مسیر ناکامیهای فوتبال ایران تا ناکجاآباد ادامه دارد
در جستوجوی قربانی
افت فنی و کیفی فوتبال ایران روزبهروز بیشتر نمایان میشود. پا گذاشتن در مسیر ناکامی اتفاقی نیست که مربوط به یک دوره کوتاهمدت باشد، برای همین نه حالا و نه برای آینده نمیتوان مسیر روشنی را متصور بود. آنهم در شرایطی که در ناکامیهای امروز همه به دنبال یک قربانی میگردند تا تمام مشکلات و معضلات را روی سرش آوار کنند.


علیرضا محرمی: افت فنی و کیفی فوتبال ایران روزبهروز بیشتر نمایان میشود. پا گذاشتن در مسیر ناکامی اتفاقی نیست که مربوط به یک دوره کوتاهمدت باشد، برای همین نه حالا و نه برای آینده نمیتوان مسیر روشنی را متصور بود. آنهم در شرایطی که در ناکامیهای امروز همه به دنبال یک قربانی میگردند تا تمام مشکلات و معضلات را روی سرش آوار کنند.
لو رفتن هدف فدراسیون
پس از دو ناکامی پیاپی در فوتبال پایه که برای تیم زیر ۲۰ سال و زیر ۱۷ سال رقم خورد، گویی یک هدف مشخص در فدراسیون فوتبال و البته برخی رسانهها دنبال میشود و آنهم برداشتن تقصیر از گردن فدراسیون فوتبال است. قربانیکردن یک شخص و یک اسم هم در این راه، سادهترین کاری است که میتوان انجام داد و این مأموریت دنبال میشود.
چرا نامی از تاج نیست؟
در روزهای پس از ناکامی تیم فوتبال زیر ۱۷ سال با سرمربیگری عباس چمنیان و حذف در مرحله گروهی پس از کسب یک تساوی مقابل کره شمالی و دو شکست مقابل عمان و تاجیکستان، بارها نام مجید جلالی بهعنوان مقصر این شکستها تکرار شد، بدون اینکه به مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، اشارهای شود. برعکس از تریبونها این صدا شنیده میشود که تاج دست به کار شود، تغییرات را شروع کند و با برکناری مجید جلالی به این ناکامیها پایان دهد، به گونهای که انگار ناکامیهای یک دهه اخیر فوتبال ایران از زمان حضور مهدی تاج در رأس فدراسیون فوتبال، شکست سنگین در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، حذف تیم ملی فوتسال در جام جهانی مقابل مراکش و همه این موارد در راستای برنامهها و تصمیمات جلالی بوده و رئیس فدراسیون نباید سهمی از این ناکامیها بردارد.
جالب اینکه پس از قربانی نشاندادن یک اسم برای ناکامیهای تیم زیر ۱۷ سال، سایت رسمی فدراسیون فوتبال نامهای از هدایت ممبینی، دبیر کل فدراسیون منتشر میکند که در آن ضمن قبول استعفای عباس چمنیان از سرمربیگری تیم ملی فوتبال نوجوانان، از مجید جلالی، رئیس کمیته فنی فدراسیون فوتبال، خواسته میشود گزارشی درباره عملکرد فنی تیم با وجود اردوها و تدارکات مناسب ارائه شود. دقیقا همان واژهها و دستفرمانی که پیشازاین هم در مواقع اینچنینی و شکست، از سوی برخی مسئولان و حتی تعدادی از منابع خبری، وجود داشته تا تردیدی نباشد که اتاق فکر چگونه عمل میکند.
رسیدن به المپیک با کدام پشتوانه؟
با تمام این اوصاف و پشت سر گذاشتن ناکامیهای تیم زیر ۲۰ سال و زیر ۱۷ سال ایران برای راهیابی به جام جهانی، یک فرصت دیگر در حال از دست رفتن است. مسیر صعود تیم زیر ۲۳ سال ایران برای صعود به المپیک ۲۰۲۸ لسآنجلس که به نظر میرسد دستنیافتنیتر از قبل خواهد شد. تیمی که هنوز سرمربی آن انتخاب نشده و فدراسیون فوتبال توانایی انتخاب یک مربی برای تشکیل این تیم را ندارد و بههمیندلیل هنوز مشخص نیست که تیم با چه بازیکنانی و با چه سیاستی قرار است مسیر خود را در المپیک پیش ببرد. تیمی که در نیمقرن اخیر از راهیابی به المپیک بازمانده و حالا کار دشوارتری در پیش خواهد داشت.
