چگونه از نوروز تابستانی به نوروز بهاری رسیدیم؟
نوروز مهمترین آیین ملی ایرانیان است که در طی سالهای گذشته به ثبت میراث جهانی نیز رسیده است و هماکنون 13 کشور در برنامه نوروز جهانی قرار دارند. نوروز در ابتدای برج حمل یا فروردین واقع شده است، اما آیا از اول چنین بوده؟ در پیش از اسلام و در دوره ساسانیان، نوروز در تابستان و ماه تیر قرار داشته، زیرا که در جشنهای مهمی مثل نوروز مهرگان، زمانی بود که کشاورزان، باغداران و همچنین دامداران مالیات خویش را میدادند. در اول بهار بدترین موقع برای کشاورز و دامدار است. سیاهبهار است و امکان پرداخت وجود ندارد، به همین دلیل نوروز در ماه تیر بود. اکنون نیز میبینیم که نوروز صیادی در ۱۲ مرداد و در همین روز، نوروز چوپانی در منطقه سیاهکل و البرز همچنان برقرار است.


احمد محیط طباطبایی: نوروز مهمترین آیین ملی ایرانیان است که در طی سالهای گذشته به ثبت میراث جهانی نیز رسیده است و هماکنون 13 کشور در برنامه نوروز جهانی قرار دارند. نوروز در ابتدای برج حمل یا فروردین واقع شده است، اما آیا از اول چنین بوده؟ در پیش از اسلام و در دوره ساسانیان، نوروز در تابستان و ماه تیر قرار داشته، زیرا که در جشنهای مهمی مثل نوروز مهرگان، زمانی بود که کشاورزان، باغداران و همچنین دامداران مالیات خویش را میدادند. در اول بهار بدترین موقع برای کشاورز و دامدار است. سیاهبهار است و امکان پرداخت وجود ندارد، به همین دلیل نوروز در ماه تیر بود. اکنون نیز میبینیم که نوروز صیادی در ۱۲ مرداد و در همین روز، نوروز چوپانی در منطقه سیاهکل و البرز همچنان برقرار است.
اما چه شد که نوروز از تابستان به اول فروردین آمد؟ تقویم ما در پیش از اسلام، ۱۲ ماه و هر ماه نامی داشت. چنانکه میدانیم نام روز و ماه وقتی یکی میشد، آن را جشن میگرفتند. اما در طی ۱۲۰ سال و در سال صدوبیستم که سال را کبیسه میکردند و سال ۱۳ ماه میشد تا مجددا تقویم شکل منطقی خویش را بازیابد. و هرگاه که این کبیسه صورت میگرفت، تا ۱۲۰ سال بعد تقویم به نام پادشاهی خوانده میشد که کبیسه از سوی او صورت گرفته است. در زمان یزدگرد سوم، آخرین باری است که این کبیسه انجام میشود و تقویم در ۱۲۰ سال، به شرایط جدید خود وارد میشود، اما با ورود اسلام و اعراب مسلمان و تغییر حکومت در ایران، دیگر کبیسه انجام نمیشود و چهار 120 سال که نزدیک ۴۸۰ سال میشود، گذشته و به این ترتیب نوروز به اول فروردین میرسد.
ما از گذشته در ایران و ایران باستان، به مناسبت آغاز فروردین جشنهای آغاز بهار را داشتیم. جشنهایی که امروزه در نیمکره شمالی از ژاپن تا منطقه غربی در کشورهای مختلف به شیوههای گوناگون برقرار است. در ایران نیز در این عید جشن برپا میشود، بهویژه در شهر اصفهان بسیار کامل و جامع صورت میگرفت. زمانی که یاد میکنیم، زمانی است که ملکشاه سلجوقی بهعنوان ولیعهد در اصفهان است. اما زمانی که پس از ترور پدرش آلبارسلان، بر سلطنت میرسد، نوروز به داخل اسفند میرود. ملکشاه به همین خاطر به منجمان دستور میدهد که تقویم را اصلاح کنند. هفت منجم ازجمله خیام گردهم جمع میشوند و براساس یک دوره هفتساله گردش سیاره اول منظومه شمسی، تقویم را اصلاح میکنند و زیجی را تهیه میکنند که به نام ملکشاه زیج جلالی خوانده میشود و این نوروز، نوروز جلالی است.
درواقع خود نوروز و اثبات و تثبیت نوروز، در اول فروردین باعث میشود که تقویم نیز شکل و شمایل جدید خودش را بیابد. همزمان با این اتفاق، خداوند به منجم دیگری به نام عبدالرحمان خازنی عمر طولانی میدهد و براساس گردش مشتری که ۵۰ سال است، زیجی را تهیه میکند که در پایان ۵۰ سال همزمان با حکومت سلطان سنجر در مرو آن را به سنجر تبدیل میکند و تقویمی بسیار منظم و دقیق به دست میآید که این تقویم براساس ۱۲ ماه ۳۰روزه و پنجه آخر سال است. این تقویم به قدری دقیق است که یک قرن بعد مسیحیان تقویم میلادی خود را براساسآن اصلاح میکنند و میتوانیم بگوییم پدیده علمی که هدیه ما ایرانیان به جهان است و تا به امروز هم تغییر نکرده، همین تقویم شمسی است که مسبب آن نوروز و منجم بزرگی به نام خازنی بوده است.
اگر امروز تقویم ما به صورت شش ماه ۳۱روزه و پنج ۳0روزه و یک ۲۹روزه است، به خاطر این است که بعد از مشروطیت، مجلس تقویم را به شکل قراردادی درآورد و در شکل جدید این تغییرات انجام شد. به هر صورت نوروز به اول فروردین میآید و از آن زمان تاکنون ۹۵۰ سال است که جشن نوروز جلالی را برگزار میکنیم و این نوروز به هزاره خود نزدیک میشود. از طرفی مثلا در نوروز تابستانی و ساسانی، روز تیر از ماه تیر که جشن تیرگان بود، وقتی به فروردین میآید، در ۱۳ فروردین واقع میشود و همچنان بهعنوان جشنی که مردم به بیرون شهر میروند، تلقی میشود. حال به خود نوروز قدری نظر میافکنیم. نوروز فعلی که تلفیقی از نوروز و جشنهای آغاز بهار و اعیاد دیگری است که برمیشمارم، از جشن چهارشنبهسوری آغاز و تا ۱۹ فروردین که عید فروردینگان یا مردگان است، به نوعی ادامه مییابد و در طی این مدت جشنها و آیینهای مختلفی برگزار میشود.
جالب توجه است که هر آنچه اتفاق مهم افتاده، بزرگان به نوروز نسبت میدهند. از هبوط انسان تا رسیدن کشتی نوح به خشکی و حتی پیداشدن انگشتر سلیمان در دریا که در اول فروردین بود. و بسیاری از موضوعات دیگر که حتی به لحاظ دقیق تاریخی، عید غدیر خم نیز در نوروز صورت میگیرد، یعنی در اول فروردین، و این دو عید با همدیگر در شکل شمسی غدیر خم تقارن دارند. اما یکی از ویژگیهای نوروز امروزی ما، نوعی ارتباط با مردگان است و نوعی احترام به درگذشتگان. اینکه ما منزل را تمیز میکنیم، آماده میشویم و اگر میگویند در ابتدای عید باید اجاق روشن باشد، برای این است که دود از خانه بلند شود و ارواح مردگان و درگذشتگان ما با دیدن این منظره آرامش پیدا کرده و به شادی بپردازند.
از طرف دیگر ۱۹ فروردین که عید مردگان است، چراکه فروردین در ارواح اطلاق میشود، این ویژگی نوروز را بار دیگر برای ما روشن میکند، اما چاشنی چهارشنبهسوری که در ابتدا برگزار میشود، ترکیبی از کلمه چهارشنبه هفته که نشاندهنده بخش بعد از اسلام آن و سور که نشانه پیش از اسلام است را برای ما روایت میکند. جشن سور در پایان سال جشن خداحافظی با زمستان و سلام بر بهار است و به نوعی با پریدن از آتش و گرفتن گرمای آن در شب چهارشنبه آخر سال این اتفاق جامه عمل میپوشد. اما در زمانی و بنا بر یک روایت مشهور قیام مختار را به همین شب منسوب کردهاند که در سنت ایرانی از این ویژگی استفاده کرده و هر سال چهارشنبه آخر صفر بهعنوان جشن مهمی برگزار میشد، زیرا که این چهارشنبه آخرین سفر آن سال بوده است، اما چون در ماه صفر در مواجهه با عزاداریهایی مثل اربعین و ۲۸ صفر هستیم، به سنت به بخش شمسی تقویم منتقل شده و در چهارشنبهسوری برگزار میشود و زمانی که حکومت شیعه به ایران آمد، یعنی زمان سلطان مغول در سلطانیه، یعنی اولجایتو شکل جدید به خود گرفته و در دوران صفویه از جشنهای بسیار مهمی است که برگزار میشود.
شکل سور نشاندهنده قدمت و باستانیبودن آن است. نکته بسیار مهم دیگر اینکه وقتی به جشن نوروز و عید آغاز بهار نگاه میکنیم و ویژگیهای آن را برمیشماریم، یکی پیکهای نوروزی و آنهایی است که بشارت بهار را میدهند. قدیمیترین آنها هم حاجی فیروز است. اما به هر شکل جشنی که برگزار میشود، به نوعی مورد وثوق همه آحاد مردم ایران و تنوع فرهنگی است. یعنی یکی از ویژگیهای بسیار مهم نوروز آن است که هرکس با هر اندیشه و باوری میتواند در کنار سفره نوروز قرار بگیرد. مسلمانان قرآن میگذراند، یهودیان تورات، زرتشتیان اوستا و مسیحیان انجیل و هر چیزی که برای ما مهم است، از دیوان حافظ تا شاهنامه فردوسی میتواند در کنار سفره نوروز قرار بگیرد. مهمتر از آن عکس پدر یا عزیزان و هر چیزی که برای هر کسی اهمیت دارد.
بنابراین بر اساس این سنت اگرچه بر روی سفره مأکولات و موادی قرار میگیرد که به نوعی شکرانه آن است و شکر به جا آوردن آن و اینکه ما خداوند را شکر میگوییم که این نعمتها را به ما داده، اما اینکه بهطور ثابت میگوییم حتما هفتسین باشد یا هفتشین و... نیست، چراکه مثلا بلوچها هفتسین را به این صورت برقرار نمیکنند. اما نکته مهم اینکه در زمان معین که اول فروردین و آغاز تحویل سال است، همه گروههای فرهنگی، قومی و دینی که خود را ایرانی میدانند، گرد یک سفره جمع میشوند و آن را براساس باورهای خود جشن میگیرند. به این دلیل است که نوروز را عید صلح و همزیستی میدانیم. عیدی که هرکسی از هر شکل و آیین و هر باوری، میتواند در کنارش بنشیند. سفرهای که از شرق تا غرب میتواند گسترده شود، از نیمکره غربی تا نیمکره شرقی و همه افراد در زمان معین در کنار این سفره، با هم نوعی وفاق و همگرایی را به جا میآورند، عیدی که وفاق به دنبال دارد. شاید بتوانیم به صراحت بگوییم که هیچ جشن و آیینی در جهان نیست که مثل نوروز باشد.
همه براساس سنت ملی خاص، آیینهای ویژه یا مرتبط با ادیان، دین و باورهای معین هستند، اما این عید در ذات خودش تنوع و کثرت را به همراه میآورد. تکثری که در نهایت به یک وحدت تبدیل میشود و این ویژگی مهم عید نوروز برای ماست. نیازی که امروزه داریم چنین است. بارها صحبت شده که چرا نوروز مانند عید کریسمس و... دارای نماد معین و شکل خاص نیست. میدانیم که در کنار این سفره، بسیاری از بزرگان قدیمی و شخصیتهای مهم ما نشستهاند. در حداقل هزاره اخیری که گذشته، بزرگانی مثل سعدی، مولوی و حافظ کنار همین سفره نشستهاند و هیچ یک به صراحت ثابتبودن و یکسانسازی را تبلیغ نکردهاند.
تنوع اصل سفره ماست، اگرچه از گندم گرفته تا روشنی و آب و شمع و دیگر موارد قرار میگیرد و هرکس بر اساس ویژگی و تعلق خاطری که دارد، سفره را آرایش میکند. پس مهم برگزاری این آیین و در زمان معین همه را کنار هم گردآوردن است. این ویژگی نوروز است که میتواند گسترهای در سطح جهان برای خودش به همراه بیاورد. بسیار صحبتها میشود که مثلاً در نوروز اگر با عزاداریها و موارد مختلف توأم میشود، چگونه است.
میدانید که تقویم قمری چرخش دارد و بارها و بارها طی قرون مختلف این دو مورد با هم تقارن یافته و مردم خود، مهمترین حافظان آیین و سنت و باورهای دینی در کنار این ویژگیهای فرهنگ ملی خویش هستند و به خوبی توانستهاند تقابل یا هماهنگی را به وجود بیاورند که تا به امروز ادامه پیدا کرده. همچنان که گفتم پیکهای نوروزی از ویژگیهای مهم عید است. قدیمیترین پیک ما حاجی فیروز از دوران عیلامی و چند هزار سال پیش به عنوان بشارتدهنده بهار است. کسی است که بر اساس یک سنت و آیین قدیمی به زیر زمین رفته و سپس در شرایط خاص به روی زمین میآید. پیکهای دیگری مثل تکم و نوروزخوانی و... هم وجود دارد. به این دلیل اشاره کردم که گاه در سالهای ویژه میبینیم که نوروزخوانی از ویژگیهای خاصتری برخوردار است.
وقتی به نوروز نگاه میکنیم و سلام عید را طی زمانهایی که برگزار شده میبینیم که در روز اول فروردین عید بیشتر جنبه شخصی و در شش فروردین عید جنبه عمومی خودش را پیدا میکند. موارد بسیار معینی است و امروز بیشتر خواستم از تاریخچه نوروز و ویژگی نوروز صحبت کنم و به عنوان یکی از مصداقها که چگونه همگان را به هم نزدیک میکند، به این موضوع بپردازم که مثلا نزد مسلمانان، عید وقتی جنبه رسمی دارد که نماز ویژه و دعای خاص و غسل داشته باشد، مثل عید فطر و عید قربان. عید نوروز از تمام این ویژگیها برخوردار است و یکی از اعیاد رسمی مسلمین است. به روز سیزده فروردین اشاره کردم که میبینیم در کنار سنت و آیینهای ایرانی و باورهای ما، از مسائل سبزی و برگشت به اینکه از نظر اسطوره اولاد چه کسانی بودهایم و بشر در ابتدا مشی و مشیانه که از گیاه ریواس هستند، چگونه شکل گرفتهاند که توسط بز سفید نگهداری شدهاند.
یک داستان جالب توجه دیگر منسوب به حضرت سلیمان است که میگویند سلیمان در اول عید انگشتر خود را از شکم ماهی پیدا میکند و به همین خاطر ماهی میخوریم تا حقیقتی را دریابیم، در روز سیزدهم میگوید هر آن کس با من است، به بیرون شهر بیاید و دیگران که با دیو هستند، در شهر بمانند. سنتهای قدیم ایرانی، سنتهای جدید، باورهای مختلف همه با هم در روزهای مختلف عید خودش را نشان میدهد. در آخر به این جمعبندی میرسم که نوروز امروز، نوروزی است که معرف صلح، همزیستی، همگرایی و وفاق میان گروههای مختلف قومی و تنوع مذهبی است که میتواند همگان را گرد هم جمع کند تا به یکدیگر نزدیک شوند. فراموش نکنیم کسانی که نوروز برگزار میکنند، در واقع به نوعی به ایرانیت خویش گواه میدهند و به یاد میآورند که ایرانی هستند.