کردیم در مجموعه شرکت، تمام استانداردهای یک شرک بورسی را رعایت می‌کنیم. این پایش دائم صورت می‌گیرد، حسابرسان داخلی و مستقل ما با رویکرد یک شرکت بورسی موضوعات را مورد بررسی قرار دادند، پذیرش ما در 1403 انجام شد، فرایندی برای انتقال دارایی‌ها و موضوعات این‌چنینی وجود داشت که یک مقدار این را تحت تأثیر خود قرار داد. درج نماد ما هم در پایان 1403 میسر بوده که انجام می‌شود که تعجیلی برای درج نماد و ارز به صورت دو زمان مختلف را داشتیم و مهیا هستیم. در 1404 حتما ان‌شاءالله به لطف خداوند و با تأکید سهام‌داران وارد بازار سرمایه می‌شویم. سهام‌داران مجتمع فولاد غدیر نی‌ریز، سهام‌دارانی بی‌دغدغه خواهند بود نسبت به موضوعات دیگر، چرا؟ چون ما نسبت به معدن و خوراک آن فکر کردیم، احداث بالادستی و پایین‌دستی آن را هم‌زمان جلو برده‌ایم.

تمرکز بر اتصال و اتکا به منابع اصلی انرژی را پیش‌بینی کردیم. همان‌طورکه عرض کردم آب را حل کردیم، برق را حل کردیم، در حوزه گاز هم داریم یک‌ کارهایی می‌کنیم که البته هنوز می‌گویم به صورت قطعی نیست و نه به عنوان این کارهایی که الان پیشنهاد می‌شود که میدان گازی بگیریم. با دانش فنی جدید و استفاده از ظرفیت‌های تکنولوژیکی است که داریم این کارها را انجام می‌دهیم که یک شرکت شفاف و تولیدکننده با محصول باکیفیت برای خریداران در بورس ایجاد کنیم. بالاخره تمام عرضه‌های هفتگی یک سال گذشته، غدیر‌ نی‌ریز در آن بوده است. در هر شرایطی هم اسفنجی ما هم زمانی که شمش ما وارد مدار بهره‌برداری شد، ما در بعضی از هفته‌ها هم شمش و هم اسفنجی‌مان را هم‌زمان داشیم. فقط هم در بازار بورس این را عرضه کردیم، خب طبیعتا سهام‌داران آتی ما هم باید معتمد باشند و نسبت به این موضوع خیالشان راحت باشد. حتما با مذاکراتی که با سهام‌داران محترم داشتیم، ان‌شاءالله با عرضه بخشی از سهاممان، منابعی را که وارد شرکت می‌شود، را در بخش دیگری از توسعه شرکت به کار می‌گیریم که حالا به وقتش آنها را عرض می‌کنم.

 اگر نکته‌ای یا صحبتی برای جمع‌بندی دارید، بفرمایید.

ما در مجتمع فولاد غدیر نی‌ریز همیشه گفته‌ایم یک اسم رمزی داریم به نام همدلی، همین همدلی در مجموعه ما خیلی کار کرد، قبلا هم یک جایی گفتم که بالاخره ما با این همدلی‌ای که اتفاق افتاد خیلی از مسائل و موضوعاتی که داشتیم را می‌توانستیم از آن عبور کنیم. ما اگر در کشورمان این همدلی را ملاک عملمان قرار بدهیم، حتما از خیلی از موضوعات عبور می‌کنیم وقتی این همدلی را تعمیم می‌دهیم، در همان فرصت‌ها و مزیت‌های اقتصادی هم می‌آید، یعنی من فلان مسئول به این نتیجه برسم که احداث این واحد در این لوکیشن به نفع صنعت نیست، ممکن است این در یک لوکیشن دیگری مؤثرتر باشد یا من در اینجا واحد دیگری را احداث کنم مؤثرتر باشد. من فکر می‌کنم که وقت آن است که یک مقداری تأکید مؤکد بر آنچه ما گفته‌ایم و الزاما این صحیح است را کنار بگذاریم و بیاییم برگردیم یک بار دیگر مرور کنیم طرح جامع فولاد کشور، امکاناتمان، زیرساخت‌هایمان، موضوعاتی که می‌تواند ایجاد اشتغال مضاعف کند، تولید ثروت ملی داشته باشد، از اقدامات موازی جلوگیری کند، هدررفت منابع و امکاناتمان را داشته باشد، نسبت به این موضوع مقداری فکر کنیم و یک یادآوری مجدد کنیم و براساس یک نقشه راه مبتنی بر شرایط موجود کشورمان ان‌شاءالله قدم‌هایمان را برداریم و نسبت به آن مقصدی که واقعا صحیح انتخاب شده، درست است و آدرسش ان‌شاءالله غلط نیست.