کاهش سهمیههای المپیک
موضوع حائز اهمیت این است که کمیته بینالمللی المپیک تصمیم گرفته در برنامه برابری جنسیتی تمام تیمهای مردان و زنان به صورت برابر در المپیک حضور داشته باشند. با این حال یک تغییر معکوس نیز رقم خورده و آنهم تصمیم کاهش تیم فوتبال مردان در المپیک است. یعنی تیم فوتبال زنان در المپیک پیشرو از ۱۲ به ۱۶ تیم افزایش پیدا میکند و تیم فوتبال مردان از ۱۶ تیم به ۱۲ تیم کاهش خواهد داشت. بهاینترتیب در جایی که قاره آسیا ۳ و گاهی ۱+۳ سهمیه برای حضور در المپیک داشت، احتمالا به دو سهمیه دست پیدا خواهد کرد و با شرایط فعلی، حسرت رسیدن به المپیک برای فوتبال ایران طولانیتر نیز خواهد شد.
2 پیام مهم بعد از 2 ناکامی
طبیعی است که با کاهش سهمیه حضور در المپیک، رقابت برای کسب سهمیه سختتر شود. از طرفی دو تیم زیر ۲۰ و زیر ۱۷سال ایران که پشتوانه تیم زیر ۲۳ سال بودند، ناکامی به بار آوردند که این ناکامی دو پیام دارد؛ ابتدا اینکه رقبا شرایط بهتری از ایران دارند و اتفاق بعدی هم پایینآمدن کیفیت فوتبال ایران است که مشهود به نظر میرسد. در چنین شرایطی این موضوع را هم باید در نظر گرفت که تیم فوتبال زیر ۲۳ سال ایران هنوز سرمربی خود را نمیشناسد.
سرمربی خارجی، هرگز!
تنها تصمیم اتخاذشده برای نیمکت تیم فوتبال زیر ۲۳ سال، ایرانی یا خارجیبودن آن است که مجید جلالی بهعنوان مدیر فنی فدراسیون فوتبال گفته: «بهمنماه سال گذشته با بررسی گزینههای مختلف داخلی و خارجی، در نهایت تصمیم گرفته شد مربی تیم امید، ایرانی باشد. در همین راستا اسامی سه، چهار نفر از مربیان بررسی شده و با اولویتبندی که انجام شد، نهایی شد. گزینههای نهایی تیم امید، همه از مربیان شاغل در لیگ برتر بودند و با توجه به برگزاری لیگ، امکان جدا شدن آنها نبود. بههمینخاطر جمعبندی آخر صورت نگرفت و تصمیم گرفته شد که تا پایان لیگ صبر کنیم. با این حال با توجه به صحبتهایی که شده است، امیدوارم تا آخر فروردین، سرمربی جدید تیم فوتبال امید معرفی شود».
قربانی بعدی کیست؟
جالب اینکه در شرایطی تصمیم برای انتخاب سرمربی ایرانی است که متر و معیارهای آن نیز مشخص نیست. اینکه بر چه مبنایی فدراسیون فوتبال تصمیم گرفته سرمربی ایرانی انتخاب کند و کدام سرمربی ایرانی با چه کارنامهای قرار است این مأموریت را به سرانجام برساند، جای تأمل دارد، آنهم در شرایطی که سه تیم بالای جدول لیگ فوتبال ایران از سرمربی خارجی استفاده میکنند و این نشان میدهد که چقدر کار مربی ایرانی برای رساندن تیم زیر ۲۳ سال به المپیک ۲۰۲۸ آنهم با دو سهمیه قاره آسیا سخت و دشوار است؛ اتفاقی که اگر رخ ندهد، باید دید که آن زمان چه کسی بهعنوان قربانی ناکامی معرفی خواهد شد